Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، گویندگان و مجریان تلویزیونی در ایران، همیشه بین مردم از شهرت خوبی برخوردار بوده‌اند. آن‌ها یک‌پای همیشگی برنامه‌های خبری و کسب اطلاع مردم از وقایع هستند. در واقع بیراه نیست اگر بگوییم این گروه، سلبریتی‌ها و چهره‌های حوزه ژورنالیسم هستند که در بخش ژورنالیسم تلویزیونی کار می‌کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در بین گویندگان خبر و مجریان تلویزیونی، مرتضی حیدری حالا شناخته‌شده‌ترین چهره محسوب می‌شود و به‌واسطه تسلطی که دارد، بیشتر گفتگو‌های مهم و اجرا‌های حساس را به او می‌سپارند. حضور در مناظره‌های انتخاباتی ازجمله در مناظره‌های انتخاباتی اخیر، باعث دوچندان شدن شهرت او شده؛ شهرتی که با گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما، آغاز و به اوج رسید.

اما همه چیز برای مجری و گوینده‌ای که متولد۱۳۴۷ سه‌راه آذری تهران است، راحت شروع نشد. با هم به روز‌های آغازین کار این چهره رفته‌ایم.

مرتضی حیدری یک گوینده خبر است، مجری یا مصاحبه‌گر؟

در این ۲۵سال، در هر سه حوزه فعال بوده‌ام. ضمن اینکه در حوزه ژورنالیسم تلویزیونی هم کار کرده‌ام؛ با عنوان دبیر، جانشین سردبیر و سردبیر خبر. عموماً در سازمان، همکاران یا تحت عنوان تحریریه خبر کار می‌کنند یا گوینده، اما برای من فرصتی فراهم شده که هر دو کار را با هم انجام بدهم.

با آرزوی کدامیک وارد تلویزیون شدید؟

از نوجوانی به گویندگی و اجرا علاقه‌مند بودم؛ خاصه گویندگی خبر. در دبیرستان و دانشگاه هم اجرا می‌کردم.

مدرسه‌تان سه‌راه آذری بود؟

بله، مدرسه امام صادق (ع). سر صف قرآن می‌خواندم و به مناسبت‌های خاص برنامه اجرا می‌کردم. این علاقه از آن موقع بود و معلمان و همکلاسی‌ها تشویقم می‌کردند.

پس تکلیف‌تان از اول با خودتان روشن بود؟

هیچ وقت فکر نمی‌کردم به‌صورت حرفه‌ای وارد تلویزیون شوم. نخستین بار در دبیرستان به تلویزیون رفتم. بیوک میرزایی همسایه دیوار به دیوار ما بود. اصرار کردم و یک‌بار مرا به استودیو و سر صحنه یکی از فیلم‌های تلویزیونی برد. برایم خیلی جذاب بود. بعد از آن دیگر با سازمان ارتباطی نداشتم تا اینکه در سال ۱۳۷۵خیلی اتفاقی، در صفحه آخر مجله سروش آگهی استخدام گوینده خبر را دیدم. این، منتهای آرزوی من بود. من گوینده‌های خبر را دوست داشتم و درحالی‌که دیگران دنبال بازیگران و فوتبالیست‌ها و خواننده‌ها بودند، من دنبال گوینده‌های خبر بودم و همه را به اسم و رسم و چهره می‌شناختم. این آگهی، برایم دریچه‌ای به آرزویم بود.

آن موقع شغل اصلی‌تان چه بود؟

فیزیوتراپیست بودم و در بیمارستان خاتم‌الانبیا (ص) کار می‌کردم.

شغل خوبی هم داشتید. چطور به سمت گویندگی رفتید؟

به خاطر دلم رفتم، همیشه به آن فکر می‌کردم. فرم را پر کرده و پست کردم. البته مطمئن بودم که اثری ندارد و جوابی نمی‌گیرم.

سنگ مفت، گنجشک مفت دیگر...

بله. هشت‌ماه گذشت. با منزل ما چند باری تماس گرفتند و خانه نبودیم. دفعه آخر، مرحوم مادرم گوشی را برداشت. گفتند فردا ساعت۱۱ برای مصاحبه بیاید و این آخرین فرصت است. رفتم و مصاحبه شدم. امتحان کتبی و مصاحبه دوباره و بعد هم ورود به دوره آموزشی. شش‌ماه برای ما دوره آموزشی گذاشتند؛ از هشت صبح تا هشت شب و حتی روز‌های جمعه و تعطیل، در ۱۹عنوان درسی. از خوشبختی‌های من حضور در چنین دوره کاملی بود؛ واقعاً دست طراحان چنین دوره‌هایی درد نکند.

کار اصلی‌تان چه شد؟

مرخصی گرفتم.

اگر کسی به تماس آخر جواب نمی‌داد چه می‌شد؟

احتمالا الان اینجا نبودم دیگر!

شانس؟

شاید هم دفعات بعد و سال‌های بعد اتفاق می‌افتاد. شانس طوری نیست که خودش به‌وجود بیاید. شما باید ظرف‌تان را همیشه در دست داشته باشید تا اگر جایی چیزی دادند، بتوانید بگیرید. در غیراین صورت اگر صد جا هم چیزی بدهند، چون ظرفی ندارید چیزی عایدتان نخواهد شد. وگرنه خیلی‌ها آن آگهی را ندیدند، خیلی‌ها هم دیدند و نرفتند، خیلی‌ها هم رفتند و دنبال نکردند. ولی من از اول علاقه‌اش را داشتم.

اگر آن موقع، جایگاه امروزتان را در اجرا و گویندگی به شما نشان می‌دادند، چه واکنشی نشان می‌دادید؟

نه، واقعاً نه. ولی یک چیز مسلم است؛ اول باید چیزی را تصور کنید تا بتوانید آن را بسازید. اگر شما غذای خاصی مدنظرتان باشد، حتماً به آشپزخانه که می‌روید مواد اولیه خاصی را جست‌وجو می‌کنید. اما اگر هدف‌تان غذای خاصی نباشد، هر چیزی که دم دست‌تان باشد را تبدیل به غذا می‌کنید.

شما باید اول تصور کنید بعد شروع به ساختن کنید؛ غیراز این شدنی به‌نظر نمی‌رسد. من با ۱۲۵کارآفرین اول ایران گفتگو کرده‌ام. بدون استثنا، همه آن‌ها در دوران کودکی یا پدر نداشته‌اند یا ناپدری و نامادری داشته‌اند و یا به‌شدت فقیر بوده‌اند.

کسی را ندیده‌ام که از خانواده‌ای ثروتمند شروع کرده باشد یا مثلاً پدر و مادری دانشگاهی داشته باشد و.... چیزی که بین همه این عزیزان مشترک بود، داشتن یک تصویر و آرزوی بزرگ بود. شاید در آن حوزه خاصی که مدنظرشان بوده، به جایی نرسیده باشند، اما اتفاقات خوبی برای‌شان افتاده و کلیت این تصویر برای‌شان به واقعیت تبدیل شده است. هدف داشتن در این مسیر خیلی مهم است.

تا حالا شده برای آموزش گویندگی و اجرا به دانشگاه یا کلاس بروید؟

نه، چون معلمی بلد نیستم.

برای به اشتراک گذاشتن تجربه‌هایی که داشته‌اید چطور؟

بله، در بعضی از کارگاه‌ها به این منظور حاضر شده‌ام.

اگر این حرف‌ها را در این کارگاه‌ها به نسل جوان بزنید، چه واکنشی نشان خواهند داد؟

متأسفانه بیشتر جوانان از دوستان و آشنایان و شهروندان که این چیز‌ها را می‌شنوند، کمی ناامید می‌شوند. من سؤال ثابتی که از همه آن ۱۲۵کارآفرین تراز اول ایران داشتم، این بوده که شما الان اینجا نشسته‌اید و هزاران میلیارد ثروت و چند هزار کارگر دارید و در یک موقعیت ویژه هستید، اینکه الان بگویید تلاش کنید و پشتکار داشته باشید و درستکاری و...، جوانی که می‌شنود نمی‌گوید نفس‌تان از جای گرم بلند می‌شود؟ تقریباً همه‌شان پاسخ داده‌اند که اصلاً این‌طوری نیست و زمانه ما، استعداد و ظرفیت بیشتری دارد تا کسی شروع کند و مثل ما بشود.

این‌ها شعار نیست؟

نه. یکی از این عزیزان می‌گفت که امروزه شما با وصل شدن به اینترنت، به دریای اطلاعات دسترسی خواهید داشت. اما زمانی که شروع کرده، کارمند بانک بوده؛ در دهه ۶۰. دیپلم داشته و تحصیلدار بانک شده. ساعت دو که بانک تعطیل می‌شد، بقیه همکارانش به خانه می‌رفتند و استراحت می‌کردند و شب هم با اهل و عیال به گردش می‌رفتند. آن موقع کارمندان بانک جایگاه و درآمد خوبی داشتند. اما او خیابان ولیعصر از میدان تجریش تا میدان راه‌آهن را گز می‌کرد تا ببیند کدام شغل را دوست دارد. یا کسی دیگر گفت اولش قصد داشته کار کفش کند.

به همین دلیل با حقوقش بالای هزار جفت کفش و دمپایی خریده و همه را پاره کرده تا ببیند چطور ساخته شده‌اند. درحالی‌که الان با یک سرچ ساده، هزاران ویدئو، تکست و... در این‌باره پیدا می‌کنید. امروزه، امکان و ظرفیت بیشتری نسبت به دهه‌های ۶۰، ۷۰ و ۸۰ وجود دارد تا راهت را پیدا کرده و پیش بروی و به جایی برسی.

فکرش را بکنید من در آن سال‌ها، که نه اینترنتی بود و نه موبایلی و...، تنها با یک آگهی گوینده شدم. اما امروزه کلی راه ارتباطی به این منظور وجود دارد. امروزه اطلاعات و امکان دسترسی به هدف‌ها بیشتر است، تنها باید اراده و پشتکار داشته باشید.

شما ۲۵سال درگیر اجرا و گویندگی و مصاحبه‌گری حرفه‌ای در تلویزیون بوده‌اید و حالا برای خودتان برندی شده‌اید. هدفگذاری و تصویر ذهنی‌تان برای آینده چیست؟ آیا جای دیگری هم هست که باید برسید؟

من عاشق این کار هستم و تا وقتی که امکان همکاری با تلویزیون را داشته باشم، ادامه می‌دهم. اما دوست دارم بعد از این همین کاری که دارم انجام می‌دهم را عمق بیشتری بدهم. همانطور که گفتم، من با ۱۲۵کارآفرین و تولیدکننده اول ایران مصاحبه کرده‌ام. یکی از ایده‌هایم که در همین راستاست، مصاحبه با ۱۰۰کارآفرین درجه یک دنیاست که هم به‌صورت کتاب و هم به‌صورت برنامه‌های تلویزیونی منتشر کنم.

بعد هم این طرح و ایده را گسترش داده و با ۱۰۰چهره اثرگذار و درجه یک بین‌المللی در حوزه‌های هنر، ورزش، فرهنگ، سیاست و... مصاحبه کنم. این، مهم‌ترین ایده‌ای است که قصد دارم در ایام بازنشستگی دنبالش کنم.

منبع: روزنامه همشهری

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: مجری تلویزیون مرتضی حیدری آن موقع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۳۴۵۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تورم و گرانی مسکن زنگ خطر بحران را به صدا درآورد؛ 3 تصویر از افزایش قیمت مسکن

 به گزارش اتاق خبر به نقل از عرشه آنلاین :گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد تعداد مستاجران در کشور به یک‌سوم رسیده است. این در حالی‌ست که تورم بازار اجاره و مسکن هر روز در روند صعودی پیشروی می‌کند و این موضوع در آینده به بحرانی بزرگ دامن خواهد زد.

، آسیب‌های ناشی از تحریم‌های اقتصادی که علیه یک کشور شدت می‌گیرد، آثار خود را تنها در یک عرصه نشان نمی‌دهد. این تحریم‌ها در ایران نیز سالهاست در تار و پود اقتصاد تنیده‌ و سرنوشت تمام حوزه‌های آن را تحت تاثیر خود قرار داده است.

یکی از اصلی‌ترین این حوزه‌ها مسکن است که به‌ویژه از سال ۱۳۹۷، افزایش قیمت افسارگسیخته‌ای را تجربه کرده است. این تورم قیمتی نیز خود، عرصه مسکن را از چند بعد متفاوت تحت فشار گذاشته است، به‌گونه‌ای که در یکی از سیاه‌ترین دوره‌های خود به‌سر می‌برد.

اپیزود اول؛ تورم مسکن و ناامیدی مردم از صاحبخانه شدن

تورم صعودی مسکن طی سال‌های اخیر در حالی اتفاق افتاده که قدرت اقتصادی مردم، از آن، جا مانده است؛ در نتیجه مسکن برای تعداد زیادی از خانوارها در سراسر کشور تبدیل به رویایی دست‌نیافتنی شده است. به‌گونه‌ای که تعداد معاملات نسبت به ‌سال‌های گذشته افت چشمگیری را تجربه کرده است.

سیاست‌های انقباضی دولت در سال ۱۴۰۲ نیز به این موضوع دامن زده است. بر اساس گزارش بانک مرکزی، تعداد معاملات از دی‌ماه ۱۴۰۱ تا شهریور ۱۴۰۲ حدود ۷۵ درصد افت داشته است. کارشناسان می‌گویند ضربه‌ای که این رکود بر بدنه بازار مسکن وارد کرده، کاری‌تر از ضربه افزایش قیمت در سال‌های اخیر بوده است.

اپیزود دوم؛ رکود در معاملات مسکن و یاس سازندگان 

قیمت مصالح ساختمانی و افزایش هزینه‌های ساخت مسکن در سال‌های اخیر، حاشیه سود انبوه‌سازان را کاهش داده است. این موضوع در کنار نبود مشتری و کاهش قدرت اقتصادی مردم باعث شد انبوه‌سازان عطای ساخت و ساز را به لقای آن ببخشند و خود را از این صنعت کنار بکشند.

در نتیجه اکنون بازار مسکن، هم از سمت عرضه و هم از سمت تقاضا با مشکل مواجه است و از هر سو که به آن نگریسته شود جز سیاهی رنگی نیست!

اپیزود سوم؛ رشد تورم در بازار اجاره و نگرانی مستاجران

قیمت مسکن علاوه بر تاثیری که بر عرضه و تقاضا دارد به‌طور مستقیم بر بازار اجاره نیز موثر است. تورم در این دو بازار، موازی با یکدیگر حرکت می‌کند و هرگاه سرعت قطار رشد قیمت در بازار مسکن شدت بگیرد، بازار اجاره را نیز به‌دنبال خود خواهد کشید.

آماری که دنیای‌اقتصاد به تازگی منتشر کرده نشان می‌دهد، روند رشد اجاره‌‌بهای مسکن، هم در تهران و هم در کشور از «ورود بازار اجاره‌‌ به عصر جدید» حکایت می‌کند؛ سال گذشته هزینه اجاره‌‌نشین‌‌ها در کشور، نزدیک به ۴۰‌ درصد (۳۹.۶ درصد) نسبت به سال ۱۴۰۱ افزایش پیدا کرد و در تهران نیز تورم اجاره، نرخ ۵۲ را به ثبت رساند که هر دو نرخ، «رکورد رشد سالانه اجاره‌‌بها» در تاریخ ثبت آمارهای اجاره، محسوب می‌شود.

بر اساس آمارهای مورد اشاره، مشخصه اصلی این دوره از بازار اجاره مسکن که به صورت محسوس از اواخر دهه ۹۰ –به طور دقیق از سال ۹۹، یعنی دو سال پس ‌‌از شروع جهش قیمت مسکن- شکل گرفته، «پوست‌‌اندازی تورم اجاره» است.

در فاصله سال‌های ۱۳۹۷ تا پایان ۱۴۰۲، میانگین نرخ رشد سالانه اجاره‌‌بها در کشور سه برابر نرخ سال‌های ۹۰ تا پایان ۹۶ بوده است. در شهر تهران نیز همین شاخص یعنی میانگین تورم سالانه اجاره به ۴ برابر قبل رسید. این در حالی‌ست که با کوتاه شدن دست مردم از خرید خانه هر روز نیز به تعداد مستاجران در کشور افزوده می‌‌شود.

داده‌های مرکز آمار ایران نشان از آن دارد که از دهه ۳۰ خورشیدی نسبت مالکان مسکن به مستأجران به صورت مداوم در حال افزایش بوده است. این روند از دهه ۷۰ شیب نزولی گرفته و اجاره‌نشینی به سرعت رشد کرده است؛ تا آنجا که در حال حاضر نزدیک به یک‌سوم جمعیت کشور و بیشتر از نیمی از تهرانی‌ها مستأجر هستند.

کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند در سال ۱۴۰۳ قیمت مسکن روندی صعودی را طی کند و در مقابل، تورم اجاره نیز مسیری افزایشی پیش رو داشته باشد. 

حالا باید دید در آینده چه بر سر قشری خواهد آمد که دیگر با شرایط فعلی توانی برای خرید مسکن ندارند و در مقابل اجاره یک خانه حداقلی نیز هر روز برای آنها سخت‌تر می‌شود.

 

دیگر خبرها

  • این بنر عجیب از شهرداری در مترو صدای همه تهرانی‌ها را درآورد! +تصویر
  • معرفی شخصیت حجت‌الاسلام مطلبی مصداق امر به معروف است
  • شاهکار نوشاد با شکست چینی معروف پینگ‌پنگ دنیا
  • دروغ عجیب و شاخدار مهناز افشار در گفتگو با دویچه وله فارسی
  • به جای واکنش احساسی، چهره واقعی اسلام را به دنیا نشان دهیم
  • اولین مصاحبه شهاب زاهدی با شبکه معروف ژاپنی
  • اولین مصاحبه زاهدی با شبکه معروف ژاپنی
  • (ویدئو) مجری معروف اخبار هواشناسی حقوقش از صداوسیما را فاش کرد
  • انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همه‌تان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!
  • تورم و گرانی مسکن زنگ خطر بحران را به صدا درآورد؛ 3 تصویر از افزایش قیمت مسکن