عملکرد زنوزی در تراکتور زیر ذرهبین؛ چرا پرشورها ناکام ماندند؟
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۱۷۳۶۳
خبرگزاری میزان – روز گذشته خبر استعفای فرهاد صداقت از سرپرستی تیم فوتبال تراکتور منتشر شد. صداقت در ۱۶ مرداد سال جاری جایگزین حسن آذرنیا شده بود. بررسیها نشان میدهد سرپرست جدید تراکتور بعد از ۲۷ روز احساس کرده با جایگاه سرپرستی در تیم فوتبال همخوانی ندارد و به همین خاطر از سمتش استعفا داده است.
روز گذشته بعضی هواداران پرشورها مقابل باشگاه تراکتور با مدیرعامل این باشگاه صحبت کردند و تا اعلام خروج زنوزی از باشگاه مقابل ساختمان باشگاه حضور داشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همه این موارد در حالی شکل میگیرد که تیم فوتبال تراکتور در چارچوب مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا از ساعت ۲۰:۳۰ روز ۲۳ شهریور سال جاری در کشور قطر باید به مصاف النصر عربستان برود. با اینکه بعضی خبرنگاران عربستانی از استعفای تراکتور از لیگ قهرمانان آسیا خبر داده بودند، این موضوع تکذیب و حتی لیست تراکتوریها جهت در حضور در لیگ قهرمانان آسیا ارسال شده است. تراکتور حتی بازی دوستانه خود مقابل پرسپولیس را به خاطر شرایط اخیرش لغو کرده بود.
تا پیش از تعطیلی تراکتور، نظمی مدیرعامل این باشگاه اعلام کرد که به زودی با استوکس تسویه حساب میکند تا نسبت به باز شدن پنجره نقل و انتقالات باشگاه اقدام شود. با این حال بررسیها نشان میدهد بدهیهای ارزی تراکتور، انگیزه مالک این باشگاه را برای ادامه تیمداری کاهش داده بود. در سال اخیر مشکلات مالی تراکتور به شکل جدی بروز کرد. بعد از پایان لیگ بیستم صداقت سرپرست اسبق تراکتور در این مورد اعلام کرد: «تراکتور حدود ۵۰۰ میلیارد تومان بدهی دارد.»
بدهیهای ریز و درشتی که بزرگترین آن مربوط به «کوین کونستانت» ستاره سابق آ. ث میلان میشود. زنوزی با تشخیص شخصی خود ستاره سابق فوتبال دنیا را به تبریز آورد و قبل از تست پزشکی با او قرارداد بست. قراردادی که ضرری نزدیک به دو میلیون یورو به تراکتور رساند. «کونستانت» حتی یک دقیقه هم برای پرشورها بازی نکرد اما اندازه بودجه چند باشگاه تراکتور را بدهکار کرد.
بررسیها نشان میدهد بدهی تراکتور به بازیکنان و مربیان خارجی در حدود ۳ میلیون یورو است. تراکتور در سالهای اخیر مشکل مالیاتی هم پیدا کرده است. تراکتور بیش از ۸۰ میلیارد تومان نیز به اداره مالیات بدهکار است. پیش از این مصطفی کاراندیش معاون حقوقی سابق تراکتور در گفتوگو با میزان، در خصوص بُعد حقوقی فسخ قرارداد مسعود شجاعی و اشکان دژاگه با تراکتور اظهار داشت: زمانی که در باشگاه تراکتور مسئولیت داشتم بعضی از قراردادها توسط اشخاص غیرحقوقی منعقد و بعد از آن به واحد حقوقی اطلاع داده میشد. قرارداد دژاگه و شجاعی جزو همین موارد بود. (مشروح مصاحبه را از اینجا بخوانید)
با این اوصاف مالک تراکتور برای به خدمت گرفتن بعضی ستارهها از چارچوب حقوقی خارج میشد و صرفاً به بُعد تبلیغی آن میاندیشد. نتیجه این کارهای غیراصولی وداع با مالکیت تراکتور، بدهی به افراد و نهادهای مختلف همچنین سرنوشت نام معلوم نماینده ایران مقابل عربستان است. با این اوصاف هواداران تراکتور بسیار ناراحت هستند.
زنوزی در خرداد ماه سال ۱۳۹۷ مالکیت تراکتور را به عهده گرفت. پرشورها در این سه سال با تغییرات زیادی روبهرو بودهاند. برای نمونه در حوزه انتخاب سرمربی با احتساب فراز کمالوند این تیم ۱۱ مربی استخدام کرده است. در حالی که نماینده تبریز از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۶ تنها ۵ مربی استخدام کرده بود!
با توجه به شرایطی که ذکر شد بعید نبود که ستارههای بزرگ تراکتور یک به یک مسیر خروج را پیش بگیرند. خیلی از کارشناسان بعد از خروج حاجصفی از میان پرشورها در نیم فصل دوم در خصوص شرایط مالی تراکتور و لزوم رسیدگی به آن تذکر دادند. به هر حال دومینوی خروج ستارهها بعد از پایان لیگ بیستم هم ادامه داشت. اشکان دژاگه، مسعود شجاعی، محمدرضا خانزاده، میثم تیموری و شاید اکبر ایمانی. در این شرایط تراکتور کار سختی را برای تقابل با النصر عربستان و حتی حضور در لیگ بیست و یکم به دنبال دارد. بیشتر بخوانید: باشگاه مس سونگون: قصد خرید امتیاز تراکتور را نداریم/ تمرکزمان فعالیت در فوتسال است
انتهای پیام/
منبع: پارس فوتبال
کلیدواژه: تراکتور زنوزی باشگاه تراکتور تیم فوتبال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۱۷۳۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خودروهای عضلانی جذابی که ناشناخته ماندند، از فورد فالکون کبرا تا کرایسلر والیانت (+عکس)
هرچند در آمریکا قبل از سال ۱۹۶۴ هم خودروهای اسپرت V8 وجود داشتند اما زمانی که پونتیاک پکیج محبوب GTO را برای مدل لمانز خود ارائه کرد، عصر جدیدی از پرفورمنس هیجانانگیز آغاز شد.
هرچند دوران طلایی ماسل کارها خیلی طول نکشید اما در همین مدت کوتاه حدود یک دههای، سه خودروساز بزرگ دیترویت و حتی AMC ماسل کارهای قدرتمند زیادی را معرفی کردند.
به گزارش پدال، فرمول ترکیب یک پیشرانهٔ قدرتمند با شاسی یک خودروی سواری معمولی آنقدر موفق عمل کرد که به خارج از آمریکا هم صادر شد. این باعث شد شعب خارجی خودروسازان آمریکایی ماسل کارهای اختصاصی خود را بر اساس مدلهای محبوب همان کشور تولید کنند.
بومونت SD 396 سال ۱۹۶۸بهمنظور رونق بخشیدن به خودروسازی در کانادا، در اوایل دههٔ ۶۰ فروش بسیاری از خودروهای ساخت آمریکا در این کشور ممنوع شد. به همین دلیل، جنرال موتورز برندی بنام آکادیان را معرفی کرد که به تولید خودروهایی بر اساس شورلت نوا در کانادا میپرداخت.
سپس در سال ۱۹۶۶، بومونت که یکی از محصولات آکادیان بود، به یک برند مستقل تبدیل شد و شروع به عرضهٔ خودروهایی بر اساس شورلت شول کرد. دو سال بعد، این برند کوپهٔ جدیدی را معرفی کرد که در ظاهر بسیار شبیه نسل دوم شورلت شول بود اما از چند ویژگی ظاهری اختصاصی و داشبوردی که از پونتیاک GTO گرفته شده بود بهره میبرد.
قویترین نسخهٔ این خودرو SD 396 نام داشت که از همان قوای محرکهٔ شول SS 396 آمریکایی استفاده میکرد و در نسخههای کوپه و کانورتیبل تولید میشد. زیر کاپوت این خودرو پیشرانهٔ ۶.۵ لیتری بلوک بزرگ V8 قرار داشت که در نسخهٔ استاندارد ۳۲۵ اسب بخار و در نسخهٔ سفارشی ۳۵۰ اسب بخار قدرت تولید میکرد. بومونت SD 396 فقط در سال ۱۹۶۸ و تنها در ۴۱ دستگاه ساخته شد.
فورد فالکون GT-HO Phase III سال ۱۹۷۱در طول دهههای ۶۰ و ۷۰، تب ماسل کارها به استرالیا هم رسید و شعب محلی فورد، جنرال موتورز و کرایسلر را به ساخت نسخههای پرفورمنس بالا بر پایهٔ مدلهای داخلی خود ترغیب کرد. یکی از بهترین ماسل کارهای استرالیایی تاریخ، GT-HO Phase III بود که یک نسخهٔ هومولوگیشن بر اساس فورد فالکون GT محسوب میشد.
هرچند آمریکاییها این خودرو را به خاطر داشتن چهار در یک ماسل کار واقعی نمیدانستند اما برای استرالیاییها، فالکون GT-HO Phase III یک عضلانی افسانهای بود. این نسخه نسبت به فالکون GT استاندارد ارتقاءهای پرفورمنسی مثل ترمزهای بزرگتر، سیستم تعلیق تقویتشده و باک سوخت بزرگتر را تجربه کرد.
بااینحال، مهمترین ارتقاء این ماشین تجهیز به نسخهٔ اختصاصی موتور ۵.۷ لیتری V8 کلیولند بود که ۳۰۰ اسب بخار قدرت تولید میکرد. GT-HO Phase III که در آن زمان سریعترین سدان جهان لقب گرفت، میتوانست ظرف ۶.۴ ثانیه از صفر به سرعت صد کیلومتر بر ساعت برسد و ۴۰۰ متر را در ۱۴.۴ ثانیه کند. این سدان افسانهای فقط در سال ۱۹۷۱ و در ۳۰۰ دستگاه ساخته شد.
فورد موستانگ شلبی اروپا سال ۱۹۷۱برای دههها، فورد موستانگ فقط در آمریکای شمالی عرضه میشد و از نسل ششم بود که این خودرو سرانجام به مدلی جهانی تبدیل شد. بااینحال، در سال ۱۹۷۱ به درخواست یک فروشندهٔ خودروی بلژیکی، ۹ دستگاه از نسل اول موستانگ بهطور خاص برای بازار اروپا ساخته شد.
این خودروها که موستانگ شلبی اروپا نام داشتند، بر اساس موستانگ مکوان ۱۹۷۱ در دو مدل GT350 و GT500 با پیشرانههای ۵.۸ لیتری و ۷ لیتری ساخته شدند و به ترتیب ۳۶۰ و ۴۰۰ اسب بخار قدرت داشتند. از این ۹ دستگاه، فقط دو نمونه کانورتیبل بودند. موستانگ شلبی اروپا به نوارهای رنگی خاص روی بدنه، اسپویلرهای جلو و عقب و سیستم تعلیق قابل تنظیم در جلو مجهز بود.
کرایسلر والیانت چارجر R/T سال ۱۹۷۲کرایسلر والیانت نسخهٔ ریبج شدهٔ پلیموث والیانت بود که در استرالیا تولید میشد. درحالیکه پلیموث در آمریکا نسخهٔ پرفورمنس این خودرو را با نام والیانت داستر ارائه میکرد، همتای استرالیایی آن نسخهٔ چارجر R/T را داشت که در سال ۱۹۷۲ با اضافه شدن پکیج E49 بهطور دیوانهواری قدرتمند شد.
بااینحال، زیر کاپوت والیانت چارجر R/T خبری از پیشرانههای V8 همی نبود و از یک پیشرانهٔ شش سیلندر خطی استفاده میکرد. البته این نسخهای پرفورمنس بالا با ۴.۳ لیتر حجم بود که ۳۰۲ اسب بخار قدرت داشت. به لطف این نیرو، چارجر کوچک استرالیایی میتوانست ظرف ۶.۱ ثانیه از صفر به سرعت صد کیلومتر بر ساعت برسد و ۴۰۰ متر را در ۱۴.۱ ثانیه طی کند. پکیج E49 غیر از پیشرانهٔ قدرتمند، باک سوخت بزرگتر، رینگهای آلیاژی و ترمزهای دیسکی جلوی قویتر را هم به چارجر R/T اضافه کرده بود.
شورلت فیرنزا Can AM سال ۱۹۷۳واکسهال فیرنزا یک کوپهٔ کوچک دودر بود که در نیمهٔ اول دههٔ ۷۰ در بریتانیا عرضه میشد و در آفریقای جنوبی هم با نام شورلت فیرنزا به فروش میرسید. این خودرو که از پیشرانههای چهار سیلندر جنرال موتورز اروپا استفاده میکرد، هیچ شباهتی به ماسل کارهای آمریکایی نداشت. بااینحال، نسخهٔ تولید محدودی بنام Can AM که در سال ۱۹۷۳ در آفریقای جنوبی عرضه شد همهچیز را تغییر داد.
این نسخه که با رنگ سفید، کاپوت مشکی و اسپویلر آلومینیومی اختصاصی ساخته شد، از پیشرانهٔ ۴.۹ لیتری V8 بلوک کوچک کامارو Z28 استفاده میکرد. این موتور با ۲۹۰ اسب بخار قدرت، فیرنزا Can AM کوچک و سبکوزن را ظرف ۵.۴ ثانیه از صفر به سرعت صد کیلومتر بر ساعت میرساند.
فورد فالکون کبرا سال ۱۹۷۸در سال ۱۹۷۸، دوران طلایی ماسل کارها در ایالاتمتحده پایان یافته بود و هرچند تعدادی از خودروسازان هنوز ماسل کارهایی را با قدرتهایی بسیار کمتر از گذشته تولید میکردند اما فورد در بین آنها نبود زیرا موستانگ که چند سال قبل جزء قویترین عضلانیهای بازار بود، حالا به یک کوپهٔ کوچک بر اساس فورد پینتو تبدیل شده و با پیشرانههای بسیار ضعیفی عرضه میشد.
نسخهٔ موستانگ کبرا نیز در آن سالها هرچند در ظاهر قدرتمند به نظر میرسید اما از لحاظ قدرت تفاوتی با نسخههای معمولی نداشت و با تنها ۱۴۰ اسب بخار قدرت عرضه میشد. بااینحال، شعبهٔ استرالیایی فورد کار بهمراتب بهتری انجام داد و برای ادای احترام به موستانگهای شلبی، در سال ۱۹۷۸ فالکون کبرا را معرفی کرد.
این نسخه از چند ارتقاء بیرونی مثل کاپوت برآمده بهره میبرد و با رنگ سفید و نوارهای آبی عرضه میشد. از فالکون کبرا تنها ۲۰۰ دستگاه ساخته شد که ۲۰۰ نمونهٔ اول به پیشرانهٔ ۵.۸ لیتری V8 با ۲۱۷ اسب بخار قدرت و ۲۰۰ نمونهٔ دوم به پیشرانهٔ ۴.۹ لیتری با ۲۰۲ اسب بخار قدرت مجهز بودند. بنابراین، فالکون کبرا نهتنها ظاهری تهاجمی داشت بلکه بسیار قویتر و سریعتر از موستانگ کبرای ۱۴۰ اسب بخاری بود.
کانال عصر ایران در تلگرام