Web Analytics Made Easy - Statcounter

در یک عصر پاییزی برای گرفتن گزارشی با موضوع تئاترشهر و نمایش های درحال اجرا والبته مخاطبینی که بعد از روز های کرونایی مانند قبل از سالن های نمایش استقبال نمی‌کنند به تئاتر شهر رفتیم و وارد پارک دانشجوی معروف این منطقه شدیم و جدا از افراد ثابت حاضر در این محل که خود جای بحث مفصل دارد به سراغ مخاطبان خاص خودمان رفتیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش برنا؛ سکانسی از یک روز تئاتری را از نظر می گذارنید:

روز و شب/ داخلی- خارجی/ پارک دانشجو/ اطراف تئاتر شهر

در یک عصر پاییزی با هدف تهیه ی گزارشی با موضوع وضعیت این روزهای تئاترشهر و نمایش های درحال اجرا در این مجموعه به پارک دانشجو در منطقه چهارراه ولیعصر که معمولا در این روزهای پاییزی شلوغ و پرتردد است رفتیم.

در همان لحظه ورود صدای یک تئاتر خیابانی توجهمان را جلب کرد و جلوتر که رفتیم،مشاهده کردیم که مقابل ساختمان تئاتر شهر یازدهمین دوره تئاتر صاحبدلان درحال برگزاری است و تعداد زیادی از صندلی هایی که برای نشستن اختصاص داده بودند با افراد مختلف که مشخصا برخی از خانواده تئاتر بودند پر شده بود. در ادامه رفتیم تا با برخی از تماشاگران گپ و گفتی داشته باشیم.

زوج جوانی را دیدیم که در کنار هم مشغول دیدن این نمایش بودند، نمایش فضایی مذهبی داشت و مناسب با این روزها مخاطبین علاقه مند به تعزیه و نمایش های آیینی و دینی را جذب خود کرده بود به سراغ آن ها رفتیم و پرسیدیم که آیا برای دیدن این تئاتر به تئاتر شهر آمده اند؟

دختر جوان پاسخ‌مان را اینگونه داد که همسرش کارگردانی می‌خواند و کلاس طنز نویسی داشتند به همین علت این اطراف بودند و برای پر کردن زمانی که تا کلاس‌شان مانده است به تماشای این تئاتر ایستادند.

مردی که آن سوی پارک روی نیمکت نشسته بود هم با ما همکلام شد؛ این بار جواب متفاوت تری گرفتیم مرد جوان گفت: محل گذرش تئاتر شهر بوده و وقتی متوجه این می شود که این تئاتر خیابانی در حال برگزاری است به تماشای آن می نشیند و از دیدن این تئاتر لذت برده و تماشای نمایش را ادامه داده است او معتقد است نمایشی پر معنا و محتوا در حال اجرا است و ارزش این را دارد که دقایقی برایش وقت بگذارد.

پارک دانشجو مثل همیشه شلوغ است اما همه برای دیدن تئاتر نیامده اند، دو دختر جوان را مشاهده کردیم و از آن ها سوال کردیم که آیا برای دیدن تئاتر آمده اند؟؟ اما بر خلاف تصور آنها دلتنگ کافه و کافه گردی بودند، اما با اصرار ما که حداقل نظر آنها را در مورد تئاتر بشنویم، یکی از آنها پاسخ داد که بیشتر تمایل به دیدن فیلم دارد اما اگر تئاتری باشد که به قول خودمانی « خنده دار» باشد و کمی آنها را از فضای ملتهب جامعه دور کند چرا که نه؟ حتما به دیدن تئاتر می رود، ناگفته نماند که تصور اکثر مخاطبان ما براین بود که سالن های تئاتر بسته هستند و در شرایط کرونا هم خیلی نمی توان به تفریحی مثل تئاتر دل خوش کرد. 

در همین حوالی از فرد دیگری پرسیدیم آخرین تئاتری که دیده چه بوده است؟ و او گفت مغازه خودکشی؛ مغازه خودکشی طنزی سیاه است و شاید برای ساعاتی خندیدن انتخاب مخاطب های زیادی باشد. 

کمی آن طرف‌تر صحنه ای هنری با دنیایی متفاوت از تئاتر می‌بینیم. حتما شما هم با گروه‌های خیابانی موسیقی بارها مواجه شده اید که هنرمندان کاربلد و علاقه مندی هستند که به دلیل شرایط امروز نمی‌توانند هنرشان را در وضعیت بهتری عرضه کنند؛ سه پسر مشغول نواختن گیتار بودند که اتفاقا نظر برخی از حاضریت در پارک دانشجو را جلب کردند.

گزارش ما هنوز به پایان نرسید و در جست و جوی مخاطب دیگری برای ذهن پرسشگرمان بودیم که با پسری که با عجله از آنجا رد می‌شد برخورد کردیم؛ گویی چیزی را در سالن تئاتر جا گذاشته یا برای دیدن تئاتر مورد علاقه‌اش بی‌تاب است. در همین تصورات بودیم که ترجیح دادیم از خود او بپرسیم و سلیقه او را هم محک  بزنیم.

پسر خوش پوش با ظاهری هنری، در جواب‌مان گفت: این روزها در پلاتویی تمرین تئاتر دارد.

وی ادامه داد: نمایشنامه جسدهای پستی از داریو فو. یک ماه است که تمرین می‌کنند و در نهایت قرار است بهمن ماه در سالن نوفل لوشاتو اجرا بروند.

با دو پسر جوان دیگری برخورد داشتیم و به نظرمان آمد شاید تئاتری باشند به همین خاطر سوال‌مان را از آنها  هم پرسیدیم؛

یکی از آنها در جواب گفت: محل گذرشان این سمت بوده است. از او پرسیدیم آیا اصلا به تئاتر دیدن علاقه دارد  یا خیر ؟

او گفت: خودم فیلمساز هستم، برایمان تعجب آور بود، کسی خودش فیلمساز است و تئاتر نمی‌بیند؟ وی ادامه داد که تئاتر میبینند اما دوستش به میان حرف او آمد و گفت ما گذرمان افتاده ولی انگار تئاتر گذرش به اینجا نیفتاده است.

آن‌ها در ادامه اضافه کردند؛ مدتی است تئاتر خوبی که  فاخر و ارزش دیدن داشته باشد اجرا نشده و تئاتر دارد به سمت تجاری شدن می‌رود و از جنبه هنری بودن آن دور شده است.

مردی مسن به سمت‌مان آمد و کنجکاو شده بود که چه کاری انجام می‌دهیم، از این فرصت استفاده کردیم و سوال‌مان را این بار از او پرسیدیم تا از ذهنیات او و پاسخش مطلع بشویم.

مرد مسن به سوال ما اینگونه پاسخ داد: بله من چون خودم، هم بازیگر، تهیه‌کننده و کارگردان هستم تئاتر و سینما را دوست دارم. درحال حاضر هم برای نمایش تعزیه صاحبدلان آمدم تا سبک و سیاق کاری این دوستان و بازی هایشان را مشاهده کنم.

پرسیدیم به نظرتان تئاتر خوبی بود؟

گفت: اصولا چون کار تاریخی است و نسل جوان به این چنین تئاترهایی در جمهوری اسلامی احتیاج دارد به همین خاطر آمده‌ام تا ببینم و به نظرم جالب و خوب بود.

کمی بیشتر آن طراف به دنبال سوژه‌های بهتری گشتیم که پسر جوان دیگر را دیدیم و این بار او را محک زدیم تا متوجه بشویم او به سوال‌مان چه پاسخی می‌دهد سوال همیشگی را پرسیدیم و گفتیم آخرین تئاتری که دیده چه بوده است؟

در جواب‌مان گفت اتفاقی به این سمت آمده و آخرین تئاتری که دیده «سقراط» با بازی «فرهاد آئیش» بوده است.

این گزارش به نظر هنوز جمع نشده بود و در ادامه به ساختمان اصلی تئاتر شهر رفتیم و گپ و گفتی با «علیرضا سعیدی» روابط عمومی داشتیم؛ 

از کی سالن‌ها دوباره باز و اجراهای نمایش  شروع شده است؟

از چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ ما با اجرای نمایش «تن‌ها» به کارگردانی آقای«علیرضا معروفی»، که قبلا روی صحنه رفته بود، ولی تهران در وضعیت قرمز کرونایی قرار گرفت و اجراها تعطیل شد کار را آغاز کردیم. ولی از ۳۱ شهریور که تهران در وضعیت نارنجی قرار گرفت سالن‌ها باز شد و فعلا با همین یک کار در سالن سایه کارمان را ادامه می‌دهیم و انشالله از روز ۱۸ مهر ماه نمایش «افسانه ببر» به کارگردانی «صدرالدین زاهد» در تالار چارسو و نمایش «داستان باغ وحش» به کارگردانی آقای «مهدی پاشایی» در تالار قشقایی کارشان را شروع می‌کنند. و با احتساب این دو نمایش در نیمه مهرماه سه نمایش در تئاتر شهر خواهیم داشت.

وضعیت گیشه تئاترها چگونه است؟

خوشبختانه به دلیل اینکه تماشاگرهای حوزه تئاتر همیشه و همیشه به هنرمند ها و اصولا به این هنر علاقه خاصی دارند فضا به گونه‌ای پیش رفته است که  استقبال خوبی از نمایش به عمل آورده‌اند و نمایش «تن‌ها» تا به امروز در هر چهار پنج اجرایی که داشته با استقبال صد درصدی مخاطب مواجه شده یعنی ما ظرفیت‌مان که بر اساس شیوه‌نامه‌های بهداشتی تقریبا بین ۳۰ تا ۵۰ درصد است به صورت کامل بلیت‌هایش فروخته شد.

نظرتون راجع به واکسیناسیون هنرمندان چیست؟

خوشبختانه با تمهیداتی که از طرف ستاد ملی مقابله با کرونا انجام گرفته و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که برنامه‌ریزی های مناسبی برای واکسیناسیون هنرمندها داشته در حوزه صندوق اعتباری فرهنگ و هنر تا آنجایی که می دانم واکسیناسیون هنرمندها در حال انجام است و توسط همان صندوق اعتباری فرهنگ و هنر کسانی که هنرکارت دارند و عضو هستند،اعضای محترم خانه تئاتر، خانه موسیقی و اصناف دیگر حوزه های فرهنگ و هنر روند واکسیناسیون را طی می‌کنند و تا به امروز خداروشکر هرروز به تعداد واکسینه ها اضافه می‌شود.

چه پروتکل‌هایی برای سالن هایتان انجام می‌شود که مردم ترغیب بشوند برای دیدن تئاتر؟

مجموعه تئاتر شهر خوشبختانه یکی از مجموعه‌هایی است که نمی‌گویم به صورت صد درصد ولی تمام تلاشش را به کار گرفته تا آن چیزی که در تمام امکاناتش است را به کار بگیرد تا شیوه‌نامه‌های بهداشتی مربوط به هنرمندان، تماشاگرها و همکاران محترم‌مان را تا جایی که می‌شود به صورت کامل رعایت بشود.

آن چیزی که ما پیش بینی کرده‌ایم به واسطه همکاری رفقای خوبم در واحدهای مختلف تئاتر شهر درحال انجام گیری است،اولا ظرفیت سالن هایمان را از ۳۰ درصد  شروع کردیم و امیدوار هستیم که ان‌شاءالله با زرد و آبی شدن شهرها این ظرفیت از ۳۰ درصد به ۵۰ درصد افزایش پیدا کند، ولی شیوه نشستن تماشاگران را هم حتی به صورت کامل نظارت داریم و اگر تشریف ببرید و نگاهی بیاندازید، می‌بینید که بچه های واحد ما با دقت هرچه تمام‌تر تماشاگرها را یکی درمیان می‌نشانند و قبل و بعد از هر اجرا رفقای من در واحد خدمات صندلی‌های تماشاگران ،صحنه اجرای نمایش، پشت صحنه از جمله اتاق گریم خانم ها و آقایان را ضدعفونی می‌کنند و هر آن چیزی که ربط پیدا می‌کند به تماشاگران هنرمندها و همکاران تا آنجایی که می‌شود و امکانات مجموعه اجازه می‌دهد به صورت کاملا صد درصد ضدعفونی می‌شود.

گفت‌وگویی که با آقای «علیرضا سعیدی» داشتیم به اتمام رسید، به سمت ورودی سالن سایه رفتیم. اکثر افرادی که منتظر نشسته بودند تا به سالن بروند و تئاتری که بیلتش را تهیه کرده بودند را ببینند در گروه سنی 20 تا 30 سال بودند. به  سمت اولین شخصی که مشاهده کردیم رفتیم و به نظر آمد از انتظار خسته شده بود به همین دلیل از ما استقبال کرد و با روی باز به سوالات‌مان پاسخ داد.

از چه طریقی با این نمایش آشنا شدید؟

از طریق سایت تیوال. تعریفش را هم شنیده بودم و متوجه شدم جایزه هم گرفته به همین دلیل اقدام به خرید بلیت کردم.

در این وضعیت کرونایی نمی‌ترسید به دیدن تئاتر می آئید؟

دو دوز واکسنم را زدم و از ایمنی مطمئن شدم و بعد اقدام به دیدن تئاتر کردم.

در همین حین ورود تماشاگران را به سالن دادند افرادی که منتظر مانده بودند با اشتیاق به سمت ورودی سالن رفتند. به ذهن‌مان آمد که اگر منتظر بمانیم و بعد از نمایش هم از آنها سوالات‌مان را بپرسیم.

نمایش به پایان رسید و سیل افرادی که از سالن خارج می‌شدند زیاد بود و اکثرا عجله داشتند تا به خانه‌هایشان برسند. به سمت پسری که درحال خارج شدن از سالن بود و به نظر می‌رسید که آنقدر هم عجله ندارد رفتم و از او سوالاتی پرسیدم؛

از چه طریقی با این نمایش آشنا شدید؟ در این وضعیت کرونایی نمی‌ترسید به دیدن تئاتر می‌آئید؟

از طریق فضای مجازی با این نمایش آشنا شدم، و در جواب اینکه آیا از کرونا نمی‌ترسند و به دیدن نمایش می‌آیند گفت: خیر، پروتکل ها در سالن ها تا حدی رعایت می‌شود و دوز اول واکسن را هم زدم و کمی خیالم راحت تر شد و همچنین در سالن، صندلی های کناری ام خالی است و احتمال گرفتن کرونا را پایین می‌آورد.

آیا بعد از باز شدن سالن ها به تماشای تئاتری رفته اید؟

بله دو نمایش دیدم که اسم هایشان را نمی‌آورم که جنبه تبلیغاتی نداشته باشد.

نمایش های در حال اجرا انتظارات یک مخاطب خوب را برآورده می کند؟

انتظارات را خیر، قبل از کرونا یک شیوه اجرایی خیلی خوب داشتیم، رقابت ها خیلی بهتر بود، و صرفا جنبه رقابت و بیشتر رفاقت در کارها وجود داشت. اما در حال حاضر بیشتر جنبه خودنمایی و اینکه حالا یک کاری را تمرین کردیم و فقط اجرا ببریم را دارد و کارها تقریباً میشه گفت ارزش اجرایی و نمایشی ندارد. اما یکی از کارهای خوب،همین کاری که بلیتش را تهیه کرده ام بود، به نظرم زحمت زیادی کشیده بودند بابت این نمایش و جایزه هایی که برده بودند حقشان بود اما در کل باید دید در طول سال چه نمایش هایی قرار است اجرا برود و چقدر نوع و شیوه ی اجرایی اش متفاوت تر از بقیه کار ها است چون تقریبا بیشتر کارها در حال حاضر کپی شدند.

 به سوی تماشاگر دیگری رفتیم؛

در این وضعیت کرونا نمی‌ترسید برای دیدن نمایش می‌آئید؟

خیر چون تئاتر عشق و زندگی است.

به نظرتان پروتکل‌ها تا به الان رعایت شده نسبت به چیزی که در تبلیغات نشان داده می‌شود؟

متاسفانه آن چیزی که می‌بینم خیر ولی همان گرمی که در سالن تئاتر است باعث می‌شود که با عشق و علاقه یک نمایش را دنبال کنیم و یا در این حوزه فعالیت داشته باشیم واین مشکلات باعث نمی‌شود که بگوییم فضا، فضای کرونایی است و باعث ابتلا به کرونا می‌شود.

بعد از وضعیت قرمز شما به دیدن نمایشی رفته‌اید؟

بله،خودم هم تئاتر کار کردم.

نمایش های درحال اجرا انتظارات یک مخاطب را برآورده کرده است؟

اکثر نمایش ها بله حتی بیشتر از ظرفیت پنجاه پنجاهی که سالن در اختیار می‌گذاشت هم سالن پر میشد.

از نظر شیوه اجرایی چطور؟

شیوه اجرایی دیگر بستگی به کارگردان و موضوعات فنی دارد که بحثش جداست و باید ساعت ها راجع به آن صحبت کرد.

بعد از اتمام این گزارش و در نهایت باید گفت مخاطب عام در این روزها کمتر به تئاتر می‌رود و بیشتر مخاطبان تئاترها از همان قشری است که در آن حوزه فعالیت می‌کنند.

مخاطب عام بیشتر به تئاترهایی احتیاج دارد تا کمی از این حال و هوای روزشان جدای‌شان کنند و ساعاتی را بخندند و یا سرگرمی جذابی برای‌شان باشد که این دست آثار در تئاتر آزاد روی صحنه است و قاعدتا در جایی مثل تئاتر شهر نمی‌توان سراغ آن گشت.

قیمت بلیت تئاتر وضعیت اقتصادی مردن ماجرای ترسناک کرونا همه و همه عاملی است که شاید سالن‌های نمایش به این زودی‌ها شکل و شمایل قبلی را به خود نگیرد. اما همانطور که اول گزارش به آن اشاره کردیم تئاتر خیابانی ای که در حال اجرا بود و صندلی هایی که برای تماشاگران گذاشته بودند اکثرا پر بود و این نشان از این دارد که تئاتر از هر نوعش برای مخاطب جذاب است و می‌توان امیدوار بود که به زودی حال تئاتر رو به بهبود باشد.

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: تئاتر نمایش تئاترشهر تئاتر خیابانی پارک دانشجو علیرضا سعیدی برای دیدن تئاتر دیدن تئاتر پارک دانشجو آن چیزی تئاتر شهر حال اجرا نمایش ها سالن ها سوال ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۰۴۰۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید

دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفه‌ای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه می‌کرد ...

محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر می‌کشید.

به گزارش ایسنا، حالا سال‌هاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه می‌دهد. در این سال‌ها چند بار کارگردان‌های جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه برده‌اند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه)  هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه‌خوانی کند.

این برنامه، بهانه‌ای شد برای ما که کمی به سال‌های دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگی‌های خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.

محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست می‌داشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه می‌کنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایش‌نامه‌خوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب می‌شناسد، ادبیات را هم خوب می‌شناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا می‌کردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدم‌های این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را می‌خورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشه‌دار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست می‌دهد که نمی‌توانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»

او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان هم‌دوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت می‌یاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه می‌کرد!»

ما اما شگفت‌زده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامه‌ای نوشته و او در پاسخ به حیرت‌زدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقت‌ها ریتم‌ ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»

حالا و با تغییرات هر روزه‌ای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق می‌آید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت می‌کرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام‌ ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطایی‌حور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • لیلا بلوکات با «خارشتر» به صحنه تئاتر می‌آید
  • موافق اجرای نمایش در سالن‌های خصوصی نیستم/ اقتصاد تئاتر رضایت‌بخش نیست
  • اجرای آثار جشنواره تئاتر ایثار در شهر‌های استان گلستان
  • پرهام خاکزاد با «بیرون پشت در» به تئاترشهر می‌آید
  • استقبال بیش از ۱۸ هزار مخاطب از سینما‌های تصویر شهر
  • تجلیل از سه چهره تاثیرگذار تئاتر ایران در شب کارگردان
  • «بیرون پشت در» را در تئاتر شهر ببینید!
  • نمایش و نقد فیلم‌تئاتر «شهر آفتاب مهتاب» در سینماتک خانه هنرمندان
  • پای «توقف اتانازی» به رادیو نمایش باز شد
  • دلش برای «آسید کاظم» پر می‌کشید