Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-27@09:56:43 GMT

جادوی علاءالدین

تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۷۱۵۲۷

جادوی علاءالدین

اوایل دهه هفتاد، خرده‌ ذوقی مرا به دوستانی پیوند زد که «بهتر از برگ درخت» بودند و از بختیاری من هنوز حقه مِهرشان به همان مُهر و نشان است که بود. در همین جمع‌ها بود که به موسیقی ایل بختیاری دل بستم. «مال‌کنون» بهمن علاءالدین را که با آهنگسازی زنده‌ یاد عطا جنگوک شنیدم، دیگر از دستم نیفتاد. شیفته دنیای حیرت‌انگیز موسیقی بختیاری و روایت‌های علاءالدین شدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 بعد، «هی‌جار»، «برافتو»، «تاراز»، «آستاره» و «بهیگ» هم راهی به دنیای من باز کردند. افسوس که تا زنده‌یاد علاءالدین در اهواز بود، همت نکردم به دیدارش بروم و این غبن تا همیشه با من است. برآیند همسایگی با نغمه‌های دلنشین موسیقی ایل بختیاری، تنها این نبود که فارغ از غوغای زمانه، دلم لحظاتی را با قشلاق و ییلاق ایل سپری کرده باشد. ناگهان به موسیقی نواحی ایران علاقه‌مند شدم. هر روز برای شنیدن آواهای گونه‌گون اقلیم‌های ایران‌ زمین تشنه‌تر می‌شدم. قلمروهای تازه‌ای در جان و جهان من گشوده می‌شد. عاشق «دونلی‌نوازی» شیرمحمد اسپندار شدم وقتی که در جشن به یاد ماندنی فرهنگ جنوب از «بمپور» سیستان و بلوچستان به اهواز آمده بود. شبی هم در کرمان در یکی از دوره‌های جشنواره موسیقی نواحی ایران سعادت دیدارشان دست داد. در سرسرای هتل محل اقامت و در محفل شبانه‌ای که برپا بود، با همان سادگی روستایی‌وار، ولی با شکوهی معنوی دونلی ‌نواخت. بهت‌آلود، اشک می‌‎ریختیم. پیرمرد ما را در گوشه و کنار بمپور سرگردان کرده بود. حال و هوای استاد محمدرضا درویشی بهتر از ما نبود. او هم در خلسه‌ای دیدنی فرو رفته بود. موسیقی بلوچستان مانند طبیعت چشم‌نواز و مردمان سخاوتمندش برایم سرشار از تازگی بود. مجذوب صدا و قیچک‌نوازی پهلوان بلند زنگشاهی و تنبورک‌نوازی لعل‌بخش پیک شدم و مدت‌ها در ناحیه مکران سرگردان بودم. سفر ذهنی من در حوالی بمپور و ایرانشهر و چابهار و سرباز تمامی نداشت.

کم‌کم، مجذوب نغمه‌های ساحل‌نشینان خلیج فارس و گونه موسیقی «زار» شدم. غلامعلی مارگیری با آوای سوزناکش جن از خودبیگانگی را از روح و روان من بیرون کشید و به افسون خود در شیشه کرد. بعد، خالوقنبر راستگو را کشف کردم. کسی هست ترانه «مش‌احمد» او را نشنیده باشد؟ شیفته موسیقی بوشهر، بویژه خیام‌خوانی‌ها و شروه‌خوانی‌ها شدم و گمان کنم تا روز مرگ دلم در بند این گونه‌های کم‌مانند باقی خواهد ماند. بوشهری‌ها در خیام‌خوانی‌ها یا آن‌گونه که خودشان می‌گویند «خیامی» که منحصر به خودشان است، تلخی ترانه‌های خیام را با شور و طنز و طیبت «یزله‌خوانی» آمیخته‌اند و قالبی بی‌مانند برساخته‌اند. بعد، سراسیمه به تربت جام و خواف و شمال خراسان دویدم. با دوتار نورمحمد درپور، غلامحسین سمندری، غلامعلی پورعطایی، حاج‌قربان سلیمانی و عثمان محمدپرست سرپنجه دلم را خونین یافتم. به قول اخوان ثالث «با دو سیم محشر کبری به پا می‌کردند.» صدای بکر و سوزناک محمدابراهیم شریف‌زاده و درپور و پورعطایی بند جگرم را از هم می‌گسست. نواهای آیینی بخشی‌های شمال خراسان و موسیقی مردمان سواحل دریای خزر رزق روحم شده بود. با صدای احمد عاشورپور و ناصر مسعودی و فریدون پوررضا زیسته‌ام و لحظات زیادی از زندگی را معنا بخشیده‌ام. به‌سختی چیزی از متن ترانه‌های عاشیق‌های آذربایجان در می‌یابم؛ اما همواره مشتاق شنیدن ترانه‌هایشان بوده‌ام. بخت با من یار بود که عاشیق‌ رسول قربانی را که از چیره‌دست‌ترین عاشیق‌های معاصر بود، از نزدیک زیارت کردم. یادی هم بکنم از آن پیر طریقت: خلیفه میرزاآغه غوثی، آن عارف پاک‌نهاد که گلش را از محبت خاندان سرشته بودند. چندبار سعادت دست داد و کارستان او را در نواختن دف دیدم و عارفانه‌هایش را به گوش جان شنیدم. سورنای شامیرزا مرادی جانم را به کوهستان‌های سر به فلک کشیده لرستان می‌برد. عاشق صدای بی‌همتای ایرج رحمان‌پور و نوای جان بخش کمانچه علی‌اکبرخان شکارچی و صدای خش‌دار او شدم.
مجال نیست تا از همه خنیاگران بی‌مزد و منت این مرز پرگهر بنویسم که روان مرا با آواها و نواهای نواحی ایران عزیز آمیختند. حس وطن‌دوستی در من با همین آواها و نغمه‌های عاشقانه و عارفانه و آیینی شعله‌ورتر شد. ذره‌ ذره جانم در قلمرو معنوی ایران‌ زمین افشانده شد. امروز، هر آوایی از گوشه‌ گوشه این خاک رازآمیز سر بر می‌آورد، من نام و نشان خود را در تاروپود آن می‌بینم. با هر نغمه‌ای که از لابه‌لای فرهنگ عامه برمی‌خیزد، احساس خویشی و پیوند می‌کنم. جادوی موسیقی، خویشی مرا با همه اقوام ایرانی دوچندان کرد. حس میهن‌دوستی را با عشق به اقوام ایرانی آمیخت و در وجود من به یادگار نهاد.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۷۱۵۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حال موسیقی ایران خوب است

«به‌نظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. » این بخشی از گفته‌های علیرضا طلیسچی، خواننده شناخته‌شده و پرطرفدار پاپ است که توانسته جایگاهش را با کنسرت‌هایی که برگزار می‌کند، تثبیت کند.

به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری، تولید و پخش رئالیتی‌شوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکه‌های نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامه‌ها که این‌روزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتی‌شو «زودیاک» است که با عنوان «شب‌های مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش می‌کند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار می‌دهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.

 سریال «شب‌های مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال‌۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتی‌شو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدی‌پور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداخته‌اند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناخته‌شده و پرطرفدار پاپ است؛ خواننده‌ای که توانسته جایگاهش را با کنسرت‌هایی که برگزار می‌کند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تک‌آهنگ‌هایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفت‌وگو از حضورش در برنامه «شب‌های مافیا» می‌گوید و در بخش‌های دیگری از این گفت‌وگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.

این روزها رئالیتی‌شوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود. چطور شد که در برنامه «شب‌های مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟

از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور می‌توانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما به‌نظرم «زودیاک» شیک‌تر است و پیچیدگی‌هایش بازی را برای بیننده جذاب‌تر می‌کند.

خیلی‌ها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت می‌دهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟

شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. این‌طور نگاه می‌کنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بیننده‌های برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد ‌کنیم که امیدوارم به چنین نتیجه‌ای رسیده باشیم.

اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزه‌های مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامه‌های حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامه‌های خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک می‌کند، اما اینکه این برنامه‌ها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفه‌ای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمی‌رسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفه‌ای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکی‌دو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شده‌اند و اگر از این قبیل برنامه‌ها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی می‌کند.

پیشنهادی برای حضور در برنامه‌های موسیقی داشته‌اید؟

پیشنهاد داشته‌ام، اما علاقه نه، چون به‌نظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی به‌صورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقه‌ای می‌شود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.

این روزها بازار کنسرت‌های پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم می‌کند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟

به‌نظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سال‌های اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفه‌ای‌تر و صداهای قشنگ‌تر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون می‌آید و خودش را ترمیم می‌کند.

برویم سراغ مسئله‌ ترند شدن برخی از قطعه‌های موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه می‌شود که یک کار این‌طور دیده و شنیده و پرطرفدار می‌شود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته می‌کنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی می‌رسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر می‌کنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.

شما در قطعه‌های معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعه‌های احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟

اگر به تاریخمان رجوع کنید، می‌بینید که مردم ما پر از غم و غصه بوده‌اند و طبیعتا تمایلشان به آهنگ‌های شاد بیشتر است. در کنسرت‌ها هم همین‌طور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانواده‌اش کنار می‌گذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمی‌خواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگ‌های شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.

این روزها مدام نام خواننده‌های جدیدی را می‌شنویم که در فضای مجازی معرفی می‌شوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خواننده‌هایی را می‌بینیم که خیلی‌ها نمی‌شناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟

ما خوانندگانی داشته‌ایم که با یک قطعه روی صحنه آمده‌اند و بقیه قطعه‌هایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشته‌ایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده‌ و به‌تدریج معروف شده‌است. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.

به تجربه حوزه‌های هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر می‌کنید یا پیشنهادی داشته‌اید؟

من یک‌بار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر می‌کردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح می‌دهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده‌ و تصمیمات بعدی‌ام خبر ندارم.‌


رئالیتی‌شوها توانسته‌اند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی  را متحول کنند

در چند سال اخیر پلتفرم‌ها به کاربران امکان می‌دهند فیلم‌ها و سریال‌ها را به‌صورت آنلاین تماشا کنند و به‌سرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شده‌اند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریال‌های پخش‌شده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرم‌های نمایش خانگی و تلویزیون نشان می‌دهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کم‌کردن حساسیت‌هایی سعی در جذب هنرمندان و چهره‌های مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرم‌های پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتی‌شوها و برنامه‌های مسابقه که در شبکه نمایش خانگی ‌تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز به‌وجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمی‌تواند اوقات فراغت خود را پر کند.  بنابراین از یک‌سو پلتفرم‌های گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریال‌های خود توانسته‌اند با تمرکز بر جذابیت‌های داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامه‌های مختلف نشان داده‌اند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخش‌هایی موفق شده‌اند.
 البته دامنه صنعت سرگرمی ‌آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون ‌یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانسته‌ایم رقابتی با برنامه‌های خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامه‌ها توانسته‌اند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصل‌های آن را دنبال می‌کنند.
VOD‌ها طیف گسترده‌ای از فیلم‌ها و سریال‌ها را از سراسر جهان به کاربران ارائه می‌دهند. این امر به‌معنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیت‌های برنامه‌های روتین است.
نمی‌توان منکر این موضوع شد که پلتفرم‌های نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کرده‌اند. این امر منجر به ایجاد شغل‌های جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VOD‌ها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا می‌کنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهم‌تری ایفا کنند. با رفع چالش‌های موجود، VOD‌ها می‌توانند به گزینه‌ای محبوب‌تر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و به‌طور قابل‌توجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.‌

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • حال موسیقی ایران خوب است
  • صدای شما پیگیر مطالبات در استان چهارمحال و بختیاری
  • داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
  • شعر جدید نغمه مستشار نظامی در استقبال از سروده رهبر انقلاب
  • راهیابی هنرمندان چهارمحال و بختیاری به جشنواره ملی موسیقی خلیج فارس
  • دعوای کارشناسان ضدایرانی روی آنتن زنده! | صدای مجری هم درآمد
  • تصویر دیده نشده از محمدرضا شجریان
  • جادوی هوش مصنوعی در افزایش کیفیت ویدیو‌ها + فیلم
  • آیا مورچه‌ها صدا دارند و چرا صدای مورچه‌ها را نمی‌شنویم؟
  • قیمت دلار این‌گونه ۷ هزار تومان ریزش کرد/ خرید دلار متوقف شد