قولِ وزیر ارشاد برای تمام شدن فیلمخانه ملّی ایران
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۷۰۹۵۶
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه رئیس سازمان سینمایی از موزه سینما و فیلمخانه ملی ایران بازدید و درباره ضرورت حمایت از گنجینه تاریخ سینمای کشور تأکید کرد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی به همراه محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی، سید محمود اسلامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید مجید پوراحمدی مشاور وزیر و مدیرعامل صندوق اعتباری هنر از موزه سینمای ایران و فیلمخانه ملی ایران بازدید کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه موزه سینما بخشی از تاریخ سینمای ایران است ادامه داد: برای ما که میخواهیم فعالیتهای توسعهای در سینمای ایران انجام دهیم، شناخت عمیقتری لازم بود به همین دلیل در اولین روز کاری رییس سازمان سینمایی از این دو مجموعه تاریخی- موزه سینما و فیلمخانه ملی- بازدید کردیم.
اسماعیلی موزه سینما را مجموعه افتخارآمیزی دانست و اظهار کرد: میتوانیم بخشهای دیگری را در آن ایجاد، تکمیل و مورد بهرهبرداری قرار دهیم. بیش از یک سدهای که از ورود سینما به ایران میگذرد، به ویژه دوره 70 سال اخیر بخشی از حافظه تاریخی ما مجموعههایی است که امروز در موزه سینما وجود دارد و یا باید به این مکان منتقل شود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به بازدیدش از موزه سینما با بیان اینکه بیشتر متوجه حساسیت و مخاطرهآمیز بودن کار شده است گفت: اگر در حفظ این گنجینه و تکمیل آن دقت نکنیم ممکن است آسیبی وارد شود که بعدها تأسف بخوریم. بازدید از این مجموعه شوق ما را بیشتر کرد تا آنرا بهتر مورد بهرهبرداری قرار دهیم.
وی یادآور شد: موزه سینما باید شناسنامه و گنجینه تاریخ سینمای کشور باشد. زنده نگه داشتن و توجه به میراث ارجمند سینما و دستاوردهای ماندگار آن مستلزم شناخت و شناساندن این میراث گرانقدر به اعضای جامعه، به خصوص نسل جوان و نوجوان کشور است و این جایگاه به مثابه پل ارتباطی جامعه با سینماگران و هنرمندان به شمار میآید و باید از این جایگاه برای معرفی ظرفیتها و زیباییهای سینما به جامعه و حتی اقشار و گروههای غیرسینمایی بیشترین بهره را برد. باید از همه ظرفیتهای موزه در راستای رشد و بالندگی و اعتلای سینما استفاده کنیم.
اسماعیلی درباره گفتوگوهای تاریخ شفاهی موزه سینما نیز گفت: سابقه کار در حوزه اسنادی دارم و مدتی معاون مرکز اسناد تاریخی بودم و بخشی از کارمان تاریخ شفاهی بوده است؛ ضبط و حفظ خاطرات کسانی که در حوزه انقلاب اسلامی نقشآفرین بودند. در حوزه سینما هم نیازمند تاریخ شفاهی هنرمندان هستیم که خوشبختانه در موزه سینما این کار شروع شده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: هر جایی که بتوانیم نگاهها و خاطرات پیشکسوتان سینما را ضبط و حفظ کنیم اتفاقات خوبی به همراه خواهد داشت و گنجینه قابل استفادهای خواهد بود.
اسماعیلی درباره مهمترین اولویت خود در سینما نیز گفت: آقای خزاعی از دوستان قدیم من بودند که این مسئولیت را به او واگذار کردیم زیرا هم اهالی سینما نسبت به ایشان نگاه مثبتی دارند و هم خود او شناخت خوبی نسبت به سینما دارد و برنامهای که ارائه دادند و ما باهم به تفاهم رسیدیم به عنوان برنامه تحولی در سینمای ایران است. تا براساس این برنامه بتوانیم از همه ظرفیتهای اهالی هنر در سطح کشور در حوزههای مختلف سینما بهره مند شویم.
وی همچنین تاکید کرد: باید عقب افتادگی هایمان در تولید آثار فاخر سینمایی را با حمایت و پشتیبانی جدی مجموعه دولت و شخص آقای رئیس جمهور جبران کنیم.
پس از بازدید محمدمهدی اسماعیلی و محمد خزاعی از بخش های مختلف موزه سینمای ایران، فیلمخانه ملی ایران و بخشهای نیمه تمام آن، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار امیدواری کرد که با اختصاص اعتبار لازم علاوه بر اتمام بخش های باقیمانده، تجهیزات مورد نیاز تامین شده و از گنجینه سینمای ایران به شیوه استاندارد محافظت شود.
سیدمحمود اسلامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سید مجید پوراحمدی مدیرعامل صندوق اعتباری هنر، مهران عباسی مدیرعامل موزه سینما، لادن طاهری رئیس فیلمخانه ملی ایران و مدیران موزه سینما از دیگر حاضران در این دیدار بودند.
واکنشهای فضای مجازی به انتخاب خزاعی/ رویکردها و دیدگاههای رئیس جدید سازمان سینماییخزاعی رئیس سازمان سینمایی وزارت ارشاد شدانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: سازمان سینمایی وزارت ارشاد سینمای ایران سازمان سینمایی وزارت ارشاد سینمای ایران وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی فیلمخانه ملی ایران سازمان سینمایی موزه سینما سینمای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۷۰۹۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید، اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد.
به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد. «دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت.
سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند. ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند.
در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد، اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم، اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
منبع: روزیاتو
tags # بازیگر سینما ، سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!