پشتپرده موفقیت یک آقازاده/ مهرداد چگونه عامل دلگرمی خانواهاش شد؟
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۰۰۵۹۴
خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری؛ مریم رضیپور|از صدای پچ پچ پدر و مادرم چشمهایم را باز کردم هنوز هوا تاریک است حوصله نداشتم ساعت را نگاه کنم حتما مثل همیشه عقربههای ساعت عدد پنج را نشان میدهد. سرم را چرخاندم از لای درب نیمه باز پدرم را دیدم که در حال جمع کردن سجادهاش بود، باز چشمهایم سنگین شد..
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صدای مادرم را شنیدم که میگفت حسین آقا این دوتا لقمه نان و پنیر را بگیر، باز که ظرف غذایت را فراموش کردی آخه چندبار بگم بعد از کارت در کارخانه بیا خونه استراحت کن چرا باز میروی سر کارهای بنایی حسابی خودت را خسته میکنی.
پتو را روی سرم کشیدم، آخه پدرم هر چقدر هم عجله داشته باشد موقع رفتن سری به اتاق ما میزند، یک بار شنیدم که به مادرم گفت این روزها بالاخره تمام میشود و این بچهها مزد زحمات مرا میدهند، برنامه هر روز صبح ما همین بود؛ صدای بسته شدن درب را شنیدم و این یعنی پدرم رفته؛ پتو را کنار زدم دستی به چشمانم کشیدیم متوجه اشکهایم نشدم که کی صورتم را خیس کردهاند.
مادرم در آشپزخانه مشغول بود این را از سروصدایش فهمیدم، از پنجره اتاق به حیاط کوچک اما با صفایمان خیره شدم انگار داشت برف میآمد ناخودآگاه حواسم پیش پدر رفت یعنی کلاه و لباس گرم به تن داشت... هوا بس ناجوانمردانه سرد بود.
دوستانم هر روز کتابهای جدیدشان را به همدیگر نشان میدادند
روزها از پی هم میگذشتند وارد مقطع دبیرستان شده بودم و من با توجه مشاورههایی که گرفته بودم وارد رشته انسانی شدم همه دوستانم در حال آماده شدن برای کنکور بودند و جو مدرسه شدیدا کنکوری شده بود، در مدرسه هم کلاسهای زیادی برنامهریزی شده بود اما من به خاطر شرایط مالی نمیتوانستم شرکت کنم.
چهره پدرم هیچگاه از مقابل چشمانم کنار نمیرود
دوستانم هر روز کتابهای جدیدشان را به همدیگر نشان میدادند، دائما با خودم میگفتم نه من جا نمیزنم، دنیا هم بخواهد نمیتواند مانع من شود با تلاش و پشتکاری که حتی الان هم نمیدانم از کجا به سراغم آمد کتابهای درسیام را میخواندم نمیگذاشتم چیزی از قلم بیافتد، صورت مهربان پدرم که همیشه صبحها بالاسرمان میآمد یک لحظه از مقابل چشمانم کنار نمیرفت؛ نه صورت پدر و نه همان جمله همیشگی "این روزها هم تمام میشود".
برای تأمین پول خرید کتابهایم چند وقتی کارگری کردم
همه چیز خیلی خوب پیش میرفت شاید هم به نظرم این طور بود با زمزمههای بیماری کرونا مدارس تعطیل شد ما هم مجبور شدیم به خانه برگردیم با این شرایط نیاز من به کتابهای کمک درسی و کنکوری چندبرابر شده بود نمیتوانستم به پدرم چیزی بگویم تا اینکه به فکر افتادم بعضی روزها به سر کار بروم.
چند وقتی را برای کارگری سر ساختمان رفتم پول خوبی را جمع کردم و بلافاصله کتابهای موردنیازم را خریدم و مشغول خواندن شدم از این موضوع بسیار خوشحال بودم که با دسترنج خودم کتابهایم را خریده بودم و همین تلاشم را چند برابر کرده بود.
بعد از جلسه کنکور از خودم راضی بودم
دیگر روز و شب نداشتم حتی صداهای اطرافم را هم نمیشنیدم فقط درس میخواندم و درس... تا اینکه روز موعود فرا رسید حالا باید تلاش چندسالهام را روی کاغذ میآوردم بعد از تمام شدن امتحان خداروشکر از خودم راضی بودم، حس سبکی داشتم چون تمام تلاش خودم را کرده بودم و حالا روزها را میشمردم تا نتایج را اعلام کنند.
همه پای تلویزیون نشسته بودیم که گوینده خبر اعلام کردم از ساعت 12 نیمه شب نتایج مرحله اول کنکور بر روی سایت سازمان سنجش گذاشته میشود نگاهی به پدرم کردم، لبخندی زد و گفت: ما به تو اطمینان داریم پسرم.
دستان پدرم لیاقت سجده کردن داشت
موقع تایپ آدرس سازمان سنجش بر روی نوار جستجو قشنگ معلوم بود دستهایم میلرزد ناگهان متوجه دستان گرم پدرم روی شانههایم شدم دستانی که لیاقت سجدهگاه شدن داشتند.
شانههای پدرم میلرزید، مادرم اشک میریخت
مهرداد رئیسی رتبه 6 منطقه و 54 کشور در رشته انسانی، بیاختیار اشک در چشمانم جمع شد و با صدای بلند خدا را شکر کردم سرم را چرخاندم، شانههای پدرم میلرزید مادرم هم بیاختیار اشک میریخت... بیشک انگیزه آنروزهای من برای درسخواندن چهره خندان این روزهای پدر و مادرم بود.
بالاخره اون روزها تموم شد...
پدرم را در آغوش گرفتم و او آرام در گوشم زمزمه کرد دیدی گفتم بالاخره اون روزها تموم میشه من به موفقیت تو ایمان داشتم، دستانش را بوسیدم، از برگ گل لطیفتر بود و شاید در نظرم اینگونه بود، پدرم قهرمان زندگیم بود...
مادرم، اسطوره صبوری در زندگیم بود تا به این سن ندیدم یک بار به خاطر شرایط موجود زندگیمان غر بزند...تمام موفقیتم را مدیون این زن و مرد هستم که همیشه کنارم ایستادند.
به عهدی که با خدا بستم وفادارم
از خیلی وقت پیش، همان روزهایی که بسیار به من سخت میگذشت و به خاطر شرایط مالی نمیتوانستم کتابهای کمک درسی و تست کنکور را تهیه کنم با خدای خودم قرار گذاشتم اگه اونی بشه که میخوام به دانشآموزان مثل خودم کمک کنم چون خیلی سخته که علاقه به درس خواندن داشته باشی اما به خاطر مشکلات مالی نتونی من این روزها را تجربه کردم و بسیار سخت بر من گذشت.
بوی نعناع همه جا پر شده...
کنار پنجره خیره به مادر هستم روسری گلگلی به سر دارد دلم از بودنش لبریز شادی است، مشغول باغچه کوچکش بود چند نوع سبز کاشته، هر روز صبح زود سبدش را پر از نعناع و ریحان و تره میکند، صفای حیاط کوچکمان این روزها چند برابر شده بوی نعناع همه جا پر شده پلکهایم را برای چند ثانیهای روی هم میگذارم خیالبافی من تا روز اعلام نتایج نهایی انتخاب رشته ادامه دارد.
با صدای برادر کوچکم که میگوید مامان من گشنمه ناهار چی داریم رشته تخیلم پاره میشود و من و مادر بیاختیار میخندیم صدای گریه برادرم بلند میشود.
انتهای پیام/68024
منبع: فارس
کلیدواژه: دانش آموزان چهارمحال و بختیاری موفقیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۰۰۵۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کامنت جالب دنی کارواخال؛ به بچههایم خواهم گفت کنار کروس بازی کردم! / عکس
کاپیتان سوم رئال خاطرات بازی کنار یکی از بهترین هافبکهای تاریخ آلمان و فوتبال را برای فرزندانش تعریف خواهد کرد.
طرفداری | دنی کارواخال کامنتی در ستایش تونی کروس منتشر کرد.
تونی کروس پس از سپری کردن نزدیک به 10 سال در رئال مادرید، همچنان ستاره بدون جانشین کهکشانیها به شمار میرود. کروس 34 ساله، این فصل هم مرد قابل اطمینان کارلو آنچلوتی در بازیهای بزرگ و حساس بوده و خیال او را در میانه زمین راحت کردهاست. گفته میشود رئال مادرید تمایل زیادی به ادامه همکاری با تونی کروس دارد و اگر این ستاره آلمانی تمایل به تمدید قرارداد داشته باشد، هواداران رئال میتوانند یک سال دیگر از درخشش او در برنابئو لذت ببرند.
تونی کروس نزد بازیکنان رئال مادرید از محبوبیت بالایی برخوردار است. دنی کارواخال، مدافع و کاپیتان سوم لوسبلانکوس زیر پست یکی از صفحات هواداری رئال کامنتی منتشر کرده و قول داده که برای بچههای خود تعریف کند روزی همبازی کروس بودهاست. کارواخال در واکنش به متنِ داخل پست هوادار رئال مادرید نوشت:
من به آنها (بچههایم) خواهم گفت کنار او (کروس) بازی کردم.
متن داخل پست: «به بچههایم خواهم گفت بازی تونی کروس را تماشا کردم.»کامنت کارواخال: «به آنها خواهم گفت کنار او بازی کردم.»
از دست ندهید ????????????????????????
جای خسرو حیدری بودم پیشنهاد منچسترسیتی را قبول میکردم! مرد هزار چهره؛ یورگن کلوپ مشاور مالی شد (فیلم) خوشحالی باورنکردنی جیمی کرگر در دیوار زرد! (فیلم) لیونل مسی در شکلوشمایلی که هرگز ندیدهاید! (عکس)