Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-04-27@18:13:02 GMT

نگاهی به بازار انرژی

تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۸۰۹۳۱

نگاهی به بازار انرژی

پایش بازار

پویایی های بازار

1- قیمت نفت خام در روزهای اخیر بیشتر از هفته قبل از آن شد. قیمت نفت برنت امروز به 72.91 دلار هر بشکه برای تحویل در ماه نوامبر 2021 رسید. قیمت نفت خام تگزاس اینترمدییت نیز به 69.74 دلار هر بشکه رسید. اولین دلیل، بالا بودن قیمت نفت نسبت به ماه اوت، گفتگوی مابین رهبران آمریکا و چین در روز جمعه است که بازار از آن این را استشمام کرد که اختلافات دو کشور کمتر شده و تبادل کالا در بین دو کشور روانتر می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دوم، کم شدن حجم انبارهای نفت خام در آمریکاست. به گزارش اداره اطلاعات وزارت انرژی امریکا مقدار 1.5 میلیون بشکه از ذخائر انبار شده در هفته منتهی به سوم سپتامبر کمتر از هفته ماقبل آن و مجموعا 424 میلیون بشکه یعنی کمترین در 5 سال اخیر است. سوم، به دلیل تخفیف های یک دلاری در هر بشکه عربستان برای فروش به کشورهای آسیایی نگرانی در بازار تقاضا افزایش یافت. چهارم، در ایالات متحده آمریکا اختلال در تولید نفت خام به دلیل توفان آیدا هنوز برطرف نشده است و سه چهارم تولید نفت در این مناطق به حالت عادی بازنگشته است. پنجم، اوپک پلاس هم با عدم تغییر تصمیم خود بر ثبات قیمت ها افزود. ششم، برخی از صاحبنظران معتقدند که حتی بعد از پایان یافتن آیدا، رشد تقاضا و بهبود عرضه بصورت تدریجی و با سرعت کم همچنان قیمت های نفت خام را بالا نگاه می دارد. هفتم، چین برای اولین بار حجم ذخائر استراتژیک (SPR) خود را برای استفاده پالایشگاه ها و بنگاه های شیمیایی به حراج گذاشت. قیمت گاز طبیعی در هنری هاب به 4.950 دلار هر میلیون بی تی یو گردید که بیشترین قیمت از ابتدای 2018 تاکنون بوده و قیمت گاز برخی از شرکت ها به رقم 5 دلار هر میلیون بی تی یو برای تحویل در ماه دسامبر نیز رسید.

تفسیر هفته

2- این روزها از خطوط لوله انرژی در سراسر جهان زیاد صحبت می شود. خطوط لوله سنتی برای انتقال نفت خام، گاز طبیعی، و سیالات دیگر مانند بنزین، نفت‌گاز، آب گرم و سرد تولیدی نیروگاه‌هاست. منظور از خطوط لوله جدید، کریدورهای انتقال الکتریسیته و یا انتقال داده است. در این میان کشورهایی که از شرایط ژئوپلتیکی بهتری برخوردارند، از مزایای بیشتری بهره‌مند می شوند. مانند کشورهای با همسایگان کثیر و یا کشورهایی که به دریاهای آزاد بصورت متعدد راه دارند. این هفته از سه خط لوله که به اتمام رسیده و یا اخیرا بر اهمیت آنان افزوده شده سخن می گوییم. اولین خط لوله، نورداستریم 2، منتقل کننده گاز طبیعی از مناطق شمالی روسیه بخصوص از شبه جزیره یامال به آلمان است. شرکت روسی گازپروم دیروز اعلام کرد که تمام مراحل ساخت این خط به اتمام رسیده است. آلمان سرمایه‌گذار اصلی پروژه نورد استریم ۲ است که قرار است میزان گاز انتقالی از روسیه به آلمان را به دو برابر مقدار فعلی برساند. این لوله با ظرفیت ۵۵ میلیارد متر مکعب گاز در سال، در مسیر 1230 کیلومتری زیر دریای بالتیک، یعنی در همان مسیری که لوله دوقلوی آن نورداستریم ۱ در سال ۲۰۱۲ کار گذاشته شد، تعبیه شده است.

روسیه صادرات گاز از طریق این خط لوله را تا زمانی که به تایید کارشناسان آلمانی از جمله رگولاتوری این کشور برسد، آغاز نمی کند. چیزی که حدس زده می شود هشت هفته زمان نیاز دارد. تنش‌ها و اختلافات دیپلماتیک بر سر این پروژه ۱۰ میلیارد یورویی زمانی به قدری شدید شده بود که برخی می‌گفتند این پروژه هرگز تکمیل نخواهد شد.

اما اکنون اعلام خبر تکمیل این خط لوله به منزله پیروزی اقتصادی و دیپلماتیک روسیه است. اوکراین، آمریکا و شماری دیگر از کشورها نسبت به این پروژه ابراز نگرانی کرده و بیم آن دارند که این اقدام باعث شود که تسلط روسیه بر منابع انرژی منطقه افزایش یافته و تهدیدی برای امنیت اروپای مرکزی و شرقی باشد. سال‌ها بود که آمریکا با این توجیه که لوله مورد نظر اوکراین را دور زده و این کشور را از سود ناشی از انتقال گاز محروم می‌کند، با این پروژه مخالفت می‌کرد. اما سرانجام دولت واشنگتن با روی کار آمدن جو بایدن با چرخشی در سیاست خود در این زمینه و با هماهنگی و کمک دولت برلین با انجام این پروژه موافقت کرده و به اختلافات پایان داد.

3- در 25 اوت 2020 پادشاه اردن، رئیس جمهور مصر، و نخست وزیر عراق همراه با ورزای خارجه و مسئولین امنیتی کشورشان در امان گرد هم آمدند تا روابط اقتصادی، انرژی، اتصال برق، و همکاری های غذایی خود را گسترش دهند. در این جلسه مقرر شد که عراق تمهیدات لازم برای ارسال نفت خام به اردن و مصر را تدارک دیده و در عوض مصر امکانات فنآورانه خود را در اختیار دو کشور دیگر قرار دهد. اردن نیز به دلیل موقعیت ژئوپلتیک خود محل ایجاد زیرساخت های اقتصادی سه جانبه باشد. مقرر شد سه کشور شبکه برق خود را یکپارچه کرده و مصر و اردن انرژی الکتریکی را به عراق تا ظرفیت 1000 مگاوات انتقال دهند. از پروژه های توافق شده در آن اجلاس خط لوله موسوم به شام می باشد که قرار است از بصره تا بندر عقبه در کناره خلیج عقبه که مرتبط با دریای سرخ است ادامه داشته باشد. این خط لوله برای انتقال یک میلیون بشکه نفت در روز می باشد. توافق اولیه در 2013 مابین عراق و اردن انجام شد. هزینه ساخت خط لوله 5 تا 7 میلیارد دلار محاسبه شده و قرار بود تا 2017 در فاز اولیه 150 هزار بشکه در روز نفت را منتقل کند. در صورت ازدیاد ظرفیت خط لوله، مابقی به مصر اختصاص دارد.

در 2016 شرکت های برنده مناقصه ساخت آن بخش از خط لوله مابین بصره تا نجف در عراق مشخص شدند. از نجف تا عقبه شرکت های چینی برای ساخت خط لوله پیشنهاد خود را به وزارت نفت عراق تسلیم کرده اند. قرار است از بندر عقبه به سمت صحرای سینا و مصر نیز خط لوله ای کشیده شود. در مارس 2021 گزارش شد که وزیر نفت عراق در دیدار با سفیر مصر از تسریع در ساخت ادامه خط لوله بصره-عقبه به مصر از طریق صحرای سینا تاکید کرده است. در گذشته آمریکا تلاش فراوانی کرد که این خط از حدیثه عراق به زرقا در اردن و از آن جا به بندر حیفا در اسرائیل برود که با مخالفت مقامات عراقی روبرو شد. سه کشور توافق کردند که عراق تخفیف قابل ملاحظه ای برای نفت ارسالی توسط این خط لوله برای اردن و مصر قائل شود.

واردات برق از مصر توسط عراق نیز بخش دیگری از این موافقت نامه است. دلایل سیاسی این حرکت متعدد است. عادی سازی روابط مابین چند کشور ساحل جنوبی خلیج فارس با رژیم صهیونیستی، ادامه اختلافات آمریکا و ایران، نفوذ لاینقطع ترکیه در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، و بدون نتیجه ماندن فشارهای چهار کشور عربی که با قطر قطع رابطه کردند، سه کشور عراق، اردن، و مصر را وادار به دنبال کردن ابتکارهای جدید کرده است. همکاری های انرژتیک عراق با کشورهای عربی دیگر به معنای کاهش وابستگی این کشور به برق و گاز ایران است. عراق چند توافق دیگر با کشورهای عرب خلیج فارس منعقد کرده است از جمله انتقال برق از کویت به مناطق جنوبی و سرمایه گذاری در بخش بالادستی نفت و گاز عراق مانند حوزه گازی آرتاوی توسط عربستان (علاوه بر سرمایه گذاری توتال فرانسه) و همچنین اتمام نیروگاه کربلا.

4- در همین حال خبر می رسد که وزیران انرژی و نفت کشورهای اردن، مصر، سوریه، و لبنان در نشستی چهارجانبه در امان در سپتامبر 2021 درباره انتقال گاز مصر از طریق اردن و سوریه به لبنان به توافق رسیدند. این توافق در شرایطی به دست آمده که لبنان با کمبود شدید سوخت و قطعی برق مواجه است و خدمات عمومی و فعالیت‌های بیمارستان‌ها، رستوران‌ها، مغازه‌ها و صنایع این کشور فلج شده است. گرچه کابینه پیشنهادی نجیب میقاتی دیروز به تایید رئیس جمهور و رئیس مجلس لبنان رسید. خط لوله عربی (Arab Gas Pipeline) از العریش در صحرای سینا در مصر شروع شده و گاز تولیدی مصر در دریای مدیترانه را به بندر عقبه و امان در اردن، دمشق در سوریه، و طرابلس در شمال لبنان می رساند. این خط لوله 1200 کیلومتر طول داشته و دارای ظرفیتی حدود 10 میلیارد متر مکعب در سال است.

این خط از ابتدای 2000 شروع به کار کرد، اما تهدیدات امنیتی در صحرای سینا و سپس کم شدن گاز تولیدی در مصر در دهه 2010 خط را برعکس نمود. یعنی اردن از طریق بندر عقبه گاز طبیعی مایع شده را از کشتیهای ال‌ان‌جی‌بر دریافت کرده و از طریق این خط لوله آن را برای مصر ارسال می نمود. از 2018 به بعد مصر با تولید گاز بیشتر مجددا منبع تغذیه این خط لوله شد. در 2004 کشورهای عربی بر سر راه این خط لوله توافق کردند که عراق نیز به این خط لوله برای صادرات گاز خود به اروپا بپیوندد، اما کمبود گاز تولیدی عراق این مسئله را منتفی کرد. این خط یک انشعاب به اسرائیل نیز دارد که در این گزارش به آن پرداخته نخواهد شد. ریمون قجر وزیر انرژی لبنان که در نشست هفته قبل در امان حضور داشت، برآورد کرد که کشورش امروز به 600 میلیون متر مکعب گاز سالانه برای تولید 450 مگاوات برق نیاز دارد.

بسام طعمه همتای سوری او نیز اطمینان داد که خط گاز عربی با وجود حمله شورشیان مخالف دولت بشار اسد در سوریه آماده است. خط گاز عربی که شامل یک خط لوله انتقال گاز و همچنین انتقال برق است، مصر، اردن و سوریه را به هم متصل می‌کند اما این خط در جریان جنگ داخلی سوریه شدیدا آسیب دید. در ماه اوت سال گذشته یک انفجار که از سوی دولت دمشق اقدام تروریستی توصیف شد، این خط لوله را هدف گرفت.

هاله زواتی وزیر انرژی و منابع معدنی اردن در نشست خبری پس از این نشست چهارجانبه گفت از سرگیری پمپاژ گاز طبیعی مصر به لبنان پس از ده سال از طریق خاک اردن و سوریه را مورد بحث و بررسی قرار دادیم و اردن تمام تلاش خود را برای کمک به لبنان در شرایط سخت ناشی از بحران انرژی انجام خواهد داد. همچنین طارق الملا وزیر نفت و منابع معدنی مصر تاکید کرد کشورش متعهد به انتقال گاز به لبنان در اسرع وقت است. نشست این چهار کشور عربی با چراغ سبز آمریکا صورت گرفت.

آمریکا با اجازه دادن به این کشورها برای دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه سوریه، زمینه انتقال انرژی از مصر به لبنان را فراهم کرد. وزیر انرژی لبنان گفت ما با بانک جهانی برای تأمین هزینه لازم برای واردات انرژی همکاری می‌کنیم. این نشست پس از آن برگزار می‌شود که هیأتی بلندپایه از لبنان اخیرا برای بررسی موضوع صادرات گاز مصر و برق اردن به لبنان وارد سوریه شد و با مقامات دمشق در این خصوص گفت‌وگو کرد.

منبع: الف

کلیدواژه: خط لوله انتقال گاز صحرای سینا گاز طبیعی قیمت نفت نفت خام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۸۰۹۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟

استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشور‌های عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیل‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی در خصوص تلاش‌های ترکیبی دولت‌های اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولت‌های عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلی‌ها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.

به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاری‌های عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.

تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولت‌های عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولت‌های عربی‌ای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمک‌های بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونت‌ها و تنش‌های دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح می‌کنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.

یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگی‌های امنیتی منطقه‌ای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن می‌تواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.

اما نباید در نتیجه گیری‌ها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرت‌های منطقه بابت کمک هایشان قدردانی می‌کرد، مقام‌های کشور‌های عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیر‌ها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپاد‌های ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپاد‌هایی از سمت مقابل نیز شلیک می‌شد اردن همان کار را انجام می‌داد.

یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولت‌ها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمی‌خواست بخشی از ائتلاف دریایی‌ای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی می‌شد. هفته گذشته، کشور‌ها پرتابه‌های شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که می‌شد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»

استدلال‌های مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایت‌های رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربی‌ای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقه‌ای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.

صرف نظر از هیاهو‌های روز‌های اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولت‌های اسرائیل و اردن در سال‌های اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشور‌های حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواسته‌های جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید می‌کرد.

عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصری‌ها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آن‌ها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحران‌های متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگ‌های امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.

منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولت‌های عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب می‌کند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آن‌ها از واشنگتن دریافت می‌کنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگ‌های امنیتی‌ای که سال‌ها بین این کشور‌ها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.

استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاری‌های امنیتی پس از سال‌ها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام می‌دهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینی‌ها و سعودی‌ها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشور‌های عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولت‌های عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح می‌کند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان می‌کنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفته‌های زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویت‌های رهبران کشور‌های عربی دارد.

در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقه‌ای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر می‌اندازد تمرکز کنند، واشنگتن می‌تواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقه‌ای را ترجیح می‌دهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.

آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکه‌های اجتماعی و سایر رسانه‌ها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشور‌های منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقه‌ای صورت نداده است. دولت‌های منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژه‌ای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.

دیگر خبرها

  • تداوم عقب‌نشینی نرخ ارز در بازار غیر رسمی/ قیمت دلار به کانال ۵۰ هزار تومان بازمی‌گردد؟
  • عراقی‌ ها کدام کالاهای ایرانی را می‌ خرند؟
  • راهپیمایی ضدصهیونیستی اردنی‌ها در پایتخت این کشور+فیلم
  • واکنش کاربران ایرانی به خیانت اردن
  • ایران بازار عراق را از دست می‌دهد؟ | واکنش معاون وزیر صمت به رقابت ترکیه با ایران در بازار عراق
  • توضیح دبیرکل اتاق بازرگانی ایران و عراق درباره بازار دلار
  • سیاست‌گذاری هوشمندانه ایران در جهت فعال شدن بند جریمه در صورت عدم اتصال کامل خط لوله صلح در پاکستان
  • آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
  • هوشمندی ایران در از سرگیری سوآپ گاز ترکمنستان، تمدید صادرات گاز عراق و تکمیل خط لوله صلح
  • نگاهی به طرح کنترل اجاره بهای املاک مسکونی