رضا رویگری: پدرم دوست داشت روحانی شوم
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۶۸۰۰۵
موزه سینمای ایران عصر دوشنبه هشتم شهریورماه به پاس بیش از نیم قرن فعالیت «رضا رویگری» در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون از وی تقدیر کرد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در حاشیه ضبط تاریخ شفاهی از زحمات رضا رویگری که سالها در سینما، تلویزیون و تئاتر فعالیت حرفه ای داشته اند با اهدا لوح تقدیر قدرانی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رضا رویگری در بخشی از این مصاحبه گفت: پدرم بسیار مذهبی بود و دلش میخواست روحانی شوم حتی در نوجوانی ماه رمضان در پشت بام خانه مان اذان میگفتم و در مسجد اعظم تجریش آموزش قرآن، دروس دینی و مذهبی آموختم.
وی خاطرنشان کرد: اول سریال تلویزیونیام «چنگک» و اولین فیلم سینماییام «عقابها» ساخته ساموئل خاچیکیان بود که مخاطبان زیادی در زمان اکران داشته است اما خودم بهترین کار سینماییام را فیلم «بوتیک» میدانم.
رویگری در مورد نقش خود در سریال مختارنامه نیز بیان داشت: داوود میرباقری گفته بود نقش کیان فقط برای رضا رویگری است و هنرمند دیگری را برای تست گریم نیاورید.
وی ادامه داد: قبل از انقلاب زمانیکه تئاتر کار می کردم و هنوز مقابل دوربین نرفته بودم داریوش مهرجویی برای فیلم «الموت» از من دعوت به همکاری کرد که آن فیلم به نتیجه نرسید و سالها بعد با فیلم «اجاره نشینها » فرصت این همکاری فراهم شد که تجربه بسیار شیرینی برایم بود.
یادآور می شود، این هنرمند پیشکسوت در فیلمهای سینمایی همچون عقابها، اجاره نشینها، کانی مانگا، شب بیست و نهم، آلما، مسافر ری، بوتیک، دل شکسته و ... نقش آفرینی داشته است.
این دیدار با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی در موزه سینما صورت گرفت.
بیشتر بخوانید
رضا رویگری: کاری به من پیشنهاد نمیدهند رضا رویگری: بیکاری و هزینههای زندگی کمرم را شکسته
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: رضا رویگری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۶۸۰۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.
کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست.
حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»