مجید مجیدی: آثار عاشورایی باید از کلیشه و شعارزدگی دور باشد
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۴۰۲۳۵
کارگردان فیلم سینمایی «محمد رسولالله (ص)»، گفت: آنچه اثر یک فیلمساز را متفاوت میکند، توجه ویژه به سوژه است. وقتی از زاویه دید حرف میزنیم منظور نوع نگاه و جهانبینی است که باید تازه، منحصر بهفرد و از کلیشه و شعارزدگی دور باشد.
سوگواره فیلمکوتاه عاشورایی تصویر دهم که دومین دوره خود را پیش رو دارد، با هدف محوری اشاعه و ترویج سنتها و آیینهای حسینی پاسداشت شعائر، سنتها و یادآوری وقایع عاشورا با مدیریت مجید مجیدی و دبیری محمد رهبر برگزار میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این سوگواره ایدهها و داستانهای خلاق و نو ارزیابی میشوند؛ مجید مجیدی به همراه سیدرضا میرکریمی و نیما جاویدی فیلمهای کوتاه حداکثر ۵ دقیقهای را در حوزههای داستانی، مستند و انیمیشن داوری خواهند کرد.
مجیدی کارگردان مطرح سینمای ایران که همواره دغدغههای ساخت و مشارکت در تولید آثاری درباره اهل بیت را داشته حالا برای دومین بار مسئولیت مدیریت سوگواره فیلمکوتاه عاشورایی تصویر دهم را بر عهده گرفته است.
مجیدی در ابتدای گفت و گو با خبرنگار سینمایی ایرنا درباره تولید آثاری با درونمایههای آیینی و مذهبی، اظهار داشت: نکته مهم در ساخت چنین آثاری این است که بتوانیم زبان فیلم را پیدا کنیم. شاید یکی از دلایل سخت بودن این مسیر همین باشد که همچنان نتوانستهایم دستور زبان صحیح آن را بیابیم. باید قبول کنیم تصویرسازی درباره شخصیتهای بزرگ تاریخ اسلام و به خصوص امام حسین (ع) و اصحابش کار سختی است و برای ورود به این عرصه باید تجربههایی اندوخته و زبان منحصر به فرد آن پیدا شود. اگر در یافتن این زبان و بیان موفق نباشیم اثر ما در نهایت تبدیل به کاری سطحی و معمولی خواهد شد.
وی با تاکید بر اینکه هرچه آثار عاشورایی موجزتر باشند، تاثیرگذاری بیشتری خواهند داشت، افزود: وقایع عاشورا یک امر فطری است و با فطرتهای انسانی ارتباط دارد. خیلی از بزرگان تاریخ نظیر گاندی نیز به این واقعه واکنش نشان دادهاند و درباره آن صحبت کردهاند. در نتیجه پرداختن به این موضوع در قالب فیلمکوتاه میتواند امر ویژهای باشد و تاثیرگذاری بیشتری نیز بر مخاطب داشته باشد. همچنین چنانچه مدت زمان فیلمها بلندتر باشد ممکن است در جذب مخاطب تاثیر بگذارد.
کارگردان فیلم سینمایی خورشید در پاسخ به اینکه از نگاه او چه زاویهای از اتفاقات واقعه کربلا ممکن است جذابیت بیشتری داشته باشد به آثار دریافت شده در اولین دوره این سوگواره اشاره کرد و گفت: فیلمهای منتخب اولین دوره این سوگواره از کلیشههای معمول دورتر بود و پیام خود را به شکل غیرمستقیم بیان میکرد. این فیلمها موجز بودند و در آنها به موضوعات و مسائل انسانی پرداخته شده بود. به عنوان نمونه فرزندی که پدری بیمار دارد و در مراسم عاشورا در حالی که از پدرش نگهداری میکند با صدای عزاداری که از بین دیوارها به گوش میرسد برای امام حسین (ع) عزاداری میکند. این یک پیام انسانی است و روح مساله را نیز در خود دارد.
توجه ویژه به سوژه و زاویه دید برای فیلم فضیلت ایجاد میکند
آنچه اثر یک فیلمساز را متفاوت از سایر آثار میکند، توجه ویژه به سوژه است. در اینکه یک اتفاقی که افتاده را ثبت و ضبط کنیم فضیلتی وجود ندارد ولی اگر در همان واقعه بتوانیم نکته ظریف و روشنی را تشخیص بدهیم و زاویه دید جدیدی پیدا کنیم یعنی ایجاد فضیلت کردهایم. وقتی از زاویه دید حرف میزنیم منظور این نیست که زاویه دوربین را تغییر دهیم بلکه نوع نگاه و جهانبینی را میگوییم که باید تازه و منحصر بهفرد باشد.
وی ادامه داد: امروز میبینیم خیلی از فیلمسازهای جوان به جای آنکه درباره ساخته خود تحقیقات میدانی انجام بدهند و در فضای فیلم حضور داشته باشند، این فضا را صرفا تخیل میکنند. تخیل عنصر مهمیاست ولی هنگامی به منصه ظهور میرسد که پیش از آن کشفیاتی انجام داده باشیم، داستانی را تجربه کرده باشیم و بعد آن را در خیال خود به ظهور هنری برسانیم و تصمیم بگیریم چگونه به آن قابلیت هنری بدهیم که تاثیرگذارتر و غیرمستقیم باشد، درعین حال کلیشه و شعارزده نباشد. اینها عناصری هستند که در کنار قوه خیال میتوانند یک اثر را مطرحتر کند.
اگر قرار باشد روزی درباره عاشورا فیلم بسازم؛ قطعا پیش از واقعه عاشورا را کار خواهم کرد
کارگردان فیلم بچههای آسمان در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است روزی درباره واقعه عاشورا فیلمی بسازد، گفت: اعتقاد دارم که توفیق برخی چیزها باید داده شود. البته نیت و حضور دل نیز مهم است با این حال اینها اتفاقی نیست که تصمیم بگیریم و بعد انجام دهیم و به توفیق نیز نیاز دارد. اگر روزی چنین اتفاقی بیفتد همان نوع نگاه کردن اهمیت بسیاری دارد. به شخصه اگر قرار باشد روزی درباره وقایع عاشورا حرف بزنم قطعا پیش از عاشورا را کار خواهم کرد؛ آن لحظهای که انتخابی صورت میگیرد. آن هنگامی که امام حسین (ع) به یاران خود میگوید هرکس میخواهد برود و چراغها را نیز خاموش میکنند.
مجیدی با بیان اینکه «کربلا و جنگ کربلا صحنهای دراماتیک، عاطفی و لحظههای سخت نبرد است» اظهار داشت: وقتی این واقعه رخ میدهد، دیگر تصمیمها گرفته شده و انتخابها انجام شده و لحظهای که حاضران در میدان انتخاب میکنند بمانند یا بروند شاید لحظه سرنوشتسازتری باشد. به علاوه هر جزء از این جنگ میتواند اثری بزرگ و درخشان باشد اما هم جسارت بالایی میخواهد و هم یافتن زبان صحیح برای بیانش میتواند چالشبرانگیز باشد.
وی با تاکید بر اینکه فضیلت در این است که چیزی را نشان بدهی که نمیتوانی و این موقع است که اثری باشکوه خلق میشود، خاطرنشان کرد: در فیلمسازی قوانین نانوشتهای وجود دارد. مثلا اولیای خدا را به تصویر در نمیآورند و این مساله باعث میشود از یک سو دست کارگردان بسته باشد و از سوی دیگر باعث بالارفتن خلاقیت فیلمسازان میشود. اینجاست که تمام تواناییها و استعداد کارگردان به چالش کشیده میشود.
دومین سوگواره فیلم کوتاه عاشورایی «تصویر دهم» در حال برگزاری است و فیلمسازان تا پایان این هفته ۲۳ مهر مصادف با هشتم ربیعالاول، شهادت امام حسن عسکری (ع) فرصت دارند آثار خود را در سایت این رویداد به نشانی http://www.sjri.ir/ بارگذاری کنند./ایرنا
بیشتر بخوانید
مجید مجیدی: به نفوذ هنر در جامعه ایمان دارممنبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: فیلم کوتاه مجید مجیدی زاویه دید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۴۰۲۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمان خاطرهانگیز در قاب تصویر
تلویزیون میتواند در قالب سریال، فیلم یا پویانمایی علاوه بر ارج نهادن به مقام معلم، زوایای شیرین و جذابی از روزهای دانشآموزی را برای مخاطب ترسیم کند. شاید به نظر بیاید که مدرسه و کلاس درس به دلیل فضای معناشدهشان، به تغییرات اساسی آرایه و زمینه نیاز چندانی نداشته باشند و بیننده با تماشای آن بلافاصله دریابد که قصه به شاگرد و معلم مربوط است، اما بیشک ساختار قصه، بازیگران و کارگردانی این آثار، نقش تعیینکنندهای در ماندگاری آن اثر خواهند داشت.
مروری بر این آثار میتواند ضمن یادآوری خاطرات ما از معلمانی که در تلویزیون دیدهایم، بار دیگر جای خالی چنین مجموعههایی را یادآوری کند.
صدای زنگدار ناصر غفرانی
مجموعه عروسکی «مدرسه موشها» به کارگردانی مرضیه برومند که ساختش به چهار دهه قبل برمیگردد جزو اولین کارهای نمایشی بعد از انقلاب با محوریت مدرسه است. شخصیتهایی مثل کپل، گوشدراز، عینکی، نارنجی و سرمایی هرکدام گوشههایی از دنیای لطیف کودکانه را نشان میدادند. استفاده از بازیگران خلاق و بااستعدادی همچون ایرج طهماسب، حمید جبلی، حسن پورشیرازی و... به عنوان صداپیشه از دیگر نقاط قوت «مدرسه موشها» بود که بدون شک نقش کلیدی در محبوبیت آن داشت. بیشک بخش مهمی از این توفیق به متنهای عالی زندهیاد احمد بهبهانی نیز مربوط بود که علاوه بر جنبه سرگرمی، با ارائه پندها و نکتههای اخلاقی به کودکان وجوه آموزشی این اثر را هم تقویت کرد. ضمن اینکه نویسنده این مجموعه کمتر از انتقال پیام به شکل مستقیم بهره برد و تلاش کرد بچهها را متوجه محیط کلاس درس کند، ولی شخصیت معلم، تنها آدم بزرگسال این جمع عروسکی که با صدای زنگدار ناصر غفرانی و دیالوگهایش با بچههای کلاس در ذهن مانده، الگوی معلمی صبور، خوشاخلاق و دوستداشتنی را در دهه ۶۰ برای بچهها ترسیم کرد.
مرشد عنایت شفیعی
مجموعه «بازم مدرسهام دیر شد» به کارگردانی داریوش مؤدبیان، موسیقی زیبای محمد شمس و بازیهای خوب زندهیادان اسماعیل داورفر و مهین شهابی در اواسط دهه ۶۰ از شبکه یک سیما زمانی که تنها دو شبکه تلویزیونی در ایران وجود داشت، پخش شد. اکبر عبدی ۲۳ ساله، نقش دانشآموزی به نام محسن را بازی میکرد که همیشه بر اثر اتفاقاتی که برایش رخ میداد و به دلیل تنبلیهایش دیر به مدرسه میرسید. با اینکه محسن تا پایان این مجموعه ۱۳ قسمتی هیچوقت به مدرسه نرسید، حضور شخصیتی به عنوان مرشد (به مثابه معلم) با بازی عنایت شفیعی که با معرکهگیریهایش به سبک قدیم سعی میکرد تا آموزشهای لازم را با گوشزد کردن به بچهمرشد، با نقشآفرینی مجید رزاز، به بینندگان منتقل کند، در دل خود نکات آموزشی فراوانی داشت.
پدیدهای در مدرسه شبانهروزی
مجموعه «بچههای مدرسه همت» به کارگردانی سیدرضا میرکریمیبه نوعی نسخه بومیشده پویانمایی «بچههای مدرسه والت» است که در سال ۱۳۷۵ در گروه کودک و نوجوان شبکه دو سیما تولید شد و قصه آن درباره پسربچههایی بود که در یک مدرسه شبانهروزی کنار یکدیگر زندگی میکردند و در هر قسمت برای یکی از آنها اتفاقاتی میافتاد که در داستانی مستقل مشکلاتشان آسیبشناسی و مطرح میشد. مهران رجبی در این مجموعه نقش ناظمی مهربان و دلسوز را داشت که سعی میکرد در کنار ایجاد نظم در مدرسه با دانشآموزان رفتار مناسبی داشته باشد و آنهایی را که به دور از خانواده در این مدرسه، هم درس میخوانند و هم زندگی میکنند بهخوبی درک کند. ضمن اینکه در این مجموعه میرکریمی خیلی عالی توانست آن صمیمیتی را که از رفتار معلمان انتظار داریم به تصویر بکشد.
الگویی برای معلمهای پرورشی
مجموعه تلویزیونی «دبیرستان خضرا» به کارگردانی اکبر خواجویی در سال ۱۳۷۵ در ۱۳ قسمت به دغدغه و مشکلات دانشآموزان دختر پرداخت. خواجویی سعی کرد با انتخاب بازیگران دختر، داستانهایی را در دبیرستان دخترانه بازگو کند که برگرفته از دغدغههای نوجوانان در این مقطع تحصیلی باشد. او سراغ مشکلاتی رفت که الزاماً شخصی نبودند و به خانواده و اجتماع نیز مربوط میشدند. برگ برنده این سریال، سپردن نقش خانم شکیبه، معلم پرورشی و امور تربیتی به آزیتا حاجیان بود. معلمیکه سعی میکرد با فعالیتهای مثبت و ثمربخش خود چهرهای مناسب از این طبقه آموزشی در مدارس به نمایش بگذارد. شکیبه با ارتباطی که با دختران نوجوان داشت، دغدغههای آنها را بررسی و به مشکلات دانشآموزان رسیدگی میکرد. حاجیان بهخوبی توانست در نقش یک معلم دلسوز ورود کند و نشان دهد چطور میتوان با دانشآموزانی در سن حساس بلوغ درست رفتار کرد و با آنها در میانه مشکلات خانوادگی و اجتماعیشان همراه بود.
مجید، یکی شبیه همه دانشآموزان
زندهیاد کیومرث پوراحمد با مجموعه ۹ قسمتی «قصههای مجید» به قلم هوشنگ مرادی کرمانی یکی از ماندگارترین مجموعههای مدرسه و معلممحور را در دهه ۷۰ در تلویزیون ثبت کرد و از معدود مجموعههایی بود که توجهی خاص به شخصیت معلم و رابطه معلم و شاگردی داشت. «قصههای مجید» قصه نوجوانی بامزه و شوخطبع با لهجه شیرین اصفهانی به نام مجید را با بازی مهدی باقربیگی نشان میداد که با بیبی زندگی میکند. او سعی میکند با جدیت به هدفهایی که میخواهد برسد، اما بیتجربگیها، شیطنتها، ندانمکاریهایش ماجراهای شیرین و تلخی را رقم میزد. ناظم سختگیر، با نظم و البته خشن مدرسه که نقشش را جهانبخش سلطانی بازی میکرد، برای بسیاری در واقعیت شخصیت آشنایی بود، اما در این میان آقای حیدری در نقش معلمی دلسوز سعی کرد با دانشآموزانش از جمله مجید راه بیاید. این معلم ورزش، نماد معلمهایی بود که بهخوبی دانشآموز خود را درک میکنند و میکوشند با بچهها با هر اخلاقی راه بیایند. در قصههای مجید، بچهها باید از معلم ریاضی حساب میبردند، چون وقتی جدول ضرب بلد نبودند، دانههای تسبیح معلم نشانه هشدار بود. البته معلم انشا هم چندان واقعبین نبود، چون وقتی مجید انشایش را با موضوع همسایهشان که مرده شور بود سر کلاس خواند از کلاس اخراجش کرد.
دردسرهای معلمیبرای مادربزرگهای بازیگوش
«مدرسه مادربزرگها» سال ۱۳۷۵ با طرحی از زندهیاد فرشته طائرپور و به کارگردانی غلامرضا رمضانی، داستان تعدادی خانم میانسال بود که خانم معلم جوانی داشتند و در هر قسمت ماجراهای جالبی را به وجود میآوردند که فضای شیرین و دلچسبی را ایجاد میکرد. این معلم جوان با بازی الهام پاوهنژاد تلاش میکند همه مادربزرگهای شاگردانش را باسواد کند. از این رو با کمک شاگردانش سراغ مادربزرگهایی میرود که سواد ندارند و بالاخره میتواند مادربزرگها را خارج از ساعت مدرسه دور هم جمع کند. تصویری که از معلم در این سریال نقش میبندد معلم جوان و با حوصلهای است که سعی میکند ضمن احترام به مادربزرگها آنها را مجاب به درس خواندن و ایجاد نظم کند که در این مسیر موفق میشود و کاری میکند تا مادربزرگها با نوههایشان درس بخوانند و تکالیفشان را انجام بدهند
معلم درس شیرین ریاضی
یکی از معلمهای دوستداشتنی دهه شصت آقا معلمی است که او را در کنار مبصر چهار ساله کلاس و شعر «آقا اجازه هولم نکن دست و پاهامو گمنکن» به یاد میآوریم. سریال «درس شیرین ریاضی» یا «ق مثل قلقلک» سال ۱۳۶۸ روی آنتن شبکه یک رفت. زندهیاد حسین محباهری با آن ریش و سبیل خاصی که داشت به عنوان معلمیبا حوصله و صبور از درس ریاضی به عنوان «درس شیرین ریاضی» یاد میکرد و محمد کدخدایی که در نقش مبصر چهارساله کلاس نقشآفرینی میکرد خاطرات به یادماندنی برای ما ثبت کرد. او که چهار سال در یک کلاس درجا زده بود از دیگر همکلاسیهایش بزرگتر به نظر میآمد و همین موضوع جذابیت نقش او را بیشتر کرده بود. نکته جالب این بود که سال بعد که این مجموعه بار دیگر ساخته شد او مبصر پنج ساله کلاس بود.
معلم زحمتکش کوبار
سریال «کوبار» به معنی باران کوهی، که فریدون حسنپور در سال۱۳۹۷ برای شبکه دو ساخت داستان معلمی جوان با بازی ارمیا قاسمی است که برای آموزش دادن به روستا میرود و در این روستا با عشق و علاقه فراوان به کودکان راه و رسم زندگی را آموزش میدهد که در این مسیر دشوار با اختلافات مختلفی روبهرو میشود. این معلم مجبور است که یک سال در یک دبیرستان دورافتاده در منطقهای کوهستانی در شمال کشور زندگی کند. کوبار تلاش میکند تصویری آرمانی از معلمان زحمتکش ارائه دهد و شخصیتهایی خلق کند که به آدمهای آرمانی نزدیک باشند از جمله معلمیکه در راه آموزش بچههای مردم، خود را فدا میکند.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون