رسانه چینی: دوران آمریکا در کشورهای منطقه پایان یافته است
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۳۰۶۷۸
پایگاه خبری « سی جی تی ان » قبل از سحرگاه ۳۱ اوت که آخرین هواپیمای آمریکایی از افغانستان خارج شد و به برتری آمریکا در خاک این کشور پایان داد، خروج کامل به کابوسی برای سیاستگذاران آمریکا، مردم افغانستان و سربازان تبدیل شد.
در ادامه این مطلب آمده است به دلیل کوته نگری و گستاخی، وقایع افغانستان به سقوطی مملو از بدبختی، کشتار، خونریزی، تخریب، جنایت جنگی منجر شد و سیاستگذاران آنرا به جنگ و خروجی ننگین و رسواکننده تبدیل کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این حال امریکا پس از این شکست درس لازم را نمی گیرد. به همان دلایلی که سیاستگذاران سابق آمریکا نیز در وقایع گذشته هرگز درس نگرفتند. در دوران مدرن، آمریکا در جنگ های بسیاری خارج از خاک خود شرکت کرد. ابتدا ویتنام، سپس لبنان، افغانستان و عراق. جنگ کشورها را از درون ویران می کند و هسته مرکزی جامعه را از هم می پاشد و بر روی زیرساخت های اقتصادی تاثیرات جدی می گذارد و موجب جراحت های فیزیکی و روحی می شود.
نسل جدید در آمریکا از تهدید و خطرات جنگ آگاه نیست. هنگامی که آمریکا افغانستان را ترک کرد بسیاری از افغان ها به ویژه آنهایی که دولت آمریکا کمک کرده بودند احساس کردند به آنها خیانت شده است و در جریان تخلیه از افغانستان نیز کنار گذاشته شده اند.
بسیاری از بازنشستگان نیروهای آمریکایی و ناتو در شگفتی به سر می برند و از وضعیت کنونی انتقاد می کنند زیرا روند بازسازی و تلاش های صد تروریستی به مدت ۲۰ سال که آنها در آن شرکت کرده بودند بی فایده و پوچ شد. برای بسیاری این سوال مطرح شده است که آیا ارزشش را داشت؟
درس هایی که باید گرفت
در اینجا چندین درس برای قدرت های جهانی به جا می ماند. راه حل برای بحران های جهانی که شامل جنگ و خشونت می شود باید از راه های سیاسی امتحان شود نه از راه های نظامی. قدرت نظامی تنها یک ابزار است و سلاح ها لزوما پیروز جنگ ها نیستند و موجب اصلاحات در طولانی مدت نمی شوند.
جنگ بدون استراتژی و اهداف مشخص حتی پس از دو دهه تلاش و هزینه های میلیاردی محتوم به شکست است. به علاوه آگاهی از فرهنگ بومی و هنجارهای اجتماعی و روان شناسی مردم یک کشور بسیار حائز اهمیت است. هر کشوری در هر جای دنیا به نسخه دموکراسی مانند دموکراسی آمریکا نیاز ندارد و لازم نیست غرب " تمدن " خود را به همه یاد بدهد. با نگاه به وضعیت کنونی افغانستان، آمریکا باید درس های خودش را گرفته باشد.
از این گذشته سرزنش کردن متحدان در طولانی مدت اثرات خوبی نخواهد داشت. آمریکا باید مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرد تا اینکه کشور جنگ زده ای را رها کند.
اروپا نیز باید درس های خودش را از این اتفاق بگیرد و از امریکا بر سر هر مسئله ای حمایت نکند.
افغانستان فراتر از کابل، هرات و مزار شریف است. تمرکز متحدان بر روی این شهرها و روندهای بازسازی با مرکزیت آنها بود. به علاوه فساد و ناکارآمدی دولت افغانستان و اشخاص برجسته این کشور نشان داد چرا بیش از چند روز طول نکشید تا طالبان کنترل کشور را بدست آورد.
حال جامعه بین الملل و به ویژه سازمان ملل متحد می بایست استراتژی روشنی درباره آینده افغانستان در پیش بگیرند. هیچ قدرتی نباید اجازه داشته باشد تا یک کشور را رها کند. پناه دادن به پناهندگان استراتژی کوتاه مدت است.آمریکا می بایست افغانستانی امن را تضمین می کرد تا افراد تحصیل کرده و قشر متوسط این کشور می توانستند در کشور خودشان بمانند و به کار و تحصیل ادامه دهند.
مسیر پیش رو
طالبان یک واقعیت بوده و هست. حالا زمان آن رسیده که کشورهای غربی این واقعیت را بپذیرند. جهان باید به طالبان با دیدگاه یکی از سهامداران مهم افغانستان برای ساختن صلحی پایدار نگاه کند. قدرت های جهانی باید استراتژی کار با طالبان را برای بدست آوردن اعتماد میان دو طرف به کار بگیرند.
جهان باید پیشگام شود و برنامه ای برای کمک به مردم افغانستان ارائه دهد تا جلوی بحران انسانی که در این کشور در حال وقوع است را بگیرد. مردم افغانستان بیش از همیشه نیاز به حمایت جامعه جهانی برای بقای خود دارند.
روند بازسازی با نظارت ناظران بین المللی باید از اهداف مورد تمرکز افغان ها باشد. بازیگردانان منطقه ای از جمله پاکستان، روسیه و چین در انتظار روابط کاری سازنده با دولت فراگیری که قرار است طالبان معرفی کنند می باشند.
311311
کد خبر 1552254منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: چین ایالات متحده آمریکا افغانستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۳۰۶۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عزم جهانی برای پایان دادن به استفاده از زغالسنگ
کشورهای گروه ۷ شامل ایالاتمتحده، بریتانیا، ایتالیا، فرانسه، ژاپن، آلمان و کانادا توافقی را برای پایان دادن به استفاده از زغالسنگ برای تولید برق تا سال ۲۰۳۵ امضا کردند.
به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، زغالسنگ بهعنوان منبع تولید برق در اقتصادهای گروه هفت (G7) حدود ۱۵ درصد از ترکیب انرژی آنها را تشکیل میدهد و هرچند بهطور قابلتوجهی کمتر از میزانی است که ۲۰ یا ۳۰ سال پیش برای تولید برق کشورهای این گروه شامل ایالاتمتحده، بریتانیا، ایتالیا، فرانسه، ژاپن، آلمان و کانادا استفاده میشد، طبق استانداردهای جهانی هنوز هم مقدار زیادی است و باید حذف شود. با این حال حداقل برای بعضی از اعضای این گروه مانند آلمان و ژاپن که به ترتیب ۲۵ و ۲۹ درصد برق مورد نیاز خود را از زغالسنگ تأمین میکنند، حذف این سوخت فسیلی از ترکیب انرژی سختتر از حد انتظار است.
چوبخط حذف زغالسنگ در گروه هفتضرورت حذف زغالسنگ توسط آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده در مورد انتشار گازهای گلخانهای ناشی از تولید برق تأیید شده است، بنابراین تمام نیروگاههای جدید با سوخت زغالسنگ و گاز باید سیستمهای جذب کربن را نصب کنند یا تا سال ۲۰۳۹ تعطیل شوند. مهلت اجرای این توافق در G7 تا ۲۰۳۵ است.
جدیدترین تعهد کشورهای عضو این گروه نشان میدهد که آنها مصمم به پایان دادن به انتشار گازهای گلخانهای ناشی از سوزاندن زغالسنگ هستند. با این وجود باید توجه داشت که پایان دادن به تولید و استفاده از زغال سنگ در هفت اقتصاد از بزرگترین اقتصادهای جهان، تنها این سوخت فسیلی را برای سایر اقتصادهای بزرگ مانند چین و هند ارزانتر میکند. سایر کشورهای فقیرتر در آسیا نیز استفاده از زغالسنگ را افزایش خواهند داد.
محدودیت انرژیهای تجدیدپذیر در برابر تجدیدناپذیرهیچ راه واقعبینانهای وجود ندارد که در آن باد، خورشید و نیروگاههای هستهای جدید قادر به جایگزینی کامل ظرفیت از دست رفته زغالسنگ باشند. در همین حال ساخت یک نیروگاه هستهای جدید سالها طول میکشد، زیرا راکتورهای کوچک مدولار بهتازگی قدرت خود را از دست داده و راکتورهای بزرگ قدیمی بهعنوان تنها نوع آزمایششده هستهای باقی ماندهاند.
به این ترتیب تقاضای گاز برای برآورده کردن جهش تقاضا از سوی G7 افزایش خواهد داشت و آنچه در سال ۲۰۲۲ برای اروپا و آسیا اتفاق افتاد، در مقیاس بزرگتر و احتمالاً طولانیتر برای غرب تکرار میشود.
از سوی دیگر تقاضا برای انرژی در حال افزایش است و با افزایش سریع استقرار هوش مصنوعی، این امر تشدید پیدا میکند. محاسبات هوش مصنوعی انرژی بسیار بیشتری نسبت به محاسبات غیر آن مصرف میکند و باعث افزایش تقاضا برای برق میشود که باد و خورشید توان پاسخگویی به آن را ندارد.
با این حال هوش مصنوعی، مراکز داده و تولید نیمه هادیها برای صنعت پررونق فناوری اطلاعات تنها عواملی نیستند که تقاضا برای برق را افزایش میدهند و صنعتیسازی که زندگی میلیونها نفر را بسیار بهتر کرده است نیز ناگزیر با افزایش تقاضای انرژی بهویژه برق همراه است.
در واقع جهان میتواند به افزودن انرژیهای تجدیدپذیر ادامه دهد، اما این اقدام هرگز کافی نخواهد بود. بنابراین، مشخص نیست که آیا G7 میتواند زغالسنگ را بهطور کامل کنار بگذارد یا خیر و گفتوگوها سر این مسأله است که اثر خالص خروج زغال سنگ G7 در صورت تحقق ممکن است در واقع به انتشار جهانی بیافزاید. این حقیقت تلاشهای بیشتری را برای بررسی جوانب امر میطلبد.
کد خبر 750671