اسماعیلی: مخاطب زیر ۱۵ سال به هیچ وجه نباید «طبقه یک و نیم» را تماشا کند/صنعت سینمای ایران زنگ زده!
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۳۵۸۳۸
یک کارگردان سینما گفت: به هیچ عنوان نباید مخاطب زیر پانزده سال «طبقه یک و نیم» را ببیند، چون بنده خودم کارگردان این فیلم هستم و خود من اجازه نمیدهم که کودک و یا نوجوان خودم چنین فیلمی را ببیند.
نوید اسماعیلی در گفتوگو با میزان پیرامون اکران جدیدترین اثر خود «طبقه یک و نیم» در شرایط کرونایی گفت: ما به خاطر اینکه شرایط روحی مردم از لحاظ کرونا فعلا خوب نیست و لحظات تلخ زیادی داریم، جمعبندی که با دوستان و عوامل و مجری طرح کردیم تصمیم بر این شد برای بهتر شدن حال روحی مردم ابتدا در سینماها به اکران «طبقه یک و نیم» بپردازیم و سپس در شرایط مناسب اکران آنلاین را آغاز کنیم کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی پیرامون ریسک «طبقه یک و نیم» در شرایط کرونایی امروز و اینکه هنوز خیلی از مردم از بازگشایی سینماها بی خبر هستند تاکید کرد: از لحاظ مادی ما هیچگونه چشمداشتی برای بازگشت سرمایه این فیلم نداریم یا به طور راحت تر اگر بخواهم بگویم اصلا ما به فکر مادیات نیستیم در حال حاضر پروانه نمایش را دریافت کردهایم و به محض اینکه یک مقدار شرایط کرونا کمرنگتر شود و حال روحی مردم بهتر شود، صد در صد و قطعاً و یقیناً ما اکران سینمایی «طبقه یک و نیم» را خیلی سریع آغاز میکنیم.
اسماعیلی پیرامون مضمون کمدی اجتماعی «طبقه یک و نیم» بیان کرد: بعضی وقتها ما به یک سری از شرایط میخندیم، ولی نباید به آن شرایط بخندیم، سناریو داستان «طبقه یک و نیم» هم همین است ما یک طنز موقعیتی و تلخی را در داستان داریم که خنده ندارد؛ به نظر من اگر یک مقدار مخاطب یا تماشاگر با دیدگاه باز و مثبت به فیلم نگاه کند خندهای ندارد و بیشتر طنز تلخ است اما از لحاظ موقعیتی که کاراکترها در آن قرار میگیرند برای مخاطب خندهآور است.
کارکردان فیلم سینمایی «طبقه یک و نیم» پیرامون پیشبینی خود از احتمال استقبال از این فیلم سینمایی ابراز کرد: اتفاقی که برای اولین بار در سینمای ایران در «طبقه یک و نیم» رقم زدیم این بود که یک مقدار شیطنت مثبت و هنری کردیم، به عنوان مثال در دکوپاژهایی که انجام دادیم مخاطب مورد قضاوت قرار میگیرد واز این نظر که در سینمای ایران چنین قاب و چنین صحنهای را میبیند یعنی اتفاقی که رخ میدهد یک مقدار برای مخاطب شوکهکننده است اما در انتهای فیلم مخاطب با این روبرو میشود که قضاوت کذب کرده و زود تصمیم گرفته است و این اتفاق یک اتفاق دیگر است.
این کارگردان سینما پیرامون گروه سنی که میتوانند مخاطب فیلم سینمایی «طبقه یک و نیم» باشند تاکید کرد: «طبقه یک و نیم» چون آنطور که ما پروانه هم گرفتیم مثبت ۱۵ است به نظر من کودک یا نوجوان بهتر و مثبتتر است که این فیلم را نبین، یا بهتر بگویم اصلاً به هیچ عنوان نباید مخاطب زیر پانزده سال این فیلم را ببیند، چون بنده خودم کارگردان این فیلم هستم و خود من اجازه نمیدهم که کودکی چنین فیلمی را ببیند به همین خاطر برای «طبقه یک و نیم» گروه سنی تعیین شده و فیلم مثبت ۱۵ است.
اسماعیلی با اشاره به برخی اظهارنظرها درباره حضور بازیگران تلویزیونی در فیلم سینمایی «طبقه یک و نیم» بیان کرد: متأسفانه این مسئله در فرهنگ هنر سینمای ایران اشتباه جا افتاده است که یک بازیگر یا تلویزیونی است و یا یک بازیگر فقط سینمایی است در صورتی که اصلا چنین چیزی نداریم؛ وقتی هنرمند، هنرمند است در تمام دنیا باید به یک دیدگاه به این شخص نگاه کرد، متأسفانه در حال حاضر برخی تهیهکنندگان و مدیرتولیدها شاخصهایی را برای خودشان به سینمایی، تلویزیونی، تئاتر تنظیم و تقسیم کردهاند که اصلا چنین چیزی را نداریم.
کارگردان فیلم سینمایی «طبقه یک و نیم» پیرامون وضعیت امروز سینمای ایران بیان کرد: وضعیت حال سینمای ایران خوب نیست به دلیل اینکه حال جامعه هم به خاطر شرایط کرونایی خوب نیست فکر میکنید مهمترین اتفاقی که، متأسفانه صنعت سینمای ایران زنگ زده، چرخدندههای این صنعت زنگ زده ما یا باید چرخدندهها را عوض بکنیم یا چرخدندههای زنگ زده را صیقل و روغنکاری بکنیم.
وی در همین راستا خاطرنشان کرد: وقتی جوانها هزینههای سنگینی برای ساخت یک فیلم میدهند ارگانهایی باید باشند که از این جوانها یا یک تیم فیلمساز حمایت کنند، بگویند شما در این شرایط کرونا فیلم ساختید به مردم کمک کردید اشکال ندارد ما هم در قبال این کارتان آیتمهایی را برای شما از لحاظ مادی تنظیم میکنیم؛ یا به عنوان مثال شما در این شرایط سخت میخواهید یک میلیارد تجهیزات اجاره کنید و یک میلیارد پول تجهیزات بدهید ما آیتمهایی معرفی میکنیم که شما با نصف این هزینه این آیتمها را بتوانید تهیه کنید.
انتهای پیام/
برچسب ها: اخبار سینما سینمای ایرانمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اینجا اخبار سینما سینمای ایران سینمای ایران طبقه یک و نیم فیلم سینمایی یک مقدار زنگ زده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۳۵۸۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
با«مست عشق» کرک و پر حسن فتحی ریخت؟!
همهچیز در مست عشق سردستی است. چه رابطه مرید و مرادی مولانا با شمس باشد چه خواستگاری دفعی شمس از کیمیا خاتون، چه رابطه آن سردار نظامی با آن کنیزک مسیحی و چه جمع شدن این سه ضلع در کنار هم.
به گزارش مشرق، مثلا اسمش را بگذاریم نهضت آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت! پدیده یک دهه اخیری که به مدد خط تولید سریدوزی همسایه شمالغربیمان در ترکیه راه افتاده.
این نهضت باید بفروشد، صادرات داشته باشد و دلار وارد کند. لاجرم باید عامهپسند باشد و لاجرمتر آنکه برای این عامهپسند بودن نباید خیلی توی مسائل غور کند. هر چیزی که بخواهد دستگاه هاضمه مخاطب را به زحمت هضم و پرداخت بیندازد و او را به گاوگیجه گرفتن انداخته باید قیچی شود.
جالب است بدانید که این نهضت از سال ۲۰۱۰ سایر پهلوانهای رقبای سریالساز در دنیا را زده به گاراژ و بعد از صنعت عظیم فرهنگ سریالساز ایالاتمتحده در رتبه دوم دنیا قرار گرفته و مدام هم دارد به طول و عرض و ارتفاعش اضافه میشود.
سر ریز این خروجی هم به مدد دهها شبکه ماهوارهای ریخته میشود توی حلق مردم منطقه در خاورمیانه و منطقه بالکان و برگردانش در ایران هم پر کردن سبد مصرف فرهنگی بخشی از قشر متوسط و رو به پایین جامعه که زیر ضرب مشکلات اقتصادی و در فقر تولیدات رسانه ملی، سرگرمی فرهنگی رایگان دیگری ندارد جز شبکههای ماهوارهای ترک و تخموترکههای ایرانیشان. حتما صنعت سریالسازی ترک -حداقل آن قسمی که مخاطب فارسیزبان در یک دهه اخیر با آن روبهرو بوده- را هزار و یک ویژگی مخصوص به خود را دارد اما اگر خواسته باشیم دال مرکزی این هزار و یک ویژگی مخصوص را ذیل یک دال مرکزی جمع کنیم، آن دال مرکزی آن چیزی نیست جز «پرداخت سردستی»!
خصوصیت اصلی این جناب آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت در همه چیز، سردستی و سطحی بودن است چه زمانی که روایت زندگی میکند، چه زمانی که روایت حماسه میکند، چه زمانی که راوی خداست و کنش و واکنشهای غیرمادی این عالم چه زمانی که با لعاب اروتیسم و جاذبههای غلیظ جنسی در جایگاه روایت عشق و خیانت خلقالله نشسته.
اصلا مساله این نیست که مای انسان ایرانی چقدر با این مفاهیم سر صلح داریم یا آشتی؛ مساله آن است که همه چیز در این خط تولید سردستی است و فاقد عمق و فستفودی. در منظومه زیستی انسان امروز جایی برای «تامل» نیست. همه چیز برای مصرف است. لاجرم صنعت فرهنگ آن هم ورژن ترکش هم از این قاعده مستثنی نیست.
آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت شاید قصه بگوید، پیرنگ داشته باشد و برخلاف صنعت فرهنگ مد شده این سالهای سینمای ایران، پایان مشخص و غیر شرحه شرحهای هم داشته باشد، اما خروجی محتوم هر نوع ورودی ولو متعالی به این دستگاه پرداخت تحلیلی، سطحی شدن است و سردستی و مبتذل شدن. هر چیزی تولید میشود که فقط «مصرف» شود. «تامل» کردن، سرعت مصرف را پایین میآورد پس باید از آن دور شد.
خروجی این حالت سطحی و سردستی شدن است آنقدر که بعضا حس میکنی دارد به شعور مخاطب توهین میشود. این ۴۵۱ کلمه را عارض شدم که این را بگویم «مست عشق» هم بدجور به این آفت مبتلاست حالا گیریم راوی نوعی عشق باشد در جایگاه صلح کل عالم هستی نشسته بدون زهرماریهای مرسوم در همتایان ترکش! خروجی اما همان همیشگی است؛ سردستی و سطحی و بهقدر اقتضائات سینمای ایران بهره گرفته از مثلث و مربعهای عشقی!
همهچیز در مست عشق سردستی است. چه رابطه مرید و مرادی مولانا با شمس باشد چه خواستگاری دفعی شمس از کیمیا خاتون، چه رابطه آن سردار نظامی با آن کنیزک مسیحی و چه جمع شدن این سه ضلع در کنار هم که قرار است مفهوم اصلی مست عشق را بسازد که از سنتز پا گذاشتن هر یک از کاراکتر روی شخصیت سابقشان حاصل میشود.
مولانایی که دیگر آن فقیه سنگین سر کرده در کتاب و درس نیست و شمسی که معترف است به شکستن خویش و فروتنی در برابر عشق کیمیا خاتون و درنهایت هم خودشکنی آن فرمانده نظامی که به خود میآید! انگار که مخاطب باید همهچیز را پیشفرض پذیرفتهشده بداند تا کارگردان بهسرعت قصهاش را بگوید و به سرانجامی برساند و سوژه را مصرف کند. این سطحینگری و سردستی بودن نقطه مقابل کارنامه حسن فتحی است.
کافی است مست عشق را بگذارید کنار «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «پهلوانان نمیمیرند»، «میوه ممنوعه» یا حتی «شهرزاد» که بین ساختههای فتحی، عامهپسندترین اثرش محسوب میشود تا مشخص شود این آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت چه بلایی سر فتحی آورده. آقای فتحی! چه داری میکنی با خودت؟!
منبع: روزنامه فرهیختگان