گلایه نادر طالبزاده از صداوسیما/ متوجه ارزش کارم نشدند
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۱۶۲۸۷
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نادر طالب زاده کارگردان، مستندساز، تهیه کننده سینما و تلویزیون با حضور در برنامه تلویزیونی «بی چارچوب» شنبه ۱۳ شهریور ماه، درباره دلیل کم ساخته شدن آثار سینمایی و تلویزیونی با مضمون تاریخی و مذهبی گفت: به نظرم علت اصلی کم ساخته شدن این آثار، نداشتن اتاق فکر به معنای واقعی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: دو کار تاریخی خوب یعنی سریال «حضرت موسی (ع)» و «سلمان فارسی» را در حال تولید داریم، ولی تا این سریال ها به ثمر بنشیند و ساخته شود، چندین سال طول میکشد.
این کارگردان سینما با اشاره به اینکه در تلویزیون تمرکزی وجود ندارد، بیان کرد: من چندین سال است که در صداوسیما رفت و آمد و با مدیران زیادی برخورد دارم؛ در این سال ها ندیدم سازمان صداوسیما کسانی را که توانایی ساخت فیلم های مذهبی و تاریخی دارند را در یک اتاق جمع کنند و ایده هایشان را مرور کنند. این مسائل اصلی که نیاز به فکر و تمرکز دارد برای سازمان اهمیتی ندارد و اتفاق نمی افتد.
طالب زاده در پاسخ به این سوال که سرنوشت بازیگر نقش مسیح به کجا ختم شد، عنوان کرد: بازیگر نقش مسیح این سریال به دلیل ماندگاری این نقش در اذهان، از ادامه کار بازیگری خودداری کرد و در حال حاضر در دیگر بخش های سینما فعالیت دارد.
وی درباره زمخت نشان دادن کاراکتر حضرت مسیح در سریال «بشارت منجی» توضیح داد: قبول دارم که ظاهر مسیح این سریال کمی زمخت است. باید به این نکته اشاره کنم که سریال «بشارت منجی» در ابتدا قرار بود ۶ قسمت باشد که پس از بازبینی به ۲۰ قسمت تبدیل شد؛ ولی در حال حاضر به اندازه همان ۶ قسمت تدوین مجدد شده است تا به دو زبان فارسی و انگلیسی دوبله و عرضه شود.
این تهیه کننده در پاسخ به این سوال که آیا نگاهی که به حضرت مسیح دارد در غرب مورد استقبال واقع می شود؟ گفت: «بشارت منجی» تنها کاری است که صداوسیما تولید کرده و ۳۰ یا ۴۰ مقاله درباره آن در آمریکا نوشته شده است، ولی هیچ وقت صداوسیما به این موضوع نپرداخت که یکی از آثار صداوسیما مورد توجه جوامع غربی قرار گرفته است!
وی اضافه کرد: حرف من این است که باید این دیوار را بشکنیم تا بتوانیم حرفی که حقیقت دین است را در غرب نمایش دهیم. البته این نکته هم قابل تامل است که کارهای تاریخی و مذهبی خوبی چون سریال «یوسف پیامبر»، سریال «مریم مقدس» و «حضرت سلیمان« در منطقه سروصدای خوبی کرده و بسیارهم دیده شده است.
این کارگردان پیشکسوت درباره دلیل عدم فعالیتش در عرصه فیلمسازی آثار تاریخی پس از ساخت سریال «بشارت منجی» گفت: خانمی از یکی از فسیتوال ها از من خواست که فیلم «بشارت منجی» را به مقامات کلیسا نشان دهد و پس از آن به آن فستیوال دعوت شدیم و فیلم در دانشگاه واتیکان با حضور ما نمایش داده شد، ولی متاسفانه هیچ انعکاسی در رسانه های ایرانی نداشت که جمهوری اسلامی فیلمی درباره حقیقت حضرت مسیح ساخته که داخل واتیکان آن را نمایش میدهند!
او اضافه کرد: پس این ماجرا دیدم که صداوسیما متوجه ارزش کارم نیست و تصمیم گرفتم دیگر کاری نسازم و به برنامه سازی بپردازم.
طالب زاده در پاسخ به این سوال که با نمایش چندین باره سریال هایی مانند «مختارنامه» در تلویزیون موافق است یا خیر؟ افزود: بله؛ من موافق نمایش آثاری مانند سریال « امام علی» هستم، چون هرچند بار که آن را می بینم، خسته نمیشوم و کار خوب ارزش چندین بار نمایش را دارد.
او با اشاره به فیلم سینمایی «رستاخیز» بیان کرد: احمدرضا درویش کار فاخری ساخته است که سالیان زیادی است پشت درهای اکران مانده و اگر تهیه کننده این اثر ایرانی بود تا الان نابود شده بود.
این کارگردان سینما با بیان اینکه اگر مسئولیتی در سینما داشت، فیلم «رستاخیز» را اکران میکرد، گفت: ما در رسانه پویایی نداریم و به دلیل ترس و تعارفات، اعتراضی به عدم اکران این فیلم سینمایی نمیکنیم. رسانه باید آزادتر و شجاع تر باشد که به نظرم تحولی است که تاکنون پیش نیامده است.
این مستند ساز با بیان اینکه سال ها قبل پیشنهاد ساخت برنامه ای تحت عنوان «رسالت رسانه» را ارایه کرده است، گفت: با گذشت زمان این برنامه به «افق رسانه» تبدیل شد و محفلی را برای کارگردانان، تهیه کنندگان ایجاد کرد که دور هم جمع شوند و ایده های خود را بیان کنند که متاسفانه این فضا از چارچوب هنری و دلی خود جدا و به فضایی تجملاتی تبدیل شد.
۵۸۵۸
کد خبر 1551843منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: نادر طالب زاده سازمان صدا و سیما بشارت منجی طالب زاده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۱۶۲۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهمترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: تحقق عدالت، آرمانی است که سابقهای به قدمت عمر بشر دارد و از سپیده دم آفرینش، بشر این عنصر حیاتی را به عنوان یک گرایش باطنی شناخته، به آن روی آورده، درصدد دستیابی به آن تلاش کرده و آن را مبنای قوانین و قضاوت قرار داده است. به واقع که هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلبها پدید نمیآورد. وقتی به تاریخ مینگریم، علت بسیاری از دگرگونی ها، فقدان عدالت اجتماعی در جامعه بوده است و به همین رو تمام مصلحان بشری و انسانهای آزاده تاریخ با اندیشه و شعار عدالت، حرکتهای اصلاحی خود را آغاز نموده و یکی از اهداف اصلی انقلاب و تحرکات اجتماعی خود را رفع تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی قرار داده اند. انسانهایی که مخاطب این حکیمان و مصلحان واقع شده اند، در واقع تشنگان عدالت بودند که سراپاگوش به فرمان و چشم به راه تحقق این بالاترین فضیلت انسانی و گمشده فطرت خود بوده اند.
فراتر از این، عدالت آرمانی دینی و الهی است که تمام پیامبران برای تحقق آن رسالت یافته و بسیاری نیز در راه عدالت جان خود را فدا کردهاند. از منظر دین اسلام، قوام حقیقت حیات انسانی به اصل عدالت است و دادگری همانند اصل توحید ریشه در نظام تکوین دارد. بر این اساس پیامبر اکرم (ع) فرمودند: «بِالْعدْلِ قامتِ السّماواتُ و الارْض» یعنی آسمانها و زمین، با عدالت، پا برجا میمانند. بنابراین نادیده انگاشتن قسط و عدل، نه تنها با طبیعت بشر مخالفت و مغایرت دارد، بلکه مخالفت با نظام طبیعت است و در مقابل، اهتمام به آن هماهنگی با نظام هستی است.
اندیشه در حقیقت و ماهیت عدل و عدالت ما را به این نکته واقف میسازد که عدل دارای جاذبهای فطری است و نزد وجدان عمومی بشریت، ارزش گرانقدر دارد زیرا در سایه عدل، هر کسی به حق خویش میرسد، تعدّی و تجاوز از جامعه رخت بر میبندد و امنیت و آرامش بر همه جا حاکم میشود. به همین جهت مردم، بیعدالتی را نکوهش میکنند و عدالت را میستایند. این نکته مورد تأیید و توجه پیشوایان دین نیز قرار گرفته است. امام صادق (ع) درباره این حقیقت که بیعدالتی عیب و عدالت خوشایند همگان است فرموده است: «از خداوند پروا کنید و به عدالت رفتار کنید، چرا که شما به قومی که عدالت نکند خرده میگیرید». به همین سبب است که از آغاز زندگی بشر، همواره ظلم و بی عدالتی روح بشر را آزرده و او را تشنه جهانی عاری از هر تبعیض و تعدی ساخته است. در طول تاریخ، همه افراد و اقشار و جوامع اعم از کوچک و بزرگ، مؤمن و کافر، مرد و زن، حتی ستمکار و ستمدیده، دانا و نادان خواهان اجرای عدالت، این صفت انسانی بوده و از نقض آن متنفر بوده و میباشند.
بر این اساس با اندک تأملی در کلمات و بیانات امیرالمومنین (ع) به روشنی این نکته به دست میآید که مساله «عدالت و حکومت»، جایگاه خاص و اهمیت ویژهای نزد آن امام بزرگوار داشته است. این دو مقوله به حدی مهم است که اگر تمام تلاشها و مجاهدات علی (ع) را در راه تحقق آن بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم. در همین رابطه و با محوریت نشان دادن ارزش و اهمیت عدالت در حکمرانی بر پایه اندیشه علوی (ع) با حجتالاسلام و المسلمین نجف لکزایی استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفتوگو کردیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید؛
* عدالت در اندیشه امیرالمومنین (ع) یک فضیلتی است که اگر حکومت آن را داشته باشد برایش یک امتیاز و ارزش محسوب میشود یا اصلاً اساس و ارزش حکومت به برقراری عدالت است و حکومتی که در راه عدالت گام ننهد فاقد ارزش ذاتی است؟
در نهجالبلاغه و سیره عملی امیرالمومنین (ع) به عدالت توجه بسیار زیادی شده به گونهای که جرج جرداق مسیحی اسم کتابش را این گذاشته که امام علی (ع) صدای عدالت انسانی است. همچنین گفته شده «قتل فی محراب عبادته لشده عدله» یعنی ایشان به خاطر شدت عملش نسبت به عدالت به شهادت رسید لذا در جای جای نهجالبلاغه میتوانیم فرمایشات حضرت درباره عدالت را ببینیم ولی من به یک موردش اشاره میکنم و آن نامه ۳۱ نهجالبلاغه است. امام علی (ع) نامه ۳۱ را برای امام حسن مجتبی (ع) نوشتند و چون این نامه از منظر یک پدر برای تمام فرزندان معنوی آن حضرت نوشته شده است با این تعبیر شروع میشود که «من الوالد الی المولود» یعنی نامه پدری به فرزند. اگر ما خودمان را فرزند معنوی آن حضرت میدانیم مخاطب این نامه هستیم.
*نامه ۳۱ نهجالبلاغه عدالت را چگونه معرفی میکند؟
آنجا حضرت یکسری سیاستهای کلان و راهبردهای کلان را ابلاغ فرمودند از جمله اینکه میفرمایند فرزندم تو خودت را در ارتباط با دیگران میزان قرار بده، هرچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند. بعد یکسری مصادیق را ذکر کردند مثلاً فرمودند اگر دوست نداری به تو ظلم شود به دیگران هم ظلم نکن، اگر دوست داری به تو احسان شود به دیگران احسان کن و همینطور موارد دیگری را برشمردند. به همین خاطر عدالت در اندیشه امام علی (ع) یک میزان کلیدی و اساسی و مهم است که مبنای تنظیم روابط ما با دیگران، روابط ما با خودمان، روابط ما با محیط زیست و روابطمان با خدای متعال است.
خدای متعال در ارتباط با ما به عدالت عمل میکند، ما هم در ارتباط با خودمان و دیگران و خدا و طبیعت باید به عدالت رفتار کنیم. در حدیث نبوی میخوانیم که با عدالت است که آسمانها و زمین بر پا شده است. در قرآن کریم خداوند به پیامبر (ص) دستور میدهد «قل امر ربی بالقسط» یعنی بگو پروردگار من مرا فرمان داده به قسط عمل کنم. باز در سوره حدید میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی ما پیامبران را به سوی مردم فرستادیم تا آنها مردم را تربیت کنند، تزکیه کنند و مردم بر پادارنده قسط شوند. از این جهت امیرالمومنین (ع) به عنوان تربیت شده رسول اکرم (ص) کسی است که همان مسیر را دنبال میکند و همچون رسول مکرم اسلام بر پا دارنده عدل و قسط است. لذا اگر ما عدالت را در ردیف فضائل هم ذکر کنیم بالاترین فضائل است و اگر به عنوان رکن در نظر بگیریم میبینیم عدل در اندیشه و مذهب امامیه جز اصول مذهب و جز ارکان تلقی شده است بنابراین از هر منظری نگاه کنیم، چه از منظر فقهی، چه از منظر اخلاقی، چه از منظر اعتقادی، چه از منظر فلسفی و … میبینیم عدالت عنصر کلیدی است و باید مورد توجه رهبران و کارگزاران حکومتی و آحاد مردم قرار بگیرد.
*همه مردم به ارزش و اهمیت مساله عدالت اقرار دارند ولی میبینیم جوامع بشری و حکومتها در محقق کردن عدالت با مشکلاتی روبرو هستند. به نظر شما مهمترین موانعی که نمیگذارد مساله عدالت در یک جامعه محقق شود با توجه به منویات حضرت امیر (ع)، چیست؟
امیرالمومنین (ع) مهمترین مانع اجرای عدالت را در همین نامه ۳۱ دنیاطلبی و دنیاگرایی میداند. حضرت میفرماید آنچه باعث شده انسانها از صراط مستقیم عدالت منحرف شوند و به ظلم دست بزنند این است که فکر میکنند برای دنیا آفریده شدند در حالی که آن حضرت میفرمایند فرزندم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی. دنیا قرار است مقدمهای باشد و مزرعهای باشد که ما از زندگی کوتاهی که در دنیا داریم برای آخرت خودمان زاد و توشه برداریم و اگر هر کسی اندکی تأملی در زندگی خودش و زندگی امروز در دنیا بکند، اهمیت این فرمایش امیرالمومنین (ع) را متوجه میشود که واقعاً هر جا ظلم و بیعدالتی صورت میگیرد ناشی از این است که آن افراد خیال میکنند برای دنیا آمدند و بعد از دنیا آخرتی نیست و الا اگر انسانها به یاد مرگ باشند یاد آخرت و قیامت باشند متوجه میشوند اصالت را باید به آخرت بدهند. قاعدتاً کسی که یاد مرگ و قیامت هست دست به ظلم نمیزند چون میداند یک ایستگاهی هست که باید در آنجا پاسخگو باشد.
*گاهی بین عدالت و مسائل دیگری تزاحم برقرار میشود؛ مثل تزاحم بین برقراری عدالت و رعایت مصلحت. به نظر شما در این موارد باید جانب کدام را گرفت و کدام اهمیت بیشتری دارد؟
ببینید، مصلحت یعنی عدالت. اصلاً مصلحت جایی مطرح میشود که اگر ما به یک قانونی یا دستوری عمل کنیم موجب ظلم میشود لذا میگوئیم مصلحت ایجاب میکند آن کار را انجام ندهیم. در اینجا تمرین و امتحان مصلحت باید با مساله عدالت انجام شود؛ یعنی هر جا میگوئیم مصلحت اقتضا میکند باید بتوانیم به جایش کلمه عدالت را بگذاریم و بگوییم عدالت اقتضا میکند. لذا نمیشود مصلحت مخالف عدالت باشد چون فرض ما فرض تزاحمات است یعنی دو چیز با هم متزاحم میشوند و ما آنی که عادلانهتر است را بر آنی که مطابق عدالت نیست اولویت میدهیم. بنابراین هر جا گفتند مصلحت ایجاب میکند، شما باید به جایش کلمه عدالت را بگذارید. اگر باز هم جمله شما درست بود، آن از نظر اسلام مورد قبول است ولی اگر جمله درست نبود آن مطلب مورد قبول اسلام نیست. در واقع مصلحت نیامده است که منافع را توجیه کند و الا منتهی به ظلم میشود.
کد خبر 6086156