به دنبال ماجراجویی در لیگیک!
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۱۹۵۸۵۷
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ فوتبال ایران به دلیل مسائل و مشکلاتی که دارد مانند یک تافته جدا بافته است که موفقیت در آن با قواعد مرسوم این ورزش تفاوت دارد. کمبود امکانات و عدم توازن در توزیع آن، نبود سیاست های مالی درست و خیلی مشکلات دیگر باعث شده تا هر کس بخواهد وارد حوزه فوتبال شود نیاز به یک جفت کفش آهنین برای موفقیت داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شما کار با ویستاتوربین را از لیگ دسته سوم شروع کردی اما پس از صعود به لیگ دسته دوم، مدتی از تیم جدا شدی و دوباره به تیم برگشتی.
به هر حال این حق طبیعی مدیران است که با مربیان مختلف کار کنند و تجربه کار با افراد گوناگون را داشته باشند و حق آنهاست برای تیمشان تصمیم بگیرند. بعد از یک دوره جدایی از تیم مدیران باشگاه دوباره به سراغ من آمدند و همکاری ما دوباره شکل گرفت. ما دو سال در لیگ دسته سوم تلاش کردیم که سال اول با یک اختلاف امتیاز صعود نکردیم اما سال دوم به عنوان تیم اول صعود کردیم. پس از آن آقای فرشاد پیوس و بعدش آقای اکبر میثاقیان به تیم آمدند و نهایتا بعد از چند بازی من به تیم برگشتم.
بعد از بازگشت دوباره به تیم شرایط برای شما و بازیکنان سخت نبود که دوباره به آن انسجام قبل برسید؟
واقعا همینطور بود و ماشرایط سختی هم داشتیم چون بین بازیکنان چند دستگی وجود داشت، برخی با آقای پیوس امده بودند و برخی با آقای میثاقیان که جمع کردن تیم سخت بود اما به لطف خدا موفق شدیم اتحاد خوبی ایجاد کنیم و به پلی آف لیگ یک صعود کردیم.
بعد از بازگشت به تیم و سر و سامان دادن آن، موفق شدی تیم را به پلی آف لیگ دسته اول برسانی و نهایتا به لیگ یک صعود کردید.
هفته قبل ما دو بازی پلی آف را در مقابل شهرداری ماهشهر برگزار کردیم که در خانه با این تیم یک یک مساوی شدیم و در ماهشهر با تساوی 2بر2 به دلیل گل زده بیشتر در خانه حریف به لیگ یک صعود کردیم. شرایط ما شرایط سختی بود چون ما در گروه الف بودیم و در گروه ب ماجرای تبانی و... پیش آمد که نزدیک به دوماه منتظر رای استیناف بودیم که ابتدا بر اساس رای نیروی زمینی به پلی آف آمد اما کمیته استیانف رای را عوض کرد و شهرداری ماهشهر را آورد که طی دوماه بلاتکلیف بودیم و تمرینات فرسایشی شد اما به لطف خدا موفق شدیم صعود کنیم.
با توجه به اینکه پرونده فصل قبل برای تیم شما دیر بسته شد، برنامه هایتان برای فصل بعد را تا کجا پیش برده اید؟
از آنجایی که کار برای تیم ما به دلیل همان مسائلی که گفتم به درازا کشیده شد، پایان بازی های ما زمانی بود که بقیه تیم ها یارگیری کرده و تمرینات خود برای فصل جدید را هم شروع کرده بودند. حتی برخی از تیم های رقیب چند اردو هم رفته بودند اما در تن باشگاه و کادر فنی و بازیکنان خستگی مانده بود. به همین دلیل ما پنج شنبه تمرینات خود را شروع خواهیم کرد و برنامه هایی را داده ایم اما هر برنامه ای بدهیم منوط به این است که بتوانیم بازیکنانی را جذب کنیم و ابزار های لازم را داشته باشیم. البته ما شاکله اصلی تیم را داریم اما باید تغییراتی هم اعمال کنیم و امیدواریم بتوانیم در لیگ یک هم حرفی برای گفتن داشته باشیم.
در لیگ یک هم قصد دارید در همان فصل اول به لیگ برتر برسید یا فعلا تجربه کسب کنید و در فصل های بعد به لیگ برتر فکر کنید؟
من خودم ماجراجو هستم و در هر بازی که می روم می خواهم برنده باشم. از طرفی در طی این سال ها ما در تیم ویستاتوربین در لیگ های مختلفی که بازی کرده ایم، بالاترین آمار گل زده و کمترین گل خورده را داشته ایم. به همین دلیل در لیگ یک هم برای موفقیت به میدان می رویم و با روحیه برد به میدان می رویم تا حرف هایی برای گفتن داشته باشیم. هرچند فوتبال قانونی نانوشته است و هیچ چیزی قابل پیش بینی نیست.
ترکیب تیم را چطور بسته اید؟ می خواهید با بازیکنان مطرح کار کنید یا با تکیه بر جوان ها؟
هر سال ما شاید یک یا دو بازیکن مطرح داشته ایم و اکثر بازیکنان را از بین جوان های جویای نام جذب کرده ایم. در ترکیب تیم حتی بازیکن 16 ساله هم داشته ایم چون همانطور که من خودم جوان هستم و دوست دارم به من بها داده شود، می خواهم به جوان ها بها بدهم.
و کلام پایانی...
از فدراسیون فوتبال می خواهیم که نظم و انضباط را بر کارها حاکم کنند و برنامه ریزی ها به شکلی باشد که تیم هایی که در بخش خصوصی فعالیت می کنند میل و رغبت شان از بین نرود. در حوزه داوری در چیدمان افراد دقت کنند و از طرفی امنیت کافی را برای داوران تامین کنند تا داوری که قرار است در شهرهای مختلف در مقابل سیل تماشاگران سوت بزند، با امنیت کامل و به راحتی به کارش بپردازد. کمیته اخلاق هم در برخی مسائل مانند شرط بندی و تبانی و... قاطعانه ورود کند تا بخش های خصوصی هم تمایل داشته باشند در سال های آینده هم کار کنند و راغب باشند.
از طرفی تیم ما تنها نماینده استان تهران است و جزو تیم های بخش خصوصی. خیلی از تیم های خصوصی وارد فوتبال شده اند اما پس از یکی دو سال به دلیل فشارهای مختلف کنار کشیده اند. سال گذشته تیم هوادار از نظر مالی خیلی تحت فشار بود و حتی برخی بازیکن های اصلی خود را فروختند اما تیم را سر و سامان دادند و صعود کردند. در شهر تهران به این بزرگی نباید به گونه ای باشد که فقط یک نماینده در لیگ یک داشته باشد چون پتانسیل و امکانات وجود دارد و امیدواریم حمایت های خوبی صورت بگیرد تا بتوانیم به موفقیت برسیم.
257 251
کد خبر 1557630منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: لیگ یک جام آزادگان لیگ یک لیگ دسته تیم ها پلی آف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۹۵۸۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
130 سال قبل چه اتفاقی افتاد که «گوسفندها» دیوانه شدند؟!
شب ۳ نوامبر ۱۸۸۸ مانند هر شب دیگر در جنوب انگلستان به نظر میرسید و حیوانات مزرعه مثل هر غروب به سمت آغلهایشان هدایت شده بودند. با این حال، حوالی ساعت ۸ شب، مردم اطراف آکسفوردشایر صدایی شنیدند که انتظارش را نداشتند: صدای بسیار بلند رم کردن گوسفندان که از بیرون خانههایشان به گوش میرسید.
به گزارش فرادید، اگر کسی جرأت میکرد از پنجره خود به بیرون نگاه کند تا علت این سروصدا را بفهمد، با یکی از عجیبترین رویدادهایی که میشد تصور کرد مواجه میشد. جنون بزرگ گوسفندی در سال ۱۸۸۸ یکی از آن اتفاقات عجیبی است که تا به امروز بسیاری را متحیر کرده است.
وحشت بزرگ گوسفندی در سال ۱۸۸۸در آن شب، دهها هزار گوسفند ناگهان از خود بیخود شدند و انگار برای نجات جانشان شروع به فرار کردند. گوسفندها در آغلهایشان وحشی شده بودند، طوری از حصارها رد میشدند که انگار حصارها کاغذی بودند، از روی دیوارهای سنگی میپریدند و در حین این یورش به همه چیز آسیب میزدند.
روز بعد، کشاورزان وقتی فهمیدند خبری از گلههای گوسفندانشان نیست، حیرتزده شدند. دهها هزار گوسفند همه جا پراکنده شده بودند، در برخی موارد فرسنگها دورتر از مزارع خودشان. گزارش شد که کشاورزان گوسفندانشان را در حالی یافتند که برخی زیر بوتهها پنهان شده بودند یا در خیابانها ایستاده و از ترس نفسنفس میزدند. باقی گوسفندان به صورت گروهی در هر گوشهای از مزارع که پیدا کرده بودند، دور هم جمع شده بودند.
روز بعد از وحشت بزرگ گوسفندان در سال ۱۸۸۸، یک کشاورز محلی این رویداد را به یک مجله علمی گزارش داد. کشاورز نوشته بود تمام گوسفندان منطقه از چیزی وحشتزده شده بودند که برای فرار از آن به خیابانها و مزارع شهر پناه برده بودند.
نکته جالب گزارش این کشاورز، اطلاعات او درباره میزان وحشت گوسفندان بود: «شدت این واقعه را میتوان زمانی قضاوت کرد که بگوییم هر کشاورزی از والینگفورد از یک سو تا تویفورد از سوی دیگر گزارش داده بود که گوسفندانش به همین شدت ترسیده بودند و با دو یا سه استثناء، به نظر میرسید در اصل که منطقه شمال رود تیمز تحت تأثیر قرار گرفته بود.» هر چیزی که سبب وحشت گوسفندان شده بود در منطقهای به مساحت ۵۲۰ کیلومتر مربع رخ داده بود.
کشاورزانی که گوسفندانشان قربانی وحشت بزرگ آن سال شده بودند نتوانستند دلیل این وحشت را بفهمند. این اتفاق نظر وجود داشت که بچههای دردسرسازی که معمولاً مقصر ترس گوسفندان هستند، امکان نداشت عامل وحشت بزرگ آن سال باشند. چگونه امکان داشت کودکان چندین روستا همزمان گوسفندها را به حدی عصبانی کنند که همهشان با هم از شدت وحشت حصارها را بشکند و از ترس جانشان فرار کنند؟
دلیل احتمالی دیگر شاید این بود که گوسفندان به شدت از سگ یا روباه وحشی ترسیده بودند. گوسفندها حیوانات بسیار ترسویی هستند و وقتی سگ یا روباه آنها را تعقیب کند، به شدت دچار استرس میشوند.
این موقعیت میتواند موجب چیزی شود که به آن «نگرانی گوسفند» میگویند. نگرانی گوسفند، استرس شدید ناشی از ترس است که بقدری میتواند مهلک باشد که سبب مرگ گوسفند و سقط جنین گوسفند آبستن شود. برهها نیز اگر از مادرشان جدا شوند و نتوانند دوباره مادرشان را پیدا کنند، ممکن است از گرسنگی یا کم شدن دمای بدن بمیرند. با این حال ترساندن همه گلهها توسط یک سگ یا روباه به طور همزمان در ۵۲۰ کیلومتر مربع غیرممکن است.
کشاورزان که به دنبال پدیدهی گستردهتری به عنوان منبع ترس گوسفندان بودند، به این فکر افتادند که شاید یک رویداد جوی موجب وحشت بزرگ گوسفندان شده باشد. صدای بلند رعد و برق، تغییرات شدید آب و هوایی، ارتعاشات ناشی از زلزله یا سقوط یک شهابسنگ به زمین، همگی برای حیوانات وحشتزا هستند.
اما چیزی شبیه به این در شب ۳ نوامبر ۱۸۸۸ اتفاق نیفتاد. هوا آرام بود، اگرچه شب را بسیار تاریک توصیف کردند. آیا امکان دارد دهها هزار گوسفند همزمان از تاریکی وحشت کنند؟
رفتار گوسفندانگوسفندها حیوانات طعمه (شکار شونده) هستند و دائماً مراقب و به دنبال تهدیدهایی هستند که ممکن است به آنها آسیب برساند. حواس بویایی، بینایی، شنوایی، لامسه و چشایی آنها فوقالعاده تیز است و این موضوع سبب بیشآگاهی آنها نسبت به محیط، سایر اعضای گله و خودشان میشود.
گوسفندها این غریزه را نیز دارند که یکدیگر را دنبال کنند و به صورت گروهی دور هم جمع شوند. گوسفندها نیز مانند بسیاری از حیوانات شکارشونده، میدانند قدرت در تعداد است و حضور در یک گروه بزرگ و فشرده به دور از شکارچی میتواند از گرفتار شدن هر یک از گوسفندها جلوگیری کند.
غریزه زندگی گلهای بسته به نژاد میتواند متفاوت باشد، اما به هر حال همه انواع و نژادهای گوسفندها با هم بصورت گله درمیآیند. به همین دلیل است که یک چوپان به تنهایی میتواند از یک گله بزرگ از گوسفندان مراقبت کند.
گوسفندان علاوه بر اینکه میدانند قدرت در تعداد است، یکدیگر را نیز دنبال میکنند. اگر یکی از گوسفندان حرکت کند، باقی گوسفندها به دنبال او حرکت میکنند که میتواند خطرناک باشد. سال ۲۰۰۶ در ترکیه، حدود ۴۰۰ گوسفند پس از دنبال کردن یک گوسفند که سعی داشت از یک دره عمیق عبور کند، تلف شدند. وقتی صحبت از وحشت بزرگ گوسفندان سال ۱۸۸۸ میشود، آیا ممکن است این رویداد توسط یک گوسفندِ ترسان آغاز شده باشد که باقی گوسفندان به دلیل غرایز طبیعی و ذهنیت گله آن را دنبال کرده باشند؟
در حالی که هیچکس نتوانست علت وحشت بزرگ گوسفندان در سال ۱۸۸۸ را تعیین کند، وقتی همین اتفاق سال ۱۸۸۹ و دوباره در سال ۱۸۹۳ در مناطق ریدینگ/آکسفوردشایر رخ داد، همه بیشتر گیج شدند. در دو وحشت بعدی، کشاورزان باز هم نتوانستند علت ترس ناگهانی را تعیین کنند.
یک طبیعتشناس به نام الیور ورنون آپلین به وحشت سال ۱۸۹۳ علاقهمند شد و شروع به تحقیق در مورد علت این رویداد کرد. تئوری او در مورد علت وحشت گوسفندان «تاریکی بسیار زیاد» فضای بیرون بود.
آلپین با شاهدانی صحبت کرده بود که همگی گفته بودند سال ۱۸۸۸ هوا از ساعت ۸ شب تا ۹ شب به شکل غیرقابل باوری تاریک شده بود. تودههای ابر از شمال غربی به جنوب شرقی حرکت کرده بود و نور ماه را کاملاً از بین برده بود.
آلپین معتقد بود گوسفندها با اینکه میتوانند در تاریکی ببینند، اما وقتی هوا فوقالعاده تاریک شود، ممکن است احساس کنند در دام افتادهاند و بترسند. آلپین توضیح میدهد همه گوسفندانی که در یک آغل دور هم جمع میشوند احساس ترس میکنند و شروع به حرکت میکنند، اما با این کار به گوسفندان دیگری که همین کار را انجام میدهند یا به اشیای درون آغل برخورد میکنند.
فقط کافی بود یک گوسفند از ترس شروع به دویدن کند و خیلی زود یک اثر دومینویی ایجاد شود. تمام گله وحشتزده میشوند و برای فرار از خطری که احساس میکردند دنبالشان است، میشتابند.
علت دقیق وحشت بزرگ گوسفندان در سال ۱۸۸۸ هنوز یک راز باقی مانده است. نظریه آلپین میتواند ترس یک گله را توضیح دهد، اما توضیح نمیدهد که چرا بسیاری از گلههای گوسفندان در یک منطقه وسیع، همگی دقیقاً در یک زمان وحشتزده شدند. این هنوز یک راز است که چرا دهها هزار گوسفندی در یک شب ناگهان از خود بیخود شدند.
کانال عصر ایران در تلگرام