مذاکرات هستهای را از شر موضوعات منطقهای خلاص کنید
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۹۳۵۴۶
دو تن از کارشناسان بین المللی ایرانی تبار در آمریکا با نگارش مقالهای مشترک که در وب سایت نشریه «فارن پالیسی» منتشر شده به دولت بایدن نسبت به افزودن موضوعات منطقهای به مذاکرات احیای برجام هشدار داده و تاکید کردهاند مسایل منطقهای مذاکرات احیای برجام را منحرف کرده و شانس موفقیت احیای توافق هستهای با ایران را از بین خواهد برد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش عصرایران، «ولی نصر» استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه «جان هاپکینز» آمریکا و «سید حسین موسویان» دیپلمات سابق ایرانی (عضو تیم مذاکره کنتنده هسته ای) و کارشناس امنیت و سیاست هستهای خاورمیانه در برنامه علوم و امنیت جهانی دانشگاه پرینستون آمریکا، با نگارش مقالهای مشترک در «فارن پالیسی» نسبت به تلفیق موضوعات منطقهای با مذاکرات هستهای معطوف به احیای برجام به دولت آمریکا هشدار داده اند.
آنها نوشتند: «یکی از موانع موجود (در مذاکرات احیای برجام)، مطرح شدن مذاکره در مورد نقش ایران درمنطقه درقالب مذاکرات هستهای ایران و ۶ قدرت جهانی است. آمریکا و ایران باید راهی پیدا کنند که جدالشان درمورد امنیت خاورمیانه، تهدیدی برای پیشرفتهای حاصله در مذاکرات هستهای نباشد، چون به نتیجه رساندن مذاکرات هستهای به اندازه کافی فرایند پیچیدهای است.»
آنها هشدار دادند: «اصرار آمریکا در افزودن موضوعات منطقهای مانند نقش ایران درسوریه و عراق و یمن و امنیت دریانوردی خلیج فارس، به مذاکرات هسته ای، این ریسک را دارد کهعدم موفقیت درمذاکرات هسته ای، موجبعدم موفقیت گفتگوهای منطقهای نیز بشود.
در وضعیت کنونی، موضوعات منطقهای موجب کُند شدن پیشرفت مذاکرات هستهای شده است و درصورتی که مذاکرات هستهای شکست بخورد، شرایط امنیتی منطقه وخیمتر خواهد شد.»
آنها تاکید کردند: «اگر بایدن واقعا خواستار پرهیز از جنگهای پرهزینه جدید درخاورمیانه است، باید روش کنونی را تغییر داده، موانع موجود برسر راه مذاکرات هستهای را بردارد و به امنیت منطقه کمک کند، بویژه درشرایطی که آمریکا بدنبال کاهش تعهداتش درمنطقه است، نباید دو موضوع هستهای و منطقه را به هم گره بزند بلکه بهتر است این دو موضوع بطورجداگانه مدنظر باشد.»
نصر و موسویان در ادامه نوشتند: «ایران ادعاهای مخالفان برجام درمورد گسترش سیاستهای تهاجمی درمنطقه بعد از برجام، را رد کرده است و تمایلی هم به مذاکره درمورد موضوعاتی ندارد که روی میزمذاکرات هستهای نبوده است. ایران معتقد است طرح موضوعات منطقهای بعنوان بخشی از مذاکرات هسته ای، حاصل فشارهای دشمنان برجام برای نابودی برجام است؛ لذا شرط اضافه شدن موضوعات منطقهای به مذاکرات برجام مفید نخواهد بود، چون ایران به آمریکا بیاعتماد است.
رهبر عالی ایران اخیرا با مذاکرات منطقهای بعنوان پیش شرط بازگشت آمریکا به برجام، مخالفت کرده و این درخواست آمریکا را بهانهای برای فرار از تعهدات برجامی دانستند. ایشان تا کید کرد که اجازه دخالت خارجی در موضوعات مربوط به امنیت ملی ایران را نخواهد داد.
ایران این درک را داشته که علاوه برحل موضوع هسته ای، باید به موضوعات منطقه هم پرداخت، اما نه بعنوان شرط بازگشت آمریکا به برجام و نه ازطریق مذاکره با آمریکا. بلکه ایران میخواهد مسائل منطقه را مستقیما با خود کشورهای منطقه مذاکره کند. دراین راستا، ایران قبلا به دبیر کل سازمان ملل هم پیشنهاد داده که درقالب قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل، به این پروسه ورود کند تا گفتگوهای منطقهای درجهت حل بحرانهای منطقه، زیر چتر سازمان ملل بین خود کشورهای منطقه صورت گیرد.
با چنین رویکردی بود که «حسن روحانی» رئیس جمهور وقت ایران، با پیشنهاد طرح صلح هرمز، کشورهای حوزه خلیج فارس را به گفتگو برای امنیت دعوت کرد و درماههای آخر دولت خود نیز مذاکرات با عربستان ا در بغداد آغاز کرد.
ایران و عربستان سه دورمذاکره کردهاند و درمورد آتش بس در یمن و بهبود روابط دوجانبه گفتگو کردند و هردو طرف این مذاکرات را مفید دانستند. در واقع این مذاکرات، زمینه کنفرانس امنیت منطقه در بغداد با حضور تعدادی از سران و وزیران خارجه کشورها را فراهم آورد. درپایان کنفرانس مذکور هم اعلام شد که ایران و عربستان دور چهارم مذاکرات را برگزار خواهند کرد.»
در ادامه این مقاله آمده: «عربستان نیازمند تشویق و حمایت نظامی آمریکاست، اما این نباید به معنی مداخله آمریکا درگفتگوهای مستقیم ایران و عربستان باشد. متحدان آمریکا درمنطقه هم متوجه شدهاند که بایدن قادرنیست نقش منطقهای را درقالب مذاکرات برجامی انجام دهد، ضمن اینکه شکننده بودن مذاکرات برجام هم به این معنی است که هیچ ابتکاری برای گفتگو درمورد نقش موثر ایران درمنطقه وجود ندارد. به همین دلیل این بار متحدان عرب آمریکا درمنطقه گفتگوی منطقهای با ایران را قبل از توافق جدید قدرتهای جهانی با ایران درمورد برجام، آغاز کردند. ضمن اینکه آنها به حمایت آمریکا از ابتکار خودشان درمورد گفتگوی منطقهای با ایران و تضمین امنیتشان احتیاج دارند.
آمریکا بر این باور است که (احیای) برجام امتیازی برای ایران است بنابراین ایران هم باید متقابلا درمورد مسائل منطقهای انعطاف به خرجداده و به آمریکا امتیاز بدهد. اما این ممکن نیست، چون ایران خط قرمز خود را زیر پا نخواهد گذاشت. آمریکا نباید توقعات خود درمورد نقش منطقهای ایران را بعنوان پیش شرط بازگشت به برجام، مطرح کند بلکه باید حتی با برداشتن تحریمهای بیشتر، مشوقهای لازم را به ایران بدهد تا ایران با کشورهای همسایه خود درمورد مسائل منطقه گفتگو کند.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: مذاکرات وین برجام برنامه هسته ای ایران و آمریکا موضوعات منطقه ای مذاکرات هسته ای احیای برجام کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۹۳۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران دارای سلاح هسته ای برای منطقه و جهان امنیتزا است؟
علیرضا سلطانی؛ اعتماد
در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالشهای سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمهها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هستهای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانهای داخلی و خارجی افزایش یافته است.
تامل در اظهارنظرها و دیدگاههای مطرح شده نشان میدهد كه مخالفتها و مقاومتها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگتر شده است.
بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای صلح و امنیت منطقهای و جهانی خطرناك تلقی میكردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاحهای متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگتر و مخربتر برای منطقه، به این درك و صرافت افتادهاند كه یكی از مهمترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقهای است.
این توازن با توجه به بهرهمندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هستهای، تنها بر محور سلاح هستهای شكل میگیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریعتر و فوریتر به سلاح هستهای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.
این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریههای امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقهای و حتی بینالمللی بسیار افزایش یافته است.
این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای مجاب كرده است .
با لحاظ شرایط اخیر منطقهای میتوان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی در قبال پرونده هستهای ایران دچار تغییرات جدی شود .
غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هستهای ایران را با استفاده از روشهای غیرنظامی مانند تحریمهای اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هستهای ایران با وجود هزینههای سنگین اقتصادی و توسعهای آن به مرحلهای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونهای كه میتوان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.
از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هستهای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هستهای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.
تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریمها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالشها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.
بنابراین اقدام نظامی بهرغم اشارههای مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقهای و بینالمللی برای یك دوره میانمدت دور از انتظار است.
در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هستهای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها میتواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هستهای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.
این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .
ایران هستهای بهطور عام و ایران دارای سلاح هستهای بهطور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیجفارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هستهای ایران به كار گرفتهاند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقهای شدن بسیار بالایی دارد، میتواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقهای از نوع هستهای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .
از سوی دیگر رهبران قدرتطلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانهای برای مسلح شدن به سلاح هستهای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.
در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هستهای را سالهاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصههای جدید قدرت دارد، با بهرهگیری از بهانه ایران دارای سلاح هستهای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایتهای غرب و امریكا، گام در مسیر هستهای شدن و دراختیار داشتن سلاح هستهای گذاشته و با هزینهای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .
مسالهای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سالهای اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هستهای ایران، گامهای عملی به صورت مخفیانه برداشتهاند. بنابراین میتوان گفت به لحاظ منطقهای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هستهای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقهای آن (توازن قدرت منطقهای) درصدد كنار آمدن با آن و مهمتر بهرهگیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .
این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقبماندگیهای سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانونهای رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقهای و بالا بدون شدت تنشهای ایدئولوژیك درون منطقهای و فرامنطقهای، فاقد ظرفیتهای فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوریهای مربوطه و خصوصا سلاح هستهای بوده و نباید وارد رقابت هستهای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.
بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هستهای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم میسازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرتهای بزرگ به سلاح هستهای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .
این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاحهای هستهای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هستهای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه میكند.
در اختیار داشتن فناوری سلاح هستهای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.
از زمان دستیابی بشر به سلاح هستهای، جهان امنتر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولتها به این صرافت و عقلانیت رسیدهاند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هستهای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هستهای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.
این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هستهای، تندروترین و رادیكالترین دولتها را نیز رام میكند. برخلاف تصور رایج، بهرهمندی قدرتهای منطقهای خاورمیانه از سلاح هستهای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین میكند.
این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیتهای امنیتی منطقهای، فروكش كردن سطح چالشهای سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانونهای اجتماعی و فرقهای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینههای ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هستهای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقبماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم میسازد.
انتظار برای خاورمیانه هستهای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هستهای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد بود.
کانال عصر ایران در تلگرام