آمریکا و غش در دیپلماسی
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۱۳۷۱۷
آمریکاییها در دوره حاکمیت دموکراتها بر کاخ سفید بارها اعلام کردهاند آماده بازگشت به برجام هستیم و دیپلماسی را بهترین گزینه میدانیم اما «گزینههای دیگری را هم در نظر داریم»، «رفع یکباره تحریمها ممکن نیست»، «منافع و امنیت شریکمان اسرائیل اولویت دارد»، «ایران باید به تعهداتش در برجام عمل کند» و اما و اگرهای دیگری که باعث شده عملا گرهی از اختلافات باز نشود و در مقابل، واشنگتن و شرکای اروپاییاش کوشیدهاند توپ را در زمین ایران بیاندازند و مدعی شوند تهران در مسیر توافق کارشکنی میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سوی دیگر باید گفت، مباحث مرتبط با سیاستخارجی واشنگتن در قبال جمهوری اسلامی ایران، از سرفصلهای مهم و گاه تعیینکننده در جریان انتخاباتهای ریاستجمهوری ایالات متحده بوده است. مساله اتخاذ رویکرد و نوع عملکرد در برابر تهران، به ویژه در سالهای اخیر، بحثهایی جدی میان نامزدهای دو جناح جمهوریخواهان ودموکراتها برانگیخته است. با این حال خروجی شعارها و سیاستهای دموکراتها و جمهوریخواهان در برابر ایران حداقل در سالهای اخیر، تفاوت چندانی با هم نداشته است. این مساله به ویژه در مورد سیاستهای ترامپ جمهوریخواه و بایدن دموکرات محسوستر است.
رویکرد مذاکراتی در تهران
در تازهترین مواضع مذاکراتی، روز چهارشنبه وزیر امور خارجه در دیدار با همتای روس خود اظهار داشت به زودی به مذاکرات وین برمیگردیم و جمهوری اسلامی ایران اهل مذاکره است. البته مذاکره باید نتیجه داشته باشد و همه طرفها به تعهدات خود برگردند.
سخنگوی وزارت امور خارجه هم در بخشی از مصاحبهاش با «فرانس پرس» تصریح کرده هیچ پیششرطی برای مذاکرات هستهای وجود ندارد و بازگشت ایران بعد از پایان بررسیهای داخلی صورت میگیرد. وی همچنین گفته بازگشت ایران به مذاکرات قطعی است.
«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان در دیدار اخیر خود با «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به درستی به مساله اعتیاد دولتها در واشنگتن به تحریمهای ضدایرانی به عنوان اصلیترین عامل ناکامی در مذاکرات اشاره کرده و بیان داشته است: دولت بایدن هر چند به صورت زبانی از سیاست های ترامپ در قبال ایران انتقاد کرده، اما در عمل همان سیاست ها را دنبال می کند.
امیرعبداللهیان با «غیرسازنده» خواندن رفتار و سیاست های دولت بایدن در برابر ایران و برجام، ابتکار عمل ایران را مورد تاکید قرار داده و گفته است: ملاک ما عمل طرف های مقابل است و نه اظهار نظر آنها. دولت رئیسی در چارچوب اصول، عملگراست لذا به دنبال نتیجه عملی در مذاکرات است. دولت جدید در حال مرور و مطالعه پرونده مذاکرات انجام شده است. نه اتلاف وقت میکند، نه رفتار غیرسازنده آمریکا را میپذیرید و نه کشور را معطل وعدههای توخالی سابقهدار خواهد کرد.
هر چند جوزپ بورل در این دیدار و اظهارنظرهای دیگر تصمیم دولت فعلی آمریکا را «فصلی نوین» در حفظ و احیاء برجام برشمرده، ولی واقعیتهای عرصه عمل، چیز دیگری را نشان میدهد، چنانکه وزیر خارجه کشورمان هم تاکید کرد میان حرف و عمل واشنگتن، تفاوت بسیار است.
دولت بایدن و دری که بر پاشنه سابق میچرخد
واقعیت آن است که بایدن به رغم شعارهای انتخاباتی شورانگیز، نتوانسته تاکنون تغییر قابل توجهی را در سیاست واشنگتن در قبال ایران و مساله مهم توافق هستهای ایجاد کند.
در آخرین روز از دور ششم گفت وگوهای برجامی در وین بود که «سیدعباس عراقچی» مذاکره کننده ارشد وقت کشورمان گفت که موضوعات مهم باقیمانده نیازمند تصمیم گیریهای جدی در پایتختها است. عراقچی از نزدیک شدن به مراحل پایانی مذاکره با کشورهای ۴+۱ گفته و تاکید کرده بود: یک سری مسائل باقی مانده که مذاکره درباره آنها به اندازه کافی صورت گرفته است و زمان تصمیم گیری کشورها فرا رسیده است.
این اظهارات بر قصد جمهوری اسلامی جهت ممانعت از «فرسایشی شدن» مذاکرات یا آسیب «مذاکره برای مذاکره» دلالت داشت؛ مسالهای که بارها محور رهنمونهای رهبر انقلاب به اعضای تیم مذاکره کننده قرار گرفته است. رهبری در ۲۵ فروردین به صراحت تصریح کردند: «باید مراقبت شود که مذاکره فرسایشی نباشد و طوری نباشد که طرفها مذاکره را کش دهند چون این برای کشور ضرر دارد.»
رفع همه تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه آمریکا خواسته منطقی و روشن جمهوری اسلامی ایران است که بارها از سوی مقامهای کشورمان به طرف غربی گفته شده است. در برابر، گویا آمریکا منافع خود را در فرسایشی شدن مذاکرات میبیند.
بخش زیادی از تحریمهای ناشی از اعمال سیاست «فشار حداکثری ترامپ» علیه کشورمان همچنان اجرا میشود. بایدن برای راضی کردن ایران برای تداوم مذاکرات برجامی ناگزیر از رفع این تحریمها است. این در حالی است که در این مسیر با مخالفت جدی بخشی از جمهوریخواهان و لابی قدرتمند صهیونیستی مواجه است؛ گروهی که تحریمهای ترامپ را اهرم فشاری در برابر ایران میدانند و از دست دادن این اهرم تنها به منظور بازگشت به برجام را خسارتی غیر قابل جبران ارزیابی میکند.
نتیجه کار، این میشود که به رغم شعارهای متفاوت، سیاست جمهوریخواهان و دموکراتها در برابر کشورمان چندان با یکدیگر متفاوت نباشد. این مساله یادآور فرمایشات و رهنمودهای رهبری در ارتباط با آمریکا است که نمونهای از آن را در خرداد ۹۵ ایراد نموده و فرمودند: «ذات آمریکا همان ذات دورهی ریگان است؛ همان ذات است و تغییر نکرده؛ ذات دشمن است. بله، حزب هست -حزب دموکرات، حزب جمهوریخواه؛ این پاس می دهد به او، او پاس می دهد به این- لکن ذات آمریکا همان است.»
واقعیت آن است که اصول رویکرد و سیاست دموکراتها و جمهوریخواهان نسبت به منطقه و کشور ما متفاوت نیست. مطالعه دست کم بخشهای غیرمحرمانه اسناد امنیت ملی این کشور در دورههای مختلف حاکمیت دموکراتها و جمهوریخواهان این گزاره را تایید میکند.
در چنین شرایطی که استراتژی آمریکا و اروپا در برابر کشورمان تغییری نکرده و اگر تغییری هم باشد در تاکتیکها است، سیاست خارجی و مواضع جمهوری اسلامی ایران شفاف و قاطعتر از همیشه و بدون اما و اگر بیان شده است. رفع همه تحریمهای هستهای مدت ها است از سوی ایران به عنوان شرط مذاکرات مطرح شده و فرصت کافی هم برای تحقق این شرط به طرف غربی داده شده است. اکنون نوبت طرف مقابل است که حسن نیت خود را نشان داده و از دستورکار «مذاکره برای مذاکره» عبور کند، چرا که ایران منافع ملی خود را معطل تصمیم غرب نخواهد کرد و به تحقیقات و فعالیتهای صلحآمیز هستهای خود تحت نظارت آژانس و به طور قانونی ادامه میدهد.
برچسبها برجام جمهوری اسلامی ایران وین حسین امیر عبد اللهیان وزارت امور خارجه کاخ سفید دولت بایدن ترامپمنبع: ایرنا
کلیدواژه: برجام جمهوری اسلامی ایران وین برجام جمهوری اسلامی ایران وین وزارت امور خارجه کاخ سفید دولت بایدن ترامپ جمهوری اسلامی ایران امور خارجه دولت بایدن دموکرات ها تحریم ها سیاست ها هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۱۳۷۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترامپ سر به سر ایران خواهد گذاشت؟ /هشدار رسانه اصلاح طلب به دولت رئیسی درباره ۲ خطر در کمین ایران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی نوشت؛
مجلۀ آمریکایی تایم در گفتوگویی اختصاصی با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین و شاید آیندۀ آمریکا از او دربارۀ برنامههای دورۀ دوم در صورت پیروزی پرسیده است. از این مصاحبه چنین برمیآید که از آنچه در دورۀ اول انجام نداده نهتنها پشیمان نیست که قصد دارد با قاطعیت ادامه دهد و این بار بیملاحظات قبلی و حتی سخن از تلافی هم به میان آورده است.
بازگشت ترامپ بهعنوان یکی از جدیترین خطرات برای اروپا هم مطرح شده و از این رو تنها ایران در معرض تهدید او قرار ندارد و اگرچه هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت بازگشت او قطعی است اما باید برای بازگشت او سناریوهایی تدارک دید و باور به اینکه همهشان مثل هم هستند در دوران بلوغ جمهوری اسلامی پذیرفتنی نیست.
مهمترین خطر بازگشت ترامپ برای ایران برخلاف تصور این نیست که امکان احیای برجام را منتفی میسازد چون همین حالا هم بخت احیای برجام بالا نیست. اگر ترامپ بازگردد دو خطر اصلی متوجه ایران خواهد بود و جا دارد به این دو بیاندیشند:
نخست اینکه به احتمال زیاد تکلیف اوکراین را یکسره میکند و بعید است بگذارد جنگ اوکراین بیش از این ادامه یابد. حال با تسلیح و تجهیز بیشتر یا توافق با روسیه اما این وضع بعید است ادامه یابد. در این حالت ایران نمیتواند مانند حالا نفت صادر کند. اگر صادرات نفت خام ایران از ۲۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی به یک میلیون بشکه در روز رسیده (و آمار رشد اقتصادیای که دولت به آن میبالد نیز ناشی از همین است) به خاطر این نیست که جو بایدن چشم خود را به روی فروش نفت به چین بسته بلکه ناشی از جنگ اوکراین است که نمیتوانند همزمان خریداران و مشتریان را از چند نقطه در تنگنا بگذارند و محدودیتهای بندر درگیر جنگ را جای دیگر باید جبران کنند. پس مهمترین آسیب ایران میتواند کاهش فروش نفت باشد آن هم نه به خاطر منتفی شدن برجام که به سبب تعیین تکلیف جنگ اوکراین.
نکته دوم اینکه ایران از سه تحول بازگشت طالبان در افغانستان، جنگ اوکراین و غزه سود برده و در اصطلاح فوتبالی سه بر صفر جلوست و ترامپ اگر بخواهد سر به سر ایران بگذارد این برتری سه بر صفر را باید از بین ببرد. چگونه؟ اول: ناامن کردن مرزهای شرقی و تضعیف بازار هرات. دوم: تغییر وضعیت غزه بهگونهای که ایران از آن سود نبرد و سوم: همان که در بالا اشاره شد: اوکراین.
به یاد آوریم که در سال ۱۳۵۹ و در همان مجلس اول دو نماینده با دو دیدگاه کاملاً مخالف در غالب امور داخلی در مورد مشترکی هشدار دادند و آن هم این بود که بعد از مرگ شاه ادامه گروگانگیری آمریکاییهای شاغل در سفارت سالبه به انتفاء موضوع است و موجب روی کار آمدن رقیب جیمی کارتر خواهد شد.
دکتر ابراهیم یزدی و شیخ محمد منتظری نمایندگان تهران و نجفآباد تأکید داشتند استمرار ریاستجمهوری جیمی کارتر به سود ماست نه روی کار آمدن رونالد ریگان ولی تفکری که باور داشت تفاوتی با هم ندارند رفتاری وارونه داشت و کاری کردند که نهتنها ازاین برگ به سود ایران و کارتر استفاده و او وامدار جمهوری اسلامی در دوره دوم نشود بلکه به عکس درست روزی گروگانها در فرانکفورت تحویل فرستادگان واشنگتن شدند که پیروزی ریگان مسجل شده بود و در پی آن سه دورۀ پیاپی کاخ سفید در اختیار جمهوریخواهان بود (دو دوره ریگان و یک دوره بوش پدر).
در حال حاضر ایران نمیتواند برای ماندن بایدن کار خاصی انجام دهد مگر آنکه نقش ویژهای در غزه یا اوکراین ایفا کند اما باید برای فردای احتمالی ترامپ سناریو داشت؛ فردایی که ترامپ درصدد جبران آن برتری در سه حوزه برخواهد آمد و اگر نه برتری که انتفاع. از تحول افغانستان نفع امنیتی و اقتصادی (بازار هرات و اضافه شدن به بازار سلیمانیه)، از تحول اوکراین نفع سیاسی و اطمینان از وتوی قطعنامهها در شورای امنیت سازمان ملل و از غزه نفع سیاسی چراکه اکنون به جای پیمان ابراهیم و نزدیک شدن اسرائیل به مرزهای ایران دانشگاههای آمریکا و حتی کانادا شاهد اعتراضات سراسری است و تکاپوی تشبیه حماس به داعش به شکست انجامیده و موج حمایت از فلسطینیها همه جا برخاسته است.
مهمترین مراقبت و هوشیاری وزارت خارجه باید حفظ همین سه موقعیت باشد تا ترامپ آنها را منتفی نکند و به هدر ندهد. در اصطلاح فوتبالی مراقب سه گل خودمان باشیم! در غزه البته با فاجعه انسانی روبهروییم و در اوکراین در اندازهای کمتر. مراد از سه گل در اینجا برتری در سیاست خارجی و تغییر موازنه قدرت است.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902918