طالبان همچنان تهدیدی جدی برای افغانستان است!
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۳۷۶۹۳
به گزارش صدای ایران جاسم غضبانپور درباره سفری که ۲۰ سال پیش برای عکاسی از افغانستان پس از خروج طالبان داشته است، با بیان جملات بالا، بیان میکند: یک هفته پس از اینکه طالبان افغانستان را تخلیه کردند و حسن مسعود کشته شد، ایران به سرعت هیاتی را به این کشور اعزام کرد تا هم اشیاء گرانبهایی که در سفارت ایران در افغانستان بود را بازگردانند و هم روابطی را با حکومت جدید این کشور برقرار کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او که با ایسنا گفتگو می کرد ادامه میدهد: آن زمان فضای هوایی افغانستان در اختیار امریکاییها بود و به محض ورود هواپیمای ما در آن منطقه، هواپیماهای آمریکایی دورمان را احاطه کردند و پس از پرس و جو درباره اینکه که هستیم و از کجا آمدهایم ما را تا فرودگاه بگرام اسکورت کردند. آنها اجازه ندادند تا کابل برویم؛ به همین دلیل از بگرام تا کابل را با هلیکوپتر رفتیم. فرودگاه بگرام فضای عجیب و غریبی داشت و کل محوطه پر بود از هواپیماهای جنگی تخریب شده. شب هم که به کابل رسیدیم حکومت نظامی بود. ولی من صبح خیلی زود درست زمانی که حکومت نظامی تمام شد به خیابان رفتم و شروع به عکاسی کردم. موفق شدم عکسهای خیلی خوبی به ثبت برسانم؛ به دلیل اینکه اول صبح هوا مه بود و حالت خفگی و غم و اندوه سنگینی در کل شهر حاکم بود.
این هنرمند توضیح میدهد: آن موقعِ صبح تنها آدمهایی که مجبور بودند بیرون میآمدند؛ منتهی همان اول صبح اتفاقات تصویری زیبای زیادی رخ داد. مانند افرادی که سر و صورت خود را به خاطر مه و سرما پوشانده بودند. یکی از مناظری که دیدنش در آن ساعت خیلی برایم جالب واقع شد، مردی در حال شستن سه تویوتا لندکروز در آن سرما بود. به سمت آن مرد رفتم و سر صحبت را با او باز کردم. از من پرسید: «تو ایرانی هستی؟» و بعد از اینکه اطمینان حاصل کرد شروع به صحبت با لهجه قمی کرد و گفت که همه جای ایران بوده و کار کرده است. از او سوال کردم اکنون که به افغانستان بازگشته، در حال کار کردن است؟ گفت: «نه این مغازه مال خودم است.» یک مغازه سه دهنه، سه نبش و درجه یک داشت. گفتم: «یعنی چه؟» گفت: «این بنگاه ماشین مال من بود و وقتی طالبان آمد مجبور شدم فرار کنم، به ایران بروم و در آنجا کارگری کنم. ۱۰ روز پیش به افغانستان بازگشتم.» طالبان پس از فرار او مغازهاش را به چند مغازه تقسیم کرده بود و به چند نفر غریبه داده بود. این مرد گفت که وقتی بازگشته این افراد را از مغازه خود بیرون کرده، مغازه را به حالت اول برگردانده و فورا از پاکستان ماشین سفارش داده بود.
غضبانپور ادامه داد: آن مرد میگفت: «الان دیگر ارباب کسی نیستم. یاد گرفتهام که ارباب نباشم. هم بنایی بلدم، هم گچ کاری، هم ماشین میشویم و همه کارها را خودم انجام می دهم و دیگر به کسی دستور نمیدهم.» او خیلی خوشحال بود و فکر میکرد این آزادی دوام خواهد داشت. البته این آقا اصلا اجازه نداد از او عکسی بگیرم؛ زیرا با وجود اینکه افغانستان شرایط جدیدی را تجربه می کرد، اما هنوز خیلیها مطمئن بودند که طالبان بازخواهد گشت.
او درباره دیگر صحبتهایی که با مردم افغانستان در آن زمان داشته خاطره دیگری را تعریف و بیان میکند: نزدیکهای ظهر به بازار رفتم و با یک آهنگر درجه یک آشنا شدم که در حال ساخت دیش ماهواره بود. از او سوال کردم: «چرا دیش ماهواره میسازی؟» گفت: «چون پول نقد است؛ یعنی صبح سفارش میگیرم، بعد از ظهر سفارش را تحویل میدهم و پولم را میگذارم در جیبم. این کار را که میکنم برای چند روز پول دارم ولی برای کارهای دیگر آهنگری باید چند روز وقت صرف کنم و نمی دانم فردا چه خواهد شد. آیا کار را تمام خواهم کرد؟ آیا آن کسی که سفارش داده به دنبال کار خود خواهد آمد؟» آن زمان هیچکس امیدی به فردای خود نداشت و همه هنوز آنقدر میترسیدند که هیچ زنی حاضر نمیشد بدون برقه عکسی از او بگیرم.
غضبانپور تصریح میکند: نمیدانم چرا تمام آنها معتقد بودند که طالبان بازخواهد گشت ولی اکنون که فکرش را میکنم متوجه میشوم که طالبان بر اساس سیاستی بین المللی افغانستان را تخلیه کرد وگرنه در حالت عادی حاضر نبود آنجا را تخلیه کند. اکنون هم طالبان دوباره بر اساس همان سیاست به افغانستان بازگشته است.
خاطره ای از یکی از غولهای عکاسی جهان در افغانستان
در بخش دیگری از این گفتوگو، غضبانپور با اشاره به اینکه کلیه عکاسان خبری تلاششان بر این است که عکسی متفاوت و تاثیرگذار به ثبت برسانند، مثالی در این زمینه ذکر کرده و میگوید: در سفری که به افغانستان برای عکاسی داشتم، ژیل پرس (عکاس فرانسوی و از اعضای آژانس بین المللی عکس مگنوم فوتوز) نیز در آنجا بود. او که از غولهای عکاسی جهان و گرانترین عکاس خبری جهان بود، صبح که برای عکاسی از هتل خارج شد همه عکاسان به دنبال او راه افتادند. آن زمان کسی موبایل نداشت ولی او و دستیارش دستگاهی داشتند که به سرعت میتوانستند خبر را مخابره کنند
او ادامه میدهد: زمانی که به همراه او برای عکاسی رفته بودیم، ژیل پرس در نزدیکی خرابهای نشست و شروع کرد به عکاسی از آن خرابه. ما نیز در اطراف شروع کردیم به عکاسی. او نیز هیچ نمیگفت. عکسهایمان را که گرفتیم به هتل برگشتیم. در لابی هتل گفت: «دوست دارید عکسی که در آن خرابه گرفتم را ببینید؟» گفتیم بله. لپ تاپ خود را باز کرد و دیدیم که صفحه اول یکی از روزنامههای اروپایی بلافاصله پس از اینکه دستیار او عکس آن روز را برایشان مخابره کرده، به چاپ رسانده بود. او سوال کرد که آیا کسی چنین عکسی از آن صحنه گرفته است؟ ولی پاسخی دریافت نشد؛ چون همه ما تنها یک خرابه دیده بودیم ولی عکسی که او گرفته بود، شگفت انگیز بود. زیرا در آن خرابه چهار چوب دری که تخریب شده بود دیده میشد که پشت آن یک کوچه بود. در یک لحظه کودکی شروع کرده بود به دویدن در آن کوچه. ژیل پرس که منتظر آن لحظه بود، توانست آن صحنه را شکار کند. کودک زمانی که صدای شاتر عکاسان را شنیده بود، به سمت دوربینها برگشته و پرس تصویر او را ثبت کرده بود. با اضطراب و ترسی که در چهره آن کودک موج میخورد، میشد همه جنگ افغانستان را خلاصه کرد.
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: طالبان افغانستان برای عکاسی آن زمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۳۷۶۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک ماجرا و هزار داستان؛ در بدخشان چه خبر است؟
منابع محلی، بیانیهها، بررسی اخبار و ویدئوهای منتشر شده در سایتها و شبکههای اجتماعی این روایت را تقویت میکند که نیروهای طالبان در روستای «قرلق» شهرستان درایم ولایت بدخشان بر سر تخریب مزارع با تعدادی از مردم محلی درگیر شدهاند و در نتیجه یک کشاورز نیز کشته میشود.
به گزارش تسنیم، ماجرای مبارزه حکومت طالبان با کشت و تولید مواد مخدر در ولایتهای افغانستان درحالی ادامه دارد که مقاومت کشاورزان نیز با گذشت زمان و نبود کشت جایگزین افزایش یافته است اما در ماههای اخیر برخی رسانههای غربی نیز به دنبال گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند تا نقش سیاهنمایی را بیش از گذشته برجسته کنند.
از سوی دیگر برخی رسانهها با انتشار اخباری اعلام کردهاند تظاهرات مردمی در بدخشان به دلیل ورود نیروهای طالبان به حریم شخصی بوده و حریم خانوادهها نیز رعایت نشده است.
بر اساس بیانیه فرماندهی پلیس بدخشان به نظر میرسد که وضعیت به حالت عادی بازگشته است.
خاطرنشان می شود که سال گذشته نیز در بدخشان بر سر تخریب مزارع خشخاش درگیری صورت گرفت و گفته شد چهار نفر کشته و یا زخمی شدند اما گزارشی از تعرض به حریم شخصی و خانوادگی منتشر نشد.
به نظر میرسد حساسیت کشاورزان مزارع خشخاش به این دلیل افزایش یافته است که برای کشت جایگزین کاری انجام نشده و با توجه به مشکلات اقتصادی افغانستان، آنها به نوعی مجبور به ادامه این روند هستند.
«پینو آلارچی» رئیس اجرایی پیشین دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل اسفندماه گذشته با اشاره به عدم کمکهای لازم در زمینه کشت جایگزین، اعتراف کرد؛ وظیفه جامعه جهانی است که برای کشت جایگزین مواد مخدر با افغانستان همکاری کند.
با نگاهی به این قبیل اظهارات مقامات مختلف غربی و نهادهای بینالمللی، بهخوبی میتوان دریافت که جامعه جهانی با وجود قولهای مکرر، کمکی به کشت جایگزین خشخاش در افغانستان نکردهاند. این در حالی است که اقتصاد مبتنی بر کشاورزی افغانستان به دلایل مختلف از جمله تحریمهای آمریکا با مشکل مواجه است و این نارضایتی عمومی در مناطقی که ناچار از کشت هستند را افزایش میدهد.
با این حال، در ادامه چند نکته قابل ذکر است؛ نخست این که کشتن مردم عادی قابل توجیه نیست و حکومت طالبان باید نظارت بیشتری بر نیروهای خود داشته باشد.
البته پیش از این بارها مقامات ارشد کابل از جمله در این اواخر «سراج الدین حقانی» وزیر کشور حکومت طالبان نیز تاکید کردند که نیروهای حکومتی نباید با مردم بدرفتاری کنند و موجب رنج مردم شوند.
پاشنه آشیل حکومتهای کابل در جامعه سنتی و مذهبی افغانستان بیشتر مسائل مربوط به قومیت، زبان، زنان و خانواده بوده است و هیچگاه مردم این کشور، توهین به چنین مسائلی را برنتابیدهاند و همواره برای این حکومتها در طی زمان فرجام نامبارکی را رقم زدهاند.
به هر حال، موضوع اعتراض به تخریب مزارع خشخاش از سوی کشاورزان، موضوع جدیدی نیست اما برخی به نظر میرسد به دنبال فتنه هستند تا ماهی مقصود خود را صید کنند و باید در شرایط کنونی هم حاکمیت افغانستان و هم مردم بیش از گذشته هشیار باشند تا این کشور در بحران عمیقتر از گذشته فرو نرود.
کانال عصر ایران در تلگرام