آخرین وضعیت زوج طلبه کرجی ناهی از منکر / معطلی پرونده در پیچ و خم قضایی
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۱۵۷۰۸
آن طور که محمد حسین عابدی می گوید متهمان به قید وثیقه آزاد هستند و پرونده در دادسرا است و باید برای تعیین شعبه رسیدگی کننده به دادگاه برود که فعلاً نرفته است.
به گزارش قدس آنلاین، محمد حسین عابدی، از آنچه که برای او و همسرش اتفاق افتاد، صحبت کرد؛ اوایل مرداد ماه در مهر شهر کرج، محمد حسین عابدی به همراه همسرش خانم فاطمه حسینی برای خرید به یکی از فروشگاه های زنجیره ای کرج رفته بودند که متوجه کشف حجاب یک دختر در این فروشگاه شدند، او به وظیفه دینی، اخلاقی و اجتماعی خود عمل کرده و به وی تذکر می دهد و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه اصل ماجرا، وضعیت جسمی و روند پرونده قضایی آنان را از زبان محمدحسین عابدی می خوانیم:
اختصار گزارش
این اتفاق در روز جمعه ۱۴۰۰.۵.۱ در کرج چهار راه مجد فاز چهار مهرشهر رخ داد و علت امر به معروف و نهی از منکر کشف حجاب تعداد نفراتی که درگیر شدند: ۶ نفر بنده و همسرم، مادر و دختر، ضارب، مدیر فروشگاه جامبو.
تشریح حادثه:
جمعه ۱۴۰۰.۵.۱ همراه همسرم در کرج، ساعت ۱۸:۴۵ برای خرید به فروشگاه جامبو واقع در چهار راه مجد فاز چهار مهر شهر کرج رفته بودیم، وارد فروشگاه که شدم مادر و دختری را مشاهده کردم که آن دختر، کشف حجاب کرده بود و به همین دلیل بنده به ایشان گفتم که خانم محترم لطفا حجابتان را رعایت کنید. از همان لحظه ابتدایی که این حرف را به او زدم، مادر و دختر شروع به هوچی گری و فحاشی کردند و دختر به من گفت حرامزاده تو کی هستی که به من می گویی حجابت را رعایت کن و مادر آن خانم به من سیلی زد.
در همین لحظه مدیر فروشگاه جامبو من را از فروشگاه بیرون انداخت. هنگامی که بنده خواستم دوباره وارد فروشگاه شوم، من را تهدید به ضرب و شتم کرد و زمانی که از علت بیرون انداختن خودم سؤال پرسیدم، گفت شما نظم فروشگاه را به هم زدی. هیچ برخوردی با آن دو خانم نشد و آنها راحت به خرید خودشان ادامه دادند و من بیرون فروشگاه ایستادم و با پلیس تماس گرفتم و منتظر آمدن پلیس شدم.
پس از گذشت دقایقی، آن دو خانم از فروشگاه خارج شدند و با دیدن من، مجدّدا شروع به فحاشی، تهدید و ضرب و شتم بنده کردند و به من تهمت زدند که شما به ما دست درازی کردی و من به آنها گفتم که از لحظه ورود من به فروشگاه تا خروج بنده، در دوربین ها ثبت شده است و اگر من دست درازی کرده ام، باید با من برخورد جدی بشود.
سپس همسر بنده به من گفت ترسیده ام و اگر می شود برویم، اما من با رفتن مخالفت کردم، ولی همسرم اصرار کرد و هنگامی که دیدم همسرم دلهره دارد و ترسیده است، رفتن را قبول کردم و با همسرم به سمت ماشین رفتیم. آن دو خانم هنگامی که دیدند ما به سمت ماشین می رویم، دخترخانم به سمت من دوید و من را گرفت و گفت باید بمانی تا پلیس بیاید و من درب ماشین را باز کردم تا سوار شوم و دست من لای درب ماشین بود و او با بستن درب ماشین، از سوار شدنم جلوگیری کرد و چهار انگشت من لای درب ماشین ماند.
مادر آن دخترخانم هم همسر بنده را گرفته بود و می گفت که باید بمانی و مانع از سوار شدن همسرم به ماشین شدند. ما هنگامی که اوضاع را اینگونه دیدیم، قبول کردیم که بمانیم.
در همین فاصله که منتظر آمدن پلیس بودیم که تقریبا ۱۵ دقیقه از تماس اول بنده با پلیس می گذشت و در این میان هم دو دفعه مجددا با پلیس تماس گرفته بودم و خبری نمی شد، ناگهان مردی با قد تقریبا دو متر و هیکلی با یک باتوم انگلیسی به دست، عربده کشان به سمت ما آمد و فریاد می زد که چه کسی به ناموس من حرف زده است و شروع کرد به ضرباتی سنگین بر سر من و این در حالی بود که همان لحظه، همسرم قصد دفاع از من را داشت. با همان ضربه اول سر من شکسته شد و دستم را بالا آورده بودم و فریاد می زدم که بگذار زن من برود، بگذار زن من برود و آن مرد هیچ توجهی نمی کرد و ضربات متعددی را با باتوم بر سر من می کوبید.
او همزمان که بنده و همسرم را مورد ضرب و شتم شدیدی قرار می داد، با ضربات باتومش، به ماشین هم می زد و شیشه های ماشین را خورد می کرد.
من از مردم کمک می خواستم و گفتم یک نفر بیاید و همسر من را ببرد، اما هیچ توجهی نمی کرد و یک نفر هم گفت که خودت هر غلطی کردی بکن، به ما هیچ ربطی ندارد.
زمانی که ضارب همچنان لگدها و مشت و ضربات متعدد باتوم خودش به من و همسرم را ادامه می داد، طاقت همسر بنده به سر آمد و در حالی که دستانش را بالا آورده بود، گفت آقا تو را به حضرت زهرا، نزن، ولی آن آقا هیچ توجهی نمی کرد و ناگهان ضربه ای خشن به بینی و بازوی خانم من زد که موجب شکستگی آن شد. در آن لحظه که من هم سر و صورتم به خاطر پارگی سر، پر از خون شده بود، آن مرد و دو خانم فرار کردند و رفتند.
همسرم که پشتش به من بود، هنگامی که به سمت من برگشت، با دیدن سر و صورت خونی من شوکه شد و حالش به شدت بدتر شد. بعد از اینکه آنها فرار کردند و جمعیت متفرق شد، کلانتری به محل وقوع حادثه رسید و این در حالی بود که فاصله کلانتری محل با محل حادثه از لحاظ مصافتی کمتر از دو کیلومتر بوده و از لحاظ زمانی با ماشین، زیر پنج دقیقه است.
وضعیت جسمانی:
شکستگی بینی فاطمه حسینی همسر بنده، پس از مراجعه به پزشکان متعدد و درمان های نافرجام مختلف، همچنان باقی مانده و این موضوع او را به شدت رنج می داد که در نهایت پزشکان دستور عمل جراحی دادند.
با مراجعه به بیمارستان، به تجویز پزشک متخصص، سر بنده (محمد حسین عابدی) بخیه زده شد. این در حالی است که همچنان پس از گذشت چند هفته، اثراتی همچون سرگیجه، حالت تهوع و عدم تعادل در بنده باقی مانده است که به گفته پزشکان از آثار این ضربات است.
روند پرونده قضایی:
آن طور که محمد حسین عابدی می گوید متهمان به قید وثیقه آزاد هستند و پرونده در دادسرا است و باید برای تعیین شعبه رسیدگی کننده به دادگاه برود که فعلاً نرفته است.
گلایه محمد حسین عابدی:
به گفته محمد حسین عابدی بعد از گذشت یکماه از این حادثه حمایت چندانی از او و همسرش صورت نگرفته و نهادهایی که باید از آمران به معروف و ناهیان از منکر حمایت کنند، آن گونه که باید حمایت کنند، حمایتی نکرده اند.
منبع: خبرگزاری حوزه
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: زوج طلبه ناهی از منکر پرونده قضایی همسر بنده درب ماشین دو خانم سر بنده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۱۵۷۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آخرین وضعیت سلامتی صدیقه وسمقی از زبان همسر و کیلش
محمد ابراهیمزاده، همسر صدیقه وسمقی، درباره سلامتی این اسلامپژوه و محقق که به اتهام تبلیغ علیه نظام به حبس محکوم شده، توضیح داده است.
به گزارش رویداد ۲۴، به گفته ابراهیم زاده خانم وسمقی در اثر یک بیماری ژنتیک بینایی خود را اخیرا به طور کامل از دست داده و این موضوع در آزمایشهایی که ۲۷ فروردین ماه در انتقال ایشان از زندان به بیمارستان فارابی انجام شده، مورد تایید پزشک قرار گرفته است.
همسر صدیقه وسمقی میگوید: روند از دست رفتن بینایی در خانم وسمقی در اثر یک بیماری ژنتیکی است. اینطور نبوده که ایشان به خاطر زندان بینایی را از دست داده باشد. او گفته نام این بیماری RP است، ژنتیکی است و خیلی از افراد در ایران به آن مبتلا هستند. در این بیماری روند کمبینایی به مرور افزایش پیدا میکند.
ابراهیمزاده گفته اواخر فروردینماه خانم وسمقی از زندان به بیمارستان فارابی منتقل شد. در این بیمارستان تخصصی چشم، در بخشهای مختلف اعم از شبکیه، قرنیه، خشکی چشم و پلک مورد آزمایش قرار گرفت. این آزمایشها حدود ۳ ساعت طول کشید و من هم حضور داشتم. نتایج آزمایشها و معاینات هم در پرونده پزشکی ایشان در زندان نوشته شد و به بهداری زندان اوین تحویل داده شد. قرار بود نتیجه به پزشکی قانونی هم داده شود. تا دو سه روز پیش، اما هنوز این نتایج به پزشکی قانونی داده نشده است.
ابراهیمزاده علت انتقال خانم وسمقی به بیمارستان را توضیح داده و گفت در زندان متوجه شدند ایشان نمیتواند راه برود و زمین میخورد. ایشان میگوید من فقط مزاحم دوستان بند هستم. نمیتوانم غذای خودم را بیاورم یا ظرفهایم را بشورم. حتی برای سرویس بهداشتی هم به یک نفر احتیاج دارم.
همسر صدیقه وسمقی میگوید: ماموران زندان بعد از مشاهده این وضعیت ترتیب معاینات چشم را دادند.
آقای ابراهیمزاده میگوید در نتایج معاینات بیمارستان فارابی قید شده که ایشان تحمل حبس ندارد. این نتایج باید از طرف بهداری زندان به پزشکی قانونی ارسال میشد، اما هنوز ارسال نشده است.
او گفته یک آزمایش در بیمارستان فارابی مانده بود که انجام بدهند و آن مربوط بود به میدان دید. پزشک ایشان گفته بود احتیاجی به اندازهگیری میدان دید ندارد، چون اصلاً دید ندارد.
ابراهیمزاده میگوید خانم وسمقی قبل از بازداشت، میدان دید داشت و این دید مرکزی در طول این مدت از دست رفته است، هرچند زندان در از دست رفتن این دید تاثیر نداشته است.
خانم وسمقی دچار بیماری قلبی شده استآقای ابراهیمزاده تاکید میکند آنچه در زندان برای خانم وسمقی حادث شده، بیماری قلبی است. او گفته هفته نخست فروردینماه خانم وسمقی به دلیل مشکل قلبی و سوزش قفسه سینه از بهداری زندان به بیمارستان طالقانی در ولنجک منتقل شده و در آنجا با توصیه پزشک به مدت یک شب در بخش مراقبتهای ویژه نگهداری شده است، اما در نهایت گفتند مشکل قلبی و فشار خون خانم وسمقی با دارو قابل کنترل است.
همسر صدیقه وسمقی میگوید بهداری زندان مدتها با داروهای دمدستی سعی میکردند مشکل قلبی ایشان را رفع کنند، اما در نهایت متقاعد شدند که مشکل جدیست و در نهایت ایشان به بیمارستان طالقانی منتقل شده.
او تاکید میکند ایشان قبل از حبس هیچگونه مشکل قلبی نداشته است. امیدوارم این بیماری نباشد و تنها ناشی از فشار زندان باشد.
علیزاده طباطبایی: برای ایشان درخواست عدمتحمل حبس دادهایممحمود علیزاده طباطبایی، وکیل صدیقه وسمقی، هم میگوید به دلیل از دسترفتن بینایی، درخواست عدم تحمل حبس برای ایشان کردیم. این درخواست با پزشک قانونی هم مطرح شده و گزارش مثبت دادهاند و در حال حاضر این درخواست برای دادستان ارسال شده و اگر موافقت کند، ایشان به خاطر عدم تحمل حبس آزاد خواهند شد.
به گفته وکیل صدیقه وسمقی، حال او در زندان مناسب نیست. خانم صدیقه وسمقی علاوه بر از دستدادن بینایی با مشکل تپش قلب و فشار خون بسیار بالا مواجه است و در زندان هم امکان پرستاری از ایشان نیست چرا که درخواست پرستار هم کرده بودند، ولی این درخواست اجرایی نشد.
علیزاده طباطبایی میگوید: صدیقه وسمقی به فعالیت تبلیغی علیه نظام احضار شد، اما گفت تا دلیل این اتهام را نگویید، نمیآیم. برای بازداشت او ریختند در خانهاش؛ اقدامی که برای اتهام فعالیت علیه نظام بسیار غیرمنطقی بود.
وکیل وسمقی میگوید: او به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به چهار ماه حبس و به دلیل عدم رعایت حجاب شرعی به یک میلیون جزای نقدی محکوم شد. همان زمان ما تسلیم به رای زدیم و میزان حبس شد ٩۶ روز. الان به دلیل مشکل عدم تحمل حبس، درخواست آزادی مشروط دادیم.
علیزاده طباطبایی میگوید هفته آینده ایشان یا به دلیل آزادی مشروط یا به دلیل عدم تحمل حبس باید آزاد شوند. نگاهداری ایشان در زندان با این حال دیگر درست نیست.