نقش ترکیبات مغزی در مهارتهای زبانی کودکان
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۴۵۵۸۶
ایسنا/خراسان رضوی دانشمندان علوم اعصاب دریافتند، ترکیب مواد مغزی در بدو تولد با میزان مهارتهای زبانی کودکان در پنج سالگی ارتباط دارد.
به نقل از مدیکال اکسپرس، نوزادان از درون رحم و به محض ورود به دنیا، اطلاعات محیط و بزرگسالان اطراف خود را جذب میکنند و پس از تولد بهسرعت یاد میگیرند که چگونه از طریق گریه، صدا، خنده و سایر انواع صحبتهای بچگانه ارتباط برقرار کنند، اما چقدر از مهارتهای زبانی نوزاد بهطور ذاتی با او متولد میشود و چقدر از ارتباطات آنان تحت تاثیر محیط و تربیت است؟
با پیگیری دهها کودک در طول پنج سال، یک محقق دانشگاه بوستون از نزدیک به رابطه بین ساختار مغز نوزادان در دوران کودکی و توانایی آنان در یادگیری زبان در سنین پایین و میزان نقش محیط در رشد مغز و زبان آنان پی برد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نتایج تحقیقات جدید نشان میدهند که مسیرهای سازمانی مغز ممکن است پایهای برای تواناییهای یادگیری زبان کودک در اولین سال زندگی خود ایجاد کند. این مسیرها بهعنوان ماده سفید شناخته میشوند و بهعنوان رابط بین میلیاردها نورون که ماده خاکستری نامیده میشوند و بافت مغز را شامل میشوند، عمل میکنند. این امر تبادل سیگنالها و همه وظایف و عملکردهای مختلف مورد نیاز ما برای انجام تمام فرایندهای بیولوژیکی را امکانپذیر میسازد.
جنیفر زوک، متخصص مغز و اعصاب، استادیار کالج سارجنت در علوم گفتار، زبان و شنوایی دانشکده علوم بهداشتی و توانبخشی بوستون، امریکا و سرپرست این تحقیق میگوید: استعاره مفیدی که اغلب مورد استفاده قرار میگیرد این است که مسیرهای ماده سفید «بزرگراه» و مناطق ماده خاکستری «مقصد» هستند. هرچه فردی وظیفه خاصی را بیشتر انجام دهد، مانند یادگیری زبان جدید، مسیرها در مناطقی از مغز که مسئول این وظیفه است، قویتر و پاکتر میشوند و به اطلاعات اجازه میدهد تا با کارایی بیشتری در بزرگراههای ماده سفید جریان یابند. به گفته زوک، شواهد اخیر نشان میدهد که ماده سفید در دو سال اول زندگی بهسرعت توسعه مییابد.
زوک بیان میکند: دانشمندان مدتهاست میدانند که علاوه بر تکامل ماده سفید، محیط نیز نقش مهمی در شکلگیری تواناییهای زبانی افراد دارد، اما در مورد اینکه آیا طبیعت یا تربیت در تعیین ترکیب ماده سفید غالب است و چگونگی فراگیری برقراری ارتباط تردیدهای زیادی باقی مانده است.
زوک و همکاران وی بهدنبال پاسخ به چندین سوال خاص بودند؛ از همان اوایل، ساختار مغزی مستعد و ژنتیک تا چه اندازه در رشد نقش دارد؟ آیا مغز همزمان با زبان توسعه مییابد و آیا محیط در نهایت باعث پیشرفت هر دو میشود؟ یا مهارتهای زبانی بهطورعمده چیزی است که افراد از همان ابتدا مستعد آن هستند؟
برای بررسی این موضوع، نادین گاب، پژوهشگر بیمارستان زوک و بوستون و محقق ارشد تحقیق، با ۴۰ خانواده دارای نوزاد ملاقات کرد تا از مغز نوزادان با استفاده از تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) عکس گرفته و اولین دادههای مربوط به تکامل ماده سفید در نوع خود را جمعآوری کند. با توجه به اینکه نوزادان باید بهطور کامل در خواب باشند تا بتوان با استفاده از امآرآی، فعالیت مغز و ساختار آنان را بهوضوح مشاهده کرد کار دشواری بود.
زوک میگوید: این یک فرآیند بسیار سرگرمکننده بود همچنین مستلزم صبر و پشتکار فراوان بود. وی که باید توانایی آرام کردن نوزادان چهار تا ۱۸ ماهه برای خوابیدن در فرآیند امآرآی داشته باشد، اظهار کرد: صداهای بلند امآرآی میتواند برای یک نوزاد در خواب بسیار مخرب باشد. تعداد کمی از محققان در جهان از این روش استفاده میکنند زیرا امآرآی خود دارای زمینهای پر سر و صداست و اینکه نوزادان در یک خواب عمیق طبیعی باشند، برای تحقق این موفقیت بسیار کمککننده است.
همچنین این اولین بار است که دانشمندان از امآرآی برای بررسی رابطه بین ساختار مغز و رشد زبان در تمام مدت، بهطور معمول رشد و تکامل کودکان از دوران نوزادی تا سن مدرسه استفاده میکنند.
یکی از مسیرهای مهم ماده سفید که محققان با استفاده از امآرآی به آن توجه کردند، «تارهای کمانی» نامیده میشود که دو ناحیه از مغز که مسئول تولید و درک زبان است را به هم متصل میکند. با استفاده از امآرآی، محققان با بررسی چگونگی انتشار آسان آب در بافت، تشکیلات ماده سفید را با نشان دادن چگالی مسیر اندازهگیری کردند.
پنج سال بعد از انجام آزمایش اولیه، زوک و همکاران وی دوباره با کودکان و خانوادههای آنان ملاقات کردند تا تواناییهای زبانی نوظهور هر کودک را ارزیابی کنند. ارزیابیهای آنان دانش واژگان هر کودک، توانایی آنان در تشخیص صداها در کلمات تکی و توانایی آنان در ترکیب صداهای جداگانه با یکدیگر برای درک کلمه ساخته شده را مورد آزمایش قرار داد.
بر اساس یافتههای آنان، کودکانی که با علائم بالاتری از تشکیلات ماده سفید متولد شدهاند پنج سال بعد مهارتهای زبانی بهتری داشتند و این نشان میدهد که مهارتهای ارتباطی میتواند بهشدت با ساختار مستعد مغز مرتبط باشد اما، زوک میگوید که این تنها اولین قطعه از یک پازل بسیار پیچیده است.
وی توضیح میدهد: شاید تفاوتهای فردی در ماده سفید که در دوران کودکی مشاهده کردیم با ترکیبی از ژنتیک کودک و محیط او شکل بگیرد اما فکر کردن درباره اینکه چه عواملی ممکن است کودکان را با تشکیلات موثرتر ماده سفید رشد دهد، بسیار جذاب است.
اگرچه یافتههای آنان نشان میدهد که پایه و اساس زبان در دوران کودکی ایجاد شده است، تجربه مداوم و قرار گرفتن در معرض زبان پس از آن بر اساس این پایه ایجاد میشود تا از تکامل نهایی کودک حمایت کند.
وی اضافه میکند: در اولین سال زندگی یک کودک، فرصتی واقعی برای مواجهه محیطی بیشتر با زبان و آماده سازی کودکان برای موفقیت در دراز مدت وجود دارد.
زوک و شرکای تحقیقاتی وی قصد دارند به بررسی رابطه بین اجزای محیطی و ژنتیکی یادگیری زبان بپردازند. هدف آنان کمک به والدین و سرپرستان برای شناسایی عوامل خطرزای اولیه در رشد زبان در کودکان خردسال و تعیین راهکارهایی برای تقویت مهارتهای ارتباطی نوزادان در اوایل زندگی است.
یافتههای این تحقیق در مجله Developmental Cognitive Neuroscience منتشر شده است.
انتهای ییام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی مهارت زبانی كودكان مغز کودکان مهارت های زبانی یادگیری زبان ام آرآی ماده سفید پنج سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۴۵۵۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ساخت نخستین سلول مغزی مصنوعی با آب و نمک
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا به نقل از ساینس الرت، محققان توانسته اند اتصالات عصبی به نام سیناپسها را با استفاده از همان آب و مواد نمکی که مغز از آن استفاده میکند شبیه سازی کنند؛ پیشرفتی که به رشته نوظهور «یونترونیک» که ترکیب زیست شناسی و الکترونیک است کمک میکند.
گروهی از پژوهشگران دانشگاه اوترخت در هلند و دانشگاه سوگانگ در کره جنوبی، از عملکرد مغز انسان که از ذرات باردار به نام یونهای محلول در آب برای انتقال سیگنالها در نورونها استفاده میکند، الهام گرفته اند.
یکی از ویژگیهای مهم توانایی مغز برای پردازش اطلاعات، انعطاف پذیری سیناپسی است که به نورونها اجازه میدهد تا قدرت اتصالات بین خود را در پاسخ به تاریخچه ورودی تنظیم کنند.
این دستگاه که جدید «ممریستور یونترونیک» نام دارد، میزان بار الکتریکی را که قبلا از آن عبور کرده است «به یاد میآورد» و ما را به ساخت سیستمهای مصنوعی با قابلیت تقلید از مغز ابرقدرت انسان نزدیکتر میکند.
«تیم کامسما» «Tim Kamsma» فیزیکدان نظری از دانشگاه اوترخت، میگوید: این دستاورد نشان دهنده یک پیشرفت حیاتی به سمت رایانههایی است که نه تنها میتوانند الگوهای ارتباطی مغز انسان را تقلید، بلکه از همان محیط نیز استفاده کنند.
ممریستور یونترونیک به شکل مخروط با محلول آب و نمک در داخل آن، فقط ۱۵۰ در ۲۰۰ میکرومتر عرض دارد (عرض حدود سه یا چهار تار موی انسان در کنار هم). تکانههای الکتریکی باعث حرکت یونها در کانال مخروطی شکل شده و تغییرات در بار الکتریکی منجر به تغییر در حرکت یون میشود. تغییر در چگونگی رسانش الکتریسیته سیناپس را میتوان اندازه گیری و رمزگشایی کرد تا دریابیم سیگنال ورودی چه بوده که این نشان دهنده نوعی حافظه است.
طول کانال بر مدت زمان حفظ حافظه ممریستور تأثیر میگذارد و این نشان میدهد میتوان کانالها را برای کارهای خاصی طراحی کرد دقیقا مانند آنچه در مغز وجود دارد. فیزیک دانها همچنین در تلاش برای یافتن روشهای مختلف ترکیب این سیناپسهای مصنوعی هستند.
اگرچه هنوز این دستگاه و به طور کلی یونترونیک، در مراحل بسیار اولیه هستند، اما با توجه به تولید نسبتا سریع و ارزان، این طراحی جدید میتواند برای طیف وسیعی از کاربردهای آینده مقیاس پذیر باشد.
مجریان این طرح میگویند اگرچه سیناپسهای مصنوعی قادر به پردازش اطلاعات پیچیده بر اساس مواد جامد هستند، اما ما اکنون و برای اولین بار نشان دادیم که این شاهکار با استفاده از آب و نمک نیز قابل اجراست. انها به طور موثر رفتار عصبی را با استفاده از سیستمی تکرار میکنند که از محیطی مشابه مغز استفاده میکند.
این پژوهشگران امیدوارند با الگوبرداری از مغز، به جای تکیه بر فرآیندها و اجزای الکتریکی سنتی و رایج، بتوان با رایانهها به ظرفیت و کارایی مغز نزدیک شد.
نتایج این تحقیقات در نشریه PNAS منتشر شده است.
انتهای پیام/