Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، دو مجله طنز و کاریکاتور و گل‌آقا زمانی لبخند را بر لبان کیوسک‌های مطبوعاتی می‌نشاندند. این دو نشریه مثل دو خواهر و برادر همسن بودند. گل‌آقا متولد آبان ۱۳۶۹ بود و طنز و کاریکاتور یک ماه بعد یعنی آذرماه همان سال متولد شد.

تمرکز ماهنامه طنز و کاریکاتور بیشتر بر عرصه ورزش و فوتبال بود و مناسبات این حوزه را زیر تیغ نقد می‌برد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شخصیتی کاریکاتوری به نام مفسر شوت نماینده نشریه بود و با ورزشکاران شوخی می‌کرد. او تقریبا همان نقش شاغلام در گل‌آقا را ایفا می‌کرد.

درک کاریکاتور، طنز چهاربعدی، یادداشت‌های یومیه شوت السلطنه، بی‌معنی نویسی، حرف و کاریکاتور، حرفهای بی حساب و طنز ترجمه‌ای از جمله بخش‌های پرطرفدار این نشریه بود.

جواد علیزاده، مدیرمسئول، صاحب امتیاز و سردبیر طنز و کاریکاتور در ۶۹ سالگی  تلاش می‌کند همچنان این نشریه را زنده و سرپا نگه دارد. او در گفتگو با خبرنگار ایرنا می‌گوید: شش ماه است که طنز و کاریکاتور را منتشر نکرده‌ام. چون بازگشت پول ندارد. هر شماره باید از جیب هزینه کنم. انتشار مجله در این شرایط عشق و علاقه می‌خواهد. از طرفی من هم بعد از ۳۰ سال نمی‌توانم از مجله‌ام دل بکنم.

ارشاد نشریات را بخرد

او با اشاره به یارانه‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان می‌کند: هر شماره که منتشر می کنم، وزارت ارشاد یارانه‌ای می‌دهد؛ ولی این کمک‌هزینه دردی را دوا نمی‌کند. پیشنهاد من این است که خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشریات را از مدیرمسئول‌ها بخرد. من هر چقدر دیرتر نشریه‌ام را منتشر کنم، کمتر ضرر می‌کنم. یک مدتی ارشاد نشریات را می‌خرید؛ ولی نمی‌دانم چرا این اقدام متوقف شد. به نظر من ارشاد بهتر است روی ترتیب انتشار تاکید نکند. ترتیب انتشار منظم برای زمانی بود نشریات کاغذی رونق داشتند. الان با این اوضاع و احوال نمی‌شود منظم منتشر کرد. ارشاد باید به سابقه نشریات توجه کند و حمایت‌های بیشتری داشته باشد. نشریات کاغذی همگی دچار بحران هستند.

می‌خواهم اصالت کاغذی نشریه حفظ شود

وقتی از علیزاده می‌پرسم چرا نشریه را به صورت الکترونیکی منتشر نمی‌کند، این پاسخ را می‌شنوم: می خواهم اصالت نشریه که از اول به صورت کاغذی بوده حفظ شود. این مجله برای مردم جنبه نوستالژی (خاطره‌انگیز) دارد. ولی الان سلیقه‌ها عوض شده و جوانان دوست دارند همه چیز را روی موبایل (تلفن همراه) بخوانند. البته هر شماره که بیرون می‌آید، در اینترنت و در صفحه اینستاگرامی مجله، انتشارش را اعلام می کنم.

این کاریکاتوریست نشریه طنز و کاریکاتور را دو نفره منتشر می‌کند. او درباره تعداد نیروهای نشریه و هزینه‌هایش می‌گوید: نیروهای ما اکثرا دورکار هستند. خودم ثابت کار می‌کنم و همکارم کارهای دفتری را انجام می‌دهد. یک دفتر دارم که اگر آن را بفروشم و پولش را در بانک بگذارم درآمد بیشتر دارم. آن دفتر برای مجله است. هر شماره که بیرون می‌دهم، سه تا چهار میلیون تومان باید از جیبم هزینه کنم. وقتی گزارش به اداره دارایی می‌دهم مشخص می‌شود سالیانه دارم ۲۰ میلیون تومان ضرر می‌دهم. ولی عشق و علاقه‌ای که به این کار دارم باعث می‌شود ادامه دهم.

برچسب‌ها کاریکاتوریست پرتره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارتباطات و رسانه مطبوعات و خبرگزاری های داخلی رسانه

منبع: ایرنا

کلیدواژه: کاریکاتوریست پرتره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارتباطات و رسانه کاریکاتوریست پرتره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارتباطات و رسانه مطبوعات و خبرگزاری های داخلی رسانه طنز و کاریکاتور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۷۵۱۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جای خالی آقای حرف حساب

«یک زبان دارم دوتا دندان لق/ می‌زنم تا می‌توانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گل‌آقا» خودنمایی می‌کرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شده‌است. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، «یک زبان دارم دوتا دندان لق/ می‌زنم تا می‌توانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گل‌آقا» خودنمایی می‌کرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شده‌است. دهه 70 و اوایل دهه 80، مخاطبان «گل‌آقا» هفته‌ به هفته برای خریدن شماره جدید هفته‌نامه انتظار می‌کشیدند؛ یک انتظار شیرین و شاد برای خواندنِ طنزهایی که به مسائل و مشکلات جامعه کنایه می‌زد و برای دقایقی آن‌ها را می‌خنداند. امروز، 11اردیبهشت‌ماه، بیستمین سالروز درگذشت زنده‌یاد کیومرث صابری فومنی، همان «گل‌آقا»ی آشناست؛ مردی که تأثیری انکارنشدنی بر جریان طنز و طنزپردازی پس از انقلاب داشت. «گل‌آقا» در سال‌هایی که تصویرسازی و کاریکاتور خیلی رواج نداشت، در هر شماره کاریکاتور یکی از مسئولان را روی جلد می‌برد. این یک نوع خط‌شکنی بود که بعدها دیگر نشریات هم در همین مسیر حرکت کردند. «گل‌آقا» با شناختی که از جامعه داشت بدون این‌که حریم‌شکنی کند، در چهارچوب حرکت و نقد می‌کرد. از این رو مخاطبان این نشریه طیف گسترده‌ای داشتند و محتوای آن مطالب عام‌پسند و نخبه‌پسند را دربر می‌گرفت. 

«گل‌آقا» در شناسایی نیروهای جوان هم نقش زیادی داشت. این نیروها بعدها وارد فضای رسمی طنز و رسانه شدند. آخرین شماره هفته‌نامه گل‌آقا» در دوازدهمین سال انتشارش در دوم آبان 1381 منتشر شد. زنده‌یاد صابری فومنی در سال 1370 پس از انتشار اولین شماره‌های هفته‌نامه «گل‌آقا»، تعدادی از آن‌ها را برای رهبر انقلاب فرستاد تا نظر ایشان را که زمانی با یکدیگر همکار بودند، جویا شود. رهبر انقلاب هم در پیامی به تاریخ 27 تیر ماه 1370 برای گل‌آقا نوشتند: «ادعا نمی‌کنم که کار شما کامل و بی‌عیب است؛ اما با ملاحظه  اجمالی شماره‌های «گل‌آقا»، امید هرچه بهتر شدن و کامل‌تر شدن آن را دارم. طنز صادق و دلسوزانه باید همه‌ نقاط معیوب، به‌خصوص آن‌ها را که کمتر به چشم می‌آیند و آن‌ها که بیشتر به علم و اطلاع همگان از آن نیاز هست، هنرمندانه ببیند و بنمایاند. امروز جامعه و نظام انقلابی ما با دشمنانی روبه‌روست که همه‌ ابزارهای محسوس و نامحسوس را برای ضربه زدن و جریحه‌دار کردن مردم و نظام و انقلاب به کار می‌برند. برای آگاه کردن ذهن مردم از خدعه‌ دشمن، چه وسیله‌‌ای از طنز هنرمندانه و شیرین و زیرکانه، بهتر و کاری‌تر؟ ان‌شاءا... شما و همکارانتان موفق باشید».

اردیبهشت ماه دو سال پیش مستندی از شبکه مستند سیما به نام «روزگار گل‌آقایی» ساخته محمدحسن یادگاری پخش شد؛ مستندی که پس از آن چندبار دیگر هم بازپخش شد. «روزگار گل‌آقایی» پرتره‌ای از یک شخصیت محبوب و تأثیرگذار است که مردم هنوز هم طنزها و کاریکاتورهای خاطره‌انگیز نشریه‌اش را به یاد دارند. در ادامه ،گفت‌وگوی ما را با محمدحسن یادگاری، کارگردان این مستند می‌خوانید.

لطفا درباره این که چه اتفاقی باعث شد به سراغ ساخت مستند «گل‌آقایی»  بروید توضیح دهید؟

در دوران کودکی مخاطب پر و پاقرص «بچه‌ها گل‌آقا» بودم و همین موضوع باعث شد به سراغ ساخت این مستند بروم. یکی دونفر از استادان من در حوزه ارتباطات که با مرحوم صابری آشنایی داشتند، به من کمک کردند تا با گروهی از کاریکاتوریست‌ها و نویسنده‌های قدیمی طنز ارتباط پیدا کنیم. بعد از آن با آقای ناصر فیض دراین باره مشورت کردم و ایشان که شبکه همکاران «گل‌آقا» را می‌شناختند و با استاد صابری مراوده داشتند، به ما کمک کردند. به‌تدریج با تعداد زیادی از دوستان و همکاران ایشان آشنا شدیم و حمایتی که افراد از ما می‌کردند، باعث می‌شد نفرات بعدی هم به جمع ما اضافه شوند. در نهایت با حدود 25نفر از یاران «گل‌آقا» گفت‌وگو کردیم که نامشان هم در فیلم هست.

در خلال گفت‌وگوها و دیدارهایتان با این افراد، نکته‌ای بود که شما را تحت تأثیر قرار بدهد؟

درزمان ساخت این مستند و با شنیدن گفت‌وگوها لحظه به لحظه بیشتر شیفته شخصیت آقای صابری فومنی شدم. استاد صابری دانش و تجربه زیادی داشتند و توانایی تعامل با همه جناح‌ها و سلیقه‌ها را داشتند؛ چیزی که امروز کم داریم؛ یعنی افراد بابینشی که بتوانند با چنین دید وسیعی با همه در ارتباط باشند و همه را به تعامل وادار کنند، این شخصیت ها خیلی کم هستند. این ویژگی آقای صابری بود و ما سعی کردیم در مستند هم این ویژگی را برجسته کنیم. از آن طرف وقتی فیلم پخش شد همه جناح‎ها و گروه های سیاسی به آن واکنش مثبت نشان دادند و این برای ما اتقاق خوبی بود.

جالب‌ترین بازخورد چه بود؟

روز اکران فیلم، هم هادی حیدری، کاریکاتوریست اصلاح‌طلب آمده بود و هم دکتر حدادعادل. هر دو هم راضی از سالن بیرون آمدند.

ساخت مستند «روزگار گل‌آقایی» چقدر زمان برد؟

پژوهش فیلم حدود دو سه ماه و فیلمبرداری و تدوین هم تقریباً 5، 6ماه زمان برد؛ یعنی یک فرآیند 8، 9ماهه شد. ما ساخت مستند را در سال 1399 شروع کردیم که سال 1400 به پایان رسید و اردیبهشت 1401 به پخش رسید.

منبع: خراسان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • وزارت ارشاد: بوشهر قلب تپنده موسیقی است / کنسرت‌های موسیقی در بوشهر هیچ مشکلی برای مجوز ندارند
  • جای خالی آقای حرف حساب
  • فراخوان مقالات دوفصلنامه «فقه و فقاهت» منتشر شد
  • نامه سرگشاده محمد قوچانی به سازمان تامین اجتماعی
  • نامه سرگشاده قوچانی به سازمان تامین اجتماعی
  • فراخوان مقالات دوفصلنامه فقه و فقاهت منتشر شد
  • بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی
  • خوش خدمتی عجیب نشریات زنجیره‌ای به دلالان و فراریان مالیاتی دانه درشت
  • بررسی دیدار پایانی فوتسال جام ملت های آسیا در مجله فوتبال
  • مربی مورد علاقه ایرانی‌ها مفسر اسکای شد