پشت پرده استعفای لاریجانی از مسئولیت قرارداد ایران و چین چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۷۹۱۷۳
مشروح گفتگوی حسین میر محمد صادقی را در ادامه می خوانید.
**************
* آقای میرمحمد صادقی، روزنامه فرهیختگان خبری را منتشر کردند مبنی بر آنکه آقای لاریجانی از مسئولیت پیگیری پرونده قرارداد 25 ساله ایران و چین استعفا دادند. شما استعفای ایشان را چطور ارزیابی می کنید و آیا پشت پرده ای درکار است؟
به نظر من مسئله مهمی نیست، این قرارداد مراحلی در راستای آمادگی و انعقاد قرارداد داشت که باید انجام می شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نظر می رسد که آقای لاریجانی قصد داشتند که دولت مسئله را پیگیری کرده و از تداخل کارها جلوگیری شود. بنابراین استعفای ایشان مسئله مهمی نیست و فاز کاری مربوط به ایشان به پایان رسیده است.
استعفای لاریحانی با رهبر انقلاب هماهنگ شده است* با توجه به اینکه آقای لاریجانی، نماینده رهبر انقلاب در این پرونده بودند، می توان این برداشت را داشت که ایشان نتوانستند با دولت همکاری کنند؟ فکر می کنید در هماهنگی با رهبر انقلاب این استعفا صورت گرفته است
فکر نمی کنم. آقای لاریجانی خودشان خواستند کناره گیری کنند. زیرا موضوع اجرایی قراردادها را وزرا باید پیگیری کنند، طبعا دولت بهتر می تواند این کار را انجام بدهد و اگر وزرا حرفی بزنند امکان تداخل کار وجود دارد.
بنابراین، آقای لاریجانی تصمیم گرفتند که باقی کار به عهده دولت باشد و با رهبری هم هماهنگی داشته اند.
* بهترین جایگزین برای آقای لاریجانی در توافق 25 ساله چه کسی است؟
مسئله اجرایی است و نیاز به انتخاب فرد خاصی ندارد. دولت باید مسئولت پیگیری آن را به عهده بگیرد.
حذف لاریجانی از سیاست صحت ندارد* آقای صادقی! با توجه به اینکه ایشان در حال کمرنگ شدن از سیاست هستند، پیش بینی شما از آینده سیاسی آقای لاریجانی چیست؟ ممکن است که ایشان دوباره به قدرت برگردند یا حذف ایشان از سیاست کلید خورده است؟
خیر، این تحلیل های شبکه های برون مرزی است. آقای لاریجانی برای کشور سرمایه بوده و همیشه نیز خواهند بود. ایشان مورد اعتماد رهبر انقلاب هستند و هر زمانی که به ایشان نیاز باشد قطعا فعالیت خواهند کرد. بنابراین، کلید خوردن حذف آقای لاریجانی تحلیل هایی است که شبکه های برون مرزی می کنند و صحت ندارد.
* می توان این برداشت را با توجه به انتصابات دولت داشت که طیف عقلای اصولگرا کنار زده شدند؟
نمی دانم. دولت با انتخاب های خود انتظارات را برآورده نکرده است. اینکه ایا مسئله سیاسی پشت آن وجود دارد یا خیر را باید از خودشان پرسید.
۲۳۲۱۹
کد خبر 1563677منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: علی لاریجانی توافق ۲۵ ساله ایران و چین آقای لاریجانی رهبر انقلاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۷۹۱۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده فعالشدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
فرارو- جمعه گذشته تهران میزبان دومین "اجلاس بین المللی ایران و آفریقا" بود. نشستی که با حضور مقامهای ارشد بیش از ۳۰ کشور آفریقایی به ویژه وزرای اقتصاد برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این قبیل نشستها میتوانند مقدمهای برای وقوع تغییرات مثبت در روابط خارجی و به طور خاص دیپلماسی اقتصادی باشند.
به گزارش فرارو؛ در این راستا، یکی از نکاتی که چندین سال است از سوی کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران به عنوان نقدی به سیاست خارجی ایران مطرح شده، غافل شدن از برخی حوزههای جغرافیایی در عرصه سیاست خارجی و صرفا تمرکز بر برخی مناطق و کشورهای خاص است. موضوعی که در برخی موارد در بزنگاههای تاریخی موجب وارد آمدن آسیبها و خساراتی شده است.
با این همه، دولت سیزهم از زمان آغاز به کار خود در سال ۱۴۰۰، تمرکز ویژهای بر توسعه روابط با مناطق مغفول در حوزه سیاست خارجی ایران معطوف کرده است. ابراهیم رئیسی در دو نوبت در قالب تورهایی به کشورهای آفریقایی سفر انجام داده و توسعه روابط با آفریقاییها را یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم توصیف کرده است.
معادلهای که در قالب نشست بین المللی اخیر ایران و آفریقا نیز نمودهای عینیتری گرفته است. با این همه، واقعیت این است که اقبال به توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در شرایط حاضر، به طور خاص تحت تاثیر ۳ مولفه مهم و محوری است.
۱. بازارِ رو به رشد کشورهای آفریقاییقاره آفریقا جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را در خود جای داده و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که شاخصهای اقتصادی در شمار قابل ملاحظهای از کشورهای افریقایی رو به رشد بوده و پالس هاس مثبتی را در مورد آینده این دسته از کشورها به ویژه در حوزه اقتصادی مخابره میکنند.
در حقیقت، هم جمعیت این قاره چشمگیر است و هم درآمد خانوارها در آن رو به بهبود است. این دو مولفه در نوع خود کشورهای آفریقایی را به یک بازارِ هدف بسیار مناسب برای بسیاری از کشورهای جهان تبدیل میکنند. ایران نیز با توجه به ظرفیتهای صنعتی و تولیدی خود از این قاعده مستثنی نیست. میتواند کالاهای ساخت خود را که از کیفیت بین المللی برخوردارند و البته کشورهای آفریقایی میتوانند آنها را در مقایسه با نمونهای مشابه خارجی، با قیمت کمتری تهیه کنند، به آفریقا صادر کند.
موضوعی که هم برای ایران و هم ملل آفریقایی حامل نفع و سود است.
۲. کسب حمایت موثر سیاسی در عرصه بین المللیبلوک کشورهای آفریقایی از وزن قابل توجهی در نهادها و سازمانهای بین المللی برخوردارند. آفریقا چیزی در حدود ۵۴ کشور را در خود جای داده که آنها در جنبش عدم تعهد، گروه ۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و دیگر نهادهای بین المللی، بازیگران مهم و تاثیرگذاری هستند.
در این چهارچوب، ایران به واسطه توسعه پیوندهای سیاسی و اقتصادی خود با بلوک کشورهای آفریقایی میتواند روی کارتِ رایدهی آنها در نهادهای بین المللی حساب ویژهای باز کند. موضوعی که یک برگ برنده موثر به حساب میآید. این مساله به ویژه در بحبوحه تشدید تنشها و رقابتهای ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بین المللی، از ابعاد جدی تری نیز برخوردار میشود.
۳. توسعه نفوذ بینالمللی ایران در قالب یک قدرت منطقهایدر نهایت باید به این مساله نیز اشاره کرد که ایران در منطقه غرب آسیا یک قدرت قابل توجهِ منطقهای است. این کشور به عنوان یک قدرت منطقهای، طرح و برنامههایی برای توسعه نفوذ خود دارد. مسالهای که در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر دیگری غیر از ایران نیز امری طبیعی محسوب میشود.
حال در این میان، اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و برخی ملل آفریقایی و در عین حال وجود ظرفیتهای نرم فرهنگی نظیر حضور شیعیان در برخی کشورهای آفریقایی و یا مهاجرت تاریخی برخی اقوام ایرانی به کشورهای آفریقایی، بسترهای مناسبی را نیز برای توسعه نفوذ ایران در میان کشورهای آفریقایی ایجاد کرده اند.
بسترها و ظرفیتهایی که تاکنون مورد بی توجهی بوده اند و حال توجه به آن ها، یکی از الزاماتی است که با توجه به افزایش وزن و قدرت منطقهای و بین المللی ایران، از اهمیت بسیار زیادی برخودار میشوند. معادلهای که موجب شده تا بار دیگر قاره آفریقا مورد توجه تصمیم سازان حوزه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.