Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش رکنا، دختر 16 ساله که مدعی بود برای یافتن  شغلی به مشهد آمده است  در ادامه این ماجرا به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: تازه وارد مدرسه شده بودم و در کلاس اول ابتدایی تحصیل می کردم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند من که دیگر تنها بودم نزد مادربزرگم رفتم و مدتی را در کنار عمه ام زندگی کردم، اما مادربزرگم هیچ وقت مرا درک نمی کرد و به همه رفتارهایم و حتی پوششم ایراد می گرفت .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تا جایی که مرا از داشتن تلفن همراه منع می کرد . پدر ومادرم با غرور و لجبازی خودشان آینده مرا نیز تباه کرده بودند و من چاره ای نداشتم جزآن که در این شرایط کرونایی فقط خانه نشین باشم. دراین میان دختری به نام "مروارید" که از دوستان صمیمی و همکلاسی ام بود گاهی به منزل ما می آمد و با هم درد دل می کردیم چرا که پدر و مادر مروارید نیز از یکدیگر جدا شده بودند و او با نامادری اش زندگی می کرد .

وقتی از سرنوشت سیاه خودمان سخن می گفتیم همواره پدر ومادرمان را مقصر همه بدبختی هایمان می دانستیم به همین خاطر به پیشنهاد "مروارید" تصمیم گرفتیم از قوچان به مشهد بیاییم و به طور مستقل زندگی کنیم تا بتوانیم به آرزوهایمان برسیم و یک زندگی رویایی برای خودمان بسازیم این بود که در یک فرصت مناسب از خانه فرار کردیم و سوار بر اتوبوس به مشهد آمدیم.

مروارید دوست پسری در مشهد داشت که از طریق فضای مجازی با او آشنا شده بود وقتی به پایانه مسافربری رسیدیم "فرزاد" آن جا منتظر ما بود . او ما را سوار پرایدش کرد و برای گشت و گذار به طرقبه برد.

ساعاتی را در مناطق مختلف به گردش و تفریح پرداختیم اما آرام آرام با تاریک شدن هوا ترس و اضطراب عجیبی وجودم را فراگرفت.

فرزاد خیلی اصرار می کرد تا شب را به منزل یکی از دوستانش برویم که به طور مجردی زندگی می کرد. اما من که برای اولین بار با یک پسرجوان همکلام شده بودم از شدت نگرانی رنگ چهره ام پریده بود.

با این حال پیشنهاد فرزاد را نپذیرفتیم و به بهانه ای از او جدا شدیم . جایی برای خواب نداشتیم برای همین تا صبح در خیابان ها آواره بودیم و در گوشه خلوت یک پارک به خواب رفتیم. وقتی صبح شد تصمیم گرفتیم ابتدا برای خودمان شغلی پیدا کنیم تا درآمدی داشته باشیم. با این تصور به مرکز تجاری الماس شرق آمدیم اما ماموران انتظامی به  ما مشکوک شدند و ما را به کلانتری انتقال دادند.

این جا وقتی از سرگذشت دختران فراری مطلع شدم که چگونه به دام خلافکاران و تبهکاران افتاده اند تازه فهمیدم که چه اشتباه بزرگی مرتکب شده ام . من شاگرد اول دبیرستان هستم و باید آینده ام را در ادامه تحصیلم جست و جو می کردم اما ...

به دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) دو دختر نوجوان پس از انجام مشاوره های روان شناختی در دایره مددکاری اجتماعی و با هماهنگی قضایی تحویل خانواده هایشان شدند.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

 

منبع: رکنا

کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا دختر 16 ساله اخبار حوادث مشهد دوست پسر دختر 16 ساله سهام عدالت قیمت خودرو کرونا قیمت همسر سپهر حیدری بازار آزاد سپهر حیدری الهام حمیدی الهام حمیدی بازیگر ایرانی قیمت دلار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۳۸۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راز دلیل قتل زن 80 ساله ثروتمند توسط پرستار شخصی‌اش!

رسیدگی به این پرونده از آذر سال ۱۴۰۰ با شکایت زن جوانی به پلیس مبنی بر قتل مادرشوهرش آغاز شد. وقتی تیم جنایی به خانه زن ۸۰ ساله در سعادت‌آباد تهران رفتند با جسد دست و پا بسته او در کمد رختخواب‌ها روبه‌رو شدند.

ایران در خبری نوشت: عروس خانواده که موضوع را به پلیس گزارش داده بود در تشریح ماجرا به مأموران گفت: من و دخترم ۲ روز آخر هفته به خانه مادرشوهرم می‌رفتیم. خودم کلید داشتم، این بار وقتی رفتیم مادرشوهرم نبود. نگران شدم، بوی تعفن زیادی می‌آمد و رختخواب‌ها به هم ریخته بود. وقتی رختخواب‌ها را کنار زدم با جسد مادرشوهرم روبه‌رو شدم که دست‌هایش بسته بود.

بررسی‌ها و تحقیقات نشان می‌داد که عامل قتل پس از جنایت، طلا و خودروی هیوندای قربانی را سرقت کرده و انگشت اشاره مقتول هم جوهری شده است. همچنین مشخص شد که مقتول یک پرستار خانگی داشته که ناپدید شده است.

۲ سال پس از قتل

ردیابی‌ها برای دستگیری اکبر - پرستار خانگی - ادامه داشت تا اینکه مشخص شد وی به طور مخفیانه از کشور خارج شده. با گذشت ۲ سال از این جنایت وی به ایران برگشت و دستگیر شد.

متهم به قتل پروین اعتراف کرد و گفت: وقتی به عنوان پرستار به خانه مقتول رفته بودم، خاله‌ام حدود چند میلیارد تومان از طلاهایش را به من داد تا برایش بفروشم. مقتول گفت من خریدار طلاهایت هستم. من هم به خاطر اعتمادی که به او داشتم طلاها را بدون هیچ سندی به او دادم و قرار شد ۶ میلیارد تومان بابت آن به من پرداخت کند اما پولی نداد.

وی افزود: سر این موضوع با او درگیر شدم و دست‌هایش را بستم و به اندازه ۶ میلیارد از او سفته گرفتم و بعد هم خفه‌اش کردم. پس از آن مقداری طلا که در کشو بود را برداشتم و سوار بر خودرواش متواری شدم.

با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا متهم بزودی محاکمه شود. این در حالی است که اولیای دم برای وی درخواست قصاص کرده‌اند.

دیگر خبرها

  • کتاب «برای قلب های شکسته» منتشر شد
  • استقبال گسترده زائران و مجاوران رضوی از جشنواره لاله‌های مشهد
  • برای کار التماس نمی‌‌کنم
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!
  • قیمت جالب خانه‌های شرق تهران/ با ۳ میلیارد تومان خانه بخرید + جدول قیمت
  • وقتی می گوئیم چیدمان هوشمندانه داخل خانه دقیقا منظورمان این است!(+تصاویر)
  • راز دلیل قتل زن 80 ساله ثروتمند توسط پرستار شخصی‌اش!
  • مورینیو: در فوتبال یک‌بار و به‌خاطر رئال گریه کردم
  • خاطره مورینیو از تنها باری که گریست و رونالدو را تنها نگذاشت
  • وقتی دوست صمیمی کریستیانو رونالدو، ستاره پرتغالی را می ترساند! / فیلم