بنی صدر در برخورد با قوای روحانی اول انقلاب، رودست خورد / در 14 اسفند مسیر افول بنی صدر شروع شد
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۳۵۲۷۱
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،بدنبال درگذشت ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران، امشب در کلاب هاوس خبرآنلاین این اتفاق مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و مهمانان مدعو درباره ابعاد مختلف شخصیتی و مشی سیاسی و اقتصادی و نقش او در تحولات قبل و بعد انقلاب مورد بررسی قرار گرفت.
یک اشتباه محاسبه برای او از زمانی شکل گرفت که قدرت روحانیت اول انقلاب را نفهمیدمحمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاحطلب
مرحوم بنی صدر را باید از دو دیدگاه دید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حوزه سیاسی آقای بنی صدر را باید طور دیگری نگاه کرد. یک کتابی به نام کیش شخصیت بود که در جامعه معیار شده بود. خود او بیش از همه گرفتار این مساله شد. مرحوم بنی صدر قبل از 60 هیچ اتفاقی نبوده که او را متوقف کند. در ماجرای انقلاب فرهنگی او جلودار بود. در سرکوب کردها او جلودار بود. درحملات روزنامه انقلاب اسلامی او تیزتر از همه بود. یک اشتباه محاسبه برای او از زمانی شکل گرفت که قدرت روحانیت اول انقلاب را نفهمید. قدرت شخص امام خمینی را هم نتوانست تشخیص دهد و خود را مستقل تشخیص داد و این دو عنوان او را روز به روز دورتر کرد. اگر او می دانست در بافت روحانیت چه قدرتی است، طور دیگری رفتار می کرد. او و آقای هاشمی رفسنجانی عملگرا بودند و بعد وقتی دیدند زورشان نمی رسد آرمانگرا شدند.
در فعالیتهای انقلابی کوتاه نیامد ولی از وقتی دید دارد حذف می شود، تفاوت نظر حزب جمهوری اسلامی و امام خمینی را داریم. امام خمینی تا آخر هواداری از بنی صدر کرد ولی حزب جمهوری به رقابت سیاسی افتاده بود و از مشی امام متفاوت عمل می کرد. بعد حزب جمهوری توانست با پوست خربزه هایی که زیر پای او انداخت، موفق شود.
او بعد از سال 60 استقلال نظر داشت که بر خلاف اپوزیسیون وابسته نبود. اولین انتخاب رییس جمهور در تاریخ 2500 ساله شاهنشاهی ایران در تاریخ باقی می ماند. بحث خیانت بنی صدر در جنگ را خیلی فکر کردم، اصلا چیزی در این حوزه ها باورکردنی و پذیرفتنی نیست. او بیشتر در برخورد با قوای روحانی اول انقلاب، توان خود را نتوانست بالا بیاورد و رودست خورد و نمی دانست چه اتفاقی می افتد و اعتماد و حمایت امام را از دست داد و متاسفانه در زندگی اش از سال 60 به بعد داشت که نمی توان با او همدلی کرد. بنی صدر در 14 اسفند مسیر افولش شروع شد و روز به روز نزد امام قدرتش افول کرد
محمد عطریانفر فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران
بنا به تجربه عملی کلیاتی را طرح می کنم. ضمن آرزوی رحمت و غفران الهی و نجات یافتگی برای مرحوم آقای بنی صدر فکر می کنم زندگی او در سه بخش قابل تفکیک است. اول دوره آرامش و ساخت شخصیت سیاسی او، یک دوره طوفان و مبارزه بر سر کسب قدرت و دوره سوم سقوط و افول اوست. هر یک از این دوره ها دو عصر دارد. در دوره آرامش و ساخت شخصیت، او دو عصر منفک دارد. عصری که فعالیت های دانشجویی دارد و عضویت در جبهه ملی و برخی تلاشها و مبارزات در صحن دانشگاه را دارد و به سرعت هم در یک دوره کوتاهی عرصه را خالی می کند. او از فرصتی که با مرحوم آقای حبیبی و نراقی داشت استفاده می کند و به سوربن برای ادامه تحصیل می رود. عصر فعالیتهای دانشجویی اش خیلی چنگی به دل نمی زند و تصویری مانند آقای بازرگان ندارد. در عصر دوم دوره آرامش عصر حیات تئوریک او در فرانسه است و برخی محورها و عناوینی که به کار دیدگاه های عقیدتی او می خورد دیدگاهی را طراحی می کند و کتابهایی را در آستانه انقلاب می نویسد و کتابهای «کیش شخصیت» و «امت و امامت» و «تعبیر امامت» را در ایران می بینیم. او حجم غیرقابل قبولی از خودباوری را داشت و کیش شخصیت داشت که برخی می گفتند هنگام نوشتن کتاب در برابر آینه ایستاده.
دوره دوم ایشان طوفانی و مبارزاتی است. از زمانی که همراه امام به ایران می آید. وقتی در پاریس بود و امام به آنجا هجرت می کند و ورود امام به منزل آقای غضنفرپور که از نزدیکان بنی صدر بود، زمینه ارتباط او با امام و شخصیتهای اطراف ایشان تقویت می شود. او در سفر تاریخی و پرواز انقلاب همراه امام به ایران آمد و فعالیت خود را آغاز کرد. در دورانی تلاش کرد چهره ناشناخته و بدون پشتوانه سیاسی خود را در عرصه قدرت سیاسی و جامعه طبقه متوسط و دانشگاهیان مطرح کرد. روز به روز این ظرفیت تعمیم یافته خود را در ذهن و دل بسیاری باز کرد و نسبت به رقبا که دارای تبار تاریخی بلندی نزد مردم بودند، مطرحتر شد.
دوران سوم هم عصر اسارت توسط تیم رجوی و سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت است که 2-3 سال طول کشید. به انفعال رسید و به کسوت بازنشستگی درآمد که به روزگار ما ختم شد.
آقای بنی صدر دلبستگی تاریخی نسبت به امام داشت و امام هم به ایشان علاقمند بودند از دو جهت. اول از جهت پدرشان مرحوم سید نصر الله بنی صدر که مورد علاقه امام بود. در عصری که دوره آرامش او بود، بنی صدر به نجف می رفت و امام نسبت به ایشان حرمتی داشتند. ارتباط مرحوم بنی صدر با حاج آقای مصطفی خمینی هم بحث دیگری بود. آقا مصطفی نسبت به برخی چهره ها از جمله قطب زاده نگاه منفی داشت که فرصتی برای بنی صدر بود. در مراسم مرحوم بنی صدر پدر، مراسمی در نجف گرفته شد و بنی صدر از پاریس آمد و امام که نوعا از این جلسات حضور نداشتند در مراحل ختم بنی صدر پدر شرکت می کند و در انتهای مراسم که بنی صدر برای تشکر خدمت امام رسید امام دست رد به سینه او می زنند و می گویند به اعتبار علاقمندی شخصی ام نسبت به پدرتان در این نشست شرکت کردم. او از هر فرصتی در این زمینه ها استفاده برای خود می کرد.
امام در طول تاریخ 15 ساله انقلاب، معمولا تشکلهای سیاسی را همراه نداشتند و امام نسبت به تشکلها اعتماد نداشتند. ممکن است اشاره به موتلفه کنیم ولی موتلفه تشکل فراگیری نداشت. امام بیشتر به یاران انقلاب و تک چهره ها تکیه داشتند. در این رابطه بنی صدر از این فرصت استفاده کرد و توانست در کنار امام خود را جا بزند و تلاش کرد.
شخصا آقای بنی صدر را ساده می دانم نه پیچیده. او در فرآیند دوره سوم به سادگی سرش کلاه رفت و اسیر باندی شد که تمام ظرفیتهایش را مکیدند و او را تبدیل به پدیده بی خاصیت و رها شده کردند. به علت آشنایی که با سازمان مجاهدین خلق داشتم می دانم با این قربانیان بازیهای زیادی کردند. بنی صدر مزایای فردی داشت که او را موفق کرد که در جریانات نیرومند داخلی خود را پیروز کند و روبروی حزب جمهوری اسلامی قرار گیرد.
او سخنوری منحصر به فرد با شیوه های اختصاصی بود. او از جنس سخنوران رسمی و بومی نبود. او این ظرفیت را تقویت کرد. نقش آفرینی مرحوم آقای بنی صدر در ذیل رقابت تحت عنوان موازنه مثبت هم مهم است. در موازنه منفی و مثبت برکاتی را تصور می کنیم که او با مناقشاتی که با حزب جمهوری داشت روز به روز دستاورد گرفت. یکی دیگر از مزایای فردی او استفاده بجا از نقاط ضعف رقیب بود. در اثر یک غفلت که حزب جمهوری درباره معرفی اولین نامزد ریاست جمهوری پیدا کرد، از نقطه ضعف آنها استفاده کرد و در مقابله با جلال الدین فارسی گفتمان خود را ارتقا داد و پیروز شد.
توان او از مظلوم گرایانه و این که می گفت همه در برابر من متحد هستند و معمولا جامعه ایرانی مظلومیت گراست به بنی صدر حق می داد ولی حقی که به او داده می شد بیش از حق مسلم او بود.
او پس از رسیدن به قدرت با واقعیت انتشار روزنامه جمهوری اسلامی با تیراژ میلیونی، کنار نیامد. این رسانه در دوران فترت 57 تا 60 بسیار اتفاق مهمی بود که دست به دست می گشت و در برابر این روزنامه جمهوری اسلامی که از ابتدای 58 با مدیریت آقای خامنه ای و سردبیری میرحسین موسوی منتشر می شود، او توانست تصویر رسانه ای از خود عرضه کند.
گزارش روزانه ای که او در دوران ریاست جمهوری به مردم داد که پدیده ای نو بود. ایشان برای پیشرفت اهداف خود، از ظرفیت فردی خود استفاده می کرد و به هیچ کسی پاسخگو نبود. رقبایش به صورت تیمی حرکت می کردند و نیازمند همفکری بودند. محدودیت رهبران حزب جمهوری در همفکری با دیگران را نداشت و به تناسب زمان و موضوع موضع می گرفت و به هیچکس پاسخگو نبود و اول و آخر داستان خودش بود. استفاده ای که در اختلاف بین رهبران حزب جمهوری اسلامی و مرحوم احمد خمینی پیدا کرد، خود را نزد بیت حضرت امام محبوب کرد و ظرفیت نیرومندی را برای خود تدارک دید. به طوری که در افکار عمومی جاانداخته بود به امام نزدیکتر از دیگران است. یکی از توفیقات او برای به دست آوردن 11 میلیون رای از 14 میلیون رای ناشی از نشان دادن قرابت او با حضرت امام بود. با این قرابت توانست جامعه روحانیت و مدرسان را همراه خود کند.
او به دلیل ساده اندیشی دورانی را دچار غفلت شد و تمامی دستاوردهای خود را در میان روزی از دست داد. در 14 اسفند مسیر افولش شروع شد و روز به روز نزد امام و قدرت افول و سقوط کرد. مجاهدین خلق روز به روز به او می دمیدند و می گفتند تو قدرت رقابت را داری و می توانی با رهبری انقلاب مقابله کنی هر چند هیچوقت به این قضیه گرفتار نشد.
او غفلتی داشت که در نهایت او را از مردم گرفتند. در طول 16 ماه مسئولیت او، باور دارم امام علاقه نداشت او از دست برود. در پیامی که دادند گفتند تو به زندگی خودت برس و از قدرت فاصله بگیر. اگر آقای بنی صدر پایانش را بهتر مدیریت می کرد می توانست بماند و کمبودی از مهندس بازرگان نداشت.
2323
کد خبر 1562437منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ابوالحسن بنی صدر شهید دکتر سید محمد بهشتی امام خمینی جمهوری اسلامی مرحوم بنی صدر آقای بنی صدر دوره آرامش اول انقلاب حزب جمهوری بنی صدر روز به روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۳۵۲۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف پشت پرده تازه از برخوردهای تند با بیحجابی | این مشکل از اول انقلاب هم بوده است
محمود علیزادهطباطبایی، عضو شورای مرکزی و معاون حقوقی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در روزنامه سازندگی نوشت:
نیروی انتظامی برای مقابله با مساله بدحجابی، طرحی را به نام طرح نور به اجرا درآورد. در راستای این طرح در همه معابر و اماکن عمومی، واحدهای پلیس مستقر شدند و با کسانی که به تشخیص پلیس حجاب شرعی را رعایت نمیکردند به عنوان برخورد با جرایم مشهود، اقدام به بازداشت و اعزام به مراکز پلیس کردند. سخن پلیس این بود که اقدامش «رعایت قانون» و مطالبه مردم متدین است. سردار احمدرضا رادان، فرمانده فراجا نیز در سال گذشته از برخورد با کشف حجاب در معابر عمومی، خودرو و اماکن خبر داده بود. وی از استفاده از فنآوری و تجهیزات پیشرفته برای شناسایی فرد خاطی در حوزه معابر عمومی خبر داده و گفته بود که ابتدا به فرد خاطر تذکر داده خواهد شد و بعد از آن فرد با مدارک به حوزه قضایی معرفی شده تا به پروندهاش رسیدگی شود.
اقدام نیروی انتظامی آن هم توسط مامورانی که از آموزش و تربیت کافی برخوردار نبودند و بازداشت برخی از خانمها به اتهام بدحجابی موجب ایجاد تنشهای اجتماعی شد. پلیس که باید مأمن و پناهگاه مردم باشد، در موقعیتی قرار گرفت که برخی خانمها که متهم به عدم رعایت حجاب شرعی هستند در برخورد با پلیس، احساس ناامنی میکنند.
آنچه که باید مبنا و معیار اقدام پلیس باشد، قانون است و به تعبیر رهبری، قانونگرایی خیلی مهم است. قانون ریل است اگر از این ریل خارج شویم حتماً آسیب و صدمه است.
فعلاً مبنای قانونی برخورد با عدم رعایت حجاب شرعی، تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی است که مجازات عدم رعایت حجاب شرعی، جزای نقدی است. حکومت باید در مقابل پدیدههای اجتماعی، برخورد ایجابی را بر برخورد سلبی ترجیح دهد و در مورد رعایت حجاب شرعی در طول ۴۵ سال گذشته در زمینه تعلیم، تبلیغ، ترویج، تشویق، تادیب و نصیحت که جنبه اثباتی و ایجابی دارند، اقدام برنامهریزی شده و مطالعه شدهای انجام نپذیرفته است. مسائل اجتماعی مانند مسائل فنی و اقتصادی باید مورد مطالعه قرار گیرند و راهحل اجتماعی برای آنها پیدا شود. برخورد خشونتآمیز با موضوع عدم رعایت حجاب شرعی درحال حاضر مبنای قانونی ندارد و موجب میشود که فضای جامعه تند شود. این ادعا که مطالبه مردم متدین، برخورد با پدیده عدم رعایت حجاب شرعی است، موجب میشود جامعه را به دو قشر اقلیت «مردم متدین» و اکثریت «غیرمتدین» تقیسم کنیم و به جای ایجاد فضای مهربانی و سرشار از مهر و محبت و حسنظن و خوشبینی، فضایی انباشته از کینه و دشمنی در جامعه ایجاد شود.
به دنبال برخوردهای اخیر پلیس با پدیده کشف حجاب، عضو دفتر رهبری نوشت:«رهبر انقلاب گفتهاند، کشف حجاب هم حرام شرعی است و هم حرام سیاسی است، منتها دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده است، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم. کارهای بیقاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد. به تازگی برخی از مسئولان به دلیل کارهای بیقاعده تذکر دریافت کردند».
همان طور که رهبری اشاره کردند، مقابله با پدیده بیحجابی نیاز به کار برنامهریزی شده دارد. این برخوردهای غیرمنطقی در طول ۴۵ سال گذشته تکرار شده و نتیجهای هم نداشته است.
مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در خاطرات هفتم شهریور سال ۶۳ خود میفرماید: «امروز مسافران هواپیمای ربوده شده را برای زیارت کربلا بردهاند. فیلمی که از سیمای عراق پخش شد خیلی از زنان مسافر را بیحجاب نشان داده است». ۱۳ شهریور پس از یک هفته چالش و پیگیری عراق حاضر نشد هواپیما را پس بدهد اما مسافران و خدمه پرواز با یک پرواز هلندی وارد تهران شدند. این بازگشتها میتواند صحنه یک استقبال ملی باشد اما در فرودگاه اتفاق عجیبی افتاد. حدود ۳۰ نفر از مسافرها را دادستانی انقلاب برای تحقیق از فرودگاه به زندان اوین بردند. به نظر میرسد، دادستانی انقلاب کار خوبی نکرده. تذکر دادم که آزادشان کنند. حدود یک ماه قبل از این اتفاق، دادستانی عمومی تهران، بیانیه تندی داده بود که متولیان ادارات، اماکن عمومی، تالارها و هتلها باید بانوانی را که رعایت حجاب صحیح را نمیکنند، راه ندهند وگرنه مورد تعقیب قرار میگیرند. همین ایام چند روزی در تهران شاهد تظاهرات علیه بدحجابی بودیم که گاهی با خشونتهای عجیبی همراه میشد. ناطقنوری، وزیر کشور با انتقاد از بدحجابی از کارهای انجام گرفته هم انتقاد کرد و گفت آیا شما انقلابی هستید؟ قطعاً حزباللهی مشت به چشم بیحجاب نمیزند، تیغ نمیکشد و نسبت زنا به کسی نمیدهد.»
مرحوم هاشمی همچنین روایتی از جلسه سران قوا با حضور امام داده که شب مهمان احمدآقا بودیم. آقایان ولایتی، اردبیلی، خامنهای و میرحسین موسوی هم بودند. امام هم شرکت کردند، درباره تظاهرات حزباللهیها علیه بیحجابی بحث شد.
ملاحظه میکنیم این مشکل از اول انقلاب بوده و متاسفانه برای این پدیده اجتماعی، تحقیق و مطالعه علمی صورت نگرفته و قانونی هم که اخیراً در مجلس تصویب شده و بین مجلس و شورای نگهبان در رفتوآمد است نه تنها نمیتواند مشکل را حل کند که مسائل اجتماعی را گستردهتر مینماید و اگر با تدبیر با آن برخورد نشود، نگرانی از تکرار حوادث سال ۱۴۰۱ وجود خواهد داشت.
به نظر میرسد اینگونه برخوردهای تند با پدیده بدحجابی برنامهریزی شده از طرف دشمنان این ملت باشد. برعکس سیاستهای رهبری که توصیه به برنامهریزی برای حل موضوع داشتند.
رویکرد اصلی باید در ارتباط با عدم رعایت حجاب شرعی اصلاح و بازپروری بزهکاران باشد اما متاسفانه به نظر میرسد،سیاست جنایی به سمت نگرش امنیتمداری تغییر کرده و امنیت اخلاقی به یکی از چالشهای اصلی تغییر یافته است و تعیین ضمانت اجرایی قانونی و تحمیل آن بر بزهکاران این عرصه تغییر یافته و مبتنی بر سیاست جنایی امنیتگرایانه است.
به نوعی با فرض دشمن دانستن و عدم رعایت حجاب، حقوق کیفری دشمنمدار در این حوزه را حاکم کرده است که با سیاست جنایی امنیتگرا در حوزه جرائم اخلاقی، آسیبهای جدی به نظام اجتماعی کشور وارد میشود که منجر به افزایش هزینه با این جرائم میگردد. متاسفانه در فرهنگ حقوقی ما تعریف واحدی از رعایت حجاب وجود ندارد و قانونگذار، تعیین مصادیق را بر عهده شرع قرار داده است. رسالت حقوق کیفری جرمانگاری و گزینش واکنش اجتماعی مناسب در راستای پاسداری از ارزشهای جامعه انسانی است.
صفت مجرمانه دادن به برخی رفتارها میتواند در زمره مصادیق امنیتگرایی در حقوق کیفری مطرح شود. بنابراین زمانی که ارتکاب رفتاری برای امنیت روانی جامعه خطرناک تشخیص داده شود و نتوان با ابزارها و ضمانت اجرایی غیرکیفری به آنها پاسخ گفت، قانونگذار آن رفتار را جرم میانگارد. در مورد جرایم اخلاقی به خصوص عدم رعایت حجاب شرعی، قانونگذار بین بیحجابی و بیعفتی و بیحیایی تفاوتی قائل نشده و این سیاست نوساندار برای مردم آزاردهنده است. در حوالی انتخابات به کسانی که عدم رعایت حجاب را به بیحیایی کشاندهاند، میدان میدهند. تصویر افراد بیحجاب را پای صندوق رای نشان میدهند و سلبریتیهایی که حتی حریم حیا را درنوردیدهاند از رسانههای عمومی مطرح میشوند اما بعد از انتخابات دوباره تندرویها با برخوردهای غیرمنطقی استمرار مییابد. به نظر میرسد، راهحل موضوع حجاب بر برخورد کیفری بنا شده و در طول ۴۵ سال حاکمیت نتوانسته حجاب را به صورت هنجار عمومی درآورد و بیحجابی را از طرف جامعه به عنوان ناهنجاری پذیرفته نشده است و حاکمیت نمیتواند با اکثریت بانوان که این هنجار را نپذیرفتهاند، برخورد کند.