وقتی زنگهای خودکشی به صدا در میآیند
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۷۶۳۸۳
ایسنا/کردستان یک دکترای جامعهشناسی و استاد دانشگاه رازی کرمانشاه گفت: خودکشی یک نوع خشونت علیه خود است؛ خودکشی نشانهای است از ناملایمات و تناقضهای موجود در درون یک جامعه که سبب نارضایتی و رنجش فرد از وضعیت موجود میشود.
سیاوش قلیپور در وبینار آسیبشناسی روانی و اجتماعی پدیده خودکشی در مناطق کُردنشین اظهار کرد: طبق آمارهای سال ٢٠١٨ لیتوانی با ٣٢ درصد رتبه اول در جهان و ایران با ١/٤ رتبه چهلم را در جهان دارد، پس ایران به لحاظ خودکشی در وضعیت بدی قرار ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به اینکه حتی در درون استانها هم واریانس متفاوتی در خودکشی وجود دارد؛ عنوان کرد: به این معنی که خودکشی در یک استان در برخی شهرستانها نسبت به برخی مکانهای دیگر بیشتر است! به عنوان مثال خودکشی در ایلام وجود دارد، همچنین در استان کرمانشاه شهرهایی همچون هرسین، سنقر، صحنه، کرمانشاه، اسلام اباد و سرپل ذهاب و در بیشتر شهرهای استان لرستان جز بروجرد و الیگودرز خودکشی رایج است اما در شهر سنندج، اورامانات و روانسر پدیده خودکشی به نسبت سایر استانها در وضعیت مطلوبی قرار دارد.
قلیپور در خصوص دلایل خودکشی در این مناطق گفت: یکی از دلایل آن وجود سازمان ایلی و ایلات و طوایفی است که در این مناطق وجود دارند و شاهد هستیم که در دوره قاجار همگی کوچنشین بودهاند و حتی یک خانه هم در این دوران وجود نداشته است؛ اما سنندجیها در دوره اردلانها در زمان حکومت قاجار در ایران همگی یکجانشین بودهاند و در کرمانشاه نیز کولیاییها به یکجانشینی روی آوردند؛ اما شهرهایی که در آن خودکشی وجود دارد کماکان به کوچروی خود ادامه دادند و حاضر به یکجانشینی نبودند و در سال 1350 به مرور زمان بعد از اصلاحات ارضی این دسته نیز به یکجانشینی روی آوردند و برخی از سازمانهای ایلی ضعیف شد و در حال حاضر نیز در بعضی از مناطق شاهد وجود سازمان ایلی هستیم.
وی در ادامه سخنان خود افزود: مردم مناطق کرد، ذاتا طرفدار خودکشی نیستند! یکی از دلایل خودکشی در بین این مناطق یکجانشینی تاخیری است و ویژگیهای موجود در ایلات و طوایف آنها را به سمت خودکشی سوق میدهد.
قلیپور در خصوص برخی از ویژگیهای ایلاتی گفت: درون همسری، برابری اقتصادی ایلات و طوایف و هاومالی ٣ ویژگی بارز مرتبط با پدیده خودکشی در این مناطق هستند.
وی اضافه کرد: درون همسری به این معنی که آنها سعی میکردند با فردی از تیره و طایفه خود ازدواج کنند و عملا ازدواجهای برون همسری برای آنان دشوار بود؛ برابری اقتصادی ایلات و طوایف به این معنی که در درون ایلات آدم فقیر یا ثروتمندتری نسبت به خود ندارند و حدی از برابری در آنها موجود است و هاومالی به این معنی که اینها باید به همدیگر کمک و یاری برسانند و میراث گذشته را حفظ کنند؛ در واقع هاومالی پدیدهای مربوط به جمعگرایی و گذشتهگرایی است و در آن فردیت وجود ندارد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با ادامه روند یکجانشینی این مناطق مظاهر مختلفی از تمدن همچون تلویزیون، آموزش و پرورش، دانشگاه و ... را تجربه کردند. در جامعه ایلاتی ریش سفیدان از طریق قصهگویی، سنتها و شاهنامه خوانی یک سری مباحث و مسائل را به فرزندان خود منتقل میکردند و بسیاری از مهارتها رو در زندگی روزمره از افراد یاد میگرفتند؛ اما در دوره جدید قصهگویی جای خود را به تلویزیون، آموزش و پرورش و دانشگاه داد و به افراد اجازه دادند که به صورت آزادانه همسر خود را انتخاب و ازدواج کنند و برای ازدواج برون همسری هیچگونه مشکلی وجود ندارد.
وی افزود: زمانی که فرزندان آنها تصمیم گرفتند که ازدواجی دل بخواه داشته باشند و مستقل و آزادانه زندگی کنند و یا برای خودشان زندگی مستقلی داشته باشند تضاد و تناقضی بین والدینی که براساس سنتهای ایلی پرورش یافته بودن و طرفدار درون همسری بودند و فرزندانی که حاضر به قبول این قضیه نبودند و این حق را به خود میدادند که با هرکسی که دوست دارند ازدواج و آزادانه تصمیم بگیرند، بهوجود آمد و در اواخر دهه ٦٠، ٧٠ و ٨٠ و اوایل دهە ٩٠ خودکشی زنان افزایش پیدا کرد.
قلیپور تصریح کرد: واقعیت این است که در قرن ١٩ سنتهای ایلی جوابگو نیازهای مردم بود و به رشد و پرورش زندگی و همیاری کمک میکرد؛ اما امروزه کارکرد خود را از دست دادهاند و جامعه میبایست از طریق سریال و فیلمهای سینمایی این موضوع را توضیح و از سرکوب و ایجاد فشار بر انسانهای عصر حاضر جلوگیری کند.
وی برابری اجتماعی را یکی از مقولههای مهم در زمینه خودکشی دانست و افزود: سیاستهای دولت باید در راستای کاهش نابرابریهای اجتماعی حرکت کنند زیرا برابری اجتماعی برای مناطقی کە سنتهای قضاوت کنندە و سنتی دارند بسیار لازم و ضروری است.
به گفته این استاد دانشگاه در مناطقی کە سنتهای سنتی رایج است با کوچکترین اختلافی در سطح زندگی، مورد قضاوت قرار میگیرند و فشار اجتماعی بالایی را متحمل میشوند.
سیاوش قلی پور به جایگاه و اهمیت انجمنها و سمن ها گریزی زد و گفت: در بحث پیشگیری از خودکشی در جامعه سمن ها نقش موثری دارند و اگر از حوزه هنر عبور کنیم تنها ابزار موثر در این زمینه سمن ها هستند.
وی یادآور شد: حوزه کار سمن ها بسیار وسیع است و از یک طرف میتوانند با جامعه درگیر باشند و از سرکوب و فشار بیش از حد خانوادهها بر فرزندانشان جلوگیری کنند و از طرفی دیگر میتوانند با دولت و حکمرانیهای محلی درگیر باشند و چانهزنی کنند.
قلیپور بیان کرد: سمنها بسیار تسهیلگر هستند منتها به این شرط که مدیریت شهری آنها را بپذیرند و با صدا دادن به آنها از طریق رسانهها و ... خواستههای آنها را عملیاتی کنند زیرا در غیر این صورت بازوهای توانمند خود را از دست میدهند.
وی تاکید کرد: متاسفانه یکی از استراتژیهای بدی که در مورد نوجوانان در پیش میگیریم در تنگنا قرار دادن جوانان توسط خانوادهها است؛ لذا فرهنگ گفتوگو در خانوادهها و میان والدین و فرزندان بسیار مهم است.
قلیپور ادامه داد: ما باید گفتوگوی صحیحی با فرزندان خود داشته باشیم به این معنی که پذیرنده باشیم و دنیای یک کودک را همانگونه که کودکی میکند بپذیریم نه آنگونه که ما دوست داریم و چیزی را به کودک خود تحمیل نکنیم.
در ادامه کامل دلپسند، دکتری جامعهشناسی توسعه اقتصادی-اجتماعی گفت: سوال اصلی این است که چرا آمار خودکشی در 40 سال اخیر در کردستان و مناطق کُردنشین افزایش پیدا کرده است؟
وی اظهار کرد: آمار خودکشی در 10 سال اخیر در منطقه آذربایجانغربی همچون سردشت افزایش پیدا کرده است و میتوان گفت نوعی خودکشی نابهنجار تقدیرگرایانه در این مناطق موجود است.
دلپسند ادامه داد: متخصصان از 4 نوع خودکشی شامل خودکشی فردی، تقدیرگرایانه، آنومیک یا نابهنجار و خودکشی دیگرخواهانه سخن میگویند، اما یک نوع دیگر خودکشی در مناطق کُردنشین مرسوم است تحت عنوان آنومیک مرزنشینانه یا آنومیک کُردی به این معنا که کُرد بودن و کُرد بودگی در مناطق کُردنشین یک تجربه زیستی متفاوتی نسبت به فارس بودگی و سایر قومیتهای موجود در ایران دارد.
وی افزود: یکی از دلایل اصلی خودکشی در مناطق کُردنشین ساختار جدی مردسالارانهای است که در آن حاکم است و افزایش خودکشی زنان نیز بیشتر با هدف نمایش و با اثبات این موضوع که صدای من به جایی نمیرسد، من صدایی ندارم ، من نمیتوانم باوجود این ساختار در جامعه با همسر خود با برادر و خانواده خود صحبتی داشته باشم!
به گفته این جامعهشناس، اصلیترین هدف فردی که دست به خودکشی میزند این است که من صدایم به جامعه به برادرم به پدرم به خواهرم نمیرسد به این معنی که هیچگونه مسیری برای گفتوگو فرهنگی و اجتماعی با نزدیکترین افراد زندگیم وجود نداشته و ندارد یا از همه مهمتر اینکه نمیدانند که چگونه این مشکل را حل کنند.
وی اضافه کرد: واقعیت امر این است که در جامعه امروز ما تحصیلات و خواستههای زنان تغییر پیدا کرده و حاضر به پذیرش مسائل موجود در جامعه مردسالارانه نیستند، یعنی بخشی از افرادی که اقدام به خودکشی میکنند فرصت اعلام وجود اجتماعی را نداشتهاند و با خودسوزی، خودکشی، مصرف بیش از اندازه قرص و یا شکلهای دیگر خودکشی سعی در اعلام موجودیت خود دارند، که من هستم! من قصد دارم صدایم را به جامعه برسانم! و زمانی که جامعه به من بیتوجه است و وجود مرا نادیده میگیرد من هم ناچارا خودکشی میکنم.
دلپسند بیان کرد: مسئله دیگر در بحث افزایش آمار خودکشی در مناطق کُردنشین پایین بودن سطح رفاه اجتماعی و اقتصادی در این مناطق نسبت به مناطق مرکزی و حاشیهای و بالابودن میزان بیکاری و نبود ثبات اقتصادی در این مناطق است و اگر فعالیت اقتصادی هم در این مناطق وجود داشته باشد مبتنی بر فعالیتهای مرزنشینی است نه سرمایه گذاری مستقیم دولت مرکزی! به همین دلیل در مناطق مرزنشین شاهد به وجود آمدن پدیدهای به نام نوکیسگی مرزی شده است؛ به این معنی که بر اثر فعالیتهایی که مبتنی بر مرز است نوکیسهگانی هستند که هم راستا با لیبراسم جدید نابرابری را ترویج میکنند به همین دلیل شاهد نوعی نابرابری اقتصادی در مناطق مرزی هستیم.
وی اظهار کرد: یکی دیگر از پدیدههایی که در مسئله خودکشی بسیار حائز اهمیت است ظهور رسانههای جدیدی همچون تلگرام و اینستاگرام و هر رسانه دیگری که فرصت نمایش داشتههای فردی را به افراد میدهد؛ در نتیجه این نمایشها به نوعی احساس کمبود، یاس و ناامیدی را در افراد به وجود میآورد در حالی که بخش زیادی از این نمایشها واقعی نیست و کاملا ساختاری است.
دلپسند با اشاره به توسعه نامتوازن فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی در مناطق مورد بحث گفت: خودکشی در مناطقی که در آن ضعف فرهنگی و اجتماعی بیشتر است؛ بیشتر رخ میدهد؛ به طور کلی در مناطقی که فرد همگام با جامعه و دارای سرمایه اجتماعی بیشتری باشد، به همان میزان نیز خودکشی کمتر خواهد بود.
وی با اشاره به اینکه پدیده خودکشی به لحاظ روانشناسانه به مشکلات شخصی همچون افسردگی، ناراحتی و ... برمیگردد؛ خاطرنشان کرد: از دیدگاه جامعهشناسانه خودکشی به تغییرات اقتصادی مناطق مرزی در اثر فعالیتهای مرزی ناپایدار و وجود رسانههایی که احساس کمبود و یاس را در اشخاصی که سواد رسانهای ندارند ایجاد میکند، برمیگردد؛ بنابراین میتوان گفت که خودکشی در کردستان پدیدهای کاملا اجتماعی است.
دلپسند به عدم نبود نظام و ساختاری رسمی برای آموزش در کردستان اشاره کرد و افزود: نظام رسمی آموزشی ما مبتنی بر نظام رسانهای مرکز محور است یعنی فقط در چند سال اخیر به دلیل بیشتر شدن تعداد رسانهها توانستهایم مقداری خودآموزشی داشته باشیم و مقداری تغییر به وجود آوریم به همین دلیل ما باید حتما مسیرهایی برای گفتگو که حتما هم از خانوادهها شروع میشود تعیین کنیم و باید قبول کنیم که فرزندان ما با ما تفاوت دارند و انتخابهایشان با ما متفاوت است.
وی ادامه داد: بسیاری از مردان جامعه کُردی که حتی ادعای مدرن بودن دارند هنگامی به وادی عمل و اقدام میرسند به اصل و ریشه مردسالارانه خود برمیگردند و همه قدرت و حرف آخر را حق خود میدانن.
قلیپور عنوان کرد: واقعیت این است که تعداد زیادی از افرادی که خودکشی میکنند در لحظه آخر پشیمان میشوند و هدفشان صرفا فقط نمایشی است برای نشان دادن این که آنها هم میتوانند؛ به همین دلیل باید گفتوگو را از ابتدا و از کودکی آموزش دهیم.
توجه به شایستگیهای فردی برابر است با کاهش آمار خودکشی در کردستان
در ادامه این وبینار محمد علی زارعی روانشناس و درمانگر در کردستان گفت: گرچه اغلب آمارهای خودکشی رده سنی ١٥ تا ٣٩ سال را نشان میدهند اما واقعیت امر این است که هرچه توانایی حل مسئله در فرد پایینتر باشد آمار خودکشی نیز بیشتر خواهد بود.
وی عنوان کرد: توجه به شایستگیهای فردی افراد اعم از مردان، زنان، جوانان و بزرگسالان سبب کاهش آمار خودکشی در جامعه خواهد شد و هرکجا که این شایستگیها نادیده گرفته شود آسیبها افزایش پیدا خواهد کرد.
زارعی اظهار کرد: وجود ساختارهای فئودالیته و پدرسالارانه در مناطق مورد بحث در این زمینه موثر بوده و در ساختار جامعه انعکاس پیدا کرده است و همین امر سبب شده است که عدم توجه به ویژگیهای روانی و شایستگیهای افراد سبب افزایش خودسوزی و خودکشی در جامعه شده است.
وی یادآور شد: از دیدگاه روانشناسانه نوع خودکشیهای ما از نوع دیگرخواهانه است به این معنی که بخشی از افراد جامعه ما به خاطر نجات فردی دیگر خودکشی میکند.
زارعی اضافه کرد: بخش دیگری از خودکشی که کمتر رایج است هدفمند بوده و اگر ما به ساختار فکری و فرهنگی دقت کنیم خواهیم دید که به ساختار جامعه ما تحمیل شده است.
وی افزود: یکی از اقدامات مهم در حوزه روانی که میتوان انجام داد آموزش افزایش تابآوری و سرسختی روانشناختی در کودکان و نوجوانان و مردم در مدارس است؛ از آنجایی که در مناطق مورد نظر میزان تابآوری و رفتارهای هیجانی بسیار است آن هم به جهت نوعی صداقت رفتاری که یکی از ویژگیهای بارز مردم کُرد است که رفتارهای هیجانی و کنترل هیجان بخش مهمی است که باید در این زمینه آموزش داده شود.
زارعی آموزش مهارتهای زندگی را بخش مهمی دانست و یادآور شد: در سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱٨ آموزش مهارتهای زندگی جزو اهداف و رسالتهای صندوق یونسکو و یونیسف بود که بخشی از آن را بە هلال احمر و صلیب سرخ واگذار کرد؛ خوشبختانه در اغلب کشورها این اقدام روند خوبی داشته و در کشور ما نیز این امر روند بسیار خوبی داشت که متاسفانه به دلیل شرایط موجود بسیاری از این اقدامات متوقف شد.
وی خاطرنشان کرد: نهادهایی همچون بهزیستی، هلال احمر و آموزش و پرورش میتوانند در این زمینە بسیار خوب عمل کنند و در این زمینە نقش موثری داشتە باشند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: خودکشی مناطق کردنشین استانی اجتماعی آمار خودکشی پدیده خودکشی همین دلیل افزایش پیدا خانواده ها شایستگی ها پیدا کرده رسانه ها قلی پور سنت ها سمن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۷۶۳۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد
بهمن سال گذشته زن جوانی با پلیس تماس گرفت و ازمرگ شوهرش در خانه خبر داد. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد و همسر این مرد به پلیس گفت: من به خانه پدرم رفته بود و شب خانه خودمان نبودم. قرار بود امروز صبح همسرم دنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد. با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم، اما به محض ورود متوجه بوی گاز شدیدی شدم. بعد هم در اتاق خواب جسد همسرم را دیدم. وقتی به دنبال علت بوی گاز بودم متوجه شدم شیلنگ اجاق گاز پاره شده است.
به گزارش ایران، در حالی که زن جوان چنین ادعایی داشت، به دستور بازپرس محسن اختیاری، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای بررسی بیشتر ماجرا وارد عمل شدند. اما بررسی شیلنگ گاز نشان داد علت پارگی پوسیدگی نبوده است بلکه حدود یک ماه قبل تعویض شده بود و با یک برش عرضی و عمدی پاره شده است. بدین ترتیب فرضیه گازگرفتگی و حادثه رنگ باخت و تحقیقات روی موضوع قتل متمرکز شد.
این بار کارآگاهان در تحقیق از همسر مرد جوان با سناریوی دیگری از جانب وی روبهرو شدند، زن جوان در ادعای جدیدی گفت: تصور میکنم همسرم دست به خودکشی زده باشد. او این اواخر دچار افسردگی شده بود و صحبت از خودکشی میکرد. احتمالا خودش با بریدن شیلنگ اجاق گاز به زندگیاش پایان داده است.
دو مظنون برای قتلدر حالی که وی چنین ادعایی داشت، بررسیها نشان میداد مرد جوان کاملا سالم و در حالت طبیعی بوده و هیچ مشکل روحی و مالی نداشته است. اما در ادامه مشخص شد وی با همسرش اختلافات خانوادگی زیادی داشته است؛ اختلافاتی که میتوانست انگیزهای برای قتل باشد.
بدین ترتیب زن جوان به صورت نامحسوس زیر نظر گرفته شد و بررسیها نشان میداد وی با یکی از همکاران شوهرش به نام کیوان در تماس بوده است. شب قبل از حادثه نیز با این مرد تماس گرفته و با هماهنگی او خانه را ترک کرده است.
نام کیوان نیز به عنوان دومین مظنون پرونده در لیست مأموران نوشته شد و تحقیقات نشان میداد که کیوان با مقتول بر سر مسائل کاری اختلاف شدیدی داشته است. کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه مقتول پرداختند.
دوربینها نشان میداد که ساعت یک بامداد کیوان با کلید وارد ساختمان محل زندگی مقتول شده و حدود ساعت ۵ صبح از ساختمان خارج شده است. این ورود و خروج در شبی رخ داده بود که به نظر میرسید آرش بر اثر گازگرفتگی جانش را از دست داده بود.
به دستور بازپرس جنایی زن و مرد جوان بازداشت شدند. این بار زن جوان کیوان را عامل قتل شوهرش معرفی کرد و گفت: کیوان در ظاهر با شوهرم دوست صمیمی بود، اما در باطن به شدت به او حسودی میکرد. چند روز قبل از جنایت، به صورت اتفاقی، زمانی که قصد داشتم به محل کارم بروم، کیوان را کنار خیابان دیدم. او مرا به محل کارم رساند. نمیدانم چطور او کلید خانه را از کیفم برداشته بود که من متوجه نشدم. شب حادثه هم که به خانه مادرم رفتم، او از فرصت استفاده کرده بود و همسرم را به قتل رسانده بود.
دو ادعا برای قتلباتوجه به مدارکی که در تحقیقات به دست آمده بود، از کیوان به عنوان عامل جنایت تحقیق شد. مرد جوان ابتدا منکر قتل شد، اما در ادامه گفت: با مقتول اختلاف داشتم. همه او را دوست داشتند. با اینکه من و او همکار بودیم، اما حقوق او بیشتر از من بود و همکارانم جور دیگری با او برخورد میکردند. همه اینها باعث شده بود به او حسودی کنم و دلم میخواست از او انتقام بگیرم. در رفت و آمدهایی که به خانهاش داشتم، رابطهام با همسرش صمیمیتر شد و متوجه شدم که او نیز دل خوشی از شوهرش ندارد. حسادت من و اختلاف همسرش باعث شد که رابطهمان بیشتر شود. درنهایت تصمیم به قتل او گرفتیم.
در ادامه تحقیقات مرد جوان به قتل همکارش به خاطر حسادت اعتراف کرد. او در رابطه با جنایت گفت: کلید خانه را از همسرش گرفتم و شب قبل، او به بهانه دیدن مادرش خانه را ترک کرد. نیمه شب، در حالی که مقتول خواب بود، وارد خانه شدم و به او داروی بیهوشی با مقدار زیاد تزریق کردم. مدتی در خانه ماندم و وقتی مطمئن شدم که فوت کرده است، شیلنگ اجاق گاز را بریدم تا به نظر گازگرفتگی بیاید و از خانه خارج شدم. روز بعد هم زن جوان با پلیس و اورژانس تماس گرفت و مدعی گازگرفتگی و مرگ شوهرش شد.
در حالی مرد جوان به قتل اعتراف کرد که متخصصان پزشکی قانونی نیز علت مرگ را مسمومیت با دارو اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، متهمان به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.