کتاب «ماه غریب من» تولد تا شهادت امام رضا(ع) را روایت میکند
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۵۹۳۴۲
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، ابراهیم زرهساز مدیر کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان خراسان رضوی در یادداشتی به کتاب «ماه غریب من» اشاره کرد و نوشت:
کتاب «ماه غریب من» اثر مجید ملامحمدی، داسـتان بلند تاریخی با نثری ساده است که براسـاس زندگی امام رضا(ع) نگاشته شده و ابعاد زندگی پربرکت آن حضرت را به نمایش میگذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مجید ملامحمدی نویسندهای است که پیش از این نیز توانمندی قلم و دانش خود را در بسیاری از کتابهای دینی برای نوجوانان و کودکان نشان داده و «کتاب ماه غریب من» هم با نثری خوشخوان، ساده و تاحدی شاعرانه در راستای همان سبک نویسنده است. این داستان در قالب چهار فصل و ۶۳ قصه روایت شده است.
هریک از بخشها و فصلهای کتاب به برههای از دوران زندگی امام رضا(ع) اشـاره دارد. فصل نخست با ماجرای ورود نجمه خاتون، مادر حضرت رضا(ع) به خانه امام موسی کاظم(ع) آغاز میشود، با تولد حضرت رضا(ع) ادامه مییابد و به شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) ختم میشود.
داستان به امامت رسـیدن حضـرت رضا(ع) و بیعت مسـلمانان، داستان وداع حضـرت رضا(ع) و حرکت ایشـان از مدینه به مرو، ولایتعهدی حضرت رضا(ع) و مناظرات حضرت با علما، وقایع سیاسی و شهادت حضرت رضا (ع) محتوای سایر فصلهاست.
انتخاب عنوانهای شایسته همچون «سفربه سرزمین غربت»، بیان داستانهایی از سنت و سیره امام مهربانی و ذکر اسامی و معرفی یاران حضرت که در قالب داستان معرفی شدهاند از دیگر زیباییهای این اثر است.
تیراژ بالا و تعدد چاپ کتاب، ترجمه کتاب، استقبال نوجوانها و خانوادهها، توجه جامعه دانشگاهیان و فعالان ادبیات کودک به این کتاب، همگی نشان از موفقیت اثر و نیازمند بودن حوزه نشر به کتابهایی با این محوریت دارد.
همه میدانیم که امروزه عمده خانوادهها دغدغه بازیابی هویت دینی و بومی کودکان و به ویژه نوجوانان خود را دارند. نگاشتن کتابی خوشخوان، با رعایت استاندارهای ظاهری و توجه به سلیقه مخاطب با محتوای سالم، معتبر، اصیل و پاک نیاز خانوادههای این سرزمین و به ویژه نوجوانان شهر بهشت است.
این کتاب را بهنشر، انتشارات آستان قدس رضوی منتشر کرده است.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: کتاب ماه غریب من نویسنده یادداشت ماه غریب من حضرت رضا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۵۹۳۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روضه| آزار و اذیتهایی که بر امام صادق(ع) روا داشتند+صوت
امام صادق (علیه السلام) در سال ۱۴۸ قمری به دست عوامل منصور دوانقی مسموم شد و بر اثر آن، به شهادت رسید. درباره روز شهادت امام جعفرصادق علیهالسلام ۲ روایت ذکر شده است: روایت نخست دلالت دارد که آن حضرت در ۲۵ شوال به شهادت رسید و روایت دوم میگوید آن حضرت در نیمه رجب سال ۱۴۸ قمری به شهادت رسید اما نظر مشهور و معروف علمای شیعه روایت نخست است.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام والمسلمین مسعود عالی -استاد حوزه علمیه- با اشاره به اذیت و آزارهایی که بر امام صادق(ع) روا داشتند، اظهار کرد: امام را خیلی اذیت کردند، سن ایشان را تا ۷۱ سالگی نوشتند و کمترین نقل از سن ایشان ۶۵ سالگی است، به همین منظور به امام صادق(ع) شیخ الائمه میگفتند زیرا سن ایشان زیاد بود.
وی ادامه داد: امام صادق(ع) را چندین بار پشت مرکب دواندند. امام سنشان بالا بود اما آن نانجیب رعایت امام را نمیکرد. در همین شرایط حضرت چندین بار بر روی زمین نشست و گفت بزارید من نفس بگیرم.
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: همانطور که در روضهها شنیدید چندین مرتبه به خانه امام آتش پرتاب کردند که یکبار امام صادق(ع) وقتی به کمک همسایهها آتش را خاموش میکرد یک گوشهای نشست و گریه کرد.
حجتالاسلام والمسلمین عالی ابراز کرد: همه به سراغ امام آمدند و گفتند آقا دیگر تمام شد و شکر خدا به کسی همه لطمه وارد نشد دیگر گریه نکنید.
وی افزود: امام فرمودند «گریه من برای اینچیزا نیست، وقتی که خانه را آتش زدند، با وجود اینکه من و چند تا از همسایهها که مردها بودند، حضور داشتیم بچهها با دیدن این صحنه وحشت میکردند و به این طرف و آن طرف میرفتند، در حالی که من آرامشان میکردم.»
این استاد حوزه علمیه یادآور شد: امام در ادامه سخن خود یادآور شد که دراین لحظه یاد جدم اباعبدالله(ع) افتادم که عصر عاشورا بچههایش بودند اما هیچ مردی نبود جز امام سجاد(ع) که ایشان داخل خیمه بود و کسی نبود که بچهها را تسلی بدهد، گریهام برای این بود که آن روز بچهها چه کردند.
انتهای پیام