هشدار روسای ۴۴ دانشگاه درباره افزایش ظرفیت پزشکی
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۳۳۳۹۲
روسای ۴۴ دانشکده پزشکی سراسر کشور در نامهای به وزیر بهداشت خواستار بازنگری در سیاستهای افزایش ظرفیت پزشکی شدند.
به گزارش مشرق، روسای ۴۴ دانشکده پزشکی سراسر کشور در نامهای به دکتر بهرام عین اللهی با اشاره به فقدان شاخص برای تعریف ظرفیت موثر پذیرش دانشکدههای پزشکی، مبهم بودن آینده وضعیت شغلی پزشکان عمومی، چالشهای آموزش در دوران همهگیری کووید خواستار بازنگری در سیاستهای افزایش ظرفیت پزشکی شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بخشهایی از این نامه آمده است: متاسفانه ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی بدون توجه به ظرفیتهای اعلام شده افزایش یافته و موجب کاهش کیفیت آموزش دوره پزشکی را فراهم کرده است اخیراً اخباری مربوط به افزایش احتمالی ظرفیتهای ورودی پذیرش سال ۱۴۰۰ دوره پزشکی عمومی دانشگاههای کشور به گوش میرسد که ما نگرانی خود را از این افزایش احتمالی اعلام کرده و مواردی را به عنوان تبعات آن به طور جدی تاکید میکنیم.
۱) فقدان شاخصی برای تعریف ظرفیت موثر پذیرش دانشکدههای پزشکی:
در حال حاضر دانشکدههای پزشکی بسیار بیشتر از توان واقعی خود شامل فضاهای آموزشی در دسترس، فضاهای بالینی و درمانگاههای آموزشی دانشجو میپذیرند و مدیریت این جمعیت بار عظیمی را برای پاسخگویی آموزشی برای دانشکدهها فراهم میکند.
طبعاً افزایش ظرفیت معضلات بیشتری را ایجاد میکند این در حالی است که نه کلاس قابل دسترسی برای ظرفیتهای ورودی جدید وجود دارد، نه فضاهای بیمارستانی آموزشی ما برای این حجم از فراگیران طراحی شدهاند و نه امکانات و مراکز مهارتهای بالینی ما برای این ظرفیتهای توسعه یافتهاند.
بدیهی است این مسئله که ظرفیت در دانشگاهی اعلام و در جایی دیگر این ظرفیت به تدریج به صورت دستوری چند برابر شود شایسته دانشگاه نیست.
۲) مبهم بودن آینده وضعیت شغلی پزشکان عمومی دانش آموخته:
یکی از سوالات بسیار دردناک دانشجویان پزشکی از مدیران دانشکدههای پزشکی در دیگر آینده شغلی آنهاست که پاسخ آن برای همگی ما رنجآور است.
واقعیت این است که هرچند امید میرفت که با چند دوره تاکید در قوانین برنامه توسعه، به تدریج باعث شکلگیری «نظام سطح وضعیت پزشک خانواده» شود و پزشک عمومی آموزش دیده به عنوان سطح اول و در بخشی از سطح دوم در ارکان نظام سلامت تعریف شود اما تاکنون این اتفاق رخ نداده و نتیجه آن تخصص گرایی شدید تمامی دانش آموختگان دوره پزشکی و سردرگمی و جاماندگان از آزمونهای تخصصی در جامعه کاری است.
پیشنهاد میشود در درجه اول اولویت گذاری به بازتعریف نقش پزشکان عمومی در سطح بندی نظام خدمات سلامت و نهادینه سازی تربیت برای جایگاه شغلی مشخص در نظام دانشگاهی مبتنی بر بیتالمال و بودجه عمومی باشد.
۳) چالشهای آموزش در دوران همهگیری کووید:
چالشهای این دوران موجب شده است ظرفیت موثر آموزش پزشکی عمومی دچار چند موضوع شود. الف: آسیبهای ناپختگی و کم آموختگی متوسط تا شدید، ب: ضرورت و در عین حال عدم امکان گذاری فیزیکی، ج: تبدیل بیمارستانهای آموزشی به درمانی، د: روی هم افتادگی دورههای مختلف و حرکت از اشباع به سمت فوق اشباع، ه: تخصصی شدن گروههای آموزشی در دانشکدههای بزرگ و نادیده گرفته شدن آموزش پزشکی عمومی.
به نظر میرسد پیش از هر نوع تغییر در ظرفیت دانشجویان، بازبینی شیوه آموزش مقطع پزشکی عمومی در بیمارستانهای فوق تخصصی و بازتعریف نقش اساتید با گرایشهای مختلف در آموزش پزشکی عمومی در کنار لحاظ این نقشها در ارتقاء و ترفیع اساتید حوزه و بالینی یک نیاز ضروری است.
۴) خلط تفکر پژوهشی با پژوهش محوری مبتنی بر تولید مقاله:
در چند دهه اخیر تفکر مرجعیت علمی مبتنی بر مقاله و ورود از بالا به پایین آن به جامعه آموزش بالینی که هدف اول و آخر آن باید تربیت پزشکان توانمند حاضر باشد، منجر به انحراف از هدف تربیت پزشکان با تفکرهای پژوهشی مسئله محور به سمت پزشکان مقالهنویس شده است.
پیشنهاد میشود هر چند آموزش تفکر پژوهشگران و انجام پژوهشهای کاربردی در اولویتهای آموزش مقطع پزشکی عمومی است، اما به نظر بازبینی قوانین پایان نامه این مقطع و اختصاص دستورالعمل اختصاصی مبنی بر ارائه پایان نامههای مسئله محور و همکاری گروهی دانشجویان در پاسخ به سوالات بهداشت، سلامت و درمان بومی در برنامههای آینده وزارت بهداشت قرار گیرد.
۵) آموزش مجازی راه حل مکمل ولی بسیار کم استفاده در آموزش بالینی:
قطعاً همه مجریان آموزش پزشکی عمومی اذعان دارند که هرچند به کارگیری آموزش مجازی میتواند بخش آموزش از دست رفته در دوران علوم پایه را جبران کند اما در آموزش بالینی این بهکارگیری بسیار کم فایده و آسیب افزون است این روش بسیار مفید تنها به صورت ترکیبی و در کنار آموزش حضوری و در جبران وضعیت اشباع و کم آموختگی باید مورد استفاده قرار گیرد.
۶) جبران ناپذیری های دوران بحران کووید ۱۹:
همانگونه که اشاره شد در حال حاضر اولویت و نگرانی تمام روسای دانشکدههای پزشکی کشور برنامهریزی در جهت برگزاری دورههای جبرانی برای فارغالتحصیلان دو سال اخیر است که به علت شرایط گذشته همه اذعان داریم آموزشهای مکفی در سطوح مختلف از مقاطع پزشکی عمومی دستیاری تخصصی و فوق تخصصی در آن به شدت آسیب دیده است.
همراهی وزیر بهداشت برای برنامهریزی کلان و فراهم آوردن بستر فوق جهت بازخوانی پلکانی فارغ التحصیلان و برگزاری دورههای کوتاه و فشرده عملی جهت جبران ناآموختگی ها به انجام رسالت اصلی دانشکدههای پزشکی بعد از فروکش و کنترل بحران و در شرایط پیش رو بسیار کمک خواهد کرد که این امر با افزایش ظرفیت پزشکان جدیدالورود بدون فراهم کردن زیرساختهای لازم همخوانی ندارد.
۷) ضرورت تغییر برنامه آموزش مداوم پزشکی عمومی به سمت آموزش پیشگیری محور:
بحران کووید ۱۹ و پایش بیماریهای غیر واگیر ثابت کرد جوامعی که در امر آموزش پزشکان عمومی در آموزش پیشگیری و سلامت محور و جامعه نگر هزینه بیشتری گذاشتند در این بحرانها بسیار موفقتر از سیستمهای آموزشی درمان محور عمل کردند.
باید قبل از هرگونه تصمیم گیری در مورد افزایش ظرفیتهای پذیرش دانشجو به گسترش بستر مناسب آموزشی مراکز بهداشتی و تغییر سیاست کوریکولوم های آموزشی مقطع پزشکی عمومی به سمت آموزش پیشگیری از بیماریها اصول حفظ سلامت و پزشکی جامعه نگر بپردازیم.
۸) رشد روز افزون دانشکدههای اقماری در کنار دانشکدههای پزشکی تیپ یک:
یکی از مشکلات فعلی نظام آموزش پزشکی راه اندازی دانشکدههای اقماری با قولهای حمایتی مقطعی دانشگاه کلان منطقه یا مادر با نیتهای نیک اندیش است. اما نیاز حمایتی آنها در حوزههای علوم پایه و بالینی برای پوشش کمبودهای اساتید و فضاهای آموزشی وجود دارد.
در حالی که دانشکدههای بزرگ زیر بار اشباع دانشجویان جاری بوده فاقد ظرفیت کافی هستند تقاضاهای مکرر دانشجویان دانشکدههای اقماری برای مهمانی و انتقال به دانشکدههای پزشکی کلان منطقه، فشارهای والدین و مسئولان و محدودیت آنها مشکلات بیشتری را ایجاد کرده است. نیاز است با مدیریت وزارت بهداشت نیازسنجی و سنجش امکانات کامل دانشکدهها بازبینی شود.
رسالت اول دانشکدههای پزشکی کشور تربیت پزشکانی توانمند، باسواد، دلسوز به مردم و دردهای آنها، مزین به اخلاق حرفهای است و افزایش کمیت ظرفیت همانطور که در سالهای گذشته اتفاق افتاده بدون اطمینان از کیفیت میتواند آسیبی درازمدت به طول عمر تمام پزشکان تربیت شده، به تمام مردم و خانوادههایی که به ما اعتماد کردن و فرزندانشان را به این پزشکان سپردند، وارد میکند.
در ادامه ۴۴ رئیس دانشکده پزشکی خطاب به دکتر بهرام عین اللهی وزیر بهداشت یادآور شدهاند: امید داریم وزیر بهداشت ورای فشارهای سیاسی - منطقهای در نهایت آنچه به صلاح نظام سلامت است را به عنوان سیاست اصلی اتخاذ کند.
منبع: مهرمنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا تحولات افغانستان آموزش پزشکی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی بهرام عین اللهی ظرفیت پذیرش پذیرش دانشجو سلامت آموزش پزشکی عمومی دانشکده های پزشکی پزشکان عمومی افزایش ظرفیت وزیر بهداشت دانشکده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۳۳۳۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صندلی های خالی دستیاری پزشکی تهدیدی جدی برای نظام سلامت
ایرج فاضل (وزیر بهداشت در فاصله شهریور ۱۳۶۸ تا دی ۱۳۶۹) با هشدار نسبت به کاهش تمایل جوانان برای تحصیل در رشته پزشکی گفت: «تمایلی به منفی صحبت کردن ندارم ولی من اصلا از وضع موجود و به خصوص برای آینده خوشبین نیستم. متاسفانه شرایطی به وجود آمده که مشوقها برای گرایش به رشتههای پزشکی به تدریج رنگ باخته درحالی که رشته پزشکی از رشتههای برتر مورد انتخاب در کنکور بود.
متاسفانه الان برعکس این موضوع رخ داده و با کمال تاسف باید نگران دو دهه آینده پزشکی مملکت بود و نگران آنچه بر سر پزشکی مملکت خواهد آمد. اگر برای جلوگیری از این رخداد ناگوار فکر و اقدامی نکنیم، متاسفانه در آینده نزدیک مثل اوایل انقلاب شاید مجبور به استخدام پزشک از کشورهای دیگر باشیم.
الان در برخی رشتههای مهم و حیاتی مثل جراحی عروق و جراحی کودکان، حتی یک داوطلب برای تحصیل نداریم. انگیزهای نیز برای ورود به رشتههای پرزحمت و طولانیمدت وجود ندارد ولی برعکس در رشتههایی مانند جراحی پلاستیک و امثال آن داوطلبان فراوانی وجود دارد؛ این شرایط را ما به وجود آوردیم و متاسفانه گرفتار عواقب آن خواهیم شد.»
رییس جامعه جراحان ایران در ادامه صحبتهایش، در توضیح دلیل این وضعیت نگرانکننده گفت: «باید شرایط تشویقکننده باشد تا انگیزه کافی با امکانات تشویقی برای ورود پزشکان به رشتههای تخصصی پرزحمت و طولانیمدت برقرار شود. باید برای افرادی که بخش عمدهای از عمر خود را صرف تحصیل یک دوره تخصصی دشوار و طولانی میکنند، انگیزههای قوی ایجاد کرد.
وقتی وضعیت معیشتی و زندگی نسل فعلی پزشکان مطلوب باشد، این یک انگیزه خوب و اثرگذار برای جذب و ماندگاری پزشکان جوان خواهد بود. باید سیاستگذاریها طوری برنامهریزی شود تا جامعه از این بابت صدمه نبیند.ناامنی شغلی و اقتصادی، سم مهلک برای پزشکی کشور است و اگر شرایط مساعد و مطلوب باشد، جایگاه پزشکی کشور مجدد اوج خواهد گرفت.»
فاضل درحالی این نگرانی را مطرح کرد که اخیرا بخشی از گفتوگوی تصویری علیرضا مرندی (وزیر بهداشت در سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۸ و ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ در دولتهای سوم، چهارم و ششم) در فضای مجازی بازنشر شده که این وزیر سابق بهداشت هم در توضیح تبعات تصمیمات شتابزده درباره افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی که از سال ۱۴۰۱ و به دنبال مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی به اجرا درآمد، گفته بود: «ماههاست که دانشجویان پزشکی معترضند که نه معلم داریم و نه کلاس داریم و نه آزمایشگاه داریم. الان خود وزیر (بهداشت) که متاسفانه اشتباه کرد و موافقت کرد با افزایش دانشجو، ناراحت است. تازه وزیر شده بود و نمیدانست که نباید قبول کند.»
طی دو سال اخیر، رییس کل نظام پزشکی کشور هم علاوه بر ابراز نگرانی بابت تاثیرات مخرب افزایش بیضابطه ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی و بیتوجهی به تامین زیرساختهای موردنیاز برای تحصیل جمعیتی که هر سال به تعداد جمعیت دانشجوی پزشکی اضافه میشود، این هشدار را بارها تکرار کرده که این تصمیمات غلط که توسط افراد غیرمسوول و ناآگاه به آموزش پزشکی اتخاذ شده، حتما کیفیت آموزش پزشکی کشور را به گونهای تحت تاثیر قرار میدهد که مردم بیشترین خسارات را متحمل خواهند شد.
محمد رییسزاده طی این هشدارها خطاب به دولت و مجلس، کاهش رغبت به ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی را هم به عنوان مهمترین نتیجه بیتوجهی به ضرورتهای نگهداشت پزشکان و دستیاران پزشکی مورد اشاره قرار داده و گفته است: «درحالی که باید تعداد فارغالتحصیلان دستیاری بیهوشی در کشور به حدود ۱۶۰۰ نفر رسیده باشد، امروز تعداد این دستیاران متخصص کمتر از ۳۸۰ نفر است و البته وضعیت در رشتههای اطفال، طب اورژانس و جراحی قلب اطفال هم همین است....باوجود بیش از ۹۰ هزار پزشک عمومی در کشور، درصد پرشدن ظرفیت دستیاری برخی رشتههای تخصصی در مرز بحران است.
افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی، سادهترین و کماثرترین روش چارهجویی در حوزه کمیت و کیفیت مسائل جامعه پزشکی است و همه مسوولان بدانند چاره مشکلات جامعه پزشکی فقط در افزایش ظرفیتها نیست .... در عرصه زیرساختهای ارایه خدمات سلامت و بهداشت و اقتصاد دچار نقص هستیم، چون در موقعیتهای مختلف، دولت و مجلس قوانین و اسناد را به درستی اجرا نکردند.... سیاستهای نادرست، جوانان جامعه پزشکی را ناامید کرده و منجر به خیل مهاجرت و انصراف از پزشکی خواهد شد، چنانکه پزشکان ما رغبتی برای تحصیل در دورههای تخصص و فوق تخصص ندارند و نتیجه این اتفاق این است که در سالهای آینده پزشک نخواهیم داشت همانطور که امروز در بسیاری از رشتههای ضروری، جراح و پزشک متخصص نداریم و اگر به همین روال پیش برود، مجبور خواهیم شد بیماران را برای مداوا به خارج از کشور بفرستیم یا عقبگرد داشته باشیم و پزشکان خارجی به کشور بیاوریم و به همین سبب عقبگرد ۴۰ ساله را با آمار و ارقام هشدار میدهیم.
گرایش به رشته جراحی قلب کاهش چشمگیری داشته و متقاضی ندارد و در سال ۱۴۰۱ رشته جراحی اطفال فقط دو نفر فارغالتحصیل داشته است....افزایش ظرفیت افسارگسیخته و دستوری، متخصص بدون مهارت پرورش میدهد .... هر جایی که ظرفیت اجازه میدهد با شرط حفظ کیفیت، باید اضافه شود و در غیر این صورت، ظرفیت دانشکدهای را بالا خواهیم برد درحالی که دانشجو، صندلی برای نشستن ندارد یا اینکه ۵۰ دانشجو با یک استاد بالای سر یک مریض میروند، اما به همین تعداد باید در راهرو بمانند .... افزایش ظرفیت افسارگسیخته، فلهای و دستوری بدون رعایت زیرساختها کار را به اینجا میرساند که فرد تخصص میگیرد، اما مهارتی ندارد.»
درحالی که خالی ماندن صندلی بسیاری رشتههای تخصصی در آزمون دستیاری طی دو سال اخیر مصداق روشنی از کاهش رغبت دانشجویان پزشکی به ادامه تحصیل در این رشته است، متخصصان حوزه سلامت طی دو سال اخیر بارها این نکته را به دولت گوشزد کردهاند که راه جبران کمبود پزشک در مناطق محروم و دستیابی به عدالت در سلامت، افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو نیست، بلکه تمهیداتی است که همین تعداد پزشکان در حال تحصیل در رشتههای تخصصی یا پزشکانی که در مناطق محروم مشغول گذراندن طرح نیروی انسانی هستند را به ماندگاری در مناطق کمبرخوردار تشویق کرده و باعث جذب آنها به نظام سلامت شود، اما با این حال رفتار و عملکرد دولت طی دو سال اخیر نشان داده که نه تنها به هشدارها و توصیههای متخصصان سلامت توجه نمیکند، انتقاد و اعتراض را هم برنمیتابد.
آبان ۱۴۰۰ و بعد از آغاز فعالیت دولت سیزدهم و زمانی که تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی جدیتر از قبل شده بود، حسینعلی شهریاری؛ رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در نامهای خطاب به رهبری بابت برخی تصمیمهای غیرکارشناسانه در حوزه سلامت و تاثیر مخرب این تصمیمات بر کیفیت آموزش و ارایه خدمات پزشکی که به کاهش تعداد متخصصان پزشکی منجر شده، ابراز نگرانی کرد.
در بخشی از نامه شهریاری به رهبری آمده بود: «پدیدهای است که در چند سال اخیر بهطور نگرانکنندهای نظام سلامت کشور را مورد تهدید جدی قرار داده و آن تهدید، روند کاهشی تعداد نیروهای کادر تخصصی درمان در ساختار سلامت کشور است. متاسفانه در سالهای اخیر، تمایل به ادامه تحصیل در مقطع دستیاری تخصصی و فوقتخصصی در رشتههای مختلف پزشکی با کاهش قابلتوجه روبهرو شده و این کاهش اقبال پزشکان عمومی برای تصاحب صندلیهای رشتههای تخصصی و فوقتخصصی به شدت بر کمیت، کیفیت، سرعت و دقت خدمات بهداشتی درمانی و تداوم و توسعه آن تاثیر سوئی گذاشته و خواهد گذاشت، بهطوری که از سال ۱۳۹۶ زنگ خطر این حادثه با خالی ماندن صندلیهای تخصص در برخی رشتههای مادر همچون بیهوشی، طب اورژانس، جراحی عمومی، داخلی، اطفال، عفونی، جراحی قلب، جراحی اطفال، فوق تخصص کلیه، خون و سرطان با سرعت بسیار نگرانکنندهای به صدا درآمده است.
موضوع نگرانکننده دیگری که بر تسریع این روند میافزاید، خروج پزشکان از کسوت عضویت هیات علمی به شرایط غیرهیات علمی است درحالی که متاسفانه با افزایش درخواست مهاجرت به خارج از کشور نیز مواجه هستیم.تمامی این موارد، سبب میشود تا حفظ همه دستاوردهای خارقالعاده بخش سلامت که زبانزد عام و خاص است، دچار مخاطره شده و به جهت اقبال ضعیف پزشکان عمومی به ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی، موضوع اعزام بیماران به خارج از کشور، جذب و به کارگیری پزشکان خارجی که به یمن سیاستهای اصولی و مساعی خادمان سلامت، منتفی شده بود، با استمرار روند کنونی، خدای ناکرده احیا و موجب اخلال در دسترسی مردم عزیزمان به خدمات تخصصی موردنیاز سلامت، در اقصی نقاط کشور گردد و نظام سلامت را با چالشهای مخاطرهآمیزی مواجه نماید.»
رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در ادامه نامه خود نوشته بود: «بدون شک بروز این عارضه عواقب جبرانناپذیری را در پی دارد که اهم آنها عبارتند از: خالی شدن مراکز بهداشتی درمانی و بیمارستانهای مناطق محروم از پزشکان متخصص، بروز مشکلات عدیده برای پزشکان در تامین مخارج زندگی عادی، ایجاد زمینه مهاجرت از داخل به خارج کشور یا از مناطق محروم به مناطق برخوردار کشور یا از بخش دولتی به بخش خصوصی یا از بخش سلامت به سایر بخشهای اقتصادی، خالی ماندن ظرفیتهای بالقوه دانشگاهها برای تربیت پزشک متخصص، کاهش خدمات در بخش دولتی و ارجاع بیماران به بخش خصوصی، از دست رفتن دستاوردهای بزرگ خدمات بهداشتی و درمانی و بهمخاطره افتادن جایگاه و منزلت نظام سلامت کشور در سطح بینالملل.»