شکایت نماینده تهران از ظریف به کمیسیون اصل 90 مجلس
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۰۱۸۷۲
به گزارش جماران؛ نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در نامه ای به رئیس مجلس از طرح شکایت خود ازمحمدجواد ظریف وزیر سابق امور خارجه در کمیسیون اصل نود خبر داد.
متن نامه علی خضریان سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس به محمدباقر قالیباف رییس مجلس شورای اسلامی به شرح زیر است:
« باسمه تعالی
جناب آقای دکتر قالیباف
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
سلامعلیکم
همانطور که مستحضرید، دولتهای یازدهم و دوازدهم برای حل مشکلات کشور، مذاکره برای رفع تحریمها را به عنوان راهبرد اصلی کشور انتخاب کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
الف)بیتفاوتی نسبت به احتمال خروج دولتهای بعدی آمریکا از برجام: دکتر محمدجواد ظریف در دفعات متعدد در طول انجام توافق، ادعا میکرد که به علت رفع قطعنامههای شورای امنیت و قوانین حقوق بینالملل، رئیسجمهورهای بعدی آمریکا نمیتوانند از توافق خارج شوند یا خروج آنها اثری نخواهد داشت. به طور مثال دکتر ظریف پس از نهایی شدن متن، در پاسخ به این سؤال که رئیسجمهور بعدی آمریکا میتواند برجام را کنار بگذارد و چه مکانیسم حقوقی برای الزام رئیسجمهور بعدی آمریکا برای اجرای برجام وجود دارد، گفته بود: «قطعنامه شورای امنیت برای آمریکا خیلی مهم است و مبنای مقبولیت جهانی دارد، به همین دلیل آمریکا نمیتواند اینکار -عدم اجرای تعهدات در برجام- را انجام بدهد..، من به شما اطمینان میدهم که آن مبنای مقبولیتی نابود میشود.» علیرغم این اظهارنظر، ترامپ به راحتی و به صورت یکطرفه از توافق خارج شد و تمام توافقات دوران برجام نیز نیمهکاره رها شد.
ب)عدم شناخت از تفاوت و اهمیت تحریمها: یکی دیگر از ضعفهای دکتر ظریف، عدم شناخت از درجه اهمیت تحریمها بود. دکتر ظریف اینگونه تصور میکرد که با رفع تحریمهای شورای امنیت، دیگر تحریمهای آمریکا اثر نخواهد کرد. ایشان آذر۹۲ در صحن علنی مجلس گفته بود: «من به شما اطمینان میدهم زمانی که تحریمهای شورای امنیت فرو بریزد، تمام تحریمهای آمریکا جز تکهپارهای از کاغذ نخواهد بود». اما همانطور که در طول اجرای برجام و پس از خروج آمریکا از برجام مشخص شد، علیرغم نبود تحریمهای اقتصادی قطعنامههای شورای امنیت، به علت باقی ماندن تحریمهای آمریکا و شروط این کشور، ایران نتوانست بهرهمندی اقتصادی را ببرد، چنانکه دکتر ظریف پس از اجرای برجام، علیرغم ادعای کاغذی بودن تحریمهای آمریکا پس از رفع تحریمهای شورای امنیت، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵ در نامهای به هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام نوشت: « بانکهای غیرآمریکایی عمدتاً به دلیل پیامها و اقدامات بازدارنده اوفک که مقررات رفع تحریمها را بهشدت مشروط و پیچیده جلوه میدهد و همزمان تحریمهای باقیمانده را برجسته و تهدیدآمیز معرفی مینماید، از ایجاد یا احیای روابط تجاری و اقتصادی با ایران اکراه دارند.»
ج) عدم فهم از دورههای مختلف تحریمی و علت پیروی اروپا از آمریکا: یکی دیگر از نقاط ضعف دکتر ظریف که باعث زیان فراوان اقتصادی به کشور شد، عدم فهم شرایط و دورههای مختلف تحریمی و میزان پیروی اروپا از تحریمهای آمریکا بود. وزیر سابق خارجه در ابتدا معتقد بود چون توافق قطعنامههای شورای امنیت را رفع کرده است، خروج یک کشور باعث نمیشود تا تعهدات سایر کشورها با مشکل روبهرو شود. دکتر ظریف در تائید صحبتهای خودش تحریمهای سال ۱۹۹۶(ایلسا) را مثال زد. صحبتهایی که نشان میداد دکتر ظریف اطلاعی از وضعیت بازارهای مالی دنیا ندارد. قانون تحریمهای ایران و لیبی(ایلسا) در سال ۱۹۹۶ قانونی بود که در آن آمریکا سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز ایران و لیبی را با محدودیت روبهرو میکرد. این درحالی بود که هم مجازات قانون ایلسا محدود بود و هم اینکه به استناد گزارش مقامات آمریکایی در آن سالها شرکتهایی مانند پتروناس یا توتال که در ایران حضور پیدا کردند، منافع زیادی در آمریکا نداشتند. لذا بلافاصله اجرای قانون ایلسا متوقف شد. اما با گسترش بازارهای مالی و افزایش نقش دلار، وابستگی شرکتها به آمریکا و پیروی آنها از قوانین این کشور بیشتر شد. به همین دلیل پس از خروج آمریکا از برجام و درحالی که قطعنامههای شورای امنیت به حالت قبل خود بازنگشته بودند، اندک شرکتهای اروپایی که با ایران توافق کرده بودند، ایران را بدون دادن یک دلار جریمه ترک کردند. همین نگاه غلط باعث شد ایران علیرغم خروج آمریکا از برجام دل به اروپا ببندد، اما اروپاییها حتی کالاهای بشردوستانه به ایران را کاهش دادند. دکتر ظریف نیز که پیش از آن ادعا کرده بود، خروج آمریکا از برجام خللی در اقدامات اروپاییها وارد نمیکند، مجبور شد نامههای زیادی به اروپاییها بزند و از آنها بابت قطع تعاملات اقتصادی خود با ایران گله کند.
د) عدم تسلط به متن برجام در مورد بازگشتپذیری تحریمها: یکی دیگر از ضعفهای تیم مذاکرهکننده و مشخصاً دکتر ظریف عدم تسلط بر متن برجام در زمینه برگشتپذیری تحریمها بود. دکتر ظریف در ۱۳مرداد۱۳۹۴ گفته بود: «درصورت بازگشتپذیری، توافقات باقی خواهد ماند و کسی نمیتواند مانع آن شود.» این درحالی بود که براساس بند ۳۷ برجام، در صورت بازگشت تحریمها تنها توافقاتی باقی خواهند ماند که شامل تحریمهای شورای امنیت باشند و این موضوع شامل تحریمهای اروپا و آمریکا نمیشود. به همین دلیل هم پس از خروج آمریکا از برجام، علیرغم اینکه تحریمهای شورای امنیت مجدداً اعمال نشد، برخلاف ادعای دکتر ظریف توافقات باقی نماندند.
ه) عدم تسلط به متن در حوزه رفع تحریمها: یکی دیگر از موضوعاتی که باعث زیان به کشور شد، عدم توجه دکتر ظریف به پانوشتهای۱۴ و ۱۶ پیوست دوم برجام است. دکتر ظریف سال ۹۴ و در کمیسیون برجام گفته بود: « از روز اجرای توافق، اجرای کل تحریمهای ایالاتمتحده متوقف خواهد شد.» این در حالی است که علاوه بر باقی ماندن تحریمهای اولیه و یا تحریم مهمی همچون محدودیت استفاده از چرخه دلار(U-TURN) در برجام، براساس پانوشت ۱۴ و ۱۶ پیوست دوم برجام، تحریمهای آمریکا صرفاً برای افراد خارجشده از لیست تحریم متوقف میشد و افراد باقیمانده در لیست تحریم(SDN list)همچنان شامل تحریم بودند و مؤسسات مالی دنیا در صورت انجام تراکنش مستقیم یا غیرمستقیم با آنها شامل جریمه محرومیت از نظام مالی آمریکا میشدند. همین موضوع باعث شد در طول اجرای توافق بانکهای بزرگ دنیا با ایران کار نکنند. موضوعی که در گزارش سوم وزارت خارجه در اجرای برجام نیز به آن اشاره شده بود. این موضوع نشان میدهد که عدم تسلط دکتر ظریف به ساختار متن و تحریمها باعث شده تا ساختار تحریمها باقی بماند و ایران آورده اقتصادی چندانی از توافق نداشته باشد.
و) تناقض در رعایت خطوط قرمز رهبری: آقای ظریف در طول مذاکرات مدعی شده بود که خطوط قرمز رهبری در مذاکرات رعایت شده است. این درحالی است که خود رهبر انقلاب تاکید کردند که دکتر ظریف بیان کردند که برخی خطوط قرمز رعایت نشده است. علاوه بر این تناقض، بررسیهای کارشناسی نشان میدهد که هیچ یک از خطوط قرمز رهبری در مورد رفع تحریمها رعایت نشده که باعث ضرر و زیان به مردم شده است.
ز) تناقض در مورد اثر تحریمها بر فروش نفت: دکتر ظریف پس از رسیدن به توافق برجام. برای توجیه اقدام خود، ادعا کرد که اگر توافق ژنو یا برجام نبود، فروش نفت ایران صفر میشد. موضوعی که نه تنها با آمارهای بینالمللی حتی آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا سازگاری نداشت، بلکه بعدها و پس از بازگشت همان تحریمها در ادعایی کاملاً مخالف با ادعای قبل خود در آبان سال ۹۷ گفت: « آمریکا نمیتواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند.». این تناقض در گفتار دکتر ظریف نشان میدهد که ایشان برای پیشبرد نگاه خود و توجیه برجام، چگونه دست به تحریف حقایق و همچنین خالی کردن دست ایران در مذاکرات زده است.
ح) زمان بازگشتپذیری ایران: دکتر ظریف پس از نهایی شدن متن توافق برجام مرداد ۹۴ گفته بود:« میگویند اثر بازگشت تحریمهای آنها یکشبه است که نیست و به سالها زمان نیاز دارد، اثر بازگشت ما میتواند زودتر باشد، زیرا اگر نقض عهد کنند کار ما با پیچ و مهرههاست.» این اظهارات در حالی انجام شد، که برخلاف ادعای دکتر ظریف تنها چند روز پس از خروج آمریکا از اعلام برجام در اردیبهشت سال ۹۷، تمامی شرکتهای اروپایی اعلام کردند توافقات خود با ایران را نیمهکاره رها میکنند و تنها چند ماه پس از اعلام خروج آمریکا از برجام و پیش از اینکه موعد قانونی خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمها فرا برسد، اروپاییها خرید نفت خود از ایران را صفر کردند.
در پایان با استناد به موارد فوق که نشان دهنده اهمال دکتر ظریف در انجام مسئولیت بوده یادآور می شود پیرو همین موضوع، نامه به رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی و طرح شکایت از دکتر ظریف به رئیس کمیسیون اصل ۹۰ نیز انجام شده است. لذا از شما خواستارم دستور فرمایید این موارد بررسی و گزارش آن در اختیار نمایندگان و ملت شریف ایران قرار گیرد. پیش از این و پس از گزارش آخر وزارت خارجه در اجرای برجام نیز چنین خواستهای تکرار شده بود. لذا خواهشمندم هرچه سریعتر برای بازخوانی تجربه اعتماد به غرب و مسیر مذاکرات که مورد تاکید مقام معظم رهبری نیز بوده است، این اقدامات انجام شود تا مسیر اشتباه گذشته تکرار نشود.
علی خضریان
نماینده مردم شریف تهران، ری، اسلامشهر و پردیس
رئیس کمیته سیاسی، نظامی و امنیتی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی»
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا مجلس شورای اسلامی محمدجواد ظریف شکایت از ظریف علی خضریان افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا قطعنامه های شورای امنیت تحریم های شورای امنیت خروج آمریکا از برجام پس از خروج آمریکا مجلس شورای اسلامی تحریم های آمریکا دکتر ظریف رفع تحریم ها اجرای برجام کمیسیون اصل بعدی آمریکا یکی دیگر اروپایی ها خطوط قرمز عدم تسلط علی رغم صحبت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۰۱۸۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.