ایران و تحولات قفقاز؛ از هشدار درباره صهیونیستها تا همکاری با روسها
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۴۲۵۸۷
کارشناسان مسائل منطقه و بینالملل در نشست مجازی «قفقاز؛ چالشها و چشم اندازها» که به همت موسسه راهبردپژوهان جهان معاصر برگزار شد، به بررسی رخدادهای پیش آمده در مرزهای شمالی ایران و منطقه قفقاز پرداختند که گزارش پیش رو مشروح دیدگاه های آنها است؛
سقائیان: رژیم صهیونیستی نگاه اشغالی به منطقه قفقاز دارد
حمایت ایران از جمهوریهای تازه استقلال یافته
سیدعلی سقائیان سفیر پیشین ایران در ارمنستان در مورد مواضع جمهوری اسلامی ایران در مورد مناقشات قره باغ اظهار داشت: منطقه قفقاز جنوبی یکی از مناطق حساس در همسایگی ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سفیر پیشین ایران در ارمنستان افزود: منطقه مورد مناقشه میان ارمنستان و آذربایجان یعنی قره باغ که منطقه ای کوهستانی بوده و دارای منابع کانی و آبی فراوان است، قبل از فروپاشی مورد بحث هایی بوده اما به صورت خودمختار در درون منطقه اداره می شده است. بعد از فروپاشی، این منطقه با توجه به اینکه اکثریت ارامنه و اقلیت آذری ها در آنجا ساکن بوده اند، جنگ هایی را به دنبال داشت.
ایران روابط متعادلی با جمهوری آذربایجان داشته است
سقائیان در مورد میانجیگری ایران میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان اظهار داشت: ۲ دور میانجیگری به دعوت آقای هاشمی رفسنجانی صورت گرفت و حتی به آذربایجان و ارمنستان کمک شد؛ کمک های پشتیبانی و لجستیکی را داشتیم برای اینکه ژئوپلتیک منطقه بهم نخورد. در ادامه دولت های بعدی جمهوری اسلامی و دولت هایی که در باکو و ایروان مستقر بودهاند. روابطی متعادل را پیش برده اند و در عین حال همیشه گفت و گو بین ایران و آذربایجان وجود داشته است.
رژیم صهیونیستی از یک دهه قبل به صورت خزنده در منطقه قفقاز حضور پیدا کرد
سقائیان در مورد حضور رژیم صهیونیستی در منطقه قفقاز توضیح داد: یک دهه قبل بود که با توجه به مطالبی که در منطقه ما شاهد بودیم به خصوص بحث های پیشرفته برنامه هسته ای ایران ما کم کم قرائن و شواهدی را داشتیم که رژیم صهیونیستی به صورت خزنده در جمهوری آذربایجان حضور پیدا کرده و به دنبال مقاصد شوم خود است. از طریق مجاری رسمی ما هشدارهایی را به باکو می دادیم اما کمتر اثربخش بود و در عین حال مذاکرات و مباحث را از طریق روابط دوجانبه دنبال می کردیم. این رفت وآمدها میان سران ایران و آذربایجان همچنان ادامه داشت. چنانکه هم در دولت محمود احمدی نژاد و هم در دولت حسن روحانی کمیسیون های مشترک و کمک ها و تقویت روابط اقتصادی، بحث شبکه ریلی، گفتگوهای سیاسی بین المللی و منطقهای و... برقرار بود.
تاکید ایران در منطقه قفقاز همیشه بر صلح و آرامش بوده است
وی در مورد سیاست ایران در منطقه قفقاز خاطرنشان ساخت: تاکید ایران در منطقه قفقاز همیشه بر صلح و آرامش بود برای اینکه از پتانسیل انرژی و راه های مواصلاتی، همه کشورهای همسایه بتوانند به نحو احسن استفاده کنند قطعا ما اعتقاد داریم که مناقشه در منطقه به نفع هیچ کسی نیست. جنگ دوم قره باغ با توجه به بازی رژیم صهیونیستی و سلاح های پیشرفت های که برای باکو ارسال کرد و درآمد بسیاری هم که سهم رژیم صهیونیست شد توازن قوا را در منطقه به هم زد به طوری که ما شاهد بودیم با توجه به سلاح هایی که به دست الهام علی اف رسید پیروز ظاهری در این جنگ بعد از ۴۴ روز ایروان نبود بلکه باکو بود که با میانجیگری مسکو تفاهم نامه ای را به انجام رساند که باز هم بحث قره باغ در این میان لاینحل ماند. اما با توجه به بیانات مقام معظم رهبری قره باغ باید به خاک اصلی یعنی خاک آذربایجان برگردد و در مقابل هم باکو از این بیانات مقام معظم رهبری و حمایت ایران قدردانی کرد. با این حال موضع ایران در آذربایجان در مقابل رژیم صهیونیستی یک موضع کاملا محکمی است زیرا رژیم صهیونیستی نگاهی اشغالی به این منطقه دارد. لذا گفتگوهای میان ایران و آذربایجان همچنان برقرار است.
بهشتیپور: باید تحلیلی صحیح از مسائل پیش آمده در قفقاز داشته باشیم
حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بین الملل در ابتدای این سوال را مطرح کرد که با توجه به شرایط ایجاد شده در منطقه قفقاز، ما می توانیم چه کاری کنیم؟ و گفت: این سوالی بسیار مهم و اساسی است زیرا اگر ما تحلیلی صحیح از وضعیت موجود داشته باشیم می توانیم تصمیمی صحیح بگیریم و یک راهبرد صحیح اتخاذ کنیم. این موضوع برای ایران هم جنبه امنیتی–سیاسی دارد و هم جنبه دیپلماتیک دارد و موضوعاتی که مربوط به روابط ما با آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و روسیه می شود و یک جنبه نظامی دارد که به همین رزمایش ها مربوط می شود و یک جنبه رسانه ای است.
این کارشناس مسایل بین الملل افزود: به نظر من این چهار جنبه بسیار مهم هستند تا مکمل هم باشند و یک برنامه مشخص برای رسیدن به یک هدف مشخص ترسیم کنند. به همین دلیل هم ما باید به این جنبه ها بپردازیم و پیشنهاد بدهیم که در حوزه هر کدام از این جنبه ها چه کاری می توانیم انجام بدهیم.
ما با آذربایجان میراث و تاریخ مشترک داریم
بهشتی پور توضیح داد: در شرایط فعلی بحث اصلی در مورد آذربایجان است. ما در کشورهای همسایه اگر نگاه کنیم نزدیک ترین مناسبات از نظر تاریخی، فرهنگی، مذهبی و ... با آذربایجان داشته ایم و این خیلی مهم است که ما بداینم که این کشور برای ایران یک جنبه همسایگی دارد و یک نوع میراث و تاریخ مشترک هم داریم. پس باید کاملاً حساب شده بدانیم که وقتی دولت الهام علی اف حرکتی انجام می دهد مثلاً مانوری انجام می دهد و ... هر کدام از این ادعاها و رفتارها در چارچوب یک روابط همسایگی و در چارچوب اینکه ما دوستانه و برادرانه مشکل را می توانیم حل کنیم، باید وارد شویم؛ یعنی اصل را باید بر حل مساله گذاشت. به شرط اینکه دقیقاً تبیین کنیم که آذربایجان الان چرا دست به چنین اقدامی زده است.
تحریکات در مناطق مرزی ایران طراحی رژیم صهیونیستی است
این کارشناس مسایل بین الملل با اشاره به تحریکات در منطقه مرزی ایران اظهار داشت: عمده این تحرکات طراحی رژیم صهیونیستی است و از سال ها قبل دنبال این ماجرا بوده اند؛ یعنی اینگونه توجیه می کردند که ایران در شمال فلسطین اشغالی یعنی جنوب لبنان حضور دارد ما هم باید در شمال ایران حضور پیدا کنیم و با همه توان تلاش کنیم که نفوذ خود را گسترش دهیم. پس رژیم صهیونیستی به بهانه های مختلف حضور نامشروع خودش را در آذربایجان یعنی شمال مرزهای ایران توجیه می کند. برای اینکه ایستگاهی برای ضربه زدن به ایران درست کند.
بهشتی پور در ادامه سخنان خود خاطرنشان ساخت: آذربایجان منکر این قضیه می شود و می گوید که هیچ تهدیدی علیه همسایه خود ندارد اما به نظر می رسد که برای افکار عمومی مشخص شود که اگر اینها می گویند که هیچ خبری نبوده، نشان داده شود که بوده و طی چند سال گذشته هم بوده است. بنابراین در موضوع اینکه رژیم صهیونیستی دارد آذربایجان را تحریک می کند تا ایران را وارد یک جنگ ناخواسته کند من هیچ شکی ندارم. بنابراین اگر این تحلیل درست باشد ما باید خلاف این قضیه عمل کنیم؛ یعنی اجازه ندهیم رژیم صهیونیستی در طراحی خود موفق شود و ما را با همسایگانمان درگیر کند.
مدبر: خط قرمز ایران ژئوپلتیک منطقه و عدم حضور نیروهای تروریستی در نزیکی مرزها است
روح الله مدبر کارشناس مسایل روسیه از موضع روسی موضوع مهم ابر پروژه قفقاز را مورد بررسی قرار داد و گفت: آنچه که ما امروز در منطقه قفقاز می بینیم و حایل مرزی خودمان و نوع گفتمان و ادبیات الهام علی اف شده، حاصل این است که متاسفانه دوستان ما طی هشت سال گذشته در دستگاه دیپلماسی به علت تمرکز ویژه ای که بر روی غرب داشته اند توجه ویژه ای به ظرفیت های همسایگان و منطقه ویژه و راهبردی قفقاز نداشته اند و گاه اتفاقاتی افتاد که ما در عمل انجام شده قرار گرفتیم. ما شاهد هستیم که اگر تدبیر هوشمندانه مقام معظم رهبری در سال گذشته نبود که به دستور ایشان برای حرکت نیروهای زمینی ما به سمت مرزها نبود، موشک پراکنی ها به روستاهای ما ادامه پیدا می کرد. ایشان خط قرمزی مشخص کردند یکی اینکه خط قرمز جمهوری اسلامی ایران ژئوپلتیک منطقه است و دوم عدم حضور نیروهای تروریستی در نزیکی مرزهای ایران.
باید همگرایی و هماهنگی خود را با طرف روسی افزایش دهیم
این کارشناس مسایل روسیه اظهار داشت: موضوع قفقاز چند بُعد دارد؛ بُعد سیاسی، امنیتی، فرهنگی، رسانه ای و یک بُعد دیپلماسی فعال، که این دیپلماسی فعال باید بر مبنای عزت، حکمت و مصلحت و بر مبنای منافع ملی باشد. یک طرف اصلی قضیه قره باغ و منطقه ما طرف روسی است. ما باید همگرایی، نزدیکی و هماهنگی خود را با طرف روسی افزایش دهیم.
مدبر افزود: دیپلماسی همزمان با گرفتن امتیاز، همزمان با اقتدار، عزت و کار فرهنگی باید صورت بگیرد. الان نکته مهمی که در سفر امیرعبداللهیان مطرح شد این بود که ما باید خط تماس خود را در منطقه قفقاز با طرف روسی افزایش دهیم. این باید رخ دهد و ما همگرایی، نزدیکی و هماهنگی با طرف روسی داشته باشیم. ما در منطقه قفقاز ۲ قطب داریم یکی روسیه و دیگری ایران. بقیه که بخواهند در منطقه حضور داشته باشند خارجی هستند. ما با آذربایجان یک فرهنگ، یک تمدن و یک ریشه داریم و منطقه قفقاز ریشه عمیق فرهنگی و تمدنی دارد اما ما از این ظرفیت چه بهره برداری فرهنگی کرده ایم؟ ما باید همگرایی های بین منطقه ای میان خودمان را قوی کنیم.
برچسبها جمهوری اسلامی ایران روسیه مقام معظم رهبری آذربایجان قفقاز ارامنه باکو رژیم صهیونیستیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: جمهوری اسلامی ایران روسیه مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران روسیه مقام معظم رهبری آذربایجان قفقاز ارامنه باکو رژیم صهیونیستی مقام معظم رهبری رژیم صهیونیستی منطقه قفقاز کارشناس مسایل جمهوری اسلامی طرف روسی بهشتی پور قره باغ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۴۲۵۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دلارزدایی و قرارداد دلاری/کشورهای اسلامی؛ از نشستهای نمایشی تا اقدامات عملی/عملیات وعده صادق و تحول در تاریخ غرب آسیا
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تأکید بر پایان جنگ در توافقنامه جنگ غزه، واکنش سایت حسن روحانی به اظهارات سخنگوی شورای نگهبان، شکلگیری جنبش اعتراضی دانشجویان ایالات متحده امریکا در اعتراض به رژیم صهیونیستی و حذف محترمانه ایران از میدان گازی آرش توسط کویت و عربستان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
عباس حاجینجاری طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان عملیات وعده صادق و تحول در تاریخ غرب آسیا نوشت: با گذشت بیش از دو هفته از عملیات کمنظیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه دو مرکز نظامی رژیم صهیونیستی، ابعاد و پیامدهای این عملیات به محور اصلی سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای دوستان و دشمنان انقلاب اسلامی تبدیلشده است.
یکی از آخرین نمونههای آن اعتراف کانال۱۲ رژیم صهیونیستی است که در گزارشی از مذاکرات برای تبادل اسرا میان فلسطینیها و صهیونیستها میگوید بعد از حمله ایران حماس اعتماد بیشتری پیدا کرده و راحتتر در مذاکرات نه میگوید. در نقطه مقابل سخنان آقای بلینکن وزیرامورخارجه امریکا در نشست اعضای شورای همکاری خلیجفارس است که در آن متأثر از ضربهای که سیستم دفاعی غرب در منطقه از این عملیات متحمل شده، صریحاً خواستار یکپارچگی دفاعی جدیتر اعراب خلیجفارس در مقابل ایران میشود. بلینکن در این سفر که هفتمین سفر بعد از عملیات طوفان الاقصی و نخستین سفر بعد از حمله رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق و عملیات وعده صادق است، در نشستی در ریاض در شورای همکاری خلیجفارس تأکید میکند که ایالاتمتحده در هفتههای آتی با این بلوک متشکل از شش کشور عربی در مورد یکپارچهسازی دفاع هوایی و موشکی و همچنین تقویت امنیت دریایی گفتگو خواهد کرد. او با اشاره به حملات موشکی ایران علیه دو مرکز نظامی صهیونیستها میگوید: «این حمله ضمن نشان دادن تهدید حاد و فزاینده ایران به ما یادآور میسازد که همکاری در زمینه دفاع یکپارچه تا چه اندازه ضروری است.»
بازتابها و پیامدهای عملیات وعده صادق نشان میدهد که تأثیر آن در روند تحولات منطقه غرب آسیا بهگونهای است که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان این منطقه، باید تاریخ تحولات آن را به دو بخش قبل و بعد از عملیات تقسیم کرد.
این مدعا آنگاه بهتر قابلدرک خواهد بود که اهداف راهبردی غرب در ایجاد رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین بیشتر مورد توجه قرار گیرد. رژیمی که در نقطه آغاز برای زمینهسازی تسلط غرب بر کشورهای اسلامی و از بین بردن دغدغه نسبت به گسترش اسلام به سمت غرب ایجاد و به غدهای سرطانی برای درگیرسازی کشورهای اسلامی باهم تبدیل و بهویژه بعد از جنگ جهانی دوم، غرب تمام توان خود را برای شکست اعراب و فلسطینیها در جنگهای چندجانبه اعراب اسرائیل و جلوگیری از پیروزی آنها به کار گرفت و به توفیقات زیادی در رسانیدن صهیونیستها به آرمان نیل تا فرات نزدیک شده بود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی و در امتداد آن شکلگیری نیروهای جبهه مقاومت در فلسطین و دیگر کشورهای منطقه و تقابل ۴۴ ساله با این رژیم که اوج آن عملیات طوفان الاقصی بود، هیمنه اطلاعاتی و امنیتی رژیم دچار فروپاشی شد، و به همین دلیل امریکا و رژیم صهیونیستی بعد از این عملیات به دلیل شکست از مقاومت، به بیسابقهترین جنایتها دست یازیدند و چهره واقعی تمدن غرب را با اقدامات وحشیانه و تروریستی علیه زنان و کودکان فلسطینی به جهانیان نشان دادند و این اقدامات نیز به رسوایی بیشتر غرب و شکلگیری موج جدیدی از قیام علیه راهبردهای غرب و آنهم در دانشگاههای آنها انجامیده است.
عملیات وعده صادق نشانگر تحول در راهبردهای نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابل رژیم صهیونیستی و امریکا و دیگر قدرتهای سلطهگر غربی است، برنامهریزی دقیق و هوشمندانه ایران در قالب یک جنگ ترکیبی چندجانبه نظامی رسانهای دیپلماسی، نشان داد که ایران در عین بهرهگیری توانمندی نظامی درونزا از ظرفیت بالایی در هماهنگی میان دیپلماسی و میدان برخوردار است.
رخنمایی از قدرت بازدارندگی ایران و اثبات غیرقابلپیشبینی بودن پاسخهای بعدی ایران و اینکه دیگر ایران هیچ حملهای را بدون پاسخ نخواهد گذاشت از دیگر ویژگیهای این عملیات است. این عملیات نشانگر قدرت و توان ایران در مقابله با چهار قدرت بزرگ اتمی جهان و حمایت چندین کشور دیگر است.
عملیات وعده صادق که با سلاحهای تمام ایرانی انجام شد، نشانگر قابلیت و توانمندی تولیدات دفاعی ایران و اثبات وعدههای گذشته ایران در پاسخ به تهدیدات دشمن در صورت تعرض به ایران است. با توجه به اینکه این اقدام ایران تنها تنبیه متجاوز با بهرهگیری از ۲۰ درصد ظرفیتهای آماده به کار نیروی هوا و فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.
عملیات موفقیتآمیز وعده صادق توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از داخل ایران منجر به تنظیم و تثبیت معادله جدید بازدارندگی بر اساس شرایط بعد از عملیات طوفان الاقصی در منطقه غرب آسیا خواهد شد و در چارچوب این معادله جدید رژیم صهیونیستی دیگر نمیتواند از شرایط «آسیب بزن و در امان باش» استفاده کند و پسازاین میبایست پاسخ مستقیم ایران را در محاسبات اقدامات خود در منطقه مدنظر قرار دهند.
عملیات وعده صادق در محیط داخلی منجر به تقویت انسجام ملی و افزایش اطمینان و اعتماد مردم به توانمندی نیروهای مسلح در دفاع از منافع ملی شده و در سطح منطقه نیز موجب تقویت موقعیت منطقهای ایران و بازتولید سرمایه سیاسی و اجتماعی در محیط منطقهای برای قدرت سخت و نرم ایران و جبهه مقاومت گشته و ارتقای جایگاه ایران در افکار عمومی مردم منطقه را در پی داشته و خواهد داشت.
ادعای دلارزدایی و قرارداد دلاری
محمدصادق جنان صفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان ادعای دلارزدایی و قرارداد دلاری نوشت: نهاد دولت در ایران از انجام هیچ کاری ترس ندارد. بخشی از سر نترس دولت به این دلیل است که به ریشهها و پیامدهای کارش آگاه نیست. بهطور مثال بسیار دیده شده که هرگاه راه ورود درآمدهای نفت صادراتی مسدود یا تنگ و تاریک میشود، صادرات به مقولهای ارزشمند تبدیل شده و به صادرکنندگان جایزه و رانت داده میشود.
از سوی دیگر بسیار دیدهایم هنگامی که شیرهای صادرات نفت باز میشوند صادرات از چشم میافتد. دولت سیزدهم در اینباره سرآمد دیگر دولتها بوده و مدیران این دولت با ناهماهنگیهای درون دولتی کارهای عجیب و سخت انجام میدهند. بهطور مثال میتوان به داستان نامعادله بنزین نگاه جدی کرد.
دولت سیزدهم نیک میداند اگر قیمت بنزین در همین اندازه بماند شهروندان از مصرف آن شادمانی کرده و بر میزان مصرف خود اضافه میکنند و به این ترتیب و با توجه به اینکه ساخت پالایشگاه زمان میبرد باید بر میزان واردات بیفزایند. از سوی دیگر دولت و نهادهای حکومتی هراس دارند قیمت بنزین را ناگهانی و بدون اعلام قبلی افزایش دهند، زیرا میدانند شهروندان با نارضایتی از این اقدام احتمالی کار را بر دولت سخت میکنند و دولت باید منتظر نارضایتی و اعتراض شهروندان باشد. اینگونه است که دولت سیزدهم دنبال تولید داخلی بنزین افتاده و با عقد قرارداد با مجتمعهای پتروشیمی از آنها میخواهد بخشی از ظرفیت خود را به تولید بنزین اختصاص دهند و به این ترتیب راه واردات را ببندند.
این خواست دولت، اما با یک کار عجیب همراه شده است و آن عقد قرارداد دلاری بین شرکتهای ایرانی است. این درحالی است که دولت سیزدهم بارها و بارها تاکید داشته قصد دارد دلارزدایی کرده و تجارت خارجی با کشورهای دوست و همسایه را با پول ملی انجام دهد. جمهوری اسلامی تبلیغات شدیدی برای دلارزدایی از تجارت خارجی دارد و در هر فرصتی به طرفهای تجاری یادآور میشود بهتر است با پولهای ملی دادوستد شود که البته تا اینجای کار به نتیجهای هم نرسیده است. عقد قرارداد دلاری در این وضعیت میتواند همه ادعاهای سیاسی و اقتصادی و کوششهای آتی برای دلارزدایی در دادوستد را نیست و نابود کند. طرفهای تجاری ایران حالا میگویند جمهوری اسلامی نمیتواند با شرکتهای دولتی و خصولتی خود به نتیجه برسد که قرارداد دلاری برای دادوستد نبندند و آن وقت از ما میخواهد دلارزدایی کنیم. بهنظر میرسد اصولا عقد قرارداد دلاری شرکتهای ایرانی با هم با سختگیری قانونی روبهرو است و باید دید این اتفاق چگونه مدیریت میشود. دولت میتواند در اینباره توضیح دهد که چگونه شده قرارداد دلاری داخلی را مجاز دانسته است.
کشورهای اسلامی؛ از نشستهای نمایشی تا اقدامات عملی
هادی محمدی طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان کشورهای اسلامی؛ از نشستهای نمایشی تا اقدامات عملی نوشت: پانزدهمین نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی روز گذشته در بانجول پایتخت گامبیا در غرب آفریقا به کار خود پایان داد و این کشور کوچک اسلامی برای سه سال رهبری بزرگترین سازمان کشورهای مسلمان را برعهده گرفت. در نشست پانزدهم نیز همچون چهارده نشست گذشته و بر مبنای فلسفه وجودی سازمان همکاری اسلامی، موضوع فلسطین مهمترین دغدغه کشورهای اسلامی عنوان شد و به ویژه پس از هفت ماه از آغاز جنگ نابرابر و ظالمانه رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه بیشتر سخنرانیهای سران و مقامات ارشد حاضر در نشست و دیدارهای دوجانبه در حاشیه اجلاس به موضوع فلسطین و غزه اختصاص داشت؛ با این حال آنچه تاسف بار است نتیجه عملی این نوع نشستها و گردهماییهای کشورهای اسلامی است که میتوان گفت «تقریبا هیچ». در همین هفت ماه دو بار وزرای کشورهای اسلامی و یک بار سران کشورهای اسلامی اجلاس اضطراری برگزار کردند، اما نتیجه خاصی برای مردم فلسطین در برنداشته و رژیم صهیونیستی گستاختر از گذشته به نسل کشی علیه مردم فلسطین ادامه میدهد. شاید حداقل کار برخی کشورهای اسلامی قطع روابط دیپلماتیک یا قطع روابط تجاری و یک تحریم موثر انرژی و کالا بود که تاکنون محقق نشده است، هرچند ترکیه بعد از هفت ماه اخیرا اظهاراتی در مورد این تحریم بیان داشته، اما صاحب نظران منطقه با دیده تردید به این ادعای ترکیه مینگرند.
جمهوری اسلامی ایران در سطوح عالی خود همواره خطر امنیتی اسرائیل در منطقه را هشدار داده و از کشورهای منطقه و اسلامی درخواست داشته تا روابط سیاسی و اقتصادی خود را حداقل به صورت کوتاه مدت و با هدف فشار به این رژیم برای پایان دادن به جنگ علیه مردم غزه قطع کنند که تاکنون اقدام عملی صورت نگرفته و کشورهای اسلامی صرفا به بیانیه دادن و نشستهای نمایشی بی ثمر اکتفا کرده اند. این درحالی است که مردم غزه بیش از چنین نشستهایی که خروجی مشخص و ملموسی تاکنون نداشته، نیازمند مقابله واقعی با اسرائیل هستند تا چند خواسته اولیه آنها شامل برقراری آتشبس فوری در تمام مناطق غزه، رفع کامل محاصره انسانی غزه، تبادل اسرا، خروج فوری اسرائیل از غزه و آغاز کمک رسانی و بازسازی این منطقه محقق شود. چنین خواستههایی قطعا بدون فشار سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی جهان به ویژه کشورهای اسلامی، عملی نخواهد شد و در این میان حرکت ایران به تنهایی کافی نبوده و نیست. اما سازمان همکاری اسلامی نیز به نظر میرسد نیاز به یک پوست اندازی جدی داشته باشد. جمهوری اسلامی برای این تحول مهم در این سازمان با حضور ۵۷ کشور اسلامی، توسط وزیر خارجه کشورمان چند پیشنهاد عملی و عینی ارائه کرده است.
اول- ملتهای اسلامی با تمرکز و سرمایهگذاری در بخش نیروی انسانی، فناوری و زیرساختها میتوانند ظرفیت بزرگ خود را در جهت نیل به اهداف توسعه پایدار ملل مسلمان به کار گیرند.
دوم- جهت تعمیق سطح همکاریها و تسرّی توسعه پایدار و همهجانبه میبایست شبکه همکاریهای اقتصادی، فنی، توسعهای، تجاری و مالی- پولی میان کشورهای اسلامی در بستر توافقات و سازوکارهای هدفمند و مشترک، بیشازپیش تقویت گردد.
سوم- ایجاد یک پلتفرم اختصاصی در چارچوب سازمان همکاری اسلامی جهت اشتراکگذاری دانش، تخصص و منابع مرتبط با توسعه پایدار لازمه تحقق طرحهای توسعهای ملل مسلمان است.
چهارم- ارتقای یکپارچگی اقتصادی و تجاری بین کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار، بر مبنای ارزشها یک ضرورت است.
پنجم- بهکارگیری ابتکارات و نوآوریهای فناورانه و گسترش تحقیقات علمی به منظور پیشبرد دستور کار تحقق اهداف توسعه پایدار در چارچوب سازمان همکاری اسلامی نیازمند طراحی سازوکاری مناسب میباشد.
اجرای این پیشنهادهای پنج گانه در صورت داشتن اراده کافی از سوی کشورهای اسلامی میتواند این سازمان را به یک قطب اثرگذار و مستقل در موضوعات بین المللی بدل ساخته و کشورهای دیگر را موظف به توجه به خواستههای حدود دومیلیارد مسلمان نماید. در چنین شرایطی بحرانهایی همچون جنگ غزه میتواند توسط یک سازمان قوی به لحاظ سیاسی و اقتصادی مدیریت شده و به سود مسلمانان به نتیجه برسد. در صورت رسیدن به چنین وضعیتی میتوان امیدوار بود اولا مسلمانان تحت چنین فجایعی دچار نسل کشی قرار نگیرند و ثانیا به جای نشستهای نمایشی اقدامات عملی و یکپارچه از سوی کشورهای اسلامی علیه دشمنان مسلمانان صورت گیرد.