Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری ایسکانیوز، ائتلاف متجاوز به یمن به رهبری عربستان سعودی مدعی شد که نزدیک به بیست روز گذشته موفق شده است که به تنهایی پیشروی «حوثی‌ها» را (عنوانی که ریاض از آن برای نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی دولت نجات ملی استفاده می‌کند) متوقف کند.

«ترکی المالکی»، سخنگوی این ائتلاف بامداد امروز دوشنبه گفت که در 18 روز گذشته پیشروی این نیروها در محور «العبدیه» واقع در استان «مأرب» (مرکز یمن) متوقف شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او گفته، نیروی هوایی عربستان 118 سورت پرواز برای «حمایت از غیرنظامیان» در العبدیه طی چهار روز گذشته انجام داده است.

این اظهارات مالکی و تأکید بر «به‌تنهایی» انجام دادن این عملیات در واکنش به فعالان حزب الاصلاح (همسو با دولت هادی) است که ائتلاف سعودی را به خیانت در مأرب متهم کردند.

ترکی المالکی همچنین مدعی شده است که در این حملات هوایی، ده‌ها خودروی نظامی منهدم و صدها نفر نیز کشته شده است.

ارتش تحت امر دولت مستعفی نیز ادعای مشابهی را تکرار کرده و گفته است که نیروهای این دولت تلاش‌های نیروهای صنعاء برای پیشروی در چند جبهه را ناکام گذاشتند.

سه روز پیش منابع وابسته به دولت منصور هادی که مورد حمایت عربستان سعودی است، اذعان به پیشروی نیروهای دولت نجات ملی در جنوب استان نفت‌خیز مأرب کردند و گفتند که العبدیه و واسط در آستانه محاصره نیروهای‌های نجات ملی هستند.

توطئه سعودی‌ها علیه منصور هادی از دید خبرنگار الجزیره

شبکه الجزیره قطر نیز به نقل از منابع مسئول در استان مأرب محاصره العبدیه را تأیید کرده و گزارش داده است که به گفته این مقامات، 35 هزار نفر بیش از 20 روز در محاصره هستند.

خبرنگار شبکه الجزیره دیروز در گزارشی از مرز یمن و عربستان گفت اینکه در این شرایط  فعلی که جبهه مأرب و الجوف نیاز به تقویت جبهه‌ها دارد، نیروهای منصور در خط دفاعی مرز بین دو کشور هستند، «لکه ننگی» بر پیشانی «ارتش ملی» یا همان نیروهای منصور هادی است.

او با اشاره به شکست‌های نیروهای منصور هادی در جنوب استان مأرب گفت که اولویت این است که این نیروها در جبهه‌های العبدیه، نهم (غرب یمن)، مأرب و الجوف باشند. این خبرنگار یمنی، این مسئله را به «توطئه کثیف» دانسته است.

استان مأرب از استان‌های نفت خیز یمن بوده و مقر وزارت دفاع دولت منصور هادی و فرماندهی ارتش تحت امر دولت او در این شهر قرار دارد و وجود پالایشگاه نفتی «صافر» در این استان بر اهمیت ژئوپولیتیک این استان افزوده است.

پیشروی‌های ارتش و کمیته‌های مردمی یمن در این استان از جنوب باعث شده است که این نیروها با مرکز این استان یعنی شهر مأرب کمتر از 30 کیلومتر فاصله داشته باشند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

کد خبر: 1114466 برچسب‌ها عربستان

منبع: ایسکانیوز

کلیدواژه: عربستان منصور هادی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۵۰۶۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان

سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سال‌های اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.

به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته می‌شود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد می‌کند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.

برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی می‌شود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست می‌دهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان می‌دهد.

اما نگاهی دقیق‌تر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان می‌دهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزاره‌ای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.

اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سال‌های ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.

با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکرات‌ها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف می‌کند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» می‌داند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگان‌های عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.

این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عرب‌های عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاه‌های آلترناتیو دیگر که در سال‌های اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف می‌کند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا می‌سازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانه‌ای وهابی پیوند می‌زند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد می‌کند و سه دهه پویایی سیاسی و رویداد‌های تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل می‌دهد.

در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آل‌های اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتار‌ها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح می‌کرد.

بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمین‌های عرب پسا عثمانی می‌دانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبهه‌ای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.

سایر سلفی‌ها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آن‌ها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجسته‌ای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی می‌نویسد، سلفی‌ها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.

آنچه از همه این روایت‌های تاریخی برداشت می‌شود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمی‌کاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب می‌کند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیرو‌های تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.

دیگر خبرها

  • ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
  • ببینید | سوال معنادار عضو زن شورای شهر تهران علیه ادعای زاکانی با چاشنی پارک لاله!
  • اعتراف ستاره بارسا: از نظر روانی فروپاشیدیم!
  • فصل پنجم «نون‌خ» برای سلمان همراه با چاشنی ماه عسل بود
  • پیروزی نوشاد عالمیان مقابل رنکینگ ۲۹ جهان در مسابقات عربستان
  • ادامه روزهای کابوس‌وار مدافع عنوان قهرمانی در لیگ عربستان
  • صعود نوشاد عالمیان به جدول اصلی مسابقات عربستان
  • فصل نشا با چاشنی فوتشال در مازندران
  • آموزش نیروهای واکنش سریع در عربستان/ خارطوم اعتراض کرد
  • اعتراف تازه رسانه اسرائیلی درباره شکست در رهگیری موشک های ایران