سعید آجورلو: اصلاح طلبان هنوز تکلیف خود را با عملکرد دولت روحانی مشخص نکرده اند/ ایجاد توازن بین هویت سیاسی اصلاحات و موفقیت دولت جدید کار پیچیده ای است
تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۹۴۲۷۰
سعید آجرلو، کارشناس مسائل سیاسی میگوید اصلاحطلبان اگرچه حق انتقاد دارند، اما باید درباره عملکرد دولت روحانی که با حمایت آنها رای آورد، پاسخگو باشند. او معتقد است جریان اصلاحات بهجای مطالبهگری باید پاسخگو باشد. گفتوگو با سعید آجرلو را در ادامه میخوانید.
مواجهه اصلاحطلبان با دولت رئیسی را در چند وقت گذشته و حتی در آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
مرسوم ترین نوع دموکراسی، دموکراسی قانونی است که برابر دموکراسی اکثریتی قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رفتار اصلاحطلبان در این چارچوب که گفتم قابل بررسی است. آنها در دوران احمدینژاد هم مشابه دوران رئیسی، همین رویکرد را در نقد دولت پیش گرفتند. از نظر من این رویه معمول و طبق روال است و اساسا جناح چپ که جدا از طیف رادیکال و ساختارشکن آن مانند حجاریان و تاجزاده است، به واسطه همین قاعده فعالیت برای بازیابی اعتماد ازدسترفته مردم و گرفتن رای آنها در انتخابات را انجام می دهند، اما قبل از چنین فعالیتی اصلاحطلبان هنوز در مورد نسبتشان با دولت روحانی پاسخ صریح به مردم ندادهاند. روحانی با حمایت آنها در انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ روی کار آمد، اما اصلاحطلبان به میزان رایی که از مردم گرفتند، پاسخگو و مسئولیتپذیر نبودند و در برابر ناکارآمدیهای دولت پاسخ درستی ندادهاند. البته یک سری پاسخ های ساختاری و کلی و البته زمان مند هم مثل بحث برجام، بحران کرونا و بدشانسیهای روحانی ارائه کرده اند. البته در سال های اخیر بخشی از اصلاحطلبان نزدیک به عارف، دولت را نقد میکردند، اما آنها نیز صدای غالب نبودند. آن چیزی که مشخص است عمده اصلاحطلبان معتقد بودند چون برجام به نتیجه نرسید دولت نتوانست در اداره کشور موفق باشد. بخشی از اصلاحطلبان هم که واقعبین و عملگرا بودند در این مدت دولت را نقد میکردند. مهمترین مساله اصلاحطلبان این است که آنها در شرایط فعلی باید در قبال دولت روحانی پاسخگو باشند. و به عبارتی مسئولیت دولت او را بپذیرند. همانگونه که اصولگرایان نیز باید در قبال عملکرد دولت رئیسی پاسخگو باشند. اصلاحطلبان اکنون در موضع مطالبهگر نیستند و ابتدا باید به مردم درمورد حمایتشان از روحانی پاسخ صریح و جامع بدهند. ما در دوره دوم دولت روحانی حوادث تلخی چون دی ۹۶، آبان ۹۸، اعتراضات خوزستان در همین اواخر را داشتیم. این میزان نارضایتی مردم در دولتهای پس از انقلاب بیسابقه است. حتی در دوره مرحوم هاشمی نیز یکبار اعتراضات و نارضایتی مردم در چنین سطحی رخ داد، اما در دولت روحانی چندینبار شاهد ناآرامی بودیم. درمجموع اصلاحات طی ۴ سال گذشته با چالش ناکارآمدی شورای شهر پنجم، مجلس دهم و دولت روحانی روبهرو بوده است و باید بیش از هرچیز پاسخگوی عملکردش در این سه حوزه باشد.
مورد دومی که باعث میشود اصلاحطلبان بهجای مطالبهگری، پاسخگو باشند، چالش سیاستورزی آنهاست، اصلاحات اکنون به دو بخش تجدیدنظرطلب و میانهرو شامل کارگزاران، اعتدال و توسعهایها، حزب ندا و... تقسیم شده است. همین دودستگی باعث ایجاد چالش سیاستورزی در اصلاحطلبان شده است. خاتمی نیز در چند سال گذشته همواره بین این دو طیف در نوسان بوده و سعی کرده است یک تعادل و بالانس میان این دو طیف ایجاد کند. خود این موضوع یکی از عوامل ایجادکننده مناقشه است که ما آن را در انتخاباتهای اخیر دیدیم چه در انتخابات ریاستجمهوری و چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی، اصلاحطلبان به یک جمعبندی واحد نرسیدند.
در مواجهه اصلاحطلبان با دولت رئیسی نیز باید این دو طیف تجدیدنظرطلب و میانهرو را از هم تفکیک کرد، میانهروها همانطور که گفتم بهدنبال بازگشت به قدرت از طریق انتخابات هستند، اما تجدیدنظرطلبها سعی دارند دولت رئیسی را با حاکمیت یکسان قلمداد کرده و نقدهای خود را معطوف به نهادهای فراتر از این قوه در حاکمیت کنند.
مساله بعدی چالش مقبولیت است که درواقع دولت روحانی ضربه بزرگی را به مقبولیت اصلاحطلبان زده است و آنها برای بازگشت سرمایه اجتماعی خود باید ابتدا چالش سیاستورزی و هویتی خود را حل کنند، تعریف دقیقی از اصلاحطلبی را ارائه و پاسخ درستی به آنچه در دولت روحانی اتفاق افتاده است، بدهند تا بتوانند سرمایه اجتماعی خود را احیا کنند. در وضعیت فعلی که دولت رئیسی تازه کار خود را آغاز کرده است، اینگونه نقدها بیشتر یک واکنش سیاسی است از سمت بخشی از اصلاحطلبان که ما باید اینها را از یکدیگر تفکیک کنیم.
این نوع کنشگری اصلاحطلبان در آینده چه تاثیری میتواند در مردم داشته باشد؟
این علامت باید از جانب جناح اصلاحطلب صادر شود که حاصل موفقیت رئیسی بهنفع منافع مردم است و طبیعتا اصلاحطلبان نیز نباید در تضاد با این اصل عمل کنند. در نهایت این اختلافها نباید مرز منافع مردم را رد کند. اگر خدشهای به منافع مردم وارد شود، بحران مقبولیت و مشروعیت و کارآمدی اصلاحطلبان نیز تشدید میشود. بالاخره یک دولتی با رای مردم روی کار آمده و انرژی و ایده دارد و اگر اصلاحطلبان نتوانند خودشان را با شرایط فعلی تنظیم کنند، مشروعیتشان کمتر نیز میشود؛ چراکه موفقیت دولت رئیسی خواسته همه مردم است و جناحهای سیاسی نباید خودشان را جلوی موفقیت دولت، مجلس و قوهقضائیه قرار دهند، چون درنهایت بهضرر منافع مردم میشود. اگر یک جریان سیاسی اعتقاد دارد که ما میخواهیم بازتابدهنده خواستههای مردم باشیم، طبیعی است که موفقیت دولت بهمعنی حل مشکلات مردم است. اما تفکیک اینکه چگونه بتوانیم جریان سیاسی خود را زنده نگه داریم و درعینحال در مقابل منافع مردم نیستیم، این یک کار دقیق و ظریفی است و از این جهت تعریف جدیدی از اصلاحات نیاز است که بتواند آنها را با اصلاحطلبان تجدیدنظرطلب مرزبندی کند.
واکنش دولت رئیسی به اینگونه نقدها باید چگونه باشد؟
دولت رئیسی باید دولت تمام جامعه و تمام نیروهای سیاسی و یک دولت اجماعی باشد. هرگونه حرکتی که منجر شود به تضاد در داخل فضای سیاسی، به حرکت دولت رئیسی ضربه میزند. من فکر میکنم تحمل نقد طرف مقابل لازمه قدرت سیاسی است که قصد دارد در فضای اجرایی کار را جلو ببرد. تفکیککردن افرادی که ساختارشکنی میکنند با افرادی که واقعا دلسوز هستند حتما به دولت کمک میکند. من فکر میکنم در جناح اصلاحات اگر تعریف جدیدی صورت بگیرد نقدهای آنها نیز میتواند به دولت کمک بیشتری کند، اما از درون برخی رفتارهایی که در این چند روزه مشاهده میشود، قصد دوگانگی ایجادکردن در درون دولت برداشت میشود که این میتواند بحران سرمایه اجتماعی اصلاحات را تشدید کند. اما طبیعی است که توقع از دولت این است که با مدارا رفتار کند، یعنی رفتاری که روحانی با منتقدان خود داشت را این دولت نباید داشته باشد. بهنظر من رئیسی تا به الان نشان داده است که میخواهد این حالت اجماع ملی را حفظ کند و این مدارا را تا به الان از خودش نشان داده است./فرهیختگان
منبع: فردا
کلیدواژه: اصلاح طلبان دولت روحانی سعید آجورلو پاسخگو باشند موفقیت دولت اصلاح طلبان دولت روحانی منافع مردم دولت رئیسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۹۴۲۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه سال انتظار برای ارشاد مدیران
اگر گشت ارشاد مدیران شکل گرفته و موفق بوده است وضعیت فساد چگونه است که این حجم از فسادها به گوش مردم رسیده و نتیجه برخورد با مفسدان به چشم نمیآید؟ و همچنین چرا پاسخگویی به مردم به درستی صورت نمیگیرد که مردم هم احساس کنند مسئولان مدافع منافع آنان هستند و با مفسدان مقابله میکنند؟
به گزارش هم میهن، ابراهیم رئیسی، از ریاست قوهقضائیه به ریاستجمهوری (حوزه اجرایی کشور) آمد. از جمله مهمترین موضوعات در مناظرات انتخابات مبارزه با فساد بود که موجب بحثهایی بین عبدالناصر همتی و ابراهیم رئیسی شد. همان زمانی که تازه چندی از طرح و شروع بررسی پرونده اکبر طبری، از معاونان سابق رئیس قوه قضائیه گذشته بود و ابراهیم رئیسی در قامت رئیس قوه قضائیه آن را بهعنوان برگ برندهای در مقابله با فساد در اختیار داشت.
در همین اثنا او درباره گشت ارشاد به صراحت اعلام کرد: «ما معتقدیم فضای مجازی بهترین بستر است برای نظارت مردم بر دولتمردان. ما این کار را در دادگستری اجرا کردیم. نه که بعدها خواهیم کرد بلکه در حال حاضر به آن عمل میشود. چرا برخوردهایی میشود؟ ما گشت ارشاد خواهیم داشت برای مدیران؛ «الناس علی دین ملوکهم» اگر دولتمردان خوب عمل کنند مردم خوب هستند. »
البته رئیسی چندی بعد اعلام کرد که «گشت ارشاد مدیران زیر نظر بازرسی ریاستجمهوری تشکیل شد و به دستگاههای مختلف سرکشی میشود.» در این بین خبرگزاری فارس در گزارشی در حمایت از عملکرد دولت در این زمینه نوشته بود: «نگاهی به تصمیمات مدیران ارشد دولتی نشان میدهد در سه ماه گذشته، ۲۰ مدیر دولتی پس از ارزیابی عملکردشان از مجموعه دولت کنار گذاشته شدند. این تغییرات در سطح بالای مدیریتی دولت هم صورت گرفته است؛ که از آن میان میتوان به پذیرش استعفای عبدالملکی وزیر سابق کار، یوسف نوری، وزیر سابق آموزش و پرورش و برکناری سیدجواد ساداتینژاد، وزیر جهاد کشاورزی و رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی اشاره کرد (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲).»
در آذرماه سال گذشته هم رئیسی در یکی از جلسات هیئتدولت گفته بود: «دولت مردمی با عزمی که برای مقابله با هرگونه فساد دارد، در دوسال گذشته محور شناسایی، رسیدگی و برخورد با گلوگاههای فسادزا بوده و برخی از پروندههای فساد را نیز به دستگاه قضایی ارجاع داده و حال انتظار عمومی از قوه قضائیه رسیدگی به این پروندههاست.»
حالا پس از ۳ سال از آن وعده و با وجود این اظهارنظرها هم محدودیتهای فضای مجازی که رئیسی آن را بستری برای نظارت مردم بر دولتمردان عنوان کرده بود، به ستوه آورده و هم آن گشت ارشادی که از آن سخن گفتهاند و آن تلاش برای مقابله با فساد که رئیسی ادعا کرده بود هم افکار عمومی را پاسخگو نبوده و «بوی بهبود ز اوضاع جهان (بخوانید مملکت در مسئله فساد)» شنیده نمیشود.
هرچند دولت سیزدهم برکناری چند مدیر رده میانی را بهعنوان گشت ارشاد مسئولان به خورد رسانهها بهویژه رسانه ملی داد، اما فسادهای بزرگ مانند تخلف ۹۲ هزار میلیارد تومانی فولاد مبارکه، فساد ۳/۷میلیارد دلاری چای دبش و در آخر نیز تخلف مالی ۱۰۰۰ میلیارد تومانی کاظم صدیقی و پسرانش که گویا در برخورد مومنانه با آن کسی دنبال شفافسازی و اقناع افکار عمومی نرفت.
در چنین شرایطی و در سال آخر دولت موضوع عملکرد دولت در حوزه مقابله با فساد و گشت ارشاد مدیران که وعدهای از وعدههای آن بود نیز گاهی در میانه مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم بهعنوان یک مطالبه مطرح میشود.
چنانچه معینالدین سعیدی، نماینده چابهار روز سوم اردیبهشت در صحن علنی مجلس هم به این موضوع به عنوان یک مطالبه اشاره کرده است.
حالا این سوالات باقی است که اگر گشت ارشاد مدیران شکل گرفته و موفق بوده است وضعیت فساد چگونه است که این حجم از فسادها به گوش مردم رسیده و نتیجه برخورد با مفسدان به چشم نمیآید؟ و همچنین چرا پاسخگویی به مردم به درستی صورت نمیگیرد که مردم هم احساس کنند مسئولان مدافع منافع آنان هستند و با مفسدان مقابله میکنند؟