Web Analytics Made Easy - Statcounter

از یک‌سو فرزندانی که دور از فضای مدرسه و گروه همسالان خود در حال خواندن هستند و از دیگر سو، والدینی که علاوه بر وظیفه پدر و مادری و تربیتی لازم است تا در بخش آموزشی نیز حضور پررنگ‌تری نسبت به گذشته داشته باشند.

چنین شرایطی آسیب‌هایی را برای هر دو گروه به همراه خواهد داشت، اما چه‌کارهایی می‌توان انجام داد تا این میزان آسیب به حداقل برسد و به بحران خانواده‌ها بدل نشود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با دکتر سمیه لیاقت، متخصص در حوزه سنجش آموزش دراین‌باره صحبت کرده‌ایم.

تغییر شرایط

آموزش مجازی موجب شده تا والدین بخشی از زمان شخصی‌شان را از دست بدهند. علاوه بر این به دلیل شیوع کرونا فشار روحی نیز بر خانواده‌ها تحمیل‌شده است. کاهش تفریحات به شکل محسوسی باعث افزایش تنش‌ها میان خانواده‌ها شده، اما این معضلات فقط برای پدر و مادرها نیست و فرزندان نیز درگیری خودشان را دارند.

آنها‌ نیز استقلالی را که می‌توانستند در محیط مدرسه به دست آورند ، ندارند و ارتباط با همسالان و معلم را ازدست‌داده‌اند. حتی می‌توان گفت این سبک از آموزش مجازی باعث شده والدین بیش از گذشته درباره تکالیف و سطح کیفی کلاس‌ها اطلاعات به دست آورند. چون بیشتر دانش‌ آموزان با گوشی‌ مادران‌شان با دیگران ارتباط دارند، لذا والدین بیش از گذشته در جریان کارهای همکلاسی‌ها هستند و این موضوع امکان مقایسه را هم بیشتر کرده است.

امکان مقایسه‌ای که می‌توان به آن‌هم به‌صورت فرصت و هم تهدید نگاه کرد. «شاید درگذشته والدین چندان در جریان این نبودند که باقی همکلاسی‌های فرزندشان تکالیف خود را چطور انجام می‌دهند و این نوع سبک آموزش باعث شده تا والدین یک آگاهی بیش‌ازاندازه به دست آورند. این اطلاعات اضافی هم می‌تواند مفید باشد و هم مخرب. با این اطلاعات بیشتر می‌توانند شناخت بیشتری نسبت به فرزند خود به دست آورند و با علایق و استعدادهای او بیشتر آشنا شوند. همچنین با این اطلاعات اضافی می‌توانند شروع به مقایسه کرده و این اضطراب را در خود و فرزندشان به وجود آورند چرا نباید در بین همکلاسی‌ها، فرزند او بهترین باشد و باعث تنش و اضطراب شوند.»

انعطاف بیشتر در شرایط فعلی

پذیرش این واقعیت که شیوع کرونا در اختیار ما نبوده و همه تحت‌فشار هستیم، می‌تواند به میزان قابل‌توجهی تحمل و مدیریت شرایط را بهبود ببخشد.

دکتر لیاقت در این زمینه می‌گوید: «درست نیست که خانواده‌ها سختگیری‌هایی را که درگذشته داشته‌اند در شرایط فعلی نیز داشته باشند. انسان به‌دلیل قدرت اختیار و توان عقلانی که دارد، می‌تواند رفتاری منعطف داشته باشد و خود را با شرایط موجود وفق دهد. بنابراین نخستین راه‌حل در این شرایط این است که نسبت به استاندارهای قبلی خود تا حدودی منعطف‌تر پیش برویم. بسته به شرایط هر فرد و خانواده، می‌توان انعطاف بیشتری به خرج داد و مرزها را کمی جابه‌جا کرد.»

کاهش انتظارات تا میزان زیادی برای رسیدن به این انعطاف کمک‌کننده خواهد بود. این کاهش انتظارات نیز به باور سمیه لیاقت از طریق گفت‌وگو به دست می‌آید: «متأسفانه در خانواده و جامعه ما چندان به گفت‌وگو اعتقادی وجود ندارد و بیشتر فضای اعمال قدرت، حاکم بوده و در ارتباط والدین و فرزندان نیز این شرایط دیده می‌شود، اما بالاخره باید از یک‌جایی فرهنگسازی گفت‌وگو به وجود آید و شاید این شرایط فرصت مناسبی باشد که با گفت‌وگو درباره خواسته‌ها و انتظارات صحبت شود و درنهایت گفته شود با توجه به شرایط موجود نسبت به خواسته‌های خود تا چه میزان انعطاف به خرج خواهید داد. در نهایت این فرصت پیش می‌آید که باقی اعضای خانواده نیز انتظارات را به زبان آورده و انعطاف خود را در این شرایط بیان کنند. »

ایجاد ارتباط با گروه همسالان

یکی از اصلی‌ترین معضلات والدین این است که فرزندان آنها در این دو سال آموزشی اخیر با گروه همسالان خود ارتباط معمول نداشته و همین موضوع ممکن است در آینده باعث بروز مشکلاتی شود. این متخصص سنجش آموزش بر این عقیده است که برای عبور از این شرایط بهتر است موقعیت‌هایی هرچند محدود را با توجه به امکانات موجود ایجاد کرد: «بچه‌های 7تا10ساله و به بالا در همین فضای مجازی هم می‌توانند با گروه همسالان خود ارتباط برقرار کنند و با آنها به‌صورت گروه‌های سه تا چهارتایی بازی مشترک انجام دهند. درست است این محدودیت وجود دارد، اما همچنان فرصت هست و می‌توان با چند همسن و سال هرقدر کم و محدود، ارتباط داشت و حتی در برخی موارد به مدت کوتاهی در یک فضای بازی مانند پارک یک قرار بیرون و پیاده‌روی، دوچرخه‌سواری، توپ‌بازی و... با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در نظر گرفت.» انجام بازی‌های گروهی با خانواده نیز کمک می‌کند تا کودک بتواند در فعالیت‌های اجتماعی حضورداشته و با سبک بازی‌های گروهی و نحوه ارتباط برقرار کردن نیز آشنا شود. «بازی‌های گروهی و خانوادگی بسیار مهم است. در جامعه ما این سبک خیلی کم جاافتاده است. انرژی و هیجانی که این کار تولید می‌کند، خیلی زیاد است و می‌تواند به‌اندازه یک بیرون رفتن برای بچه‌ها جذاب باشد. این توصیه‌ها درگذشته هم بود، اما کمتر جدی گرفته می‌شد. حالا در این شرایط می‌توان از این تهدید مانند یک فرصت استفاده کرد. در کنار بازی، ورزش هم می‌تواند گزینه خوبی باشد.»

والدین حامی هستند نه ناظر

والدین در شرایط فعلی نباید فراموش کنند بیشتر از ناظر، حامی فرزندان خود هستند. این‌که بالای سر بچه بایستند تا تکالیفش را درست انجام دهد و حتی درجاهایی به آنها در درست نوشتن کمک کنند، کار اشتباهی است. «اگر آگاهی عمومی والدین به‌موقع بالا برود که بچه‌ها به‌صورت مستقل تکالیف‌شان را انجام دهند و یاد بگیرند مدیریت زمان کنند؛ فرزندشان قطعا آینده بهتری خواهند داشت و مستقل بارخواهند آمد. یک بخشی از این ماجرا را معلم‌ها می‌توانند کنترل کنند به صورتی که در مواجهه با تکلیف خوب و بد به‌درستی برخورد کند تا والدین در تقلای مقایسه یا نشان دادن برتری فرزند خود در توانایی حل تکالیف برنیایند.» آنچه فرزندان از خانواده خود باید بگیرند محبت و حمایت بی‌دریغ است. والدینی که در حال حاضر باید تا حدودی نقش معلم را داشته باشند کار سختی دارند.

«نباید والدین در این میان نقش خود را گم کنند. فرزند شما منِ دیگر شماست و اگر این موارد را فراموش نکنید آن‌وقت است که می‌توان گفت از این بحران با موفقیت عبور خواهید کرد.»

والدینی که می‌خواهند به‌عنوان یک آموزش‌دهنده حامی در کنار فرزندان خود قرار گیرند، می‌توانند بامطالعه کتاب‌های راهنمای تدریس، نحوه تدریس درست را یاد گرفته تا در کنار معلم به فرزندان مشتاق‌شان کمک کنند: «گاهی پیش می‌آید دانش‌آموزی علاقه‌مندتر و مشتاق‌تر از همکلاسی‌هایش است. در این زمینه یکسری اسناد آموزش‌وپرورش به‌رایگان برای معلم‌ها به نام کتاب‌های راهنمای تدریس در سایت آموزش‌وپرورش چاپ می‌شود و هرسال هم نسخه‌های جدید آن را برای پایه‌های مختلف می‌گذارند. والدین می‌توانند آنها را مطالعه کنند تا در حد چراغ‌راهنما کمک‌کننده باشند و آموزش‌های‌شان با آموزش‌های نوین مطابقت پیدا کند.»

آزاده باقری - روزنامه نگار / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: آموزش مجازی کرونا دانش آموزان گروه همسالان دست آورند همکلاسی ها خانواده ها کمک کنند گفت وگو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۰۲۱۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!

 عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیده‌ای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگان‌گیر حس هم‌دلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست‌؟ 

  ما - والدین که فرزندان‌مان را مال خود و نه از خود می‌دانیم - با این فرشتگان معصوم کاری می‌کنیم که بی‌شباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و هم‌دلی با گروگان‌گیران که برخی از مدارس ابتدایی‌اند.  

   این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی می‌سپارند که با جان و جسم کودکان‌شان چون یک‌ گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت هم‌کاری را  نشان می‌دهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(‌شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع می‌شوند. 

 قبلاً مطلبی با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند کشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد و مقایسه ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه بار است و در گذر زمان باعث فرسودگی کودکان در بستر آموزش می‌شود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکرده اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون  دچار اسپاسم عضلانی شده بود و کودکی اش به تاراج رفته بود!  چند نکته به اختصار در باب این پدیده عرض می کنم:

۱. اگر پدران سنت زده ما خطاب به معلمان می گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان اش مال من " ؛ این روز ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر از این برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!

۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه)  و غیره.

اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند!  از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!  


۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه‌ دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!

۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست! 

۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد ! 

۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!

  ۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است! 

   پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پدیده Disinfomedia؛ تهدیدی در خلأ آموزش سواد رسانه‌ای آموزش فرزند یا فرزند‌کُشی؟!

دیگر خبرها

  • حسین قناعت:«والدین امانتی» به کودکان حفاظت از محیط زیست را آموزش می‌دهد/ فیلم کودک با اکران آنلاین بهتر دیده می‌شود
  • مهم‌ترین نکته جشنواره امام رضا(ع) امسال، حضور میدانی است/ جشنواره فیلم رضوان به برکت جشنواره امام رضا(ع) برگزار می‌شود
  • برگزاری بیش از ۱۵ هزار ملاقات بین فرزندان طلاق و والدین در سال ۱۴۰۲
  • برگزاری ۱۵هزار ملاقات بین فرزندان طلاق و والدین در سال ۱۴۰۲
  • نگاهی به آسیب‌های نوپدید فضای مجازی
  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
  • دشمن در حال ترویج معضل بی هویتی در جامعه است
  • بی هویتی جوانان و نوجوانان هدف دشمن است
  • جوانان و نوجوانان هدف ترویج معضل بی هویتی قرار داده شده اند