قاسم جعفری: این تقدیر برایم از سیمرغ فجر ارزشمندتر است
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۴۰۰۴۱
قاسم جعفری، کارگردان سریال «زندگی زیباست»، در مراسم قدردانی از عوامل این سریال که توسط انجمن اهدای عضو ایرانیان برگزار شد، گفت: این تقدیر برای من از سیمرغ بلورین جشنواره فجر ارزشمندتر است. اینکه افرادی که مخلصانه برای بخشیدن زندگی تلاش میکنند از ما چند نفر تقدیر کنند، خستگی را از تنمان درآورد.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی انجمن اهدای عضو ایرانیان، مراسم قدردانی از کارگردان و عوامل سریال «زندگی زیباست» که به تازگی پخش آن از شبکه دو سیما به پایان رسیده، با حضور قاسم جعفری (کارگردان)، کتایون نجفی زاده (مدیرعامل انجمن اهداء عضو ایران) و امید قبادی (نائب رئیس انجمن) و همچنین تنی چند از بازیگران این سریال به همت انجمن اهدای عضو ایرانیان برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سعی کردم تصویری زیبا از مرگ در سریال ارائه دهم
قاسم جعفری در این مراسم در سخنانی با خطاب قرار دادن دستاندرکاران انجمن اهدای عضو، گفت: کار بزرگ را شما کردهاید که توانستهاید از خانوادههای بسیاری رضایت بگیرید. کار من فیلمسازی است و این قصه این امکان را داشت که به سمت مسئله اهدای عضو برود. تمام همکاران من در این سریال کوشیدند کارشان را بهدرستی انجام دهند. تلاش شما در این انجمن بسیار ستودنی است. الآن که خانوادههای کسانی را میبینم که به اهدای اعضای عزیزانشان رضایت دادهاند، خوشحالم که به این موضوع بپرداختم. البته، ساخت این سریال به سه سال پیش برمیگردد و شاید اگر امروز ساخته میشد میتوانست بسیار به روزتر و بهتر باشد.
وی در ادامه گفت: من خیلی دوست داشتم همه بازیگران سریال به این مراسم میآمدند. من یکی از بازیگران سریال را به این مراسم دعوت کردم، اما او نپذیرفت و گفت نمیخواهم به مرگ فکر کنم. مطمئنم اگر به این مراسم میآمد متوجه میشد که اینجا محفل عشق، زندگی و انسانیت است و نه مرگ. مرگ میتواند زیبا باشد و من هم سعی کردم تصویری زیبا از مرگ در سریال ارائه دهم.
کارگردان سریال «خط قرمز» با اشاره به اینکه امیدوار است در کارهای بعدیاش هم به مسئله اهدای عضو بپردازد، گفت: شاید مخاطبان با دیدن چنین آثاری احساس کنند که میتوانند تأثیرگذار باشند.
مرگ مغزی هنوز برای جامعه ناشناخته است
در ادامه کتایون نجفی زاده ـ مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان ـ به شرح کاملی از وضعیت اهدا و پیوند عضو در ایران پرداخت و گفت: سال ها پیش که ما اهدای عضو را راه انداختیم ما کوردیناتور یا هماهنگکننده برای رضایت گیری از خانواده پیدا نمیکردیم. زمانی که اعضای اولین فرد مرگ مغزی را اهدا کردیم نه دانش کاملی داشتیم و نه تجربهای اما به هر روی کار را شروع کردیم و به جایی رسیدیم که در ماه ۲۵ تا ۳۰ اهدا داشتیم. ما رتبه سه اهدای عضو در دنیا و رتبه یک رضایت گیری از خانوادههای افراد مرگ مغزی شدیم.
او افزود: ما دو نوع مرگ داریم که ۹۹ درصد آن قلبی و برای مردم شناخته شده است، و یک درصد آن مرگ مغزی است. اما مرگ مغزی شناختهشده نیست و برای افراد مبهم است؛ چراکه سینه فرد مرگ مغزی بهواسطه دستگاهی که به آن متصل است، حرکتی شبیه به تنفس دارد و قلب او میزند و حتی برخی حرکتهای واکنشی نیز دارد. مرگ مغزی هنوز برای جامعه ناشناخته است و ازاینروست که خانوادهها بهراحتی رضایت نمیدهند. باید در جامعه آنقدر فرهنگسازی شود که وقتی به خانوادهای میگوییم عزیز شما دچار مرگ مغزی شده، مشکلی برای رضایت دادن نداشته باشد. مشکل دیگر ما شباهت ظاهری مرگ مغزی با کماست. خیلیها به اشتباه فکر میکنند بیمارشان در کماست و ممکن است بازگردد.
نجفی زاده با اشاره به اینکه علت اکثر مرگهای مغزی تصادفات جادهای و سن رایج این افراد بین ۲۰ تا ۴۰ سال است، گفت: بنابراین ما ارگانهای سالم و جوانی داریم که متأسفانه به دلیل همان عدم آگاهی خانوادهها و رضایت ندادن به اهدا زیر خاک میرود درحالیکه بیماران بسیاری در لیست انتظار هستند.
نجفی زاده رایگان بودن اهدا و پیوند در ایران را یکی از نکات قابلتوجهی دانست که باعث میشود همه افراد، فارغ از شرایط و وضعیت مالی، بتوانند از این امکان استفاده کنند.
این پزشک متخصص در پایان گفت: وضعیت اهدا و پیوند در دوران کرونا افت بسیار زیادی پیدا کرد که خوشبختانه این وضعیت تا حد قابلتوجهی از ابتدای سال جاری بهبود پیدا کرده است.
روشنگری سریال «زندگی زیباست» درباره قطعیت مرگ مغزی
امید قبادی، نائب رئیس انجمن اهدای عضو ایرانیان نیز در این مراسم گفت: در تاریخ اهدای عضو ایران، ۲۸۰ فیلم و سریال ساخته شده که انجمن در همه آنها نظارت یا همکاری داشته اما فقط چند کار است که بیشترین تأثیر و اقبال را در میان مخاطبان پیدا کرده است. سریال «زندگی زیباست» هرچند کوتاه اما بسیار ارزشمند و عالی به مقوله مرگ مغزی پرداخت. درآوردن اشک ما بهواسطه صحنههای منقلبکنندهای که در کارمان میبینیم، بسیار سخت است اما من با این سریال گریه کردم.
وی در ادامه تصریح کرد: ۲۰ دلیل اصلی برای عدم اهدای عضو وجود دارد که در تمام دنیا رایج است. در ایران اولین مسئله، عدم آشنایی با پدیده مرگ مغزی است. گام نخست فرهنگسازی درباره اهدای عضو رفع ابهامات ذهنی مردم است. در سریال «زندگی زیباست» این موضوع بهدرستی مطرح میشود که مرگ مغزی مساوی با مرگ قطعی است و همین گام بلندی در فرهنگسازی برای اهدای عضو محسوب میشود. این سریال در روشنگری درباره مرگ مغزی کار خودش را بهدرستی انجام داد.
قدردانی دریافت کنندگان عضو از خانوادههای اهداکننده
همچنین، در این مراسم برخی دریافتکنندگان عضو حضور داشتند و به بیان تجربهای که از سر گذرانده بودند پرداختند. ریحانه، نوجوانی که پیوند قلب شده بود، گفت: من در اثر یک سرماخوردگی ساده دچار مشکل شدم و بعداً به من گفتند که باید پیوند شوم. روزهای بسیار سختی را گذراندم اما الآن خیلی خوشحالم که زندهام چون آرزوهای بسیار زیادی دارم. از خانواده اهداکنندهام خیلی ممنونم که به من زندگی دادند.
در ادامه، خانواده مرتضی، کودک افغانستانی متولد ایران که چندی پیش پیوند قلب شده بود، نیز از تجربه دشوار روزهای انتظار برای پیوند گفتند.
مرتضی نیز در جملاتی کوتاه گفت: از دکتر مهدوی که جان من را نجات داد خیلی ممنونم. خوشحالم که حالم خوب شده و میتوانم بازی کنم.
هر دو خانواده از دکتر سید محمد مهدوی، فوق تخصص بیماریهای قلب کودکان، بسیار تشکر کردند.
ماجرای فردی که با دیدن سریال تصمیم به اهدای عضو گرفت
شهرزاد جعفری، بازیگر نقش شوکا در سریال «زندگی زیباست» نیز در این مراسم گفت: سریال که تمام شد برخیها در اینستاگرام به من پیام میدادند و میگفتند دوست نداشتند قهرمان قصه بمیرد. من در جواب میگفتم اولاً این قصه مربوط به سه سال پیش است و ثانیاً به قول ارسطو هدف ما از نشان دادن تراژدی به مردم کاتارسیس (والایش روحی) است و سریال ما تلاش کرد آن کاتارسیس و والایش را ایجاد کند. شخصی در اینستاگرام به من پیام داد که یکی از اقوامشان در شب عروسی تصادف میکند و همسرش تحت تأثیر سریال ما تصمیم به اهدای عضو میگیرد. در پیامی دیگر، کسی به من گفت چندی پیش عموی من دچار مرگ مغزی شد و چون سریال شما را دیده بودیم خیلی راحتتر تصمیم به اهدای عضو گرفتیم.
حمیدرضا امیر افضلی، دبیر کمیته سینمایی انجمن اهدای عضو ایرانیان نیز به اهمیت فرهنگسازی درباره اهدای عضو و نقش رسانهها پرداخت.
این مراسم با اهدای لوح تقدیر به کارگردان و عوامل سریال و همچنین صدور کارت اهدای عضو برای حاضران پایان یافت.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: زندگی زیباست قاسم جعفری انجمن اهدای عضو ایرانیان زندگی زیباست فرهنگ سازی خانواده ها قاسم جعفری نجفی زاده مرگ مغزی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۴۰۰۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وزیریتبار، قرهنینواز سال کودتا: قمرالملوک پیر دیر است و برایم ارشدیت دارد/ از مردها بنان و بنان و بنان
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در بهار سال ۱۳۳۲ تنها چند ماه مانده به کودتای ۲۸ مرداد، اگر چهارشنبهشبها ساعت یک ربع به ۶ عصر پیچ رادیو را باز میکردید صدای دلنواز قرهنیای به گوشتان میرسید که حسینعلی وزیریتبار (۱۲۸۵-۱۳۳۷) نوازندهاش بود. این نوازندهی ۴۷ ساله در آن مقطع هنرآموز سرود و رئیس ارکست دانشجویان انجمن موسیقی ملی بود و چهار فرزند داشت که بزرگترین آنها گیتی در هنرستان موسیقی ویلن کار میکرد، همایون ششساله، هدایت سهساله و هایدهی یکساله کوچکتر از همه بود. وقتی خبرنگار اطلاعات هفتگی (۱۱ اردیبهشت ۱۳۳۲) به انجمن موسیقی ملی رفت تا با و مصاحبه کند، با یک جوان شاکی مواجه شد؛ وزیریتبار دل پرخونی از رادیو داشت و اصلا از زندگیاش راضی نبود. آنچه در پی میخوانید بخشهایی از گفتوگوی یادشده است:
... از دوازدهسالگی پدرم برای فراگرفتن موسیقی مرا تشویق کرد و با آنکه در خانوادهی خود موسیقیدان نداشتیم ولی علاقه به موسیقی و شنیدن آهنگها یکی از بهترین لذات افراد خانوادهام بود و من تنها فردی هستم که در فامیل خود به موسیقی علمی و عملی آشنا هستم. از همان کودکی من قرهنی را دوست داشتم و درست یادم هست که اولین مربی من مرحوم سالار معزز از لحاظ ترکیب لب و دهان و انگشتانم مرا به فرا گرفتن این ساز تشویق نمود و سپس نزد مرحوم سرهنگ نصراللهخان مینباشیان به تکمیل ساز مورد علاقهی خود پرداختم و وقتی افتخار شاگردی کلنل را پیدا کردم مثل آن بود که دنیایی را به من داده باشند ناگفته نماند که از محضر آقایان غلامحسین مینباشیان، خالقی، ضیا مختاری، و خادم میثاق استفادههای شایانی بردهام.
از درد دلهایتان از رادیو ممکن است یکی دو تا به طور مثال ذکر کنید.
اولا موسیقی ملی ما با وضعی که فعلا در رادیو اجرا میشود هرگز ترقی نخواهد کرد در صورتی که اساس موسیقی ملی ایران بزرگترین پایههای موسیقی شرق، بلکه موسیقی دنیا است. دیگر آنکه تاکنون هیچگونه تشویقی از من نشده و فقط یک تقدیرنامه و دو مدال و یک نشان از طرف وزارت فرهنگ دریافت داشتهام... ادارهی رادیو فقط ماهی ۲۴۰ تومان به من میداد که اخیرا ۲۰ تومان آن را کسر کرده [و با خنده افزود:] منتظر کم کردن بقیهی آن هم هستم و من که هم سولیست هم نوازنده و هم کمپوزیتور هستم این است وضع من وای به حال آنهایی که فقط یکی از این جنبهها را دارند.
شبهای یکشنبه هم از ساعت هشت و نیم تا نه گاهی با عدهای از رفقا و هنگامی با ارکست که فعلا وضع آن درهم برهم شده در رادیو شرکت میکنم.
کدام موسیقیدان به موسیقی ایران بیشتر خدمت کرده است؟
آقای کلنل وزیری
عاشق شدهاید؟
ما آردمان را بیخته و غربالمان را آویختهایم و اصولا وجود خانم عزیزم که بدون رودربایستی باید بگویم کاملا مراقب و مواظب راحتی من است بالاترین سعادتها را نصیب من کرده است.
نظرتان دربارهی تصنیفها و شعرهای جدید که در رادیو خوانده میشود چیست؟
شعرها حسابی نیست و طبعا آهنگها هم قلابی از آب درمیآید.
خوشترین خاطرهتان در زندگی چیست؟
خوشترین خاطرات زندگیام اقامت نهسالهام در شیراز یعنی معدن لبلعل و دکان حسن است. در هفتصدمین سال یادبود سعدی علیهالرحمه کنسرتی تهیه کردم و آهنگی به نام «به یاد سعدی» ساختم که هنوز خاطرهی شیرین آن در تمام نه سال خوشی و شیرینی زندگی شیراز مثل لؤلؤیی در چشم میدرخشد.
کدام خاطرهای روح شما را مکدر میسازد؟
هر وقت دروغ بشونم و تظاهر ببینم (که الحمدالله در جامعهی ما اصلا وجود ندارد) زیرا صمیمیت و یگانگی را میپرستم.
کدام غذا را بیشتر از بقیه دوست دارید؟
آنقدر در قرهنی فوت کردهام که دندانهایم یکییکی دنبال فوتها بیرون پریده و ناچار بیشتر غذاهای نرم و تر و راحتالحلقوم را دوست دارم که البته تولید «باد» هم بکند!
نظرتان دربارهی خوانندگان ایرانی چیست؟
از بین خانمها بانو قمرالملوک که پیر دیر است، برای من ارشدیت دارد. بعد خانم ضرابی که از لحاظ سوابق خوانندگی بهخصوص در خواندن آهنگهای ضربی بینظیر است. سوم روحانگیز و چهارم روحبخش و از مردها بنان و بنان و بنان.
۲۵۹۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900969