۲۵ مهر؛ در تاریخ چه گذشت؟
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۰۷۳۰۳
امروز ۲۵ مهر برابر با ۱۷ اکتبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع میپردازیم.
رویدادها:
بیشتر بخوانید:
۲۴ مهر؛ در تاریخ چه گذشت؟
۶۷۵ پیش از میلاد - تصرف «انشان» و طلوع دودمان هخامنشیانطبق نوشته های هرودوت و سایر مورخانی که در زمینه تاریخ ایران باستان تحقیق کرده اند و کشفیات باستانشناسان، هخامنش از بزرگان پارس در نخستین ماه پاییز (اکتبر) سال ۶۷۵ پیش از میلاد شهر «انشان Anshan» واقع در ۴۶ کیلومتری شمال شیراز امروز را تصرف کرد که طلوع دودمان هخامنشیان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از هخامنش، به ترتیب تیسپسTeispes، کوروش اول، آریارامنسAriaramnes و کامبیز اول بر پارس به پایتختی انشان حکومت کرده بودند. کوروش دوم (بزرگ) نوه پادشاه وقت ماد بود. پدر کوروش با هدف متحد ساختن دو طایفه ایرانی ماد و پارس با «ماندانا» دختر پادشاه ماد که مادر او نیز دختر پادشاه لیدی (آناتولی) بود ازدواج کرده بود. بنابراین کوروش خود را وارث حکومت همه ایران زمین می دانست و کشور را یکپارچه کرد و زیر نظر یک دولت مرکزی قرار داد. وی به اخلاقیات و شئون انسانی توجه خاص داشت و جنگ او با قوم ماساگتائه در منطقه «فرارود»عمدتا به این دلیل بود که این قوم حرمت ازدواج را رعایت نمی کرد و معاشرت زن و مرد و سکس علنی (همبستر شدن در حضور دیگران) را عیب نمی دانستند، و چون از استپ های شمالی تر به منطقه تاجیکستان امروز نزدیک شدند، کوروش واهمه کرد که اسلوب زندگانی و روش معاشرت های آنان به ایران زمین وارد شود که به جنگشان شتافت که در سال ۵۲۹ پیش از میلاد جان باخت و جسد او را همان طور که وصیت کرده بود به زادگاهش بازگردانیدند و در پاسارگاد دفن کردند و قبر او در طول ۲۵ قرن از گزند زمانه مصون مانده و به ما رسیده است و اینک رسالت محافظت از آن بر عهده ما (همه ایرانی تبارها) است.
۱۲۴۴ - صلیبیون که بیت المقدس را در دست داشتند در جنگ «حربیه» در منطقه غزه از نیروهای ائتلاف مسلمانان شکست خوردند و ۵۰۰۰ کشته و ۸۰۰ اسیر دادند. گروههایی از خوارزمیان نیز در این ائتلاف مشارکت داشتند.
۱۷۵۹ - حملات احمدخان دُرّانی به هندوستان۱۷ اکتبر سال ۱۷۵۹ احمدخان دُرّانی سومین حمله نظامی خود را به هندوستان آغاز کرد. وی در طول هفت سال سه بار به آن سرزمین حمله نظامی برده بود. احمدخان در ارتش ایران یک ژنرال بود که پس از کودتای نظامی دهم ژوئن ۱۷۴۷برضد نادرشاه افشار و قتل او، به زادگاهش افغانستان بازگشت و با استفاده از آشفتگی اوضاع ایران خودرا امیر افغانها خواند که تا آن زمان همواره ایرانی خوانده می شدند و ایرانی تبار و دارای فرهنگ مشترک هستند. احمدخان از طایفه ابدالی که درجریان تصرف هندوستان توسط نادر در مارس ۱۷۳۹ بمانند سایر افسران ارتش ایران همراه او بود در سه حمله خود به هند شمال غربی این سرزمین را متصرف شد.
نخستین حمله نظامی احمدخان به هند ـ که افغانها اورا احمدشاه می خوانند و درزمان خود قندهار را آباد و ساختمانهای متعدد بنا کرد ـ به تصرف لاهور انجامید در سال ۱۷۵۲ صورت گرفت. حمله دوم در سال ۱۷۵۷ انجام شد. در جریان این حمله، شهر دهلی ۲۸ ژانویه همین سال به تصرف احمدخان در آمد. تصرف دهلی به دست احمد خان دولت هندوستان را بیش از همیشه تضعیف کرد و این وضعیت به سود انگلیسی ها تمام شد که در آن زمان با فرانسه بر سر خوردن شبه قاره هند رقابت داشتند. وی در همین سال تمامی پنجاب را تصرف کرد.
حملات سه گانه احمدخان به هند در حالی صورت می گرفت که «رابرت کلایو» انگلیسی سرگرم تصرف شرق و جنوب شرقی هند از جمله بنگال بود و میان او و فرانسویان برخوردهایی صورت می گرفت که مرگ «علی وردی خان» حاکم بنگال در ۲۱ اپریل سال ۱۷۵۶ به تسریع پیشروی انگلیسی ها در شرق هندوستان کمک کرد و ....
احمدخان برای تامین اتحاد میان طوایف افغان تلاش بسیار کرد و به همین دلیل، بسیاری از مورخان او را بنیادگذار افغانستان می دانند. افغانستان نامی است که انگلیسی ها به آن داده اند و سپس عمومی شده است.
در همان زمان رابرت کلایو به ـ که از حملات افغانها به هند ابراز نگرانی کرده بود ـ گزارش داده بود که نگران افغانها نیست، زیرا وجود طوایف متعدد (افغان) که دولت مرکزی ایران در طول قرون و اعصار هرکدامشان را در امور داخلی مستقل و خود رای بار آورده است مانع از آن می شود که برای مدتی طولانی زیر لوای یک رئیس کل قرار گیرند و متحد واقعی باشند. به علاوه، شیعیان افغان زیر بار سنی ها که در اکثریت هستند نمی روند. تاجیکها و خراسانی ها که در شمال و غرب سکونت دارند چون شهرنشین و باسواد هستند خودرا بیش از طوایف دیگر سزاوار حکومت می دانند و با این وضعیت و دلایل دیگر، تامین وحدت میان آنان اگر محال نباشد بسیار دشوار است، و من (رابرت کلایو) به دلایل بسیار با پشتون ها (که در پاکستان «پاتان» نامیده می شوند) وارد سازش نمی شوم، زیرا معروف به عهد شکنی هستند.
۱۹۴۹ - تحصن دکتر مصدق۲۵ مهرماه ۱۳۲۸ (۱۷ اکتبر ۱۹۴۹) سومین روز تحصن دکتر مصدق و ۲۰۰ تن از رجال سیاسی، روحانی، بازار و اهل قلم در اعتراض به سوء جریان انتخابات بود که روز بعد به آن پایان دادند زیرا که کمیسیون انتخابات ادامه اخذ رای را متوقف ساخت.
دکتر مصدق قبل از تحصن، موارد تخلف از قانون و تقلب در اخذ رای را به کمیسیون مربوط گزارش کرده بود ولی اطمینان نداشت که سریعا مورد توجه قرار گیرد و دست به تحصن زد تا افکار عمومی را متوجه قانون شکنی سازد.
درهمین روز بود که دکتر مصدق گفت که برای مردم ایران، داشتن دمکراسی واقعی از نان شب لازمتر است و اضافه کرده بود که به سود حکومت است که ایران از دمکراسی برخوردار باشد زیرا در این صورت مردم تکالیف خود را بهتر انجام خواهند داد و از حکومت مصرانه خواهند خواست که آن هم به وظایف خود دقیقا عمل کند. نمی توان بیش از این مانع ورود موج دمکراتیزاسیون جهانی به ایران شد که حق مسلم مردم است که از یک دمکراسی و حق انتخاب به صورت حقیقی آن برخوردارباشند.
۱۳۱۸ - قتل محمد فرخی یزدی شاعر و روزنامه نگارمیرزا محمد فرخی یزدی در سال ۱۲۶۷ ش در یزد به دنیا آمد و پس از طی تحصیلات متداول، در جوانی فضل و سوادی پیدا کرد. استعداد شاعری فرخی از همان پشت نیمکت مدرسه آغاز گردید. پانزده ساله بود که به علت سرودن اشعاری انتقادی از مدرسه اخراج شد و چندی به کارگری پرداخت تا این که در اوان مشروطه به گروه آزادیخواهان پیوست. فرخی در نوروز ۱۲۸۹ ش در شعری خطاب به حاکم یزد، او را مورد انتقاد قرار داد و در پی آن به دستور حکمران، لبان وی را با نخ و سوزن دوختند و به زندانش افکندند. یکی دو ماه بعد به تهران گریخت و به صف مبارزان ملی پیوست. وی در سال ۱۳۰۰ ش روزنامه طوفان را منتشر ساخت و نسبت به اوضاع با انتقاد برخورد میکرد.
در این روزنامه، رباعیهایی که او هر روز درباره مسائل جاری کشور در چهار بیت میسرود، فوقالعاده مورد توجه قرار گرفت و روزنامهاش بین توده مردم، طرفداران زیادی یافت به طوری که مقام اجتماعی فرّخی به عنوان یک شاعر ملی و روشنفکر شهرت یافت. وی در دوره هفتم از طرف مردم یزد به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب شد و مبارزاتش را ادامه داد ولی بعدها به دلیل فقدان امنیت جانی به مسکو و از آنجا به آلمان گریخت. فرخی بعدها به ایران بازگشت ولی به زودی دستگیر و زندانی شد و در ۲۵ مهر ۱۳۱۸ ش در ۵۱ سالگی به قتل رسید. وی روزنامهنگار و شاعری توانا، ملی و سیاسی بود که خود را عاشق آزادی مینامید و در تمام اشعار خود از این عشق مقدس دفاع و حمایت میکرد.
۱۳۴۲ - شارل دوگل در تهران۲۵ مهرماه ۱۳۴۲ در دومین روز دیدار شارل دوگل رهبر فرانسویان از ایران مردم تهران از این که می دیدند مردی به این عظمت در اثنای عبور از خیابانها از خودرو پیاده می شود صف اسکورت را می شکند و بدون ملاحظه تدابیر امنیتی به میان مردم می رود و انان را در آغوش می گیرد متعجب و شگفت زده شده بودند و برای دیدن وی آن چنان هیجان زده شده بودند که بر سقف خودروهای پارک شده در کنار خیابان می ایستادند.
فرو رفتن سقف بیش از هزار خودرو در روز ورود دوگل که در کاخ گلستان اقامت داشت به پلیس گزارش شده بود که بعدا دولت به پاره ای از صاحبان این خودروها که تهدید به دادن دادخواست به دادگستری کرده بودند غرامت پرداخت کرد.
۲۰۰۵ - خرابکاری خونین در اهوازدر این روز رسانه ها در گوشه و کنار جهان گزارش از دو انفجار تروریستی در اهواز داده بودند که دو روز پیش از آن (۱۵ اکتبر ۲۰۰۵ و در آن سال مصادف با ۲۳ مهرماه ۱۳۸۴ و در ایام ماه رمضان) صورت گرفته بود و هفت کشته و بیش از یکصد زخمی برجای گذارده بود. این دو بمب دست ساز در دو سطل زباله درخیابان پُر رفت و آمد قرار داده شده بود. به گزارش این رسانه ها، پلیس اهواز یک بمب دیگر در زیر یک پُل و به علاوه، چند «مین» و نارنجک کشف و سی تن را به اتهام دست داشتن در این خرابکاری ها دستگیر کرده بود. ۱۲ ژوئن این سال (۲۲ خرداد ۱۳۸۴ و ماه انتخابات) نیز بر اثر انفجار بمب در اهواز شماری کشته و زخمی شده بودند و پس از آن هم در یک لوله محلی انتقال نفت از چاه مربوط خرابکاری صورت گرفته بود.
برخی از روزنامه ها در شماره های ۱۶ اکتبر ۲۰۰۵ خود از عجله دولت انگلستان به محکوم کردن خرابکاری نیمه اکتبر در اهواز و ابراز تاسف از تلفات آن تعجب کرده بودند، و به همین گونه، آژانس فرانس پرس.
به باور تفسیرنگاران این روزنامه ها، دولت انگلستان با تعجیل در محکوم ساختن خرابکاری ۱۵ اکتبر اهواز خواسته بود بگوید که در آن حادثه دست نداشته و این عمل لندن در بحث محافل، یک پیشگیری از متهم شدن تلقی شده بود. به گفته اصحاب نظر، سوء ظن مردم ایران به دولت لندن که از علاقه قدیمی و آگاهی های آن نسبت به مناطق نفتخیز اطلاع دارند پایان پذیر نیست.
چند روز پس از رویداد خونین اهواز، وزیر دادگستری جمهوری اسلامی ایران گفت که تحقیق از ۳۰ متهم دستگیر شده ثابت کرده است که خرابکاری های اهواز از خارج هدایت شده است و قرار بود که پس از اهواز، در یک شهر دیگر خوزستان چنین برنامه ای اجرا شود. در همین روز، وزیر کشور جمهوری اسلامی در این زمینه گفت که خرابکاران در خارج از مرزهای ایران آموزش دیده بودند. یک مقام امنیتی ایران نیز اظهارداشت که شمار دستگیرشدگان به ۳۵ نفر افزایش یافته که اعترافات آنان حکایت از دست داشتن خارجی می کند. این مقام، این دولت خارجی را معرفی نکرد و اشاره شد که خرابکاری ها بوی انگلیسی می دهد. در آن زمان، انگلیسی ها در بصره استقرار نظامی داشتند و کنترل جنوب عراق در دست آنان بود. طولی نکشید که احمدی نژاد (و در آن زمان، رئیس جمهور تازه) در این باره اظهار نظر کرد و گفت که ردّ پای انگلستان در رویداد اهواز دیده شده است. وی افزود که نیروهای نظامی انگلستان ـ مستقر در عراق مورد سوء ظن هستند. دولت لندن بی درنگ اتهام وارده را ردّ کرد. مبادله اتهامات میان تهران و لندن تا مدتی ادامه داشت و مقامات انگلیسی اشاره کرده بودند که عوامل ایران در مرگ هشت نظامی انگلیسی در منطقه بصره دست داشته اند. ضمن مبادله این اتهامات، باردیگر در تهران ورق زدن تاریخچه توطئه ها و دسیسه های انگلستان در ایران و بدبختی ها و عقب ماندگی ناشی از آن و ازجمله نظر داشتن به مناطق نفتی ایران از سرگرفته شد.
در این میان، واشنگتن هم بیکار ننشست و تهران را متهم به مداخله در اوضاع عراق کرد و ....
انتهای پیام/
کد خبر: 1115065 برچسبها اخبار روزمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اخبار روز پیش از میلاد انگلیسی ها دکتر مصدق آن زمان ۲۵ مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۰۷۳۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلمان فارسی؛ روایت درست تاریخ
یکی از پروژههای الف ویژه تلویزیون مجموعه «سلمان فارسی» است. مجموعهای به کارگردانی داوود میرباقری که قرار است مثل مجموعه «مختارنامه» اثر فاخر و پرمخاطب دیگری را بسازد.
نگارش این سریال را هم خودش بهعهده داشته و حسین طاهری، تهیه کننده این اثر است. جالب اینکه امرا... احمدجو که ید طولایی در نویسندگی و کارگردانی دارد هم به عنوان مشاور با این پروژه همکاری میکند. تصویربرداری این سریال از ۱۰ دی ۱۳۹۸ آغاز شده و قرار است در ۶۰ قسمت ساخته شود. جالب اینکه در ۱۱فروردین۱۴۰۲ مستندی با نام سلمان درباره مراحل تولید و پشت صحنه فصل اول این مجموعه پخش شد که در نوع خود دیدنی بود. این مجموعه تاریخی به دوران زندگی، زمانه و مهاجرت سلمان فارسی میپردازد و طبق برنامهریزیها تا واقعه غدیر خم ادامه خواهد داشت. سلمان فارسی در نوجوانی ایرانشهر را ترک میکند و مسیحی میشود. او حدود ۷۰ سال در شهرها، کلیساها و دیرهای مختلف بیزانس سیر و سلوک میکند. این مجموعه یکی از پربازیگرترین و پرلوکیشنترین سریالهایی است که در حال ساخت است و طبق پیشبینیها قرار است در سال ۱۴۰۵ پخش شود. به پشت صحنه این مجموعه رفته و گزارشی از روند تولید آن داشتهایم و با برخی عوامل آن از جمله حسین طاهری، امرا... احمدجو، حامد میرباقری و مهدی نقویان (رئیس سیمافیلم) هم به گفتگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
سلمان درآتشکده ماربین
در انتهای یکی از خیابانهای شهرک سینمایی غزالی و درست پشت کاروانسرای مرمر مجموعه سلمان فارسی قلعهای ساخته شده که نام آن آتشکده ماربین است. یکی از لوکیشنهای اصلی این مجموعه که عوامل گروه مدتی است برای ضبط سکانسهای مربوط به ایران در این لوکیشن حضور دارند و زیر تیغ آفتاب و همراه با باد و خاک در حال ضبط سکانسهایی از این سریال هستند. نزدیک ورودی در اصلی یک پرده کروماکی آبی رنگی وصل و مقابل آن اسبی به یک درخت بسته شده است. اسب گاهی شیههای سر میدهد، اما مانعی برای ضبط سریال نیست. فقط رفت و آمدهای بک قاب دوربینها بررسی میشود. گروه در حال ضبط است و ما باید چند دقیقهای را منتظر بمانیم تا کات داده شود. سکانس شلوغ و سختی است.
هنرورهای بسیاری با پوشش و گریم مناسب آن سکانس در هر نقطهای از این قلعه ایستادهاند. حتی سربازان و برمکیها نیز با لباس و گریمی که برایشان تعریف شده در میزانسن کارگردان جای گرفتهاند. کمی جلوتر میرویم. انوش معظمی را با گریم و سبیل از بناگوش دررفته و چهره بسیار متفاوتی میبینیم. گرچه ابتدا قابل شناسایی نیست، اما همین که دیالوگهایش را میگوید و صدایش را میشنویم، متوجه میشویم که امروز او مقابل دوربین است. هوا بهشدت گرم است و خورشید وسط آسمان قرار دارد. با این حال مانعی برای ادامه کار نیست. از یکی از عوامل میشنویم که حسام منظور، فرخ نعمتی و امیررضا دلاوری در اتاق گریم هستند و خودشان را برای ضبط سکانسهای بعد آماده میکنند. از آنجا که داوود میرباقری حساسیت و دقت بسیاری روی کار خود دارد، این سکانس بارها ضبط میشود تا مورد تایید او قرار بگیرد. البته در این میان صدای هواپیما هم گهگاهی شنیده میشود که یکی از عوامل بهشوخی میگوید: «جالبه که همیشه پروازها تاخیر دارن، اما امروز همه پروازها داره بهموقع انجام میشه!»
داوود میرباقری، امرا... احمدجو و حسین طاهری داخل یک چادر نشستهاند و از مانیتور مقابلشان کار را دنبال میکنند. یکباره بادی میوزد و یکی از صندلیهای پلاستیکی به هوا رفته و مقابل پای یکی از اسبها پرتاب میشود و او را عصبانی میکند. سایر اسبها هم که در گوشهوکنار این قلعه ایستادهاند، سروصدا میکنند. نگاهی به اطراف میاندازیم. سربازها و نگهبانان قلعه در برج و باروی قصر مشغول محافظت هستند. فضاسازی میرباقری مثل همیشه حرف ندارد. انگار مخاطب را با خود به قلب تاریخی میبرد که شاید هزاران سال با آن فاصله دارد. یکی از هنروران با سبدی در دست و با اشاره دستیار کارگردان به نقطهای میرود و میایستد که به او گفته شده است. داخل سبد نان و خرما دارد.
یکی از هنروران شوخی لقمهای نان و خرما از او طلب میکند و باعث خنده میشود. لباسها و کفشها و گریم هنروران همه نشانگر است که در حال ورقزدن تاریخ چندهزارساله هستیم. نسیمی میآید و صورتها را نوازش میکند، اما همچنان هوا گرم است و گروه باید تا شب سکانسهای بسیاری را ضبط کنند. زمان بهسرعت درحال گذراست و گروه هیچ ثانیهای را نباید از دست بدهد. به همین خاطر است که سرما و گرما هم مانعی برای کارشان نشده است. به نظر میرسد این مجموعه از کار قبلی میرباقری سختتر است و به همین دلیل او انرژی بیشتری روی آن میگذارد. در گوشه دیگری از این شهرک هم کارگاههای چرم و کهنهکاری سریال قرار دارد و همزمان تیم دیگری در حال ساخت ادوات جنگی است. لوکیشنهای دیگری هم در حال ساخت است. خلاصه اینکه همه در تلاش هستند تا یک سریال شستهرفته و ماندگار دیگر در تاریخ این رسانه ثبت شود.
استاندارد بالای ۱۵دوربین روشن
مهدی نقویان، رئیس سیمافیلم در پشت صحنه این سریال حاضر است و درباره روند تولید این پروژه و دقتی که میرباقری در ساخت این اثر دارد و زمانبندی آن میگوید: خوشبختانه با حمایتی که ریاست سازمان از این پروژه دارد و بهصورت هفتگی جلساتی برای این پروژه میگذارد، مشکلاتی که در پیشتولید وجود دارد، خیلی زود رفع میشود و حمایتهای لازم از این اثر صورت میگیرد. میتوانم بگویم برای اولینبار طی این ۳-۴سالی که این سریال تولید میشود، لوکیشنهای این بخش تا پایان سال ۱۴۰۳ ساخته شده و آماده است. اما در سالهای قبل اینگونه نبود. به همین دلیل برنامهریزیهای تولیدی نامنظم انجام میشد و ساخت لوکیشن در برنامهریزی سریال تاثیرگذار بود. وی ادامه میدهد: امسال هم دنبال این هستیم که لوکیشنهای مربوط به سال بعد همین امسال ساخته شود تا مانع تولیدی نداشته باشیم و کار با سرعت پیش برود. البته این سرعت با همان استانداردها و کیفیتی است که باید باشد و مدنظر کارگردان و ریاست سازمان هم هست. نقویان همچنین میافزاید:خوشبختانه چرخه تولید درسال۱۴۰۳ راه افتاد، سرعت تولید کارهای الف ویژه بیشتر شد ومدتهاست به استاندارد بالای ۱۵دوربین روشن رسیدهایم که نیاز آنتن است تا زیر ۱۵ تا دوربین روشن نداشته باشیم و همین طور حمایت میشود. ما الان شش سریال درمرحله پستولید داریم که منتظر آنتن هستند.
حضور ۴۰ بازیگر خارجی
حسین طاهری، تهیهکننده سریال درباره تدراک گسترده برای تولید این سریال عنوان میکند: شایسته کشوری مثل ایران که تاریخ کهن و همچنین سابقه فیلمسازی غنی دارد این است که در تولید آثار نمایشی ارتقا پیدا کند. سریال سلمان فارسی مجموعهای است که سازمان صداوسیما با آن در کنار آقای میرباقری قدم بزرگی برداشته است. ما براساس برنامهریزی تولید را جلو میبریم و از این برنامه عقب نماندهایم. همانطور که قبلا گفتم، اینجا یک دانشگاه است. دوستان و همکاران ما تلاش میکنند از بزرگان در این مجموعه بیاموزند. وی میگوید: بخشهای ایران باستان بسیار جالب توجه است، البته همچنان ساخت و ساز ادامه دارد وماتاپایان فصل ایران باستان بیش از۳۰لوکیشن داریم. طاهری درباره انتخاب هنرورها هم توضیح میدهد:۲۰هزار نفر را از میان تئاتریهای سراسر ایران انتخاب کردیم. رزومه دادندو۶۰۰۰نفر از میانشان گزینش شدند که حرفهای هستند، البته در این دانشگاه بیشتر میآموزند. وی در مورد حضور چهرهها نیز عنوان میکند: بیشتر بازیگران ایران علاقهمندی خود را برای حضور در این پروژه اعلام کردهاند و این برای ما باعث افتخار است. اما علاوه بر آنان، چهرههای تازه نیز معرفی میشوند و حدود ۴۰ بازیگر خارجی نیز تا کنون در این سریال حضور پیدا کردهاند. بازیگرانی از مراکش، تونس، یونان، ارمنستان و... از این جمله هستند. برخی از آنان اصلا با ایران آشنایی نداشتند و بهواسطه بازی در این سریال با ایران آشنا شدند. این تهیهکننده درخصوص ادامه تصویربرداری در شهرک غزالی نیز میگوید: دو سه هفتهای در شهرک غزالی هستیم تا فصل زمستان را تصویربرداری کنیم. برای تصویربرداری فصل بهاربه شاهرودبازمیگردیم ویکی دوماه آنجامیمانیم. بازبه تهران بازمیگردیم ودوره پرشکوه ایران باستان را تصویربرداری میکنیم.
میرباقری سنگ تمام گذاشته است
امرا... احمدجو یکی از نویسندگان و کارگردانان پیشکسوت عرصه سینما و تلویزیون است که آثار بسیاری را در تلویزیون ماندگار کرده است. هنوز هم مخاطبان بسیاری با «روزی روزگاری» این هنرمند خاطره دارند. تفنگ سرپر، پشت کوههای بلند و سردار جنگل از جمله آثاری است که برای تلویزیون ساخته است. وی که بهعنوان مشاور با این پروژه همکاری میکند، در اینباره میگوید: داوود میرباقری قصه سلمان را اززمان تولداین شخصیت آغاز کرده است. البته از آنجایی که از آن تاریخ اطلاعات جزئی در دسترس است بخشی از فیلمنامه باید دراماتیزه میشد. بهطور مثال پدر سلمان از ملاکان جی در اصفهان بوده و ثروت زیادی داشته است ولی ما از پدر او اطلاعات دیگری نداریم و بخشی از داستان درباره شرایط زندگی وی در ایران و همچنین مسائل پیرامونی او بهصورت داستانی در فیلمنامه وارد میشود. وی همچنین میافزاید: با توجه به تجربیاتی که داوود میرباقری دارد، این سریال آنطور که پیشبینی کردهایم در حال انجام است. البته بهدلایل مختلف ازجمله کرونا توافقهایی داشتهایم، اما خللی در کار ما ایجاد نکرده است؛ ضمن اینکه همه شرایط مهیاست و تصور میکنم نتیجه درخشانی هم خواهد داشت.
احمدجو در ادامه بیان میکند: میتوانم بگویم سلمانفارسی یک اثر ماندگار و فاخری خواهد بود و از آن سریالهایی میشود که میتواند برای نسلهای مختلف آموزنده و جذاب باشد؛ چون من چند سال است شاهدم که میرباقری برای این کار سنگتمام گذاشته و با تجربه زیادی که در این زمینهها دارد و با همه وجود پلان به پلان این سریال را جلو میبرد. وی با اشاره به منابعی که به آنها در نگارش سریال رجوع کرده است، میگوید: همه زحمات را آقای میرباقری کشیده ومن در کنارش به او کمک میکنم، اما برای نگارش، کتابهای زرتشتی ازجمله اوستا مرجع من شده است. تحقیقاتی هم جدا ازفیلمنامه توسط سازمان صداوسیما انجام شده است و من از آنها استفاده میکنم. همزمان برای اینکه در آن فضا قرار بگیرم به این تحقیقات و کتابهای دیگر هم مراجعه میکنم. با همه این احوال گاهی برای یک دقیقه دیالوگ دو یا سه روز وقت میگذارم و گاهی هم گفتگوها بهراحتی به ذهنم میآید و روی کاغذ مینویسم. وی همچنین درباره زبانی که در سلمان فارسی بهکار برده شده و نحوه گویشها عنوان میکند: اگر بخواهیم زبان را نزدیک به آن زمان انتخاب کنیم، نامفهوم خواهد بود؛ بنابراین من سعی میکنم دستور زبانی را که قابل فهم است با گویش امروزی استفاده کنم ونظرخود میرباقری هم براین مبنابود که دیالوگهابه زبان امروز ومحاوره نزدیکتر باشد. احمدجو در پایان هم میگوید: چند سالی است یک سریال جنگی به نام «تولد» را دارم که اگر بعد از سریال سلمان فارسی همچنان زنده باشم و ویلچرنشین نشوم، میخواهم آن را بسازم. بخشی از کارهایش هم انجام شده است.
بازیگرانی که به عشق سلمان آمدهاند
حامد، فرزند داوود میرباقری است که همواره در کنار پدر تلمذ میکند و در آثاری که او میسازد، هم بازی میکند و هم در پشتصحنه حضور دارد و پدر را همراهی میکند. وی در این سریال هم بهعنوان دستیار کارگردان فعالیت میکند و قرار است نقشی را هم بازی کند که در اینباره میگوید: درباره نقشم فعلا صحبتی نمیکنم، اما مدتی است که بخش مربوط به ایران را ضبط میکنیم که بخشی از لوکیشنهای این بخش در شهرک غزالی است و بخشی هم در شهرک دفاعمقدس و شاهرود ضبط میشود. از آنجا که طبق زمانبندی پیش میرویم، حدود هشت روز دیگر در شهرک هستیم و بعد به شاهرود میرویم. وی در ادامه در توضیح لوکیشن آتشکده ماربین بیان میکند: این آتشکده در جی یا همان اصفهان سابق است که بیشتر کارهای اداری در این مرکز رخ میدهد. اینجا یکی از لوکیشنهای اصلی بخش ایران است که میتوان گفت ۲۵ درصد بخش ایران در این لوکیشن مقابل دوربین میرود. میرباقری درباره حضور هنروران و انتخاب آنها توضیح میدهد: تمام این افراد از نقاط مختلف کشور انتخاب شدهاند.
به همین دلیل اسم آنها را منتخبان گروه کارگردانی گذاشتهایم. چون همه این افراد جزو بازیگران استانهای مختلفی هستند که تجربه بازیگری دارند و به عشق سلمان وارد این پروژه شدهاند. برای اولین بار است که این اتفاق در یک پروژهای افتاده است، چون آقای میرباقری ترجیح میدادند با افرادی کار کنند که تجربه بازیگری داشتند. ما برای انتخاب آنها سفرهای بسیاری رفتیم و دو سال قبل از فیلمبرداری شروع کردیم و به همه استانهای ایران سفر کردیم تا این افراد انتخاب شدند. در حال حاضر برای هر فاز این سریال باز سفر میرویم و افراد دیگری را میبینیم. چون همچنان کار انتخاب بازیگر ادامه دارد و در حال انجام است. در جمع بازیگران اصلی چهرههای جدیدی داریم که پیش از این تجربه تئاتر داشتند و با این سریال معرفی میشوند.
میرباقری درباره لوکیشنهای این سریال بیان میکند: هنوز ساخت و سازها و لوکیشنهای این سریال در حال انجام است. اگر فاز ایران را بخواهیم تقسیم کنیم، بخش جی دو لوکیشن اصلی دارد و همین آتشکده و خانه بودخشان، فرماندار جی و پدر سلمان که در شاهرود در حال ساخت است. یکی دیگر از لوکیشنهای اصلی ایران، کاخ تیسفون است و در واقع آن چیزی که در عکسها داریم، نمانده و در حال ساخت است. وی در ادامه درباره تحقیق و پژوهش این سریال میافزاید: پیش از کار، تحقیق و پژوهش انجام شده، اما برای هر فاز از کار باز هم تحقیق و انتخابها انجام میشود. میتوانم بگویم هر دو قسمت از این سریال مثل یک سینمایی حرفهای گرفته شده؛ با همان دقت، حساسیت و انتخاب لوکیشن و بازیگر و.... میرباقری در پایان هم میگوید: فصل بیزانس کار شد و زمان زیادی گذاشتیم. چون لوکیشنهای بسیاری داشت و مدام درسفربودیم. لوکیشنهای فصل حجاز آماده است و برای فصل ایران هم متمرکزتر بودیم. به هر حال در تلاشیم تا کار به موقع تمام شود.
منبع: جام جم آنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی