نگاه به شرق به معنای کنار گذاشتن غرب نیست
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۴۱۶۰۸
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان با تاکید بر این که نگاه به شرق به معنای کنار گذاشتن غرب نیست و ما حتما نمیخواهیم کشور را به روسیه و چین گره بزنیم، اظهار کرد: مذاکرات وین و احیای برجام را با اتکا به خرد جمعی به پیش خواهیم برد. ناطقان: حسین امیرعبداللهیان درحاشیه سفر منطقهای اخیرش در پاسخ به این سوال که شما به تازگی به مسکو سفر کردید و دیدارهایی را با مقامات این کشور داشته اید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه نگاه به همسایگان و نگاه به آسیا و تعامل با کشورهای این منطقه برای ما در عرصه سیاست خارجی دارای اولویت اول است،تصریح کرد: نگاه به آسیا به این معنا نیست که به مناطق دیگر از جمله غرب توجه نداشته باشیم.
این دیپلمات عالی رتبه کشورمان ادامه داد: یکی از ویژگی های سیاست خارجی متوازن این است که ضمن توجه به الویتها ، از هر فرصتی در سایر حوزه های جهان برای تامین حداکثری منافع ملیمان استفاده کنیم.
وی در بخشی دیگر از سخنان خود در این زمینه با بیان این که در جریان سفر به نیویورک با 18 وزیر خارجه کشورهای اروپایی دیدار و رایزنی داشتم، افزود: این موضوع نشان می دهد که نگاه به شرق به معنای کنار گذاشتن غرب نیست، اما غربیها باید بدانند و ما نیز به صراحت به غربیها گفتهایم که با کشورهای چین، روسیه و هند در یک حوزه هستیم و در جغرافیای آسیا قرار داریم و شما به خاطر سیاست های دنبال شده از سوی آمریکا و عدم اجرای تعهداتتان در برابر ایران ، روز به روز ضرر میبینید و از برنامه های سرمایهگذاری و تعامل با ایران در حوزه های مختلف تجاری و اقتصادی دور می شوید. ما به آنها گفته ایم که به هر حال ایران دست بسته باقی نمی ماند و در راستای منافع خود تصمیم میگیرد و پیش می رود.
وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه سیاست خارجی متوازن به این معناست که در تعامل با شرق و غرب عالم سیاست خارجی فعالی را دنبال کنیم و دیپلماسی پویایی داشته باشیم، ادامه داد: حتما نمیخواهیم کشور را به روسیه و چین گره بزنیم، بلکه در راستای منافع دو طرف سیاست خارجی را پیگیری و تنظیم میکنیم و هر مقدار که چین، روسیه، هند و یا هر کشور دیگری در جهان در راستای منافع مشترک طرفینی ایدهها و ابتکاراتی داشته باشند و ما احساس کنیم که منافع مان در سطح خیلی خوبی تامین می شود از این ایده ها حتما استقبال می کنیم و حتما این فرصت برای تمام کشورها در قاره ها و مناطق مختلف وجود دارد، چه در آمریکای لاتین، چه در آفریقا و غرب و یا هر حوزه دیگری که ممکن است، باشد.
امیرعبداللهیان همچنین در ادامه گفتوگوی خود با خبرنگار ایسنا در پاسخ به این سوال که شما بارها تاکید کرده اید که وزارت خارجه در دولت سیزدهم تنها وزارت خارجه برجام نخواهد بود و از سوی دیگر اعلام کردهاید که بررسی های ایران در ارتباط با شش دور قبلی مذاکرات وین در حال تمام شدن است و به زودی مذاکرات وین آغاز می شود ولی در سطح افکار عمومی بعضا اظهار نظرهایی در مورد نگاه دولت سیزدهم به موضوع مذاکرات وین وجود دارد از جمله در مورد تیم مذاکره کننده و افرادی که قرار است این مذاکرات را به پیش ببرند ، اظهار کرد: همان طور که اشاره کردید ما در حال جمع بندی هستیم . مذاکره دو بخش دارد که یک بخش آن سیاست گذاری است که در شورای عالی امنیت ملی به صورت طبیعی دنبال می شود. یک بخش دیگر آن مذاکره است که جزو وظایف ذاتی وزارت خارجه است و مذاکرات به صورت طبیعی در حوزه کارشناسی و مذاکره کنندگان ارشد ما در بخش معاونت سیاسی وزارت امور خارجه دنبال می شود.
این دیپلمات عالی رتبه کشورمان تصریح کرد: تیمی که در وزارت خارجه این موضوع را دنبال خواهد کرد با مدیریت معاونت سیاسی وزارت امور خارجه و با مسئولیت مستقیم وزیر امور خارجه در این بخش ، اقداماتی که انجام می دهد هم در سطح وزارت خارجه از تمام ظرفیت های حقوقی، بین المللی، اقتصادی و سیاسی این وزارت خانه استفاده می کند و هم از ظرفیت های ملی به صورت کامل استفاده می کنیم .
وزیر امور خارجه با بیان این که معتقدیم که باید با خرد جمعی کار را به پیش برد و در این ارتباط در بحث تولید محتوا و مسائل مرتبط با آن حتما از تعامل و همفکری با دانشگاهیان و اندیشکده ها استفاده خواهیم کرد،گفت : موضوع مذاکرات هم در سطح ملی از حساسیت بالایی برخوردار است و هم مذاکراتی چند جانبه را در بر می گیرد. لذا بایستی با هماهنگی، همفکری و خرد جمعی چه در حوزه مذاکره که مسئولیت آن به عنوان مذاکره کننده ارشد کماکان در معاونت سیاسی وزارت خارجه باقی خواهد ماند و چه در حوزه ای که وزرا باید کار را دنبال کنند و چه در بخش های مرتبط نظام و حوزه های اندیشکده ای و دانشگاهی که بتوانند در حوزه های حقوقی، فنی، اقتصادی و تجاری و دیگر ابعادی که این مذاکرات می تواند داشته باشد، پشتیبانی های لازم را انجام دهند .
وی تاکید کرد: ما به هیچ وجه نمی خواهیم همه ظرفیت وزارت خارجه را درگیر این کار بکنیم. ما در وزارت خارجه تقسیم کار کرده ایم. هر بخش باید به وظایف ذاتی خود عمل کند و یکی از کارهای ما موضوع مذاکرات برجام است.
امیر عبدالهیان در پاسخ به این سوال که آیا ترکیب تیم مذاکره کننده وزارت خارجه مشخص شده است، اظهار کرد : در حال جمع بندی نهایی هستیم.
منبع: ایسنا برچسب ها: غرب ، ناطقان ، امیرعبداللهیان ، شرق ، مذاکره ، وین ، روسیه ، چین
منبع: ناطقان
کلیدواژه: غرب ناطقان امیرعبداللهیان شرق مذاکره وین روسیه چین وزیر امور خارجه دولت سیزدهم مذاکرات وین وزارت خارجه سیاست خارجی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۴۱۶۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضربه راهبردی ایران به اسرائیل از نگاه عباس عبدی
عباس عبدی روز قبل از حمله ایران به اسراییل یادداشتی نوشت که درباره ایران و رژیم صهیونیستی بود. این یادداشت روز بعد و پس از حمله پهپادها وموشکهای ایران به سرزمینهای اشغالی منتشر شد. تحریریه روزنامه و همچنین آقای عبدی اطلاع نداشتند که حملهای در راه است. بعد از حمله در برخی رسانهها اعلام شد که علیه آقای عباس عبدی و روزنامه اعتماد اعلام جرم شده است.
به گزارش اعتماد، از آنجا که ۱۰ روز از این ماجرا گذشته و احضاریهای برای هیچکدام ارسال نشده، تصمیم گرفتیم درباره نظرات آقای عباس عبدی که در آن مصاحبه اعلام شده بود گفتو گویی داشته باشیم که میخوانید:
آقای عبدی! ماجرای احضار شما به کجا انجامید؟
هنوز اقدام قضایی به بنده اعلام نشده است.
آیا فکر میکنید منتفی شده است؟
نمیدانم؛ ولی با توجه به توضیحاتی که دادهام و از مفاد آن مطلع هستند، به گمانم برداشت دقیقی از نوشته من نداشتند. البته معتقد نیستم که برای نوشتن باید برای کسی اعلام جرم کرد، اگر نوشته افراد متضمن دروغ و جعل نباشد، صرفا تحلیل و نظر باشد، باید محترم شمرده شود؛ و این را نشانه قدرت میدانم. هر چند معتقدم که با توجه به شرایط کلی کشور نیز برخی از مسائل را باید به عنوان نویسنده رعایت کنیم. البته اکنون که مرز رسانه داخلی و خارجی برداشته شده است، متأسفانه نویسندگان داخل و در رسانههای رسمی کشور در موقعیت نابرابری با کسانی که در خارج هستند قرار دارند و این نابرابری یکی از عوامل خروج مرجعیت رسانهای از داخل است و این خطر امنیتی برای ایران دارد.
با توجه به آن اعلام جرم، گفتید که دیگر در این موضوع خاص نمینویسید. آیا اکنون که حداقل تا حالا منتفی شده، باز هم اظهارنظر نخواهید کرد؟
اگر اعلام جرم را اعلام نکرده بودند، بهتر بود. من متأسف شدم که چرا باید چنین تصوری را در جامعه القا کرد کسانی که سعی در نوشتن تحلیلهای منطقی دارند، نیز با اعلام جرم مواجه میشوند؟ اگر بدون اعلام بود، من هم خبرش را مثل موارد دیگر منتشر نمیکردم. با این حال اکنون میتوانم حرف بزنم، چون گمان میکنم نظراتم دچار تعبیرهای ناخواسته نخواهد شد.
پس اولین سوال را میپرسم؛ آیا ایران میتوانست پاسخ ندهد؟
در عمل میتوانست، همچنان که در موارد دیگر هم چنین کرده بود. ولی در سیاست نمیتوانست، زیرا سیاست با روابط شخصی فرق میکند. در روابط شخصی «گذشت و عفو» و «بزرگمنشی» و این گونه رفتارها معنی میدهد و اتفاقا پسندیده هم هست. با گذشت از دیگران میتوان اختلافات را بهتر حل کرد تا انتقام گرفتن. در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ولی در سطح سیاست بهویژه در سطح بینالملل، گذشت بیمعناست و چه بسا موجب تشدید خصومت هم باشد.
پس پاسخ ندادن موجب تشدید بحران میشود. ولی در هر حال باید به اثرات این پاسخ توجه داشت. این اتفاقات موجب میشود تنش میان دو طرف از حالت انعطافپذیر و الاستیکی به وضعیت متصلب تغییر شکل بدهد. پیش از این طرفین اقداماتی را علیه یکدیگر انجام میدادند. گاه مستقیم، گاه غیرمستقیم و اغلب بدون پذیرش رسمی، در حالی که ناظران سیاسی میدانستند که کدام طرف، مستقیم یا با واسطه پشت ماجراست. با این حال وضعیت آنها مثل مشتهایی است که بوکسورها به کیسه چرمی لاستیکی میزنند. ابتدا قدری تغییر شکل داده، فرورفتگی و عقبنشینی کرده، سپس بازگشت به حالت اول را شاهدیم.
پس اکنون ماجرا فرق کرده و از حالت الاستیکی و انعطافپذیری به حالت نیمه شکننده تبدیل شده و در ادامه به وضعیت شکنندگی خواهد رسید. به عبارت دیگر ضربات علیه یکدیگر پرهزینه است و به صورت متعارف قابل ترمیم نیست و هزینه بازی را بالا برده و امکان ادامه بازی را کم کرده است.
پس آیا میتوان نتیجه گرفت که بحران میان ایران و اسراییل تشدید شده است؟
در واقع همانگونه که گفتم این بحران شکنندهتر شده است. شما به راحتی میتوانید به یک جسم الاستیک ضربه بزنید بدون اینکه نگران شکستن آن باشید، ولی چنین ضربهای را به راحتی به شیشه نمیزنید؛ بنابراین مدیریت امور از این پس اهمیت دارد.
آیا به همین علت ایران پاسخ حمله بعدی اسراییل را نداد؟
طبیعی است که طرف مقابل هم نمیخواسته که ایران پاسخ بدهد، لذا ضربه محدودی را انتخاب کرده که این شیشه نشکند. به عبارت دیگر طرفین از یکدیگر تحلیلی داشتهاند که منجر به مهار بحران شود. فراموش نکنیم که موضع غربیها به ویژه ایالات متحده نیز در عدم رغبت آنان به رشد تنش نیز مهم بوده است.
گمان میکنید که زدن سفارت و پاسخ ایران و نیز پاسخ بعدی اسراییل متوازن بود؟
به نظر میرسد که این ماجرا از نظر تاکتیکی و نظامی و خسارات وارده متوازن نبود. در هر حال سفارت ایران را زدند و ایران تعدادی از فرماندهان خود را از دست داد و چنین خسارتی حداقل با اطلاعات موجود به اسراییل وارد نشده است.
ولی از نظر راهبردی کفه حمله کاملا به سود ایران بود. به عبارت دیگر اعلام رسمی و با اطلاع یافتن طرف مقابل و حمله از خاک ایران به اسراییل، فارغ از جزییات ماجرا و با آن حجم حمله یک پیروزی راهبردی بود. بهویژه که انتظار قبلی به عدم حمله بوده است. به نظر میرسد که اقدام ایران نیز معطوف به همین هدف بوده و نه وارد کردن خسارت. فراموش نکنیم که ایالات متحده و بریتانیا و دیگر کشورهای غربی دربست در کنار اسراییل ایستاده بودند.
این پیروزی راهبردی چه آثاری در ایران میتواند داشته باشد؟
رسیدن به پیروزی همیشه ممکن است و حتی در مواردی ممکن است راحت رخ بدهد، مهم حفظ و تثبیت آن است. اجازه بدهید که مستندتر صحبت کنم. در سال ۱۳۸۸ تحلیلی نوشتم از وضع ایران و برای اطلاع مقامات فرستادم. بخشی از این تحلیل چنین است: پیش از خرداد ۸۸ بارها نوشته بودم که حکومت در ایران از ۴۰۰ سال گذشته یعنی از زمان اوج صفویه تا کنون هیچگاه بدین پایه که اکنون هست، قدرتمند نبوده است، ولی همیشه بلافاصله اضافه میکردم که متاسفانه این قدرت با نوعی از بیثباتی هم همراه است.
افزایش قدرت حکومت مثل منارهای است که قد میکشد و بلندتر میشود، اما به تناسب این ارتفاع پایههای آن عمیقتر و پهنتر نشده است؛ بنابراین بهرغم اوج گرفتن، بر ناپایداری آن افزوده شده است و این پایهها در حکومت چیزی نیست جز قدرت نرمافزاری آن. اگر از این زاویه نگاه کنیم، هر دستاورد خارجی باید از دو طریق پایدار و مستحکم شود. اول از طریق قرار دادن آن در دل یک سیاست خارجی معقول و قابل دفاع و عملی. دوم از طریق حمایت داخلی.
یک دستاورد خارجی را میتوان مثل دست یافتن به یک بازیکن عالی فوتبال دانست که فقط هنگامی مفید و موثر است که ۱۰ بازیکن دیگر نیز کمابیش همسطح او باشند؛ زمین و امکانات و دریافتی و استادیوم و اقتصاد باشگاه خوب باشد والا آوردن رونالدو در یک تیم ایرانی هیچ فایدهای برای فوتبال ما ندارد و همه هزینههای آن، زیان است. حمایت داخلی از این اقدام از دو طریق ممکن است. اول احترام گذاشتن به مردم و مطالبات آنان. روشن است که وضعیت کنونی در مواجهه با زنان و با این ویدیوهایی که منتشر شده در تعارض با این مساله است. دوم و سوم و چهارم نیز بهبود اقتصادی است. پیروزیهای خارجی به سرعت فراموش میشوند باید از طریق بهبود شرایط تثبیت شوند والا به ضد خودشان بدل خواهند شد.
نکته مهم ضربه راهبردی است که اسراییل در مجموعه ماجرای اخیر خورده است که در آینده به آن خواهم پرداخت.