Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-30@03:14:16 GMT

پایان کارزار دوما

تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۹۳۵۴۲

مرکز کارنگی- تاتیانا استنوایا؛ عدم‌تغییر خواسته سرویس‌های اطلاعاتی هم هست؛ چرا که تصور می‌کنند هر اندازه رژیم به رویکرد سختگیرانه‌تری متوسل شود، ایمن‌تر خواهد بود. در عمل، این رویکرد به معنای محکم کردن پیچ‌ها و بسیج همه منابع برای اطمینان از پیروزی چشمگیر برای حزب حاکم است؛ یعنی ترسیم سلطه کامل و بدون مناقشه.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رویکرد دوم، برمبنای اصلی منطقی قابل تبیین است؛ اصلی که بر مبنای آن، چشم‌انداز روسیه واحد مبهم است. محبوبیت این حزب (روسیه واحد) از زمان افزایش سن بازنشستگی در سال ۲۰۱۸ به مرور در حال کاهش است و تلاش‌ها برای بازگشت به رشد پایدار، تاکنون موفقیتی به همراه نداشته است، پس بر تحولی جدید تاکید می‌شود.

این دیدگاه غالب کسانی است که وظیفه نظارت بر سیاست داخلی را بر عهده دارند و پیش از این نیز سعی کردند، تغییراتی ایجاد کنند. در این میان، شاهد ظهور تناقضی جدید و در عین حال عجیب هستیم؛ هر اندازه رژیم به اهرم‌های سختگیرانه‌تری متوسل می‌شود، انتظار‌ها از روسیه واحد نیز در قیاس با زمان لیبرال‌ها کاهش می‌یابد. حال سوال این است، در چنین شرایطی پوتین باید از کدام‌یک از این دو رویکرد پیروی کند؟ بر اساس تصمیم‌سازی‌های رئیس‌جمهور، باید گفت پوتین از منظر سیاسی و روانی به اردوگاه اول تعلق دارد، از همین رو تعریف احزاب جدید با محدودیت‌های زیادی روبروست.

با این همه، شخص پوتین که کمپینی برای مبارزه‌های انتخاباتی روسیه متحد تعریف کرد، صرفا با این ابزار، بحث در باب سیستم حزبی را به‌شدت پیچیده‌تر کرد. کمپین انتخابی از همان ابتدا هدف محافظه‌کارانه‌اش را برای بازتعریف دوما با همان ترکیب پیشینش در کنار تغییرات جزئی مشخص کرد. طبیعتا پوتین نیز با این هدف هم‌صدا بود، سخنان ستایشگرانه‌اش خطاب به نمایندگان به‌روشنی نشان داد که رئیس‌جمهور با دومای این‌چنینی راحت‌تر همکاری خواهد کرد.

درست به‌سان رای‌گیری سراسری سال گذشته در باب تغییر قانون اساسی، پوتین برای تایید اقتدار رژیمش و نخبگانی که به کار گرفته، به این انتخابات نیاز داشت (در اینجا مراد نخبگانی است که نباید در هیچ برهه زمانی، در معرض وسوسه جست‌وجو به‌منظور یافتن جایگزینی برای پوتین باشند). برای رئیس‌جمهور بررسی سیاسی ناخوشایند، اما اجتناب‌ناپذیر است، اثبات اینکه سیستم موجود نه‌تن‌ها موثر‌تر عمل می‌کند، بلکه برای هدف او مناسب‌تر و بهترین موردی است که می‌تواند باشد. چنین دیدگاهی موجب شده است تا رهبری قدرت را در دست داشته باشد که خواهان تغییر نیست و باور دارد که آینده درخشان فرارسیده است، آن هم در شرایطی که بخش قابل‌توجهی از نخبگان از وضعیت موجود به‌شدت ناراضی‌اند.

این وضعیت به‌سان شکافی بر دیواره سازه‌ای با پایه‌های پوسیده است؛ مالک نمی‌خواهد به حرف‌های کارشناسان گوش دهد و ساکنان، وحشت‌زده در جست‌وجوی راه‌حل هستند؛ یا باید سازه را بازسازی کنند، یا به تثبیتش به‌سادگی تن دهند. حال تصور کنید، آنانی که به دنبال بازسازی سازه هستند، شروع به تکان دادنش کنند تا به این طریق استدلالشان متقاعدکننده‌تر شود، در مقابل افرادی قرار دارند که از تغییرات بزرگ و صرف هزینه‌های کلان می‌ترسند، به همین دلیل قوانین سخت‌گیرانه‌تری را در باب این سازه و استفاده از آن تعریف می‌کنند. انتخابات دوما در روسیه نیز در چنین شرایطی برگزار شد.

مقام‌های روسی از یک‌سو باید نتایج مورد نظر رئیس‌جمهور را محقق می‌کردند و از سوی دیگر، درگیر این وسوسه بودند که روسیه واحد و پیروزی‌اش را کم‌ارزش جلوه دهند تا به این طریق شک و تردید‌ها در باب توانایی حزب افزایش یابد. این وضعیت می‌تواند نوبت وداع روسیه واحد در ترکیب فعلی‌اش باشد.

بعد از پایان کارزار، مسائل جالبی در انتظار است. نارضایتی‌های جمعی در کنار افزایش نیاز به انجام هر کاری برای حراست از سیستم در برابر قوانین فرسایشی افزایش خواهد یافت؛ چرا که بدون وجود حزب حاکم قانع‌کننده، ساختار رژیم پوتین قدرت اساسی‌اش را از دست می‌دهد؛ بنابراین در طول این مسیر به یک دوراهی می‌رسیم: یک راه سرکوب و سیستم تعریف‌شده بر مبنای خشونت است که در چارچوبش هیچ انتخاب و گزینشی وجود ندارد؛ مسیر دوم، تلاش برای تعریف سیستمی ترکیبی است که در چارچوبش صرف نظر از رای مردم، اصل رای به رژیم است. در مسیر دوم نیز می‌توان به اهرم خشونت متوسل شد؛ چرا که سازه‌اش با آن سازگار است. این توضیح نشان‌دهنده فشار فزاینده بر حزب کمونیست روسیه و تلاشی است برای از میان بردن این حزب و موقعیت مرکزی‌اش و جایگزینی آن با یک پروژه سیاسی دیگر که از سوی تکنوکرات‌ها طراحی شده است. پس نخستین بار است که بعد از سالیان متمادی تفاوت‌ها (و نه اختلاف‌ها) در باب تغییرات بنیادین رژیم، شکاف جدی در ساختار و سیستم قدرت روسیه را به شکلی عریان نشان می‌دهد.

فرسایش آهسته و به‌تدریج حزب قدرت به عنوان ستون اصلی رژیم، ترس در باب آینده را تشدید کرده و جالب‌تر آنکه نقش پوتین به عنوان مهره اصلی، اما تندرو به عنوان ضامن ثبات کاهش یافته است. انتخابات مجلس دوما به‌سادگی اوضاع را پیچیده‌تر کرد؛ چرا که این کارزار تلاشی است از جانب سیستم برای بازسازی خودش از درون، آن هم با تکیه بر منطقی قدیمی در ساحت واقعیت جدید سیاسی. بر مبنای این واقعیت جدید، با از میان رفتن اپوزیسیونی که فاقد سیستم هستند و جایگزینی علم سیاست با رویه‌های اداری، حزب حاکم به‌سان دایناسوری منقرض خواهد شد. از همین رو انتخابات دوما نمی‌تواند مشکلات لاینحل پوتین را حل کند؛ چرا که انتخابات واقعی، نبرد و جنگ میان رویکرد‌های مختلف برای تغییر سیستم حزبی است. این واقعیتی است که پس از پایان کارزار دوما خود را نشان می‌دهد. هر آن کس که در این نبرد پیروز شود، در اجرای یکی از سناریو‌هایی که در متن به آن اشاره شد، نقش‌آفرین خواهد بود.

منبع: فرارو

کلیدواژه: پوتین روسیه واحد رئیس جمهور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۹۳۵۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وال استریت ژورنال: سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا پوتین را در مرگ ناوالنی دخیل ندانستند

نشریه آمریکایی از نتیجه‌گیری سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا درباره اینکه ولادیمیر پوتین نقشی در مرگ مخالف سرشناس دولتش در ماه فوریه گذشته نداشته است، خبر داد.

به گزارش ایسنا، روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» امروز (شنبه)‌ در گزارشی نوشت سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که «احتمالا» ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دستور قتل «آلکسی ناوالنی»، مخالف سیاسی سرشناس دولتش را که ماه فوریه گذشته در زندانی نزدیک به قطب شمال جان باخت، صادر نکرده است.

ناوالنی به عنوان چهره برجسته اپوزیسیون روسیه و مخالف سرسخت ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه ۱۶ فوریه ۲۰۲۴ در زندانی که حبس خود را سپری می‌کرد، درگذشت؛ مرگی که به گفته مقامات روسیه به دلیل وجود لخته خون به صورت ناگهانی و در زمان هواخوری اتفاق افتاد.  الکسی ناوالنی در حالی که در زمان فوتش ۴۷ سال سن داشت در سال ۲۰۲۱ به دلیل حمایت مالی و تحریک افراط گرایی در روسیه به زندان افتاد و در زمان مرگ در حال گذراندن حکم مجازات بیش از ۳۰ سال حبس خود بود. حامیان او مدعی شده‌اند ولادیمیر پوتین دستور به قتل او داده و اسناد و مدارکی در حمایت از این ادعا ارائه خواهند کرد.

همچنین جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا نیز در واکنش به فوت ناوالنی ادعا کرد پوتین مسئول مرگ وی است اما کرملین در واکنش به این رخداد هر گونه ارتباط دولت روسیه با این مرگ را رد کرد.

روزنامه وال استریت ژورنال در گزارش خود با اشاره به منابعی که نامشان فاش نشد نوشت به باور سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا مرگ ناوالنی به دستور مستقیم پوتین صورت نگرفته است.

در گزارش این نشریه نوشته شده این سازمان‌ها «به رغم وجود شرایط مشکوک برای مرگ این رهبر مخالفان روسیه» ارزیابی کردند این احتمال که پوتین خواستار کشته شدن ناوالنی بوده باشد کم است.

وال استریت ژورنال تصریح کرد «افراد مطلع به موضوع» گفتند سازمان‌های اطلاعاتی مهم آمریکا شامل سازمان اطلاعات مرکزی (سیا)، دفتر مدیر اطلاعات ملی، و واحد اطلاعاتی وزارت امور خارجه آمریکا همگی بر این باور هستند.

بر اساس این گزارش کارمندان ناوالنی اعلام کرده بودند که او در زمان مرگش احتمالا در آستانه نوعی تبادل زندانی و آزاد شدن بوده و منابع اطلاعاتی آمریکایی نتیجه‌گیری کردند که پوتین در چنین موقعیتی مرگ ناوالنی را نمی‌خواست.

در این گزارش نوشته شد که با وجود این نتیجه‌گیری، متحدان ناوالنی این ارزیابی را قبول نداشته و هنوز مصر هستند که کرملین در پشت مرگ او است.

پوتین ماه گذشته میلادی مرگ ناوالنی را «غم‌انگیز» خوانده و گفت که او حاضر شده بود این مخالف سرشناس دولتش را در یک عملیات تبادل زندانی به غرب تحویل دهد با این شرط که او دیگر هرگز به روسیه برنگردد. متحدان ناوالنی تایید کردند که مذاکراتی بر سر این عملیات برگزار شده بود.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • پشت‌ پرده مذاکرات مسکو و کی یف / توافق روسیه و اوکراین چطور از دست رفت؟
  • سفر فرستاده ویژه پوتین به سودان
  • کمک‌ های جدید آمریکا چه معنایی برای اوکراین و پوتین دارد؟
  • کمک‌های جدید واشنگتن چه معنایی برای کی‌یف و پوتین دارد؟
  • پوتین: شاخص‌های کلان اقتصادی روسیه بالاتر از پیش‌بینی هاست
  • آمریکا: پوتین دستور مرگ الکسی ناوالنی را صادر نکرده
  • اعتراف آمریکا به دست نداشتن پوتین در مرگ ناوالنی
  • وال استریت ژورنال: سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا پوتین را در مرگ ناوالنی دخیل ندانستند
  • افشاگری دی‌ولت از سند محرمانه‌ای که می‌توانست به جنگ اوکراین پایان دهد
  • هیچ بستری برای مذاکره بین اوکراین و روسیه وجود ندارد