معاون عملیات سپاه: سرشبکههای اسرائیل در منطقه را زیر ضربه بردیم
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۶۰۲۹۹
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری ایسکانیوز، با خروج آمریکا از منطقه بخصوص پس از حوادث اخیر در افغانستان، جنوب غرب آسیا در آستانه تغییرات بزرگی قرار دارد. اخراج آمریکاییها یکی از بزرگترین اهداف اعلام شده جمهوری اسلامی ایران و مهمترین عامل برای رسیدن به ثبات در منطقه است که ایران خصوصا پس از شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به صراحت آن را اعلام و پیگیری کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جمهوری اسلامی ایران پس از شهادت سردار سلیمانی اعلام کرد که انتقام خون حاج قاسم اخراج آمریکا از منطقه غرب آسیا و برچیدن پایگاه های آن در این منطقه است؛ موضوعی که با حمله موشکی ایران به عین الاسد آغاز شد و به تعبیر رهبر انقلاب این تازه شروع ماجراست.
در گفتگو با «سردار عباس نیل فروشان» معاون عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بررسی وضعیت میدانی آمریکا در منطقه و همچنین موقعیت امروز جبهه مقاومت پس از شهادت سردار سلیمانی و مقابله با بزرگترین عامل ناامنی در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی، پرداختیم که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
چکیده مصاحبه:
برای اظهار نظر درباره طالبان فعلا زود است.
برای نابودی اسرائیل نیازی به لشکر کشی نظامی نیست.
سرشبکه های ترور اسرائیل در منطقه را زیر ضربه قرار داده ایم.
مذاکره، تنها راه سعودی ها برای پایان دادن به جنگ یمن است.
زیردریایی های بومی در نیروی سپاه تولید شده و عملیاتی است.
انتخاب با آمریکایی ها است، فرار در دقیقه 90 یا عقب روی تاکتیکی مناسب.
بازی در زمینی که شکست آن از قبل قابل پیشبینی است به نفع هیچکس نیست.
آمریکایی ها سران داعش را به افغانستان منتقل کرده و تحت نظر خودشان مدیریت می کنند.
در آینده سایر قدرت های منطقه ناگزیر از همکاری و ائتلاف با جمهوری اسلامی ایران هستند.
یکی از نقشه های جایگزین آمریکایی ها درگیر کردن ایران با گروهک های تروریستی متعدد در مرزهای کشور است.
در حال گذار از یک وضعیت منطقه ژئوپلیتیکی و حرکت به سمت شکل گیری یک وضعیت ژئواکونومیکی جدید هستیم
بزرگترین هدفی که ایران در منطقه دنبال میکند اخراج آمریکا و هر نیروی فرامنطقهای اشغالگر است. این موضوعی است که رهبرمعظم انقلاب نیز به آن اشاره کردند و فرمودند پای آمریکاییها به هر جایی رسیده جز ویرانی حاصلی نداشته است. این استراتژی بعد از شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نیز به صورت جدی در منطقه دنبال شد و برخی نتایج آن را در عراق و به خصوص افغانستان که پس از 20 سال، آمریکاییها از این کشور خارج شدند شاهد بوده ایم. تعابیر مختلفی از خروج آمریکا از افغانستان صورت میگیرد، برخی آن را فرار و برخی هم آن را یک عقبنشینی تاکتیکی تلقی میکنند. اما هرچه که بود این یک خروج غیرمسئولانه از افغانستان بود. شما آخرین وضعیت آمریکا در منطقه را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا آمریکاییها جای پایی در منطقه خواهند داشت یا خیر؟
سردار نیل فروشان: لشگرکشی آمریکاییها به منطقه با دوهدف حفظ استیلای جهانی و قدرت هژمونیک و جلوگیری از زوال قدرت و همچنین حفظ و تأمین امنیّت رژیم اشغالگر قدس صورت گرفت که البته این برنامه شکست خورد. این ناکامیها ماحصل خطاهای پی در پی راهبردی آنها بود که نهایتاً نتیجه معکوس داده و به افول قدرت آمریکا سرعت بخشید.
همانطور که توضیح دادید و در مقدمه اشاره کردید اتفاقی که برای آمریکاییها افتاد ماحصل چند دهه خطاهای راهبردی و انباشت خطاهای استراتژیک آنان بود و برای همین است که میبینیم آمریکاییها چگونه یکی پس از دیگری پاسخ این خطاهای خود را دریافت میکنند که آخرین آن هم فرار مفتضحانه آنها از افغانستان بود. آنها پس ازحدود 20 سال علی رغم تمام سرمایهگذاریهایی که در افغانستان کردند، اما به دلیل همین خطاهای راهبردی و عدم وجود نگاه صحیح و راهبردی به موضوعات و تحولات موجود در منطقه با شکست مفتضحانهای افغانستان را ترک کردند.
امروز آمریکاییها در راهبرد، عملیات و تاکتیک دچار شکست شدهاند. البته این طبیعی است که وقتی یک کشور در عرصه راهبردی دچار خطا میشود این خطا به حوزههای عملیات و تاکتیک نیز تسری پیدا کرده و منجر به شکست آن کشور در هر سه حوزه میشود.
فرار آمریکا از افغانستان یک پیروزی بزرگ برای ملتهای منطقه است و مهم ترین وجه این موضوع، اصل شکست آمریکا در منطقه بود. اما باید ببینیم بعد از این شکست، وضعیت آمریکا در منطقه چگونه است و طرح و نقشه جایگزین آنها در منطقه چیست.
من فکر میکنم آمریکاییها پس از افول هژمونی خود در منطقه و برای پر کردن خلاء قدرت به دنبال نقشههای جایگزین هستند تا شاید برای تامین امنیت رژیم اشغالگر قدس و برای جلوگیری از فروپاشی این رژیم دست و پایی زده باشند و نیز فروپاشی قدرت خود را به تأخیر بیاندازند.
**بازی در زمینی که شکست آن از قبل قابل پیش بینی است به نفع هیچ کس نیستاما عجیب است که آمریکاییها پس از چند دهه حضور در منطقه هنوز برآورد صحیحی از این منطقه و شناخت دقیق از اقوام، فرهنگها و مردم منطقه و حتی کشورهایی که قصد عملیات روی آنها دارند را نداشته و به همین دلیل شکستهای راهبردی آنها روی هم انباشته شده است، ولی برای اینکه امنیت اسرائیل و رژیم اشغالگر را تامین کنند اقداماتی انجام خواهند داد.
کشورهای منطقه باید توجه کنند بازی در زمینی که شکست آن از قبل قابل پیشبینی است به نفع هیچکس نیست و لذا آمریکاییها برای اینکه حضور منطقهای خود را ادامه دهند دنبال یک نقشه جایگزین هستند و برای نیل به این هدف برنامه دارند تا روی برخی اشخاص و دولت های متوهمی که سودای امپراطوری دارند و در گذشته باقی مانده و روی تفکرات سنتی خود پافشاری میکنند سرمایه گذاری کنند.
آمریکاییها در چهار دهه گذشته علیرغم تمام توطئههایی که علیه انقلاب جمهوری اسلامی ایران و کشورهای منطقه به کارگیری کردهاند به هیچ توفیقی دست نیاوردند و راهبردهای آنها یکی پس از دیگری در حال شکست است. لذا کشورهای منطقه باید بدانند که نباید با طناب پوسیده آمریکاییها به ته چاه بروند.
** آمریکا ابزار اعمال قدرت خود در منطقه را از دست داده استآیا دنیا از خود نمیپرسد که چرا ارتشی که به ادعای آمریکاییها مجهز به پیشرفته ترین تسلیحات روز و آموزشهای مدرن بود حتی برای یک ساعت هم جلوی سقوط کابل تاب آوری نداشت؟ حال با این شرایط آیا باز هم آمریکاییها قابل اطمینان و اتکاء هستند؟
معتقد هستم که آمریکاییها ابزار اعمال قدرت خود در منطقه را از دست دادهاند و دنبال ابزارها و افرادی هستند که بتوانند این نقش را برای آنها در منطقه ایفا کنند تا از مخمصهای که بر اثر انباشت شکستهای استراتژیک برای آنها در منطقه ایجاد شده به صورت آبرومندانه خارج شوند.
آمریکاییها پس از فرار از افغانستان با استفاده از امپراطوری رسانهای و عوامل داخلی و خارجی خود تلاش کردند تا بتوانند شکاف قومی و مذهبی در افغانستان را فعال کنند و با احیای مجدد داعش، شکاف قومی و مذهبی را با راهاندازی جنگ بین مذاهب، اینبار از افغانستان آغاز کرده و به تمام منطقه تسری دهند که با هوشیاری ملتهای منطقه و دولتهای طرف حساب این موضوع الحمدلله این نقشه نیز نقش برآب شد.
**انتخاب با آمریکایی هاست؛ فرار در دقیقه 90 یا عقب روی تاکتیکی مناسبامروز آمریکاییها به این درک رسیدهاند که آنچه در افغانستان اتفاق افتاد قابل تکرار است و ممکن است این اتفاق در هر جایی که آنها پایگاه دارند بیفتد و قطعاً سرنوشتی جز آنچه در افغانستان اتفاق افتاد در انتظار آمریکایی ها نیست، لذا آمریکاییها میبایست یا فرار از پایگاههای خود در منطقه را در دقیقه 90 مجدداً تجربه کنند و یا یک عقب روی تاکتیکی مناسب را انتخاب کنند.
آمریکاییها به دنبال یک عقب روی مناسب در منطقه هستند، امروز هیچ آمریکایی وجود ندارد که از نحوه فرار آمریکا از افغانستان شرمنده نباشد. مسئولان این کشور در معرض این سوال قرار دارند که چرا پس از 20 سال اشغال اینگونه مجبور به فرار از افغانستان شدند؟
** آمریکا چارهای جز فرار از افغانستان نداشتاما حقیقت این است که آمریکاییها چارهای جز فرار از افغانستان نداشتند. امروز هم آمریکاییها چاره ای جز ترک پایگاههایشان در منطقه ندارند و حال انتخاب با آنهاست فرار در دقیقه 90 را انتخاب کنند یا یک عقب روی تاکتیکی مناسب را.
آمریکاییها چه بخواهند چه نخواهند منطقه ما در حال گذار از وضعیت ژئوپلیتیکی مدنظر و مطلوب آمریکاییهاست و حرکت به سمت شکل گیری یک وضعیت ژئواکونومیکی جدید آغاز شده است و نشانههای آن هم کاملاً روشن است. آمریکاییها حتماً درک صحیحی از این موضوع دارند که در پازل جدید منطقه جایی برای آنها نیست و ویرایش جدید قدرت مبتنی بر قدرتهای اقتصادی و فرهنگی موجود در منطقه خواهد بود که پایه اصلی این قدرت نیز در انقلاب اسلامی، محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و سایر قدرتهای منطقهای ناگزیر به هماهنگی، همکاری و بعضاً ائتلاف با این قدرت منطقهای هستند.
شما میبینید که هماهنگیهای به وجود آمده در دولت انقلابی اخیر و حضور ما در پیمانهای بین المللی مانند پیمان شانگهای و توافقات اقتصادی ما که منافع ملی ما را نیز تامین میکند در همین راستا است و در ساختار جدید قدرت در منطقه قطعا آمریکاییها هیچ جایگاهی نخواهند داشت.
البته در این بین ممکن است آمریکاییها نقش مختل کننده و کند کننده این حرکت را داشته باشند لذا کشورهای منطقه باید هوشیار باشند که در زمین طراحی شده توسط آمریکاییها بازی نکنند.
شرایط منطقه به سمتی میرود که نقش آمریکاییها در این منطقه حذف خواهد شد و تمام تلاشی که آمریکاییها انجام میدهند فقط و فقط برای حفظ امنیت رژیم صهیونیستی است که امروز پایههای این رژیم هم در حال فروپاشی است.
** حادثه افغانستان برای آمریکا تکرار شدنی استبرخی این نکته را مطرح میکنند که خروج آمریکا از منطقه غرب آسیا به دلیل آن است که شرق آسیا و به خصوص کشور چین را به عنوان تهدید جدید خود ارزیابی میکند. نگاه دیگری نیز وجود دارد که میگوید هر گاه حزب دموکرات در آمریکا بر سر کار آمده، برخلاف رویه حزب جمهوری خواه قائل به حضور مستقیم نظامی برای اعمال قدرت نیست و به دنبال به راه انداختن گروههای تروریستی مانند القاعده و داعش است و ما باید منتظر یک گروهک تروریستی جدید برای دستیابی آمریکا به منافعش در غرب آسیا باشیم، نظر شما در اینباره چیست؟
سردار نیل فروشان: کسانی که نظام حاکمه آمریکا را میشناسند متوجه هستند که نگاه آمریکا در سیاست خارجی و مسائل منطقه یک نگاه سیستماتیک است و با تغییر دولتها و احزاب در این کشور تغییر معناداری در استراتژی و سیاست خارجی آمریکا به وجود نخواهد آمد. شاید این دو حزب یعنی جمهوری خواه و دموکرات در شیوه های اجرایی وتاکتیک با هم تفاوت داشته باشند اما در استراتژی هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.
به هر حال آمریکاییها مجبور به ترک منطقه هستند و بنده این موضوع را پس از شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی نیز پیش بینی کرده و در مصاحبهای نیز به آن اشاره کردم که آمریکاییها مجبور به ترک منطقه غرب آسیا هستند و جغرافیای مقاومت به صورت خود جوش انتقام شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس را خواهند گرفت.
واقعیت امروز این است که آمریکاییها از منطقه اخراج شدند. این تفکری که شما میگویید، در تئوری صحیح است اما منطقه جغرافیایی که برای آن در نظر گرفته شده منطقه درستی نیست. به معنای صحیح تر باید گفت که اگر آمریکاییها بنا دارند با قدرت اقتصادی چین مقابله کنند جای این مقابله دقیقاً در منطقه غرب آسیاست زیرا چین به آهستگی در حال پر کردن خلأ قدرت اقتصادی ناشی از عدم حضور آمریکا در منطقه است.
پس اصل این تئوری که بگوییم آمریکاییها بر اساس یک برنامه ریزی از پیش تعیین شده در حال فرار از منطقه هستند صحیح نیست زیرا واقعیت میدانی میگوید که آمریکاییها زیر فشار جبهه مقاومت و مردم منطقه و سیاست های اشتباه خود مجبور به ترک منطقه میشوند وقطعاً حادثهای مثل آنچه در افغانستان برایشان اتفاق افتاد، تکرار شدنی است.
آمریکاییها پس از فروپاشی دولت خود خوانده داعش مترصد فرصتی بودند تا مجددا داعش را احیاءکنند و از همان زمان به بعد برخی از سران داعش را به افغانستان منتقل کرده و تحت کنترل خودشان مدیریت کردند.
یکی از برنامههای آمریکاییها، ایجاد شکافهای قومی و مذهبی و شروع مجدد فعالیتهای نظامی داعش اینبار از افغانستان است. زمانی فضا برای رشد مجدد داعش و تهدید مرزهای شمال شرق ما مهیا میشود که افغانستان امنیت نداشته باشد و درگیر هرج و مرج داخلی شود. آنها نقشه مشابهی هم در مرزهای شمال غربی ما و در منطقه اقلیم کردستان عراق توسط برخی گروههای معارض مسلح در دست اجرا دارند.
حتی آمریکاییها با استفاده از برخی دولتهای منطقه هم قصد اجرای چنین نقش هایی را دارند و تلاش میکنند تا جمهوری اسلامی را با برخی دولتهای کوچک دچار تنش و درگیری کنند اما سیاستمداران و استراتژیستهای نظام جمهوری اسلامی بر این موضوعات احاطه کامل دارند تا نگذارند هدف و راه اصلی که محو و نابودی کامل رژیم صهیونیستی است در مقابل هیچ هدف فرعی فراموش نشود.
آمریکا در یک بازه زمانی 20 ساله تمام ظرفیتهای خود و ظرفیتهای پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) برای جنگ با مردم افغانستان را به کار گرفت و میلیاردها دلار هزینه کرد؛ حالا آیا منطقی به نظر میرسد که پس از 20 سال مبارزه در افغانستان یک مرتبه و آن هم بصورت داوطلبانه از این کشور خارج و بزرگترین پایگاه خود در منطقه را از دست بدهد؟ اشغال افغانستان تنها اشغال یک کشور نبود بلکه یک پایگاه بزرگ برای تثبیت حضور آمریکاییها در منطقه به حساب میآمد.
اساسا حضور آمریکاییها در افغانستان و مرزهای شمال شرقی ما و همچنین حضور آنها در عراق و در مرزهای غرب و جنوب غرب کشور ما برای از کار انداختن انقلاب اسلامی بود اما صبر و عظمت انقلاب اسلامی بالاخره آنها را شکست.
در جریان فرار آمریکاییها از افغانستان و همچنین شکست آنها در منطقه هیچ جای شک و تردیدی وجود ندارد اما باید به این نکته توجه کرد که طرح و نقشه جایگزین آنها چیست. آمریکاییها قطعاً بدنبال راه کارهای جدیدی هستند و تمام هدف آنان نیز حفظ و تامین امنیت رژیم اشغالگر قدس است.
قطعاً آمریکاییها به این راحتیها دست بردار نیستند و آنها به دنبال ایجاد تنش بین ایران و همسایگانش و حتی فراتر از این ایجاد تنش بین قومیتها و فرهنگها و مذاهب مختلف نیز هستند. برای مثال آمریکاییها با تشکیل سازمانهای مردم نهاد متعدد سرمایهگذاری وسیعی برای ایجاد شکاف بین ملتهای ایران و منطقه کردهاند.
**برای قضاوت درباره طالبان فعلا زود استبا توجه به اتفاقاتی که در ماههای اخیر در افغانستان رخ داد، به نظر شما آیا طالبان امروز با طالبان 20 سال پیش تفاوت دارد و موضع ما در قبال طالبان چه خواهد بود؟
سردار نیل فروشان: فکر میکنم طالبان امروز با طالبان سال 2000 تفاوتهای فراوانی دارد اما تعیین نوع مواجهه ما با طالبان نیازمند زمان است و فعلا زود است که در این زمینه اظهار نظر کنیم. تامین امنیت مرزها، موضوع مقابله با قاچاق و از همه مهمتر وضعیت مردم مظلوم افغانستان از جمله دغدغههای ماست اما برای نوع مواجهه با طالبان باید منتظر ماند و دید که آیا سیاستهای اعلامی این گروه با سیاستهای اعمالی آن تا چه میزان تطابق و هم خوانی دارد.
تفکر طالبان با تفکرات داعش کاملاً متفاوت است و در همین مدت کوتاه تسلط طالبان بر افغانستان، مقابله آنها با تحرکات داعش کاملاً مشهود است.
** صبر دربرابر طالبان میتواند بعنوان یک راهبرد تلقی شودبه نظر من طالبان امروز به این نتیجه رسیده که کشور افغانستان از اقوام و مذاهب گوناگون تشکیل شده و مجموعه آنها کشور افغانستان را شکل داده و به نظر من طالبان به درک درستی از این موضوع رسیده است که نمیتوانند نقش اقوام و همچنین نقش جامعه زنان در افغانستان را نادیده بگیرند.
در مجموع آنچه که در صحنه میدانی مشاهده میشود تغییر رفتار امروز طالبان با 20 سال گذشته کاملاً مشهود است اما باز هم تاکید میکنم که فعلا برای قضاوت درمورد این گروه زود است و نیاز به صبر دارد و این صبر میتواند بعنوان یک راهبرد تلقی شود.
**پذیرش دشمن در کشورهای همسایه برای ما قابل تحمل نیستهمانطور که شما گفتید آمریکاییها بخشی از داعش را به افغانستان منتقل کردند و حتی گمان میرفت که ما تهدید این گروهک تروریستی را در مرزهای شرقی کشور داشته باشیم. از سوی دیگر اخیراً صحبتهایی به میان آمده که بخشی از داعش و سایر گروهکهای معارض نیز توسط یکی از کشورهای منطقه در مرزهای شمال غربی ما مستقر شده است. تحلیل شما و آخرین رصدی که از حضور گروهک داعش در منطقه دارید به چه صورت است؟
سردار نیل فروشان:یکی از نقشههای جایگزین آمریکا در منطقه درگیرکردن ایران با گروهکهای متعدد تروریستی در مرزهای مختلف کشور است. در منطقه اقلیم کردستان عراق، نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قدرتمندانه به تهدیدات گروهکها پاسخ داد و این موضوع را نیز به صراحت اعلام کرد که حضور گروههای تروریستی در اقلیم کردستان و ایجاد تهدید برای امنیت جمهوری اسلامی ایران از این منطقه برای ما قابل تحمل نیست.
** انهدام مقرهای تروریستها در نزدیکی ایران ادامه مییابدالبته ما با دولت اقلیم کردستان مشکلی نداریم آنها دوستان ما در زمان سختی و مشکلات بودند و این دوستی دوطرفه بوده و ما نیز کمکهای بسیاری به آنها کردهایم و بر اساس همین رفاقت نیز از آنها توقع داریم که نگذارند گروهکهای تروریستی ضد انقلاب جایگاه و پایگاههایی در اقلیم کردستان عراق برای فعالیت علیه ما داشته باشند. برای همین موضوع هم ما عملیات کردیم و مقرهای گروهکهای تروریستی را منهدم کردیم و قطعاً این موضوع ادامه خواهد داشت.
نه تنها ما بلکه هیچ کشوری نمی پذیرد که گروه متخاصمی در مرزهای کشورش وجود داشته باشد و فعالیت کند و کشوری که از سمت مرزهای آن تهدید به وجود میآید اظهار دوستی و محبت هم بکند. ما این موضوع را به صورت دوستانه نیز اعلام کردهایم که پذیرش دشمنان ما در کشورهای همسایه به هیچ عنوان برای ما قابل تحمل نیست و ما مجبور به دفاع از امنیت خود مان هستیم و استراتژی جدیدی که نیروی زمینی سپاه در شمال غرب آن را اجرا کرد نیز در راستای دفاع از امنیت ملی کشور است. ما برای دفاع از امنیت خودمان با هیچکس رودربایستی نداریم و هر کجا لازم باشد با دشمنانمان میجنگیم.
در مورد پایگاههای آمریکایی در منطقه بنده به صراحت نظرم را گفتهام و اعلام کردم که بهتر است آمریکاییها راه و گزینه صحیح را انتخاب کنند تا مجبور به اجرای مدل فرار از افغانستان نشوند.
** رژیم صهیونیستی در محاصره کامل جمهوری اسلامی قرار دارداما درمورد رژیم اشغالگر صهیونیستی باید بگویم که این رژیم امروز در محاصره کامل جمهوری اسلامی قرار دارد. آنها تلاش مذبوحانه ای میکنند تا در پوشش فعالیتهای اقتصادی گروههایی را برای جمعآوری اطلاعات از ایران در کشورهای همسایه ساماندهی کنند اما غافل از آن هستند که انقلاب اسلامی در بین ملتهای منطقه ریشه دوانده است و هیچکدام از ملتهای منطقه حاضر به تحمل چنین وضعیتی نیستند و این نیز از جمله خطاهای راهبردی دشمن است که آن ها به دلیل عدم شناخت درست از منطقه مرتکب آن میشوند.
ما بهدنبال روابط خوب و حسن همجواری با تمامی کشورهای منطقه هستیم به همین دلیل انتظار ما از کشورهای منطقه در شرایط فعلی همکاری و هماهنگی بیشتر با یکدیگر است و به نظر من این نقشه رژیم صهیونیستی نیز با اتخاذ چنین روشی ناکام خواهد ماند.
** رزمندگان یمنی به پیشرفتهترین تجهیزات نظامی مجهز هستند
هدف آمریکاییها از ترور سردار سلیمانی این بود که نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران و همچنین جبهه مقاومت را کم کنند. پس از حدود یک سال و نیم از شهادت سردارسلیمانی وضعیت امروز ما و جبهه مقاومت در منطقه چگونه است؟
سردار نیل فروشان: طبیعی است افول قدرت آمریکا در مقابله با رویارویی با جبهه و محور مقاومت صورت گرفته است. به همان میزان که قدرت آمریکا در منطقه دچار افول شده، در مقابل قدرت جبهه مقاومت چند برابر افزایش پیدا کرده است.
امروز در یمن رزمندگان مقاومت بسیار هوشمندانه عمل میکنند و به پیشرفتهترین تجهیزات نظامی مجهز شده و دانش ساخت و طراحی این تجهیزات را به دست آوردهاند. امروز شهر مارب در آستانه سقوط است و اگر تصرف این شهر با کندی روبه روست به خاطر ترتیبات انساندوستانهای است که نیروهای مسلح و کمیتههای مردمی یمن قائل به اجرای آنها هستند.امروز شما به هر کشور از کشورهای منطقه نگاه کنید می بینید که نیروهای انقلابی و جبهه مقاومت درحال رشد و پیشرفت هستند.
** مقاومت در یمن هرگز شکست نمی خوردلذا برای آن که درک درستی از قدرت محور مقاومت داشته باشیم باید به شرایط طرف مقابل نگاه کنیم که قدرت جمهوری اسلامی ایران موجب شده تا امروز آمریکاییها به چنین وضعیت خفتبار دچار شوند.
من معتقد هستم که مقاومت یمن به رشد کافی از لحاظ نظامی رسیده است و به هیچ عنوان امکان شکست جبهه مقاومت در یمن برای دشمن وجود ندارد، برای همین پیشبینی میکنم که سعودیها راهی جز مذاکره برای پایان دادن به جنگ یمن ندارند و عاقلانه ترین راه توافق و همنشینی مسالمت آمیز است.
** هیچ تهدید سختی از طرف همسایگان نداریمآیا کشور ما با تهدید بزرگی از سوی کشورهای همسایه مواجه هست؟
سردار نیل فروشان: کشور ایران با 15 کشور همسایه است و ما با این همسایگان روابط بسیار خوبی داشته و نگاه خوبی هم به آنها داریم و به هیچ کدام از همسایگان به عنوان یک تهدید نگاه نمیکنیم بلکه به عنوان یک فرصت به آنها مینگریم. اما همه باید مراقبت کنیم که بازیگر نقشههای جایگزین آمریکا در منطقه نباشیم و کشورهای کوچک نیز باید مواظب باشند تا آمریکاییها خواستههای خود را به آنها تحمیل نکنند.
ما یک کشور با عمق راهبردی بسیار زیاد و پهناور هستیم و به هیچ عنوان از هیچکدام از همسایگان احساس تهدید نمیکنیم اما دشمنان استکباری مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی در صدد هستند تا این روابط خوب را دستخوش تغییراتی کنند. اما بنده به عنوان یک کارشناس نظامی و استراتژیک هیچ گونه تهدید سختی را برای کشور متصور نمیدانم و معتقدم ایران قدرتمند هر روز در حال پیشرفت و مرکز ثقل و نقطه و لنگرگاه ثبات در منطقه است.
**تمام اقدامات آمریکا و اسرائیل تحت رصد و اشراف اطلاعاتی ما استامروزه در حوزه فناوریهای دفاعی ما در بین کشورهای منطقه سرآمد هستیم اما هیچ وقت به قدرت نظامی صرف متکی نیستیم بلکه خود را به قدرتی بالاتر از آن یعنی قدرت معنویت رزمندگان و ملت جمهوری اسلامی ایران متکی میدانیم و ترکیب قدرت معنویت و قدرت فنآوری و تسلیحات ما را به کشوری قدرتمند تبدیل کرده است.
اما از آنجا که دشمن در حوزه جنگ سخت هیچ راهکاری را برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران پیدا نکرده مایوس شده و در حوزه جنگ نیمه سخت و امنیتی متمرکز شده است. لذا ما باید در این حوزه برنامهریزیهای لازم را انجام داده و مراقبتهای لازم را نیز به عمل آوریم. رونمایی از تجهیزات پیشرفته چک و خنثی و مقابله با بمبگذاریها از جمله اقدامات ما در این زمینه است که به قدرت رزم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توان مضاعفی میدهد.
ما در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تمامی فعالیتهای آمریکا و رژیم صهیونیستی را رصد کرده و در منطقه غرب آسیا هیچکدام از فعالیتهای آنها خارج از اشراف و رصد اطلاعاتی ما نیست و متناسب با اقدامات دشمنان برنامهریزی کرده و اگر لازم باشد اقدام میکنیم.
** سپاه هیچ محدودیتی برای حضور در آبهای بینالمللی نداردطی سال های اخیر سپاه پاسداران سرمایه گذاری زیادی در حوزه دریایی داشته و به تجهیزات بسیار خوبی نیز مجهر شده است. آیا سپاه برای حضور در آبهای دوردست هم برنامه دارد؟
سردار نیل فروشان: ما هیچ محدودیتی برای حضور در آبهای بینالمللی نداریم و طبق قوانین بین المللی همه کشورها مجاز هستند در آبراههای بین المللی حضور پیدا کنند. در حوزه اسکورت کاروانهای تجاری مسئولیت با ارتش جمهوری اسلامی ایران است اما اگر لازم باشد به آنها کمک میکنیم و همچنین در حوزه کمک به جبهه مقاومت نیز اگر نیاز باشد از خطوط کشتیرانی خود استفاده میکنیم و برای قدرتمند شدن از هر سلاحی به جز سلاح هستهای که منع شرعی فرمانده معظم کل قوا(مدظله العالی)را به دنبال دارد استفاده میکنیم.
** تجهیز سپاه به زیردریاییما در حوزه زیرسطحی نیز پیشرفت های خیلی خوبی داشتیم و امروز از زیر سطحی هایی که خودمان تولید کردهایم استفاده میکنیم و هر جایی هم نیاز باشد از آنها بهره خواهیم برد.
در دکترین نیروی دریایی سپاه کوچکسازی، سبک سازی و افزایش سرعت از موئلفه های بسیارمهم است و داشتن تجهیزات در کلاس تجهیزات دشمن که منجر به جنگ کلاسیک میشود به صلاح نیروهای مسلح ما نیست. بنابر این ما روی حوزه ای از فناوری کار میکنیم که دشمن برای مقابله با آن دچار مشکل خواهد شد.
یکی از دلایلی که رژیم اشغالگرقدس در مقابل نیروهای مقاومت درمانده و ناتوان است آن است که اسرائیل با نیرویی مواجه است که متناسب با یک ارتش کلاسیک مدرن و در نرم جهانی نیست. در رصدهایی که انجام دادیم متوجه شدیم که نیروهای رژیم صهیونیستی در رزمایش های خود تلاش می کنند تا خود را شبیه نیروهای مقاومت کنند و به این نکته هم رسیدهاند که برای مقابله با مقاومت باید مانند آن شوند اما تاکنون نتیجه ای برای آنها حاصل نشده است.
دلیل عدم دستیابی رژیم اشغالگر قدس به توانمندیهای جبهه مقاومت آن است که استراتژی، عملیات و تاکتیک نیروهای مقاومت یک راهبرد منعطف و پویاست که دائما در حال تغییر و تحول است.
بر همین اساس ما هم در حوزه دفاع دریایی به سمتی رفته ایم که با روشهای مرسوم در دنیا متفاوت است و دشمن را دچار مشکل خواهد کرد. ما در دکترین رزمی سپاه به دنبال پرهیز از قرینهسازی هستیم و به همین دلیل در حوزه رزم دریایی نیز همین دکترین دنبال می شود و توان رزم خود را در مقابله با نقاط ضعف دشمن توسعه و تمرکز خواهیم داد و به هیچ عنوان با نقاط قوت دشمن روبرو نخواهیم شد.
* آیا اسرائیل توانایی تهدید سخت ما را دارد؟سردار نیل فروشان: به عنوان کسی که سالهاست تحولات رژیم اشغالگر قدس را رصد میکند می گویم که پایه های این رژیم متزلزل شده و در حال فروپاشی است و سران این رژیم هم به همین نتیجه رسیدهاند و تمام تلاش آنها بر این است تا زمان فروپاشی خود را به تاخیر بیاندازد.
این رژیم اشغالگر در جنگ 12 روزه حریف یک قسمت کوچکی از جبهه مقاومت با عرض و عمق بسیار کم در نوار غزه نشد لذا اصل موضوع تهدید اسرائیل علیه ما ارزش تفکر و صحبت کردن هم ندارد که ما بشینیم و فکر کنیم که کشوری با عمق و جمعیت کم بخواهد کشور با عظمتی مانند جمهوری اسلامی ایران را تهدید کند.
**سرشبکه های اصلی اسرائیل در منطقه را زیر ضربه بردیمدر حوزه جنگ نیمه سخت از آنجاییکه ذات و شاکله رژیم اشغالگر قدس با تروریسم دولتی شکل گرفته است ممکن است آنها یک دزدی یا ترور کوری هم انجام بدهند اما این نشانه قدرت نیست اگر در سطح کلان به موضوع نگاه کنیم درمییابیم که این رژیم اشغالگر در حال دست و پا زدن برای بقای خود است و تمامی راهبردها و تاکتیک های خود را در این حوزه متمرکز کرده است.
پیشبینی میکنم زمانی فرا میرسد که رژیم صهیونیستی بدون هیچ اقدام نظامی فرو میپاشد وتوفیق لشکرکشی برای نابودی این رژیم از محور مقاومت سلب شود.
امروز رژیم اشغالگر قدس با شکاف های متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی روبرو است و تمام تلاش خود را میکند تا موجودیتش را حفظ و خود را سرپا نگه دارد و اگر این شکاف ها بر هم منطبق شوند این رژیم فرو خواهد پاشید. مردمی که از سراسر دنیا به صورت قرضی به سرزمین فلسطین اشغالی آمده اند به امید آرامش و کسب یک زندگی آرام به رژیمصهیونیستی روی آورده اند، اما آیا این رژیم در این سالها توانسته است یک زندگی آرام برای آنها فراهم کند؟ به همین دلیل در حوزهتهدیداتسخت فکر کردن به تهدید رژیم صهیونیستی چیزی شبیه طنز است.
در حوزه تهدیدات نیمه سخت هم وقتی با اقدامات مقابله به مثل مواجه شوند متوجه خواهند شد که در این عرصه نیز نمیتوانند جولانگاهی داشته باشند لذا خیلی از اقدامات تروریستی خود در قبال ایران را به دلیل پاسخ های به موقعی که جمهوری اسلامی به آنها داده و سرشبکه های اصلی آن ها در منطقه را زیر ضربه قرار داده است متوقف کردهاند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
کد خبر: 1114600 برچسبها اخبار روزمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اخبار روز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی ایران فرار از افغانستان آمریکایی ها پس از شهادت سردار نقشه های جایگزین رژیم اشغالگر قدس آمریکا در منطقه کشورهای همسایه رژیم صهیونیستی خود در منطقه منطقه غرب آسیا آمریکایی ها آمریکایی ها بین المللی آمریکایی ها آمریکایی ها اقلیم کردستان سردار سلیمانی کشورهای منطقه ملت های منطقه سرمایه گذاری همین دلیل هیچ عنوان محور مقاومت مرزهای شمال جبهه مقاومت داشته باشند دقیقه 90 منطقه ای گروهک ها عنوان یک حاج قاسم پیش بینی برای آن دولت ها شکست آن یک عقب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۶۰۲۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا خیزش مردمی در غرب ماشین جنگی اسرائیل را متوقف میکند؟
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- سعید امینی: طوفان الاقصی معادلات نظام بینالملل را تغییر داده و نظم جهانی که آمریکا به دنبال آن بوده را با اخلال روبهرو کرده است. هفت ماه از این عملیات گذشته و رژیم صهیونیستی با حمله همهجانبه و گستردهای که به نوار غزه داشته و با حمایتهای همهجانبه غرب همچنان نتوانسته این منطقه را تصرف و حماس را از بین ببرد.
طوفان الاقصی تنها یک عملیات نظامی محسوب نمیشود بلکه اهدافی دیگر از قبال این عملیات دنبال میشوند؛ اهدافی ازجمله پی بردن به مظلومیت مردم فلسطین، مشخص شدن خوی وحشیگری رژیم صهیونیستی، نمایان کردن شعارهای پوچ غرب در مقوله حقوق بشر، اثبات ناکارآمدی نهادهای حقوق بشری و ارکان سازمان ملل متحد بهویژه شواری امنیت، ایجاد موج جهانی علیه جنایات رژیم صهیونیستی و آگاهسازی افکار عمومی نسبت به واقعیتهای موجود در فلسطین و اثبات کذب بودن آنچه در رسانههای غربی در خصوص مسئله فلسطین مخابره میشود.
طوفان الاقصی در دو بعد نظامی و غیرنظامی قابل تفسیر است.
هدف از بعد نظامی، اثبات شکننده بودن ساختار اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی بود که با موفقیت پیش رفت و بعد غیرنظامی آن هم تحمیل تبعات سنگین بینالمللی به رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش بود که تا به امروز گسترش پیدا کرده و دامن رژیم اشغالگر قدس و غرب بهویژه آمریکا را گرفته است.
این روزها شاهد خیزش اساتید و دانشجویان آمریکایی هستیم؛ اقدامی که تقریباً در تاریخ آمریکا کمنظیر و بلکه بینظیر است.
شاید کمتر کسی فکر میکرد در آمریکا بزرگترین حامی رژیم صهیونیستی چنین اتفاقاتی در جریان باشد و بیداری افکار عمومی اتفاق بیفتد آنهم در شرایطی که رسانهها بهشدت از اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی حمایت میکنند و یا در کشوری که لابیهای قدرتمند صهیونیستی تمام ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و اجتماعی آن را به تصرف درآوردهاند.
خیزش دانشگاهیان آمریکا حیرت و تعجب همگان را به همراه داشته و نظریهپردازان و تحلیلگران روابط بینالملل را به این انگاره واداشته که دوران نظم آمریکایی به پایان رسیده و دیگر آمریکا را نمیتوان قدرت هژمون دنیا دانست و لذا نظم جهانی جدید و در حال گذار در حال تشکیل است که باید محور مقاومت را یکی از اضلاع این نظم جهانی دانست. به عبارت بهتر، دوران ائتلافها و قطببندیها فرارسیده و دیگر هرگز شاهد یکصدایی در دنیا نخواهیم بود و به همین دلیل آمریکا و غرب هرگز نخواهند توانست واقعیتهای مربوط به فلسطین را انکار و حقایق را وارونه جلوه دهند.
«حسین کنعانیمقدم» کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با خبرنگار آنا، درباره خیزش اساتید و دانشجویان دانشگاههای آمریکا اظهار میکند: «ایالاتمتحده آمریکا در یک پارادوکسی قرار گرفته که هم میخواهد از رژیم صهیونیستی حمایت کند و آن را بهعنوان امنیت ملی آمریکا تلقی کند و هم از سوی دیگر باید پاسخ نسل جدید آمریکا را که به دنبال آزادی و حقوق بشر و موضوعات دیگر هستند را بدهد.»
این کارشناس مسائل سیاسی میافزاید: «اگر همین روند ادامه پیدا کند، علیرغم سرکوبی که دولت آمریکا با مشت آهنین انجام میدهد، شاهد رقم خوردن فروپاشی درونی در رابطه با لیبرالدموکراسی و حقوق بشر ادعایی آمریکا خواهیم بود. دولت ایالات متحده آمریکا باید از میان گزینههایی که وجود دارند یکی را انتخاب کند؛ یعنی یا به خواست ملت خود گوش فرا دهد یا اینکه به خواست و مطالبه لابی صهیونیست که میخواهد آمریکا را در باتلاق بیشتر فرو ببرد توجه کند.»
همانطور که مورد تأکید قرار گرفت، ایالات متحده آمریکا به یک پارادوکسی مبتلا شده؛ یعنی هم شعار حمایت از حقوق بشر را سر میدهد و هم از بزرگترین ناقض حقوق بشر یعنی رژیم صهیونیستی حمایت میکند. واضح و مبرهن است که در آستانه انتخابات آمریکا، هریک از کاندیداهای ریاست جمهوری نیاز شدید به حمایتهای مالی و سیاسی لابی صهیونیستی دارند و هر کاندیدایی بتواند وفاداری خود و پایبندیاش به تداوم حمایت از رژیم صهیونیستی را اثبات کند و آن را آشکار سازد از حمایتهای بیشتر بهرهمند خواهد بود و به همین دلیل دولت بایدن سیاست مشت آهنین را علیه دانشجویان و دانشگاهیان آمریکا به کار گرفته و درصدد خفه کردن صداهای مخالف برآمده است.
قطعاً هیچگاه قدرتهای غربی گمان نمیکردند چنگ غزه تا این حد زمانبر، طولانی و فرسایشی باشد و رژیم صهیونیستی با سد بزرگی به نام مقاومت برخورد کند. غرب که پیش از جنگ غزه از تبعات جنگ روسیه و اوکراین رنج میبرد و همچنان هم یک تهدید امنیتی بزرگ برایش محسوب میشد و حتی حیات اروپا را به خطر انداخته این بار با چالشی بزرگتر در غرب آسیا و در ساحل شرقی دریای مدیترانه روبهرو شده است.
اگر همین روند ادامه پیدا کند، علیرغم سرکوبی که دولت آمریکا با مشت آهنین انجام میدهد، شاهد رقم خوردن فروپاشی درونی در رابطه با لیبرالدموکراسی و حقوق بشر ادعایی آمریکا خواهیم بودآمریکاییها و کشورهای اروپایی بهویژه انگلیس، فرانسه و آلمان از همان ابتدای عملیات طوقان الاقصی واقعیتها را تحریف کردند و از چرایی وقوع این عملیات نگفتند و حق را به جنایتکار و اشغالگر بزرگ تاریخ دادند.
«عباس مقتدایی» عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار آنا، میگوید: «غربیها میخواهند جای جلاد و شهید را در تحولات غزه تغییر دهند، ولی غرب در این پروژه موفق نخواهد شد و با خیزشهایی که در اروپا و آمریکا آغاز شده این هدف به شکست کشانده خواهد شد. مردم دنیا آگاه شدهاند و در عصری که ابزارهای ارتباطاتی روز به روز گسترش و توسعه پیدا میکنند، کتمان حقیقت و تحریف واقعیتها ناشدنی است.»
نتیجهای که میتوان گرفت این است که غرب بهویژه آمریکا در شرایط سخت و دشواری قرار گرفتهاند، چون اگر به حمایتهایشان از رژیم صهیونیستی ادامه دهند امکان تشدید خیزشها و خروشهای مردمی در داخل کشورهایشان افزایش خواهد یافت و از سوی دیگر به خاطر منافع اقتصادی که از سوی لابیهای صهیونیستی میبرند، در اتخاذ یک موضع جدی علیه جنایتهای این رژیم عاجز و مردد ماندهاند.
بههرحال غربی که زمانی پروژه صلح ابراهیمی را دنبال میکرد، درصدد مظلوم نشان دادن اسرائیل برآمده بود و میخواست ایران و محور مقاومت را محور ناامنی و رژیم صهیونیستی را عنصر امنیتبخش نشان دهد ولی همه این پروژهها با عملیات طوفانالأقصی شکست خوردند و غرب در تنگنا قرار گرفت. بههرحال، سران اروپایی و آمریکایی باید تصمیم بگیرند در نظم جدید جهانی که بعد از عملیات طوفانالأقصی شکلگرفته کدام طرف میخواهند بایستند؟ آیا امنیت جهانی را فدای حمایت از یک رژیم غاصب و کودککش خواهند کرد و یا اینکه برای جلوگیری از آشوبها و اعتراضات جهانی و جلوگیری از وقوع بحرانهای بزرگ بینالمللی ماشین جنگی اسرائیل را متوقف خواهند کرد؟
انتهای پیام/