مهاجرت حاشیهنشینان اقتصادی به بالای شهر | ۶۰ درصد مردم ایران قانونگریزند | ۷۰ درصد جمعیت تهران حاشیهنشین است
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۸۶۷۲۵
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس با اشاره به پدیده حاشیهنشینی در ایران که به حاشیهنشینی فیزیکی، اقتصادی و فرهنگی تقسیم میشود، بیان کرد: به کسانی که در حاشیه شهر هستند، مسکن متعارفی ندارند و در کپر، چادر و کارتن یا در محلهایی که موردتایید دولت نیست زندگی میکنند، حاشیهنشین گفته میشود که به نظر آنها حاشیهنشینهای فیزیکی و مشهود هستند، زیرا در ساختار غیراستاندارد قرار دارند، دولتها این محلات را قبول ندارند، اما به مرور زمان که افراد در آنجا مستقر میشوند، وضعیت زندگی آنها از نظر آب و برق و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی معتقد است که حدود ۶۰ الی ۷۰ درصد فضای شهر تهران به صورت حاشیهنشینی گسترش پیدا کرده است؛ به این صورت که افراد در محلههایی که در حاشیه شهر تهران قرار داشته است، ساخت و ساز کردند و به مرور برق، جاده آسفالت و دیگر امکانات آن مناطق بهتر شده است که به این نوع حاشیهنشینی «حاشیهنشینی فیزیکی» یا فضایی گفته میشود.
قاچاقچیان و دزدان؛ حاشیهنشینان اقتصادیاین جمعیتشناس با بیان اینکه حاشیهنشینی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز وجود دارد، اظهار کرد: به افرادی که دزدی، قاچاق، واسطهگری و... میکنند و مشاغل غیرقانونی دارند، حاشیهنشینان اقتصادی میگویند؛ همچنین به کسانی که از نظر اجتماعی طبق هنجارهای جامعه رفتار نمیکنند، حاشیهنشینان اجتماعی گفته میشود.
کاظمیپور با بیان اینکه مهمترین نوع حاشیهنشینی، حاشیهنشینی فرهنگی است، ادامه داد: حاشیهنشینی فرهنگی به معنی آن است که افراد با فرهنگ آن جامعهای که در آن زندگی میکنند آشنایی ندارند و رفتارهایشان مطابق با فرهنگ آن جامعه نیست.
حاشیهنشینان فرهنگی چه کسانی هستند؟وی با بیان اینکه ممکن است فردی در شهر یا منطقهای متولد شده و رشد کرده باشد، اما رفتار او به صورت حاشیهنشینی فرهنگی باشد، یادآور شد: هر جامعهای دارای آداب، رسوم، قراردادها و زیربناهای فرهنگی است که افراد باید طبق آن زیربناهای فرهنگی رفتار کنند، اما ممکن است افرادی انگشتنمای جامعه باشند و اگر طبق قانون و مقررات آن جامعه رفتار و رعایت نکنند، در اصل به حقوق دیگران احترام نگذاشتهاند؛ به طور مثال افرادی در آپارتمان زندگی کنند اما سر و صدا کنند، در رانندگی سبقت بگیرند و قوانین را رعایت نکنند و در اصل به حقوق دیگران تجاوز میکنند که به این افراد حاشیهنشینهای فرهنگی گفته میشود.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه هرچقدر جامعه وسیعتر، گستردهتر و سرعت تغییرات بیشتر باشد میزان حاشیهنشینی فرهنگی هم بیشتر میشود، یادآور شد: به دلیل اینکه فرهنگپذیری زمان بر است، زمانی که مهاجری به شهری میرود ۲۰ سال طول میکشد که به فرهنگ آن جامعه عادت کند و رفتارهای آن جامعه را بیاموزد و اگر در جامعه مقصد نتواند از نظر تحصیلی و شغلی جذب شود، میزان حاشیهنشینی بیشتر میشود.
۵۰ تا ۶۰ درصد افراد جامعه قانونگریزندکاظمیپور در پاسخ به این سوال که نرخ حاشیهنشینی فرهنگی در ایران چقدر است؟ یادآور شد: تحقیقات نشان داده که حدود ۵۰ الی ۶۰ درصد از افراد جامعه ما قانونگریز هستند؛ حال ممکن است این قانون گریزی به میزان بالا یا پایین باشد. به طور مثال زمانی که فردی از ورود ممنوع عبور میکند در اصل قانون گریز است و در حاشیهنشینی فرهنگی به سر میبرد.
این جمعیتشناس با بیان اینکه زمانی که افراد از نظر زبانی، فرهنگی و کیفیت زندگی با استانداردهای ایدهآل جامعه فاصله داشته باشند در حاشیهنشینی به سر میبرند، گفت: حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ بیشتر از شهرهای دیگر است و همچنین در بالاشهر بیشتر از قسمتهای دیگر شهر، حاشیهنشینی به چشم میخورد.
این جامعهشناس تاکید کرد: معضل حاشیهنشینی فرهنگی در جامعه بیداد میکند؛ زیرا فرد از طریق حاشیهنشینی اقتصادی توانسته به درآمدهای بادآورده برسد و این درآمدها باعث شده در مکانی زندگی کند که نتوانند از نظر فرهنگی خود را با جامعه مقصد تطابق دهد؛ در اینجا جامعه مقصد لزوما به معنای مهاجر نیست بلکه فردی که از پایین شهر به بالاشهر مهاجرت میکند نیز نوعی مهاجر خزنده محسوب میشود.
دلایل ایجاد حاشیهنشینیکاظمیپور در ادامه به علل ایجاد حاشیهنشینی فرهنگی در جامعه پرداخت و یادآور شد: مسائل فرهنگی، زمانبر است و معمولا در خانوادهها انتقال پیدا میکند که به آن هنجارپذیری اجتماعی گفته میشود؛ به این معنی که فرزندان در خانه پدریشان هنجارها را میآموزند و به مرور شیوه زندگی را میآموزند و وارد جامعه میشوند. حالا اگر افرادی باشند که خانوادههایشان یک شبه ره صدساله را بروند و از نظر اقتصادی رشد کرده باشند اما از نظر فرهنگی هنوز سبک زندگیشان طبق سلسله مراتب طی نشده باشد، قطعا در حاشیهنشینی به سر خواهند برد.
وی ادامه داد: به دلیل اینکه افراد مسائل فرهنگی را نیاموختهاند و به مسائل بیاعتنا هستند، به مرور زمان موجب تضعیف فرهنگ جامعه خواهند شد که به نظر این موضوع برای جامعه آسیبزاست. زیرا فرهنگ، جامعه را به هم پیوند میدهد و زمانی که فرهنگ وجود نداشته باشد، پیوند اجتماعی کمرنگ خواهد شد و منجر به افزایش بیگانگی اجتماعی خواهد شد.
کد خبر 626211 برچسبها جامعه مهاجرت تهران حاشیه نشینی جمعیتمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جامعه مهاجرت تهران حاشیه نشینی جمعیت حاشیه نشینی فرهنگی حاشیه نشینان گفته می شود حاشیه نشین یادآور شد کاظمی پور آن جامعه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۸۶۷۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیری جمعیت نشاط اقتصادی و اجتماعی را کاهش میدهد
محمد کریم خورشیدوند اظهار کرد: کنترل جمعیت از گزارههای جوامع بشری است و مکاتب مختلفی در این حوزه نظریه دادهاند، بهعنوان مثال در قوانین حمورابی داریم که افزایش جمعیت را نشاندهنده ترقی فرد و جامعه دانسته است و از طرفی در یونان باستان اندیشمندانی مانند ارسطو و افلاطون موازنه و توازن جمعیت را نشاندهنده ترقی جامعه میدانستند.
وی ادامه داد: در سال ۱۷۹۸ میلادی یک کشیش و اقتصاددان انگلیسی به اسم رابرت مالتوس، کتابی با عنوان اصل جمعیت داشت که در آن یک نظریه داد و شعارش این بود که افزایش جمعیت راه حلی برای پیشرفت نیست، استدلالش این بود که رشد جمعیت بالقوه بهصورت تصاعدی است و رشد مواد غذایی و منابع بهصورت خطی است و پیشبینی این بود در ۲۰۰ سال آینده، رشد جمعیت جهان حدود ۲۵۶ برابر خواهد شد و تولید غذا فقط ۹ برابر و سالهای قحطی در پیش رو است و خیلی از انسانها براثر گرسنگی و قحطی میمیرند. طبیعی است خیلیها ترجیح میدادند فرزندانشان از گرسنگی نمیرند، به همین دلیل، کاهش جمعیت و جلوگیری از رشد جمعیت را بهعنوان یک سیاست لحاظ کردند.
او گفت: این نظریه هیچگاه شکل نگرفت، نهتنها در هیچ نقطهای از جهان این اتفاق رخ نداد، بلکه این نظریه برای حیوانات نیز صدق پیدا نکرد و نهتنها پیشبینی انجامشده درباره سالهای قحطی اتفاق نیفتاد، بلکه تولید بهقدری زیاد شد که حتی در سالهایی، مردم گندمهای اضافه را میسوزاندند.
خورشیدوند بیان کرد: امروزه میبینیم یکی از مشکلات و چالشهای جدی جوامع توسعهیافته، کاهش جمعیت جوان و پیری جمعیت است که در نتیجه موجب شده است، نشاط اقتصادی و اجتماعی آنها کاهش یابد. رونق اقتصادی به نیروی جوان وابسته است و زمانی که جوامع پیر شوند دولتها و صاحبان سرمایه احساس خطر میکنند.
او اظهار کرد: جوان، مایه پویایی و سرزندگی جامعه میشود و بیشتر جهشهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از دل نیروهای جوان جوشش پیدا میکند. اصولاً فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده برای ازدیاد و بقای نسل بشری است و مطابق فلسفه آفرینش بر ازدواج تأکید شده است.
وی ادامه داد: ازدواج موجب پیوند بین نسلها و تداوم نسل بشر میشود؛ ولی اگر سیاستهای یک دولت بر این اصل باشد که موالید کم شود در بلندمدت جامعه با انقطاع نسل بشر مواجه میشود، معضلی که امروزه ما در کشورهای غربی شاهدیم و بحران پیری جمعیت دارند.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری لرستان افزود: اجرای سیاستهای کنترل جمعیت در کشور ما نیز پیامدهای ناگواری داشته و آسیبهای جدی از جنبههای گوناگون جسمی، روحی و روانی و اخلاقی و اجتماعی بر جامعه گذاشته است.
وی بیان کرد: اگر بخواهیم به نظام مسائل در حوزه اجتماعی اشاره کنیم، شاید ابربحران ما در این حوزه، موضوع سالخوردگی جمعیت باشد. اگر در ۲۰ سال آینده همین سیاست ادامه یابد، باعث میشود کمبود نیروی کار، بحران امنیت، کاهش تولید علم، خلاقیت و پیشرفت را داشته باشیم و همه اینها تبعاتی است که از کاهش جمعیت، ازدواج و بحث فرزندآوری نشأت میگیرد.
خورشیدوند گفت: منحنی رو به سقوط ازدواج و فرزندآوری، چالشهای زیادی دارد. باید روی ذهنیت نسل جوان درباره پایین آمدن سن ازدواج و فرزندآوری بهصورت جدی کار شود.
وی ادامه داد: برای اینکه سن ازدواج پایین بیاید و فرزندآوری بیشتر شود، باید کار فرهنگی انجام شود و سیاستهای غلطی که در ذهن برخی جوانان نقش بسته است، از بین برود.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری لرستان معتقد است: بخشی مشکلات در موضوع ازدواج و جمعیت، اثر فضای مجازی، رسانهها و ماهوارههاست و بخشی نیز اقتصادی است. جوانی که مشکل اشتغال دارد و حداقلها را نمیتواند بهدست آورد، شاید اعتماد به نفس لازم را ندارد که بخواهد یک زندگی مشترک را آغاز کند و موضوع فرزندآوری را حتی در ذهن خود بیاورد.
او افزود: سیاستهای دولت باید بر مدار مشوقهای فرزندآوری و تسهیل ازدواج باشد. اشتغال و مسکن نسبت به این دو مقدم است و اینها زنجیروار به یکدیگر پیوستهاند.
باشگاه خبرنگاران جوان لرستان خرم آباد