پانزده راهکار برای مهار میراث تورمی دولت تدبیر و امید
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۶۳۷۱۳
تورم فزایندهای که در دهههای گذشته شروع و در دولت روحانی وارد مرحله خیزشی جدیدی شد، کار را برای دولت سیزدهم دشوار نموده است، اما در این بین راهکارهایی وجود دارد که میتواند در زمان منطقی به کنترل این پدیده نامطلوب کمک کند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روند جهش تورمی که در دولت دوم حسن روحانی شروع شد، هنوز دست از سر کشور برنداشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محدوده تغییرات تورم دوازده ماهه در گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» بین ٦١.٣ درصد برای دهک دوم تا ٥٧.٥ درصد برای دهک دهم بوده است.
اعداد و ارقام رسمی، خبر از جهشها و نزولهای قیمتی در جامعه میدهد، تورمی که به بیان سادهتر همان گرانی در اقلام و همچنین خدمات در یک جامعه است.
طبق گزارش اخیر بانک مرکزی، در شهریور ماه امسال متوسط قیمت یک متر مربع مسکن در شهر تهران ۳۱ میلیون و ۷۰۳ هزار تومان بوده که نسبت به ماه قبل و مدت مشابه سال قبل به ترتیب ۲.۴ و ۳۰.۵ درصد افزایش یافته است. علاوهبر این، بررسی شاخص کرایه مسکن اجاری در شهر تهران و در کل مناطق شهری در شهریور امسال نشاندهنده رشدی معادل ۴۲.۸ و ۴۵.۷ درصد نسبت به ماه مشابه سال گذشته است. وضعیت تورمی در اقلام غذایی هم کاملا مشهود است. به عنوان نمونه، یک شانه تخم مرغ تا 60 هزار تومان هم رسیده است و همین وضعیت برای بسیاری دیگر از مواد مصرفی مردم وجود دارد.
کارشناسان اقتصادی در تشریح نوسانات نرخ تورمی، معتقدند طی سه دولت اخیر تورم سه قله بزرگ را فتح کرده و در سراشیبی افتاده و حال دوباره طی سه ماه تابستان ۱۴۰۰ مسیر رشد و صعود قله سوم را در پیش گرفته است. این میراث کار را برای دولت سیزدهم بسیار دشوار نموده است.
خط قرمز دولترئیساتاق بازرگانی ایران و چین در این زمینه اظهار کرد: برخی ارزیابیها از این حکایت دارد که در صورت تداوم شرایط فعلی، امکان رسیدن تورم ایران به نرخ 60 درصد نیز وجود دارد. این نرخ بسیار خطرناک و یک مرز بسیار مهم برای اقتصاد کشور است. در چنین شرایطی هر تصمیمی که از سوی هر نهادی گرفته شود و نتیجه آن وارد کردن یک شوک جدید به اقتصاد کشور و افزایش سرعت رشد تورم باشد، قطعا باید متوقف شود، زیرا بسیار خطرناک است.
مجیدرضا حریری، در گفتگو با ایسنا یادآور شد: از این رو همانطور که رئیسجمهوری تاکید کردهاند امروز اولویت نخست کشور تورم است و از دستگاههای تصمیمگیر گرفته تا بنگاهها و فعالان اقتصادی باید همه تلاش خود را به کار ببندند که نرخ تورم با شوکی منفی، رشدی غیرقابل مهار پیدا نکند.
اشاره رئیساتاق بازرگانی ایران و چین مربوط به سخنان چند روز اخیر رئیسجمهور درباره تورم است. سید ابراهیم رئیسی روز سهشنبه 6 مهرماه در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، تورم را «خط قرمز دولت» اعلام کرد و گفت که «دستگاههای اجرایی از هرگونه اقدامی که منجر به افزایش تورم میشود، پرهیز کنند».
رئیسی همچنین یک روز بعد در جلسه هیئت دولت، راه علاج مشکلات کشور را رونق تولید دانست و تأکید کرد: «باید نقدینگیها در کشور به سمت تولید واشتغال سوق یابد، چرا که رونق تولید واشتغالزایی، مسئله محوری دولت سیزدهم است».
میراث گذشتگاناما این وضعیت تورمی یک شبه بوجود نیامده و یک روزه هم کنترل نخواهد شد. از بررسی نگاه مسئولان دولتی در سالهای اخیر چنین برمیآید که گویا مقامات اقتصادی توجهی به هشدارها در مورد ریشههای بروز تورم از جمله افزایش نقدینگی نداشتهاند. نتیجه چنین رویکردی، تورم فزاینده کنونی است.
در این زمینه محمد حسن صبوری دیلمی، کارشناس اقتصادی اظهار کرد: علیرغم اینکه آمارهای تورم بسیار نگرانکننده بوده و انعکاس این ارقام در سفره خانوار (به ویژه خانوارهای دهکهای پایین درآمدی) حاکی از مشقت فراوان خانوارها در تامین نیازهای مصرفی است. اما حقیقت این است که با توجه به تصمیمات و سیاستهای اقتصادی در سالهای گذشته، نرخهای تورم گفته شده چندان دور از انتظار نبوده و وقوع این شرایط کاملا قابل پیشبینی بود.
وی در گفتگو با خبرگزاری فارس عنوان کرد: آمارهای پولی منتشر شده توسط بانک مرکزی حاکی از آن است که نقدینگی در پایان خرداد ۱۴۰۰ حدودا ۳۹.۵ درصد نسبت به خرداد ۱۳۹۹ افزایش یافته است که دربردارنده افزایش ۴۴.۶ درصدی حجم پول و افزایش ۳۸.۲ درصدی شبه پول است، ضمنا متوسط نرخ رشد سالانه نقدینگی از سال ۱۳۹۴ تا پایان سال ۱۳۹۹ حدودا برابر با ۲۹ درصد میباشد. این افزایشها در حالی اتفاق افتاده که در تمامی این سالها، در مورد اثرات مخرب افزایش بدون قاعده نقدینگی هشدار داده شده بود که متاسفانه در سالهای میانی دهه ۹۰ به علت دسترسی آسان به درآمدهای نفتی، مورد توجه مقامات اقتصادی وقت قرار نگرفت و در سالهای پایانی این دهه نیز به عنوان یکی از روشهای تامین مالی کسری بودجه مورد استفاده قرار گرفت.
به گفته این کارشناس، در این میان کاهش چند ساله نرخ تورم و حرکت به سمت تورم تک رقمی در سالهای ۱۳۹۴ الی ۱۳۹۶ باعث شد که حتی مقامات اقتصادی وقت نیز با بیاعتنایی به آموزههای علم اقتصاد و القای نوعی خوشبینی نسبت به شرایط و سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده، حساسیت کمتری نسبت به عواقب احتمالی رشد نقدینگی در آن سالها بروز دهند و موضوعاتی مانند استقلال بانک مرکزی که سالها توسط همین افراد در محافل گوناگون مورد درخواست بود را تقریبا به فراموشی سپردند. متاسفانه بیانضباطیهای پولی در سالهای گذشته علیرغم تمامی هشدارها ادامه یافت و عواقب این موضوع به صورت افزایش نرخ تورم و ماندگاری نرخهای تورم قابل توجه به دولت سیزدهم منتقل شد. با توجه به اینکه بسیاری از رفتارهای غلط اتخاذ شده تا پایان دولت دوازدهم نیز ادامه یافت، بیم آن میرود که شرایط از وضعیت فعلی نیز وخیمتر شده و زیان رفاهی بیشتری به آحاد جامعه تحمیل شود.
راهکارهای کنترل تورمدر این بین کارشناسان اقتصادی با توجه به تجربیات جهانی و شرایط ویژه کشور، راهکارهایی را بیان میکنند که میتواند مورد توجه قرار گیرد.
صبوری در این رابطه معتقد است: شکی نیست که تنها راهحل بلندمدت عبور از معضل تورم در اقتصاد ایران نیز رعایت مقررات انضباط پولی و مالی و حرکت بر مبنای همین آموزههای اقتصادی است. به بیانی سادهتر نمیتوان انتظار داشت که در شرایط وجود نرخهای رشد نقدینگی قابل توجه و عدم توسعه و تقویت تولید، نرخهای تورم تک رقمی را تجربه نمود.
وی درباره شیوههای اصلاحی دیگر برای عبور از شرایط کنونی اظهار کرد: سیاستهای اصلاحی و تصمیمات سختی باید اتخاذ گردد. لازم است تمامی نهادهای حاکمیتی به موضوع وارد شده و پس از شکل گیری یک گفتمان واحد در درون این گروهها، در ابتدا شرایط فعلی و نتایج حاصل از ادامه روندهای گذشته، به صورت شفاف و روشن برای عموم مردم و خصوصا اشخاص و نهادهای دارای مقبولیت در جامعه تبیین شود.
این کارشناس توضیح داد: به طور مثال درخصوص افزایش سطح حقوق و دستمزدها براساس نرخ تورم و با هدف جبران کاهش قدرت خرید خانوار، باید تجربیات سایر کشورها در این خصوص از طرق مختلف به عموم مردم اطلاعرسانی شود و آحاد جامعه درخصوص اینکه این موضوع به صورت چرخه تورم- دستمزد بروز نموده و در نهایت به زیان اقشار با درآمد ثابت است، اقناع شوند. موضوعاتی مانند اصلاح قیمت حاملهای انرژی و افزایش قیمت ارائه برخی خدمات دولتی نیز نیازمند چنین رفتارهایی است.
اصلاحات ساختاریصبوری ادامه داد: گام اول در راستای اجرای قواعد مرتبط با انضباط پولی، ایجاد یک بانک مرکزی مستقل و متعهد به هدف ثبات قیمتها است.
وی درباره سایر پیشنهادهای موجود گفت: تجدید ساختار، توسعه و تعمیق بازارهای مالی و بهرهگیری از ظرفیتهای این بازارها در راستای انتشار اوراق بدهی به عنوان راهکاری مناسب جهت جبران کسری بودجه دولت و همچنین تامین مالی بلندمدت بنگاههای مشارکتکننده در ابرپروژههای مورد نظر بوده و افزایش استفاده از این ابزار علاوهبر هدایت نقدینگی به سمت این پروژههای عمرانی، به عنوان ابزار مناسبی در اختیار سیاست گذار پولی قرار خواهد گرفت. این کارشناس یادآور شد: شرایط تورمی و نوسانات قابل توجه در بازدهی بازار سرمایه در سالهای اخیر باعث شد که بسیاری از صاحبان نقدینگی با هدف حفظ ارزش نقدینگی، به خرید سایر داراییها از قبیل ارز، طلا، ساختمان و خودرو ترغیب شوند. در این خصوص لازم است با اعمال برخی سیاستهای سختگیرانه سود ناشی از این فعالیتها را کاهش و یا حتی حذف کرد تا سرمایههای سرگردان به سمت بازارهای مالی هدایت شوند.
راهکارهای کوتاهمدتکامران ندری، کارشناس مسائل اقتصادی هم در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان ضمن اشاره به وجود راهکارهای بلندمدت و کوتاهمدت در زمینه کنترل نرخ تورم، بیان کرد: افزایش اندک نرخ بهره و عدم چاپ پول از طرف بانک مرکزی برای کمک به دولت و کسری بودجه آن، از راهکارهای کوتاهمدت کنترل نرخ تورم است که اعمال آن در دست بانک مرکزی و وابسته به تصمیمات آن است.
وی با بیان اینکه تمامی راهحل مشکلات از جمله وجود تحریمها در دست بانک مرکزی نیست، ادامه داد: اگر تحریمها برداشته شوند نگرش مثبتی نسبت به آینده اقتصاد ایجاد میشود یکی از مهمترین موضوعات مهم در کنترل نرخ تورم است.
ندری ضمن اشاره به مسئله اصلی در اقتصاد و عدم توانایی دولتها در کنترل نقدینگی، بیان کرد: به خاطر مسائل و مشکلات ساختاری مانند کسری بودجه دولت و ناترازی بانکی در ایجاد نرخ بهره این کنترل بسیار با مشکلات و محدودیت روبهرو است به همین دلیل راهکارهای کوتاه مدت جوابگوی این مشکلات کلان نیست.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه باید برای بلندمدت برنامهریزی صورت بگیرد تا مشکلات ناترازی بانکها و مسائل ساختاری که در اقتصاد دولت وجود دارد حل شود، گفت: مهمترین راهکار این است که در ابتدا باید هزینههای دولت سروسامان پیدا کند؛ دومین راهکار، عدم امکان دسترسی دولت به منابع بانک مرکزی برای پوشش کسری بودجه خود میباشد و از طرفی هم دولت باید به دستورات دیکتهای خود در زمینه چاپ پول به بانک مرکزی پایان دهد؛ سومین راهکار در این زمینه، سروسامان دادن به ناترازیهای بانکی است که لازمه این اقدام، تقویت بانک مرکزی در زمینه نظارت است.
3 پیشنهاد نظارتیکارشناسان معتقدند، رها کردن بازار و قیمتها به حال خود، نتیجهای جز آنچه امروز در کشور شاهد هستیم نخواهد داشت، بر این اساس نظارت بر تامین مواد اولیه، نظارت بر عملکرد واحدهای تولیدی واشراف بر عملکرد واحدهای عرضه سه رکن اصلی کنترل قیمتها است.
حسین میرزایی- مشاور حوزه دولت الکترونیک بااشاره به این موارد تأکید کرد: در مسیر مهار قیمتها چند ملاحظه و زیرساخت، از جمله ایجاد مرکز رصد و پایش قیمتها، ایجاد مرکز اطلاعرسانی قدرتمند به منظور برقراری ارتباط دو سویه با رسانهها و مردم، بازگرداندن اعتماد بین حاکمیت و مردم و همچنین نقش کلیدی مردم و نهادهای مردمی در مدیریت قیمتها نیاز داریم.
گفتنی است در این بین برخی از کارشناسان و فعالان اقتصادی هم معتقدند باید ارز دولتی چهار هزار و 200 تومانی برخی کالاهای اساسی حذف گردد چرا که این اقلام به نرخ دولتی به دست مردم نمیرسد و در مواردی تورم آنها از کالاهای عادی بیشتر بوده است، بنابراین، این یارانه عملا به کالاهای خارجی میرسد و با حذف آن هم تولید داخلی تقویت میشود و هم رانتی که در این بین وجود دارد حذف خواهد شد. به هر حال دولت سیزدهم میراثدار تورمی است که از گذشتگان به ارث رسیده و به طور منطقی زمان زیادی برای کنترل این پدیده اقتصادی نامطلوب نیاز دارد.
منبع: روزنامه کیهانمنبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: فساد در دولت روحانی بحران اقتصادی در دولت روحانی بحران در دولت روحانی بحران اقتصادی تورم تک رقمی تورم نقطه به نقطه تورم و گرانی تورم در دولت روحانی بانک مرکزی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اقتصاد مقاومتی اقتصاد ایران تورم دولت روحانی تورم دولت روحانی دولت حسن روحانی تورم دولت یازدهم تورم دولت دوازدهم تورم دولت یازدهم و دوازدهم درصد برای دهک دولت سیزدهم کسری بودجه بانک مرکزی کوتاه مدت نرخ تورم قیمت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۶۳۷۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشبینی قیمت ارز و نرخ تورم در سال ۱۴۰۳ | وضعیت رشد اقتصادی به کدام سو؟
اگرچه کاهش رشد نقدینگی میتواند یک نشانه مثبت باشد و کم و بیش این اتفاق نظر میان مکاتب اقتصادی وجود دارد که تورم در بلندمدت با نرخ رشد نقدینگی قابل توضیح است، اما به دلایل متعدد در کوتاهمدت نمیتوان انتظار همبستگی قوی میان این دو متغیر را داشت.
بنابراین حتی با فرض پایدار بودن روند کاهش نرخ رشد نقدینگی، در بازه زمانی یکساله عوامل مهمتری وجود دارد که در ارائه چشمانداز واقعبینانه از تورم باید درنظر گرفت.
با این حال لازم است به این نکته توجه کنیم که نیروهای شتابدهنده رشد نقدینگی همچنان در اقتصاد ایران فعالاند و تجربه دهههای گذشته نشان داده است که سیاستگذار پولی در مهار این نیروها توانایی بسیار محدودی دارد. بنابراین تا اطلاع ثانوی نهتنها کاهش پایدار نرخ رشد نقدینگی دور از ذهن به نظر میرسد، بلکه شواهد متعدد روند معکوس را نشان میدهد. یکی از عواملی که تقریبا در همه جهشهای تورمی کوتاهمدت در اقتصاد ایران حضور پررنگی داشته، جهش نرخ ارز بوده است. بهویژه با توجه به ریسکهای سیاسی که در سالجاری اقتصاد ایران در پیشرو دارد، نشانهای از توقف روند رشد نرخ ارز دیده نمیشود. نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که در آبانماه برگزار میشود و سطح تنشهای منطقهای، دو متغیر سیاسی بسیار مهم در تعیین روند رشد نرخ ارز و متغیرهای دیگر اثرگذار بر تورم در سالجاری است. پیروزی کاندیدای حزب دموکرات میتواند فشار بر نرخ ارز را کاهش و درنتیجه پیامدهای تورمی جهش ارزی را تخفیف دهد. اما در صورت پیروزی دونالد ترامپ، تشدید تحریمها و افزایش سطح درگیریها دو خطر جدی برای اقتصاد ایران در سالهای پیشرو خواهد بود که به جهش ارزی و به تبع آن تورم دامن میزند.رشد اقتصادی یک متغیر مهم اثرگذار بر تورم به شمار میآید. در سال گذشته اقتصاد ایران رشد نسبتا قابل قبولی را تجربه کرد که عمدتا متاثر از رشد درآمدهای نفتی بوده است. در سالجاری رشد اقتصادی متاثر از رشد درآمدهای نفتی را نمیتوان انتظار داشت. بنابراین با توجه به آمار تشکیل سرمایه ثابت و روند نگرانکننده خروج سرمایه و همچنین افزایش قابلتوجه مالیات در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، به نظر میرسد اقتصاد ایران در سالجاری نمیتواند رشد مطلوبی را تجربه کند.
با توجه به نقش درآمدهای مالیاتی در کاهش کسری بودجه و درنتیجه کاهش فشار بر رشد پایه پولی و نقدینگی، ممکن است افزایش درآمدهای مالیاتی بهعنوان یک نیروی کاهنده تورم قلمداد شود، اما اثر افزایش شتابان مالیات ورای ظرفیت اقتصاد قطعا بر رشد اقتصادی و به تبع آن تورم اثر منفی خواهد داشت. بهعلاوه، سختگیریهای مالیاتی به خروج موقت و دائمی سرمایه از چرخه اقتصاد منجر میشود که از این طریق نیز بر تورم اثر منفی خواهد داشت.
هدر دادن منابع ارزی با توزیع ارز به نرخهای دستوری همواره یکی از عوامل ایجاد تورم در بلندمدت بوده است. بنا به گفته رئیس بانکمرکزی، دولت در سال گذشته ۷۰میلیارد دلار ارز به قیمت ۲۸هزار تومان و ۴۰هزار تومان توزیع کرده است. در سال گذشته بالغ بر ۳۵۰۰هزار میلیارد تومان رانت ارزی فقط از جانب اختلاف نرخ آزاد و سامانه نیما «تخصیص» یافته است.در حال حاضر اختلاف نرخ ارز بازار آزاد و سامانه نیما حدود ۶۰درصد است که به معنای سود بادآورده ۶۰درصدی برای دریافتکنندگان ارز با نرخ نیمایی است. این فقط یک نمونه از رانتهای عظیم موجود در اقتصاد ایران است که مسیر نهایی آنها به تورم ختم میشود.
معمولا به موازات جهشهای ارزی، اینگونه «تدابیر» خسارتبار با فضاسازی رسانهای رانتجویان شدت میگیرد. بنابراین با وجود اینکه درآمد نفتی سال گذشته افزایش قابلتوجهی داشته و در سالجاری نیز حداقل فروش بالای یکمیلیون بشکه در روز قابل انتظار است، احتمال تشدید تحریمها و جلوگیری از ورود درآمدهای نفتی به چرخه اقتصاد و هدر دادن منابع ارزی اثر کاهشی درآمدهای ارزی بر نرخ تورم را با ابهام مواجه میسازد. آنچه در سالهای پیشرو بیش از گذشته موجب نگرانی بوده، این است که پیامدهای تورمی تصمیمات سیاستگذاران، آنها را به اتخاذ تصمیمات دیگری از قبیل کنترل قیمت، دخالتهای مخرب در بازار، هدر دادن منابع و تعمیق رانت سوق میدهد که بیش از پیش به تورم و خروج سرمایه دامن میزند. اقتصاد ایران در یک مارپیچ تورمی بسیار خطرناک قرار دارد و شوکهای بیرونی ازقبیل جهش ارزی یا درگیری منطقهای میتواند کابوس ابرتورم را به واقعیت تبدیل کند. باید توجه داشت که تورم مزمن در دهههای گذشته، زیرساختهای ذهنی و عینی خروج بخش قابلتوجهی از اقتصاد کشور از چرخه ریال را ایجاد کرده است که تحقق آن به معنای از دست رفتن امکان ابتکار عمل سیاستگذار و هموار شدن مسیر ابرتورم است.