رسیدگی به پرونده متهمان واکسن تقلبی کرونا آغاز شد
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۲۹۵۰۶۷
نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات چهار متهم پرونده واکسنهای تقلبی کرونا به ریاست قاضی حسین اعظمی چهاربرج در دادگاه کیفری یک استان البرز برگزار شد.
به گزارش برنا، به نقل از مرکز رسانه قوه قضائیه، «ساسان علی رمجی» نماینده دادستانی کرج با قرائت کیفرخواست متهمان این پرونده یعنی مهرداد بهاری، بهزاد میرزایی، شهاب آیرملو، مهدی حاتم آبادی فراهانی خواستار اشد مجازات برای آنها شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با قرائت کیفرخواست، اتهام مهرداد بهاری را مشارکت در کلاهبرداری شبکهای، توزیع واکسن تلقبی کرونا و خیانت در امانت عنوان کرد؛ نماینده دادستان همچنین اتهامات سایر متهمان را به ترتیب برای بهزاد میرزایی، مشارکت در کلاهبرداری شبکهای، توزیع واکسن تقلبی کرونا و جعل مهر مرکز شهید بهشتی و استفاده از آن؛ شهاب آیرملو، مشارکت در کلاهبرداری شبکهای، توزیع واکسن تقلبی کرونا و تاسیس موسسه و مرکز تزریقات برای تزریق واکسن کرونا؛ مهدی حاتم آبادی فراهانی، معاونت در کلاهبرداری شبکهای و توزیع واکسن تقلبی کرونا برشمرد.
«علی رمجی» گفت: مهرداد بهاری متهم ردیف اول که کارمند بخش خدمات بیمارستان کوثر بوده و دسترسی به پوکههای ویال واکسن کرونا را داشته است؛ با توجه به نبود نظارت کافی حراست بیمارستان برای اجرای عملیات امحای ویالها، اقدام به خارج کردن ویالها نموده و بعد از تهیه دستگاه پلمب، آب مقطر و داروی «متوکاربامول» اقدام به تهیه واکسن تقلبی و فروش آنها به بهزاد میرزایی میکند.
وی افزود: متهم میرزایی ویالهای واکسن تقلبی کرونا را که هر ویال شامل ۱۰ دوز واکسن بوده را به مبلغ سیزده میلیون تومان از متهم ردیف اول خریداری کرده و با مبالغی بالاتر از چهل و پنج میلیون تومان میفروخته است؛ حجم مبادلات نشان میدهد وی بیش از ۱۸ میلیارد کسب کرده و مبلغ ۵ میلیارد و چهارصد میلیون تومان به حساب متهم ردیف اول واریز کرده است.
نماینده دادستان عمومی و انقلاب کرج در خصوص اتهامات «شهاب آیرملو» که پزشک عمومی بوده است اضافه کرد: وی نیز با وجود مسئولیت پزشکی، ۸۰۰ دوز واکسن تقلبی کرونا را به مبلغ ۴ میلیون و پانصد هزار تومان خریداری و به مبلغ ۵ میلیون و پانصد هزار تومان تا ۶ میلیون تومان فروخته است و بیش از ۸۰۰ میلیون تومان درآمد نامشروع داشته است.
وی در خصوص اتهام دیگر متهم این پرونده نیز گفت: «حاتم آبادی فراهانی» در ازای تزریق هر دوز واکسن تقلبی کرونا مبالغی در حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان دریافت میکرده و همچنین حساب بانکی خود را در اختیار بهزاد میرزایی قرار داده بود.
نماینده دادستان عمومی و انقلاب کرج از وجود ۱۱۰ شاکی در این پرونده خبر داد و با توجه به خدشه وارد شدن به اعتماد عمومی به وزارت بهداشت خواستار اشد مجازات و تعیین مجازات تکمیلی شد.
در این جلسه تعدادی از شاکیان پرونده با بیان دلایل و نحوه خرید واکسن از متهمان از اعتماد به نظام پزشکی یکی از متهمان و کارت واکسیناسیون گفته و خواستار احقاق حقوق خود شدند.
یکی از متهمان با اشاره به واکسیناسیون خود و خانواده وی توسط این گروه گفت: محل واکسیناسیون محافظت شده و با حضور نیروی نگهبانی بوده و ظواهر همه چیز را درست نشان میداد.
حسین اعظمی چهار برج مستشار دادگاه کیفری یک استان البرز نیز درباره روند رسیدگی به این پرونده با گردش بیش از ۲۸ میلیارد تومانی بیان کرد: بر اساس آنچه که در کیفرخواست ذکر شده است در اوج شیوع ویروس کرونا تعدادی از ویالهای واکسن کرونا از یکی از بیمارستانهای کرج خارج شده بود و با یک داروی دیگری پر شده و به تعدادی از هم وطنان تزریق کرده بودند که پس از کشف موضوع و دستگیری متهمان، پرونده در دادسرا با عنوان کلاهبرداری شبکهای منجر به صدور کیفر خواست شد که اولین جلسه آن برگزار شد.
وی افزود: در این جلسه تمام دفاعیات متهمان شنیده شد و ادله اعلامی دادسرای کرج مورد بررسی قرار گرفت. در صورتی که نیاز به تحقیقات و بررسی تکمیلی نباشد پس از شور، تصمیم گیری نهایی در این مورد در مهلت قانونی اتخاذ خواهد شد.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: رسانه شهید بهشتی بیمارستان دادستان عمومی و انقلاب پزشک درآمد انقلاب وزارت بهداشت نظام پزشکی واکسیناسیون حقوق خانواده برج استان البرز ویروس دادسرا دادگاه واکسن کرونا کلاهبرداری شبکه ای واکسن تقلبی کرونا بهزاد میرزایی میلیون تومان توزیع واکسن ویال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۹۵۰۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به بیبدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!
فیلم سینمایی "بیبدن" دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- گروه فرهنگی
فیلم «بیبدن» ساخته مرتضی علیزادهِ فیلم اولی با نویسندگی کاظم دانشی، خیلی زود پس از رونمایی از جشنواره فیلم فجر به پرده سینما رسید و با فروش بیش از 32 میلیارد تومانی تا به امروز، اقبال نسبتا خوبی را به عنوان فیلمی در ژانر درام جنایی به خود دید.
دانشی که پیش از این با ساخت «علفزار» تجربه خوبی از بازخوانی پروندههای جنایی کسب کرده بود، این بار در مقام نویسنده، سراغ داستانی نزدیک به واقعیت رفت و با برداشتی آزاد از پرونده «غزاله و آرمان» که مربوط به سالهای 1392 تا 1400 است، فیلمی در ژانر درام جنایی را به سینماها آورد تا روایتگر یکی از هولناکترین قتلهای چند سال اخیر و در عین حال جنجالیترین پرونده قضایی باشد.
حواشی روز پنجم فیلم فجر|رقابت سنگین «بی بدن» و «بهشت تبهکاران» بر سیمرغ حاشیه/ 14 کیلو کم کن تا «مجنون» شوی!مروری بر زیرمتنهای نهفته در این اثر، یک پیام روشن و جدی را برای مخاطبانش دارد و آنهم تلاش کارگردان و نویسنده برای ایجاد یک پل ارتباطی بین این پرونده قتل با عقبه روابط عاطفی در هر 2 خانواده قاتل و مقتول است. موضوعی که در شخصیتپردازی و دیالوگگویی بازیگران و نوع بازی آنها نهفته شده و شاید مخاطب را پس از تماشای فیلم به این فکر فرو ببرد که آیا میشد قتلی اتفاق نیفتد؟ به جز فرد قاتل، آیا افراد دیگری هم در شکلگیری این جنایت هولناک سهم داشتند؟ به نظر میرسد که پاسخ به هر دو سوال «مثبت» است؛ اما چرا؟
جستوجو در شخصیتپردازی بازیگران فیلم، ابعاد دیگری از قتل دختر جوان (ارغوان) را به نمایش میگذارد؛ سروش صحت در نقش پدر «ارغوان»، کاملا منفعل و سرد است، از مهمترین اتفاقات رخ داده در بطن خانوادهاش بیخبر است، تلاشی برای ارتباط پدرانه با دخترش برای فهم نیازهای او در دوران حساس جوانی و نوجوانی نمیکند و حتی پس از مرگ او با حالتی سردرگم و بیاراده، تنها شنونده دیالوگهای طرفین است. رفتار منفعلانه او در اکثر سکانسهای فیلم، مخاطب را آزار میدهد که چرا این مرد، حتی یک برخورد سخت و خشن با قاتل دخترش ندارد؟ که البته به نظر میرسد این شخصیتپردازی و بازیگردانی به عمد توسط کارگردان طراحی شده است.
در نگاه اول، شاید به نظر برسد که انتخاب چنین نقشی برای سروش صحت با توجه به عقبه بازیگری او، اشتباه بوده اما نباید فراموش کنیم که کارگردان بی بدن به دنبال نمایش «پدر بیمسئولیت» است. پدری که حتی حساسیت لازم برای امور روزانه دخترش را ندارد و سردرگم در زندگی روزمره تا جایی پیش میرود که با خبر قتل دخترش مواجه میشود.
البته اینکه سروش صحت در ایفای چنین نقشی موفق عمل کرده یا خیر، موضوع دیگری است. صحت را بیشتر با ایفای نقش در بازیهای انرژیک میشناسیم و بازی در نقش پدر ارغوان تجربه جدیدی برای اوست. برای یادآوری هنرمندی سروش صحت در بیبدن فارغ از نقدی که به بازی کم عمق او وارد است، کافی است بازی احساسی او در جایی که از عروسی دخترش یاد میکند را دوباره مرور کنیم تا بازی هنرمندانه او در آنجا تبدیل به یکی از ماندگارترین سکانسهای بیبدن شود.
در نقطه مقابل، الناز شاکردوست ایفاگر نقش مادر «ارغوان» است که هدایت پرونده را به دست گرفته و برخلاف پدر، با کنگشریاش، قاتل را تا چوبه دار بدرقه میکند؛ در ظاهرِ ماجرا، با مادری دلسوز طرفیم، اما در تعدادی از سکانسهای فیلم پنهانکاری او تو ذوق میزند و در نهایت زنجیرهای از اتفاقات که ارغوان را به آن سرنوشت شوم دچار میکند. شاکردوست نمادی از مادر مهربان اما «پنهانکار» است. پنهانکاری او در بخشهای مختلفی از فیلم دیده میشود. از پنهانکاری او در ماجرای کویر رفتن ارغوان با دوستانش و اتفاقات تلخ بعدش تا ارتباط پنهانی سروش و ارغوان.
خانوادهای را تصور کنید که مادرش پنهانکار است و مهمترین رخدادهای فرزندش را با همسر خود در میان نمیگذارد، پدر هم تلاش چندانی برای ارتباط گرفتن با دختر و کنترل رفت و آمدهای او ندارد؛ خروجی این همه بیمسئولیتی والدین چه میتواند باشد؟
سری به خانواده قاتل بزنیم؛ پژمان جمشیدی در نقش پدر سروش، رقم زننده یک شکست عاطفی برای پسرش است؛ او به راحتی همسر اول خود را ترک کرده و بدون توجه به آیندهای که انتظار پسرش را در سنین حساس نوجوانی میکشد، تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد. لجبازیهای مکرر او و هدایت سروش در مسیر اشتباه هم مزید بر علت میشود که سرنوشت سروش بیشباهت با ارغوان نباشد. به نظر میرسد در اینجا هم با جنس دیگری از «پدر بیمسئولیت» مواجهیم؛ پدری که غرورش از فرزندش مهمتر است و بهای این غرور، خون پسرش است.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود؛ سوی دیگری از پرونده قتل ارغوان، یک دختر جوان که مالامال از حسادت است، نشسته؛ در ظاهر دوست است، در واقعیت دشمن؛ در ظاهر، عملی که مرتکب میشود، ساده است اما اثر وضعی کار او به قدری عمیق است که آتش یک خشم مردانه را شعلهور میکند و در نهایت به جنایتی هولناک ختم میشود. «دوست حسود» گاهی از دشمن هم خطرناکتر است.
بیبدن ضد قصاص است؟
یکی از سوالاتی که پس از اکران این فیلم مطرح شد، همین موضوع بود؛ آیا بیبدن از قصاص طرفداری میکند یا علیه آن است؟ تجربه تماشای فیلمهایی که برچسب «ضد قصاص» را یدک میکشند، نشان میدهد که مخاطب وقتی صندلی سینما را ترک میکند، برای فرد اعدام شده دلسوزی میکند؛ آیا این اتفاق در بیبدن برای سروش تکرار میشود؟
تصاویر دوربینهای مدار بسته که در بخشی از فیلم پخش میشود، بخش مهمی از حقیقت پرونده و مرتکبین جرم را فاش میکند؛ از سویی دیگر، تمام اتفاقات برای اینکه قاتل بخشیده شود، به خوبی کنار هم چیده شده اما پدر سروش همه راهها را برای بخشش میبندد. موضع بی بدن نسبت به قصاص متفاوت است؛ روی انجام قصاص پافشاری نمیکند و بارها اعلام میکند که راه بخشش باز است و از سویی دیگر، موضع آوانگارد نیز نسبت به این مسئله نمیگیرد. به نظر میرسد که کارگردان و نویسنده هوشمندانه از کنار این مسئله عبور کردند تا سراغ مسئلهای مهمتر بروند و آنهم «گسستهای درون یک خانواده» است.
چرا پیگیری مورد «بی بدن» مهم است/ نباید زیر بار حق کشی رفت
یک بازیِ درخشان، یک بازیِ درخشانتر
اگر الناز شاکردوست را کنار بگذاریم، دو بازی درخشان در بیبدن توجهات را به خود جلب کرد؛ نوید پورفرج و گلاره عباسی.
پورفرج که با بازی در فیلمهای سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» و «مغز استخوان» توانایی هنریاش را به رخ کشید، در بیبدن هم به عنوان بازپرس ایفای نقش کرد و درخشان بود. او هم کنش قهرمانی داشت، هم در جایی پایش لغزید و به ضدقهرمان تبدیل شد و به خوبی از پس هر دو نقش برآمد. تلاش او برای بخشش قاتلینی که در پروندههایش با آنها سروکار دارد، برای مخاطب قابل باور است.
در نقطه مقابل، گلاره عباسی را در نقش مادر سروش میبینیم که علیرغم بازی کوتاهش اما بسیار اثرگذار است و نقش مادر شکست خورده را به خوبی بازی میکند.
بیبدن شباهتهای زیادی به «علفزار»، فیلم قبلی کاظم دانشی دارد، اگرچه شاید به اندازه آن جسور نباشد و خیلی سراغ خط قرمزها نرود اما به هر حال امضای دانشی پای آن است. اوست که داستان را از لابهلای پروندههای قضایی که عمدتا دسترسی به آنها ساده نیست، بیرون میکشد و خط سیر یک درام جنایی را کنار قرار میدهد. تنها ابهام این است که چرا خود او در نقش کارگردان حاضر نشد؟
به نظر میرسد که بیبدن دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. «پدر بیمسئولیت»، «مادر پنهانکار» و «دوست حسود» اگرچه قاتل نیستند، اما در وقوع این جنایت بیگناه هم نیستند.
انتهای پیام/