Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، چه کسی گفته بود یک هفته‌ای به تهران می‌رسیم؟ صدام در یک مصاحبه مطبوعاتی در دومین روز جنگ تحمیلی لاف زده بود که: «بقیه سوالات را حداکثر یک هفته دیگر در مصاحبه بعدی در تهران پاسخ خواهم داد».

بعثی‌ها یک توهم عجیب هم داشتند که اگر مثلا ۲۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی کنند انقلاب اسلامی ایران فرو می‌پاشد و یکی از فرماندهان عراقی بعدها اعتراف کرد: «خوش‌بینی ما به فروپاشی سریع رژیم تهران به حدی بود که ۳ لشکر ما در آغاز حمله، هدف مشخصی نداشتند».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بیشتربخوانید

روایتی ناب از سخت‌ترین عملیات‌های دفاع مقدس/ در عین‌خوش چه گذشت؟

از شروع جنگ تحمیلی که چند روز گذشت معلوم شد از این خبرها نیست و البته صدام باز هم چندان دلسرد نبود. چون چراغ سبز داشت از ابرقدرت‌های نظامی آن روزگار و از همه بیشتر از آمریکا. همین آمریکا بود که اوایل جنگ تحمیلی نقشه‌های هوایی از موقعیت نیروهای ایرانی در اختیار رژیم بعثی عراق می‌گذاشت؛ «پس‌ از آغاز تهاجم صدام به خاک ایران، ۵ هواپیمای شناسایی آواکس متعلق به نیروی هوایی آمریکا برای شناسایی عملیات‌ هوایی ایران ‌و اطلاع‌رسانی آنها به ارتش عراق [اختصاص داده شد]... در همین راستا سازمان سیا هم از ابتدای جنگ، تصاویر هوایی ماهواره‌ای از مواضع نیروهای نظامی و تاسیسات نفتی ایران را در اختیار رژیم بعث عراق قرار می‌داد».

یک تانک عراقی در روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی در حوالی اهواز در گِل فرو رفته است. ارتش صدام پیشرفته نبود ولی در جنگ تحمیلی مدام توسط کشورهای دیگر بازسازی شد

ارتش وارداتی، هواپیمای اجاره‌ای!

کشورهای غربی و ابرقدرت‌های نظامی برای جنگ با ایران چه‌جوری به صدام کمک کردند؟ همه‌جوره. از کمک‌های نظامی و تسلیحاتی گرفته تا پشتیبانی فنی و مالی و سیاسی و مهندسی. قسمت جالب ماجرا این است که ارتش صدام وقتی جنگ را شروع کرد یک ارتش معمولی با تجهیزات متعارف بود در خاورمیانه و حدود ۲۷۰۰ تانک داشت و ۳۴۰ هواپیما داشت ولی وقتی جنگ تمام شد به جای اینکه تجهیزاتش کمتر شود ۴ هزار تانک داشت و ۶۰۰ هواپیمای پیشرفته و شده بود ششمین نیروی هوایی بزرگ جهان!

تصویری از تهاجم ارتش صدام هنگام محاصره خرمشهر

چند کشور بودند که به صدام کمک می‌کردند؟ ۱۰ تا؟ ۲۰ تا؟ نخیر، ۸۰ کشور بودند که برای جنگ با ایران به صدام کمک می‌رساندند. این کمک‌ها در حد اعلاء بود و حتی هواپیماهای پیشرفته را به ارتش صدام اجاره هم می‌دادند؛ از جمله اجاره هواپیماهای «سوپر اتاندارد» توسط فرانسه. دیگر اینکه چون عراق خلبان کارآزموده کم داشت، آموزش به خلبانان عراقی هم برنامه دائمی بود و به‌قول معاون وزیر دفاع انگلیس: «تمام تلاش‌مان را به خرج دادیم تا رابطه را گرم نگه‌ داریم. طی جنگ هشت‌ساله صدام علیه رژیم تهران، به‌طور متوسط هر سال ۴۰ خلبان نظامی عراقی در پایگاه نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا آموزش می‌دیدند و شرکت‌های هواپیمایی خصوصی... هم بر این دوره‌ها نظارت داشتند.»

خیلی‌ها نمی‌دانند عراق در جنگ تحمیلی تعداد زیادی خلبان مزدور هم داشت که از همه بیشتر، مصری بودند.

اردوگاه اسیران عراقی در اهواز. ایران سربازانی با ۱۳ ملیت مختلف را از ارتش بعثی به اسارت گرفت

روبروی ایران، ارتش عراق نبود!

در یک تقسیم‌بندی کلی آمریکا و شوروی و کشورهای اروپایی به ارتش صدام تجهیزات می‌دادند، برخی کشورهای ثروتمند منطقه به ارتش صدام پول و هزینه خرید این تجهیزات را می‌دادند و برخی کشورها هم سرباز می‌دادند. این را هم خیلی‌ها نمی‌دانند که سربازانی از ۱۳ کشور مختلف در برابر ایران می‌جنگیدند! ایران این موضوع را از کجا فهمید؟ از ملیت سربازانی که از ارتش صدام اسیر گرفته بود. غنائم جنگی هم که ایران از ارتش بعثی گرفته بود متعلق به ۴۴ کشور مختلف بودند. در واقع می‌توان گفت روبروی ایران ارتش عراق نبود؛ یک ارتش چندملیتی با پشتیبانی بین‌المللی بود.

حمله شیمیایی صدام به شهرهای ایران با کمک تسلیحاتی کشورهای غربی ممکن شد

رسوایی غربی‌ها

کمک‌ها به ارتش صدام در ۸ سال جنگ تحمیلی لحظه‌ای قطع که نشد هیچ، مدام افزایش هم یافت و گسترده‌تر هم شد و کار بیخ هم پیدا کرد و به تجهیز صدام به سلاح شیمیایی هم رسید. پس از جنگ تحمیلی اسنادی فاش شد و معلوم شد ۸۶ شرکت آلمانی و حدود ۶۰ شرکت انگلیسی و آمریکایی و فرانسوی به بعثی‌ها کمک می‌کردند و مواد اولیه و تجهیزات ساخت سلاح شیمیایی را در اختیارشان می‌گذاشتند. این‌طوری بود که صدام هر وقت در جنگ کم می‌آورد از سلاح شیمیایی استفاده می‌کرد. کشورهای غربی که صدام را به انواع سلاح شیمیایی مجهز کردند، رسوا بودند، رسواتر هم شدند.

رهبر انقلاب در این‌باره فرموده‌اند: «رژیم متجاوز بعثی، ناجوانمردانه‌ترین روش‌ها را علیه ملت ایران و جوانان ما به کار برد... در جبهه‌ها، سلاح‌های شیمیایی به کار بردند؛ نه یک بار، نه دو بار، نه مدت یک ماه، دو ماه؛ سال‌های متمادی... این سلاح‌ها را چه کسی به آنها داده بود؟ غیر از کشورهایی که دم از حقوق بشر می‌زنند؟!

امروز خیلی چیزها آشکار شده است. خدای متعال، پشت گردن خود غربی‌ها ـ همان‌هایی که بعضی با ملت ایران و با جمهوری اسلامی، بسیار هم بدند و دشمنند ـ زد، تا به‌دلایلی وادار شوند اعتراف کنند و بنویسند. خودشان در کتاب‌ها و مقالاتشان نوشتند شرکت‌های آلمانی - که یقیناً بسیاری از این‌ها را بدون اجازه‌ دولت آلمان نمی‌فروختند - این سلاح‌های شیمیایی و این مواد مرگبار را به عراقی‌ها فروخته‌اند! برای چه فروختند؟ آیا نمی‌دانستند که بناست این‌ها در میدان جنگ به کار برود؟ گاز خردل را کجا به کار می‌برند؟ کسی که سلاح‌های مرگبار شیمیایی را می‌خرد، کجا می‌خواهد به کار ببرد؟ آیا می‌خواهد ببرد در خانه‌ خودش استنشاق کند؟! معلوم است که می‌خواهد ببرد در میدان جنگ مصرف کند...

خجالت نکشیدند... از وجدان بشری ملاحظه نکردند و این‌ها را به میزان زیادی به رژیم بعثی فروختند. او هم آن سلاح‌های مرگبار را در جلوِ چشم آنها، در مرزها و در میدان‌های جنگ به کار برد... اینها وجدان دارند؟! اینها برای ارزش‌های انسانی و جان انسان‌ها احترام قائلند؟».

نتیجه جنگ این ارتش بین‌المللی با ایران هم معلوم است؛ شکست خوردند و به هدفشان نرسیدند و یک وجب هم از خاک ایران کم نشد.

امروز در تاریخ مناسبت‌های دیگری هم هست
امروز ۴ مهر مصادف با ۲۶ سپتامبر میلادی و ۱۹ صفر هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبت‌های دیگری هم دارد.
ـ زادروز «ابومعشر بلخی» منجم مشهور ایرانی در سال ۱۷۱ قمری
ـ رحلت فقیه عالی‌قدر آیت‌الله «سید مرتضی لنگرودی» در سال ۱۳۸۳ قمری
ـ زادروز «مارتین هایدگر» فیلسوف برجسته آلمانی در سال ۱۸۸۹ میلادی
ـ روز استقلال «زلاندنو» از استعمار انگلستان در سال ۱۹۰۷ میلادی
ـ درگذشت «هما روستا» هنرمند و بازیگر معاصر در سال ۱۳۹۴ شمسی

منبع: فارس

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: جنگ تحمیلی دفاع مقدس سلاح شیمیایی ارتش صدام جنگ تحمیلی سلاح ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۱۲۷۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرور یک تجاوز شیمیایی

واکنش عراق در حلبچه بیش از آن‌که به قوای زمینی این کشور متکی باشد، به نیروی هوایی اتکا داشت. عراق با اطمینان از حمایت‌های جهانی، روش دیگری را برای مقابله با ایران برگزید. بمباران وسیع شیمیایی مردم عراق در حلبچه، کشتاری دهشتناک که در نهایت شگفتی، در روزهای نخست پس از حادثه هیچ‌گونه حس هم دردی و عواطف انسانی و تبلیغاتی جهان را برنینگیخت!

به گزارش ایسنا،‌ استراتژی تعقیب متجاوز در جبهه شمالی بر این اساس طراحی‌شده بود که با پیشروی در شمال سلیمانیه، در منطقه عمومی ماووت، هدف‌های پیش‌بینی‌شده تحقق یابد، لیکن بروز مشکلاتی در آن منطقه که عمدتاً ناشی از موانع طبیعی بود، طراحان نظامی را به این نتیجه رساند که محور حلبچه را جایگزین محور ماووت کنند.

با توجه به این نکته که تصرف حلبچه خود هدف مستقلی بود، ضمن اینکه گامی به‌سوی مرکز استان نیز محسوب می‌شد؛ بر این اساس، عملیات حلبچه (والفجر ۱۰) با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران، در سه محور و در چهار مرحله (از تاریخ ۱۳۶۶/۱۲/۲۳) اجرا شد.

ابتدا با تلاش طاقت‌فرسای مهندسی، ارتفاعات سخت گذر، مناسب عبور شد، سپس عملیات آغاز گردید. در این عملیات رزمندگان موفق شدند با استفاده از غفلت دشمن، ارتفاعات مرزی را پست سر گذرانند و شهرهای بیاره، طویله، دوجیله، خرمال و حلبچه را تصرف کنند.

به‌این‌ترتیب مقدمات تصرف سد دربندیخان و نیز انسداد جاده مهم سلیمانیه فراهم آمد. پیش‌بینی می‌شد که تصرف این منطقه وسیع، نیروهای احتیاط دور ارتش عراق را از جنوب راهی شمال کند و در این زمین، همچون زمین شلمچه و فاو، آسیب فراوانی به ارتش عراق وارد آید؛ لیکن سرفرماندهی ارتش عراق حاضر نشد برای بازپس‌گیری منطقه حلبچه، یگان‌هایی را که در جنوب آماده نگه‌داشته بود، وارد عملیات کند بلکه برای مقابله با رزمندگان، به سلاح‌های کشتارجمعی متوسل شد و صرفاً یگان‌ها و نیروهای منطقه‌ای خود را وارد نبرد کرد که آن‌ها نیز کاری از پیش نبردند.

به‌عبارت‌دیگر، واکنش عراق در حلبچه بیش از آن‌که به قوای زمینی این کشور متکی باشد، به نیروی هوایی اتکا داشت. عراق با اطمینان از حمایت‌های جهانی، روش دیگری را برای مقابله با ایران برگزید. بمباران وسیع شیمیایی مردم عراق در حلبچه، کشتاری دهشتناک که در نهایت شگفتی، در روزهای نخست پس از حادثه هیچ‌گونه حس هم دردی و عواطف انسانی و تبلیغاتی جهان را برنینگیخت!

در نیم روز ۱۳۶۶/۱۲/۲۶درحالی‌که انبوه مردم حلبچه خانه و کاشانه خود را به‌قصد ایران ترک می‌کردند، به دستور حکومت عراق، نیروی هوایی این کشور، مردم منطقه و خصوصاً روستای انب را هدف بمباران شیمیایی قرار داد که براثر آن حدود ۵۰۰۰ نفر کرد عراقی به شهادت رسیدند.

اسدالله احمدی؛ راوی نیروی زمینی سپاه که حدود یک ساعت پس از شروع بمباران‌ها به این منطقه آمده بود، مشاهدات خود را این‌گونه نوشته است:

«به‌اتفاق برادر علیرضا ایزدی؛ راوی قرارگاه فتح جهت مشاهده نتیجه بمباران، به منطقه مذکور رفتیم. شهر و جاده‌های منتهی به آن بمباران‌شده و محل اصابت بمب‌ها به قطر ۷، ۸ متر و به عمق حدود ۲ متر، حفره‌هایی ایجاد کرده بود.

مقدار زیادی البسه و لحاف و تشک و وسایل زندگی روی جاده ریخته بود. در نزدیکی یک خودرو نظامی عراقی که در حال سوختن بود، به جنازه ۴ نفر که ۲ نفرشان زن بودند و یک نفرشان پسر جوان حدود ۱۴، ۱۵ ساله و یک دختربچه ۶، ۷ ساله برخوردیم.

در سال ۱۹۸۸ م (۱۳۶۷ ش) آمریکایی‌ها چشمان خود را بر روی حلبچه بستند زیرا صدام دشمن ایران بود. ولی او الآن دشمن خودشان است و آن‌ها شهر من (حلبچه) را بهانه قرار داده‌اند. احساس تلخ، گزنده و ناخوشایندی به ما دست داده است.

یکی از جنازه‌ها متعلق به دختری بود که از سینه به بالای بدنش وجود نداشت. جنازه دیگر مربوط به یک زن، یک پسرک جوان و یک کودک بود که در حاشیه جاده افتاده بودند.

در این حال صدایی حواس بنده را متوجه جنازه نزدیک مان کرد. با دقت، ولی با شک و تردید خم‌شده و بار دیگر منتظر شنیدن صدایی شدم. بار دیگر صدایی ضعیف به گوشم رسید. متوجه شدم کودک زنده است. درصدد برآمدیم تا به‌گونه‌ای به او کمک کنیم. کودک به پهلو افتاده بود.

از موهای خرمایی و بلندش معلوم بود که دختر است، صورتش خون‌آلود و ترکشی به بینی‌اش اصابت و کاملاً نوک بینی‌اش را سوراخ کرده بود. قسمتی از موهای سر و آسفالت زیر سر دخترک خونی بود. کمی دقت کردم دیدم نفس می‌کشد و یک ترکش نسبتاً بزرگ نیز به ساق پای راستش اصابت کرده بود.

از فاصله ۱۰۰ متری متوجه شدیم که یک خودرو به ما نزدیک می‌شود. این خودرو ازجمله امکانات از صدها خودروی به‌جامانده نیروهای عراقی بود که توسط یکی از برادران لشکر ۸ نجف به سمت ما آورده می‌شد تا احیاناً به عقب منتقل شود.

با علامت دست ما ایستاد. اتفاقاً آمبولانس بود. به راننده گفتیم احتمالاً بیمارستان شهر حلبچه فعال است. وی پذیرفت تا کودک را به حلبچه برساند. برادر ایزدی یک تشک ابری پیداکرده و به کف ماشین انداخت، سپس دخترک را در کف آمبولانس گذاشتیم، در این حال دخترک چشمش را باز کرد و دچار تهوع شد.

برادر ایزدی با پارچه‌ای صورت او را پاک کرد. دخترک درحالی‌که دو دستش را به حالت سپر مقابل سینه و صورت خود گرفته بود؛ با وحشت نگاهی کرد و کلمه‌ای به زبان جاری کرد. با دست به حالت نوازش به وی اشاره کردیم که ناراحت نباشد و نترسد و با زبان نیز همین کلمات را تکرار کردیم.

مقداری زیر سر دخترک را درست کردیم و برادری که ماشین را آورده بود، پشت فرمان نشست و ماشین را به حرکت درآورد. بنده و برادر ایزدی به‌اتفاق درحالی‌که متأثر بودیم، از کنار جاده از داخل زراعتی که احتمالاً زراعت جو بود به‌طرف تپه میرآوه که قرارگاه تاکتیکی نیروی زمینی و لشکر ۸ بود، حرکت کردیم.

دوگانگی در سیاست خارجی آمریکا

در بهار سال ۲۰۰۲ میلادی (۱۳۸۱ هجری شمسی)، درحالی‌که واشنگتن برای جنگ با عراق آماده می‌شد، جورج دبیلو بوش؛ رئیس‌جمهور وقت آمریکا، آشکارا از عبارت: کسی که مردم خود را بمباران شیمیایی کرده برای صدام استفاده می‌کند و در واقع به‌طور مستقیم به رویداد حلبچه اشاره می‌کند.

چند ماه بعد نیز یکی از بازماندگان بمباران شیمیایی حلبچه در گفت‌وگو با روزنامه‌نگاران درباره سیاست آمریکا گفت:

در سال ۱۹۸۸ م (۱۳۶۷ ش) آمریکایی‌ها چشمان خود را بر روی حلبچه بستند زیرا صدام دشمن ایران بود. ولی او الآن دشمن خودشان است و آن‌ها شهر من (حلبچه) را بهانه قرار داده‌اند. احساس تلخ، گزنده و ناخوشایندی به ما دست داده است.

سخنان این شهروند عراقی، دیدگاه درستی بود که در آن زمان ارزش تعمق و بررسی داشت. در اوت ۲۰۰۲ م (مرداد ۱۳۸۱) نیز نیویورک‌تایمز در یکی از عنوان‌های خبری‌اش نوشت: افسران آمریکایی می‌گویند به‌رغم استفاده عراق از گاز شیمیایی، آمریکا همچنان در جنگ به این کشور کمک می‌کرد.

این مقاله همچنین با افشای یکی از برنامه‌های مخفی آمریکا نوشت: آمریکا در حالی در طرح‌ریزی‌های حساس به عراق کمک می‌کرد که نهادهای اطلاعاتی آمریکا می‌دانستند فرماندهان عراقی در جریان نبردهای سرنوشت‌ساز جنگ ایران و عراق از جنگ‌افزارهای شیمیایی استفاده خواهند کرد.

پاتریک تایلر؛ رئیس دفتر روزنامه تایمز در واشنگتن در این مقاله به گفته‌های سرهنگ والتر پاتریک لانگ (از افسران ارشد سابق اطلاعات نظامی از آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا) استناد می‌کند که بدون افشای جزئیات مسائل دارای طبقه‌بندی و در توجیه این اقدام گفته است:

جامعه اطلاعاتی آمریکا برای آنکه مطمئن شود عراق در جنگ شکست نخواهد خورد به‌جز کمک به این کشور چاره دیگری نداشت.

منابع:

۱-جمعی از نویسندگان، اطلس جنگ ایران و عراق، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران، چاپ چهارم ۱۳۹۹، ص ۹۹

۲-ایزدی، یدالله، روزشمار جنگ ایران و عراق: عملیات والفجر ۱۰ (کتاب پنجاه و چهارم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۲، صص ۱۹۵، ۱۹۶

۳-هیتلرمن، یوست ار، رابطه زهرآگین؛ آمریکا و عراق و بمباران شیمیایی حلبچه، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، تهران ۱۳۹۲، صص ۳۸۸، ۳۸۹

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ادعای مهندسی معکوس سلاح کلیدی آمریکا در ایران
  • مهندسی معکوس این سلاح کلیدی آمریکایی در ایران؟!
  • ذوب شدن اجساد شهدای غزه با سلاح‌های ممنوعه ارتش صهیونیستی
  • آمار نگران‌کننده هواپیما‌های سالم کشور؛ فقط ۷ تا ۸ فروند!
  • چرا چشم مردم به دیدن ۵۰ فروند هواپیمایی که دولت می‌گوید وارد کشور کرده، روشن نمی‌شود؟
  • ایرانی‌هایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند
  • مکمل خارجی و وارداتی نداریم | بیشترین تقلب در این مکمل‌هاست | روش‌ های تشخیص مکمل اصل از تقلبی 
  • مرور یک تجاوز شیمیایی
  • شهادت تعدادی از کودکان غزه در حمله موشک هدایت شونده صهیونیست‌ها
  • توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره جنگ با ایرانی‌ها (فیلم)