ایران چگونه میتواند به حل بحران انرژی در اروپا کمک کند؟
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۱۷۲۵۰
یک کارشناس ارشد حوزه انرژی گفت: در صورت رفع تحریم ها ایران می تواند در حل بحران انرژی اروپا تاثیر گذار باشد و بی شک این موضوع یک بازی برد برد برای ایران و اروپا است.
مرتضی بهروزی فر در گفتگویی، با اشاره به نقش ایران برای حل مشکل انرژی اروپا، اظهار کرد: اگر تحریمها برداشته شود، ایران میتواند به سرعت و کمتر از شش ماه ۱.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: اگر تحریمها برداشته شود و اروپا نیز در صنعت گاز ایران سرمایه گذاری کند و برای انتقال آن چه به صورت خط لوله یا ال ان جی مشارکت داشته باشد میتوان شاهد اتفاقات مثبتی برای اروپا و ایران طی دو تا سه سال آینده بود؛ چراکه در آن صورت هم ایران میتواند یک بازار مطمئن داشته باشد و هم اروپا انحصار روسیه را میشکند.
این کارشناس ارشد حوزه انرژی با تاکید بر اینکه این کار چندان ساده نخواهد بود و مشکلاتی را به دنبال خواهد داشت، گفت: قطعا روسیه در این زمینه کارشکنی خواهد کرد. تا کنون نیز این کشور تمام تلاش خود را برای توقف توسعه صنعت گاز ایران کرده است و تمام پازلها را بر این اساس چیده که ایران نتواند وارد بازار گاز اروپا شود.
بهروزی فر ادامه داد: با این حال اگر اروپا بخواهد و ایران نیز تمایل به انجام این کار داشته باشد امکان ایجاد این تعامل وجود دارد. ایران میتواند بازار بزرگی بدست آورد و برای اروپا نیز این تعامل شکسته شدن انحصار روسیه را به دنبال خواهد داشت.
وی با بیان اینکه در حوزه نفت سرعت انجام این کار بیشتر است و ایران میتواند تاثیر بیشتری را در بازارهای جهانی داشته باشد، گفت: اگر بخواهیم گاز را از طریق کشتی منتقل کنیم باید آن را به ال ان جی تبدیل کنیم که این کار به شرط رفع تحریمها و ورود شرکتهای بزرگ به ایران برای سرمایه گذاری و توسعه تکنولوژی امکان پذیر است، اما خودمان به تنهایی قادر به انجام آن نیستیم.
چندی پیش جواد اوجی، وزیر نفت اعلام کرد: ایران آماده است در کوتاهترین زمان ممکن به رفع بحران انرژی در جهان کمک کند و توصیه من به تصمیمگیرندگان آمریکایی و اروپایی این است که از شرایط کنونی بهوجودآمده درس عبرت بگیرند و برای کمک به فروکش کردن این بحران تحریمهای ایران را لغو کنند. مردم اروپا و آمریکا امروز در شرایطی با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند که دولتهای متبوع آنها سالهاست صادرات نفت خام ما را بهعنوان یکی از کشورهای بزرگ صادرکننده نفت بهطور غیرقانونی و ظالمانه تحریم کردهاند. شواهد موجود بهخوبی اثبات میکند که هزینههای این سیاست یکجانبه و فرامنطقهای تنها مختص ایران نیست و شهروندان دیگر کشورهای جهان هم باید هزینههای گزاف این بیخردی را پرداخت کنند؛ هزینههایی که باور داریم در آینده در صورت پافشاری غیرمنطقی بر تحریم صادرات نفت ایران میتواند ابعاد بسیار گستردهای در پی داشته باشد.
وی با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران بارها با حسن نیت آمادگی خود را برای افزایش تولید نفت و تثبیت بازار اعلام کرده و در شرایط کنونی نیز آماده است درکوتاهترین زمان ممکن بحران انرژی ایجادشده در دنیا را حل و این کمبود را جبران کند، گفت: توصیه من به تصمیمگیرندگان این کشورها این است که از شرایط کنونی درس عبرت بگیرند و برای کمک به فروکش کردن این بحران تحریمهای ایران را لغو کنند تا همه مردم از انرژی ارزان و قابل دسترس در کل مناطق بهرهمند شوند.
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: ایران انرژی اروپا تحریم ایران می تواند بحران انرژی تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۱۷۲۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند.
به گزارش ایسنا، محمد اسکندری، کارشناس رسانه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی طی یک دهه گذشته با یک نگاه راهبردی تلاش داشتهاند تا حمایت از تولید داخل و رونق اقتصادی را به «گفتمان غالب» کشور تبدیل کنند. در راستای دستیابی به این هدف که تحقق آن میتواند «قدرت ملی» را دستخوش یک تحول شگرف کند عمدتاً - و البته بدرستی - راهکارهای اقتصادی مورد توجه بوده است. با این حال به نظر میرسد که یکی از ابعاد مغفول در زمینه دستیابی به هدف مهم «جهش تولید» آن هم در چهارچوب بهرهگیری از مشارکت مردم، «بر ساختن سیمای اقتصاد ایران» است.
واقعیت آن است که کشور ما طی چهار دهه گذشته تحت فشارهای اقتصادی رقبا و دشمنان خود قرار داشته است، با این حال در یک دهه گذشته عملاً ما درگیر یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» بودهایم. هدف اصلی این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران و به تبع آن افزایش فشارهای مردمی به حاکمیت و در نهایت تسلیم شدن نظام در برابر زیادهخواهیهای دشمن است. فراموش نمیکنیم که وزیر خارجه وقت آمریکا پیشتر به صراحت گفته بود: «ایران اگر میخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف آمریکا گوش کند!»
با این حال به نظر میرسد جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران دو رکن اساسی دارد؛ رکنی در واقعیت اقتصاد ایران و رکنی در تصویر اقتصاد ایران. در عرصه واقعیت اقتصاد ایران باید گفت آمریکاییها تقریباً تمامی تیرهای در چنته خود را به سمت اقتصاد ایران پرتاب کردهاند و اگر جرمی هم باقی مانده است که در این جنگ نامشروع مرتکب نشدهاند به این دلیل است که توانایی ارتکاب آن را ندارند. به اذعان خود آمریکاییها ایران اکنون در عرصه صنایع دفاعی، هستهای، انرژی، بانکی، کشتیرانی، تجارت بینالمللی، بیمه، فلزات، معادن و حتی تبادلهای علمی و... تحریم است و تقریباً آنها هدفی برای تحریم در ایران باقی نگذاشتهاند. اما با وجود تمام این تحریمها، هدف اصلی تحریم که فروپاشی اقتصاد ایران بوده محقق نشده است. البته این سیل تحریم برای کشور هزینهها و فرصتهایی با خود به همراه آورده است.
اما در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند. متأسفانه یکی از پاس گلهای دولت قبلی به دشمن نیز شرطیسازی اقتصاد ایران نسبت به لبخند و تلخند دشمن بود؛ خطایی راهبردی که اثرات و پیامدهای شومی همچون سقوط ۱۰ برابری ارزش پول ملی در دهه ۹۰ را در پی داشت.
کارشناسان حوزه اقتصادی براین باورند که اقتصاد به عنوان معادله بین طرف عرضه و تقاضا میتواند تحت تأثیر مؤلفههای ذهنی، شناختی و ادراکی در سطوح فردی و جمعی باشد. سادهترین مثال اثر تصویر اقتصاد بر واقعیت اقتصاد را میتوان در مفهوم «تورم انتظاری و انتظارات تورمی» دانست. بر اساس این مفهوم درک و استنباط کنشگران اقتصادی از معادلات اقتصادی آینده - که میتواند صحیح یا ناصحیح باشد - بر معادلات واقعی اقتصاد در زمان حال و آینده اثرگذار خواهد بود.
در شرایط کنونی نیز ما شاهد یک شکاف بین واقعیتهای اقتصاد ایران و تصویر آن و آینده اقتصاد ایران هستیم. آمارهای مراجع رسمی کشور میگوید دولت در سال ۱۴۰۲ توانسته است نرخ رشد نقدینگی را از ۳۳.۱ درصد در فروردین به ۲۴.۳ درصد در اسفندماه، تورم تولیدکننده را از ۴۴.۷ درصد به ۲۴.۵ درصد و تورم نقطه به نقطه مصرف کننده را از ۵۵.۵ درصد به ۳۲.۳ درصد کاهش دهد. در سال ۱۴۰۲، بر اساس برآورد بانک مرکزی، تراز تجاری برابر ۲۰.۵ میلیارد دلار مثبت بوده است. همچنین نرخ رشد اقتصاد برای سال۱۴۰۲ بیش از ۶ درصد بوده است. طبق گزارشهای بینالمللی، در سال گذشته میلادی، ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در منطقه داشته است. همچنین در سال ۱۴۰۲، معادل ۶۹ میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات سرمایهای با نرخ مصوب بموقع تأمین شده است که ۳۰ درصد بیشتر از متوسط آن طی۴ سال قبل بوده است. بخش عمده این ارزها به کالاهای سرمایهای و مواد اولیه کارخانجات تولیدی اختصاص یافته است.
با این حال شاید برای بخش عمدهای از نخبگان و مردم تصویر شرایط اقتصادی کشور چه در سال ۱۴۰۲ و چه سالجاری نه بر اساس آمارهای رسمی بلکه بر اساس ادراک برساخته در فضای رسانهای باشد و این احساس که با ریلگذاری جدید قطار پیشرفت حرکت خود را آرام آرام آغاز کرده است ایجاد نشده باشد؛ فضای رسانهای که بخش عمدهای از آن مملو از «دادههای تسلیحشده» از سوی دشمن در راستای ناامنسازی فضای اقتصادی و پمپاژ یأس و ناامیدی است.
البته پر واضح است که گزاره فوق به معنای گل و بلبل نشاندادن شرایط اقتصادی کشور یا اینکه تمام سیاستهای اقتصادی دولت به موفقیت رسیده است، نیست. به تعبیر دقیق یکی از مسئولان دولتی «آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله کار آسانی نیست و زمانبر است» اما باید در کنار بهبود تدریجی شاخصهای اقتصاد واقعی ایران برای ترمیم تصویر اقتصاد ایران نیز چارهاندیشی کرد.
این موضوع جزو تذکرات اخیر رهبر معظم انقلاب به مسئولان نظام نیز بود؛ آنجایی که ایشان فرمودند: «انتظار مردم آن است که تصمیمها و اقدامهایی که مسئولین کشور در مسائل اقتصادی انجام میدهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بجایی هم هست.»
در خصوص اینکه تصویر اقتصاد ایران به عنوان پایه اصلی ادراک و احساس مردم از فضای اقتصادی چگونه باید سامان یابد گفتنیهای بسیاری وجود دارد اما خلاصه اینکه در دو بعد سلبی و ایجابی، به صورت متمرکز و با وحدت فرماندهی باید روایتهای صحیح را تحکیم و روایتهای ناصحیح را متزلزل کرد. آنچه که راقم این سطور تلاش داشت در این مجال کوتاه بر آن تأکید کند آن بود که تصویر اقتصاد ایران میتواند الزاماً مطابق با واقعیتهای اقتصاد ایران نباشد و در مسیر جهش تولید میبایست این تصویر را به دور از پارازیتهای ارسالی دشمن و با استفاده از سیگنالهای بومی، هنرمندانه و باورپذیر در جامعه ترمیم کرد.
انتهای پیام