«تجارت فردا»ی نیمسال؛ دو راهی تصمیمات سخت یا تصمیمات بد
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۱۱۶۱۵
عصر ایران- مجلۀ هفتگی «تجارت فردا» سالی دوبار همراه روزنامۀ «دنیای اقتصاد» منتشر میشود تا هم نشانی از تعلق به مجموعۀ مادر باشد و هم امکان عرضه در شمارگان بیشتر و با قیمتی بسیار کمتر فراهم آید: یک بار در نیمۀ سال و آغاز پاییز و نوبت دوم در پایان سال و در واقع به عنوان سالنامۀ سالِ کهنه یا ویژهنامۀ سال تازه.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این که مجلهای مستقل با کادری جدا و حرفهای در دلِ یک مجموعۀ مطبوعاتی گاهی همراه با روزنامه عرضه شود نشریه را به لایههای متنوعتری معرفی میکند و این کاری است که پیشتر و مدتی در روزنامۀ همشهری و با «همشهری ماه» در دوران سردبیری محمد قوچانی صورت میپذیرفت و برای اولینبار یک مجلۀ جدی حرفهای با حال و هوای روشنفکری در شمارگان 300 هزار به دست مردم میرسید و خیلیها هنوز آن همشهریماههای متفاوت را با جلدهای قرمز به یاد دارند.
سعید مرتضوی اما بهانه گرفت که چون امتیاز روزنامه متعلق به شهرداری تهران است، نشریۀ وابسته نباید در بیرون تهران توزیع شود حال آنکه گسترۀ انتشار خود همشهری، سراسری بود! البته بعدتر که آقای قالیباف شهردار تهران شد شهرداری چنان مجلات متعدد منتشر میکرد که دکه ها را تسخیر کرده بود: ماه، آیه، خردنامه، دیپلماتیک، جوان و چند مجلۀ دیگر.
این مقدمات به خاطر آن است که حالا این اتفاق در بخش خصوصی و نه بخش عمومی رخ داده و ما در عصر ایران، انتشار هر مجلۀ حرفهای را در روزگار عسرت نشریات چاپی و مکتوب، به فال نیک میگیریم چه تجارت فردا باشد چه تجربه. عصر اندیشه باشد یا بخارا. نگاه آفتاب باشد یا دیلمان که این آخری در تهران هم نیست.
دربارۀ معرفی «تجارت فردا»ی نیمسال البته یک دلیل هم میتواند روایت سیاست در نیمۀ سال به قلم مهرداد خدیر باشد که این گونه به پایان میرسد:
«در همین مدت کوتاه – پس از روی کار آمدن دولت جدید- وعده ها و شعارها با صخرۀ واقعیت ها رو به رو شده و اگرچه از عضویت در سازمان شانگهای به عنوان یک موفقیت یاد می شود اما برای مردم، قیمت فزایندۀ اقلام اساسی چون برنج و تخم مرغ مهم تر است و این همان نگاهی است که اصول گرایان طی سال بر آن تأکید داشتند. دولت جدید، سریع تر آز آنچه تصور می شد واقعیت ها را در برابر خود میبیند. در همسایگی ما هم طالبان به قدرت رسیده و هم در شمال غربی تحرکات و تحریکات افزایش یافته است.
بودجۀ 1401 نشان خواهد داد دولت در رؤیاها سیر میکند یا واقعیت ها را پذیرفته وآیا برای فایق آمدن بر مشکلات و تنگناها سراغ توافق خواهد رفت یا مسیری دیگر را برمیگزیند؟»
«مولود پاکروان» اما نگرانیهای مردم در 186 روز نخستین سال را چنین برشمرده است: «تند بادِ تورم و دعذغۀ معاش، هراس روزهای قرمز و نقشۀ کرونایی و جانباختن بالای 600 نفر در بعضی روزها، بحران بیآبی در جنوب، حبس نفس در فضای مجازی در پی طرح صیانت و البته برجام بیفرجام و خیز دلار و موج مهاجرت.»
گیتی خزاعی – پژوهشگر اجتماعی- نیز چالش های اقتصادی ایران را چنین فهرست کرده است: تحریمها، کمتوجهی به عناصر اجتماعی و فرهنگی، بیثباتی و ناامنی اجتماعی و ضدیت پنهان با ثروتسازی و سرمایهداری.
میزگردها هم متعدد و خواندنیاند چه آن که جواد حیدریان با حضور محمد درویش و مریم زارعیان و روحالله اسلامی برپا کرده و چه میزگرد رضا طهماسبی با غنی نژاد و به کیش و میرزاخانی یا گفتوگو با دو دیپلمات/ اقتصاددان: محمد حسین عادلی و علی ماجدی.
گل سرسبد «تجارت فردا» اما گفتوگوی محسن جلالپور فعال اقتصادی است با مسعود نیلی اقتصاددان که در جاهایی آدم را میترساند و تکان میدهد.
بخشهایی از این گفتوگو را نقل می کنیم که در نگاه خود آقای جلالپور مهمتر بوده و در کانال تلگرامی خود این فرازها از سخنان آقای نیلی را قرار داده است:
«- باید همه روی موضوع تورم تمرکز کنیم چون از این ناحیه خطرات زیادی جامعه ما را تهدید میکند.
از سال ۱۳۳۸ تا قبل از ورود به دهه 1390 یعنی در طول 52 سال، فقط دو سال تورم بالای ۳۰ درصد داشتهایم که سالهای ۷۳ و سال ۷۴ بوده است. در سال ۷۳ تورم ۳۵ درصد داشتیم و در سال ۷۴ تورم به نزدیک ۵۰ درصد رسید.
- اما در طول دهه 1390 به تنهایی چهار سال تورم بالای 30 درصد داشتهایم. در سال ۹۲ با تورم نزدیک به 35 درصد مواجه شدیم و پس از آن، از سال 97 به بعد، مستمراً تورمهای بسیار بالا را تجربه کردهایم و با تورمی سنگینتر دهه جدید را آغاز کردهایم.
- این وضعیت که تورم چند سال پشت سرهم بالای 30 درصد باشد و هر سال مقدار قابلتوجهی هم افزایش پیدا کند هیچوقت در اقتصاد ما تجربه نشده است.
- تورم در فروردین 1400، حدود 7/2 درصد بود که در اردیبهشت به صورت طبیعی کاهش یافت، اما در خرداد به 5/2 درصد، در تیر به 5/3 درصد و در شهریور هم به 9/3 درصد رسید. این یک علامت است که نشان میدهد تحولات سیاسی کشور روی انتظارات تورمی به هر دلیلی اثر گذاشته است.
- تورم روستایی از تورم شهری بیشتر است و تورم نقاط محروم کشور از تورم نقاط کمتر محروم بسیار بیشتر است.
- بخش زیادی از محرومیت در کشور ما، حداقل در شرایط حاضر، برآمده از نارساییهای اقتصاد کلان است.
- اگر بتوانیم سیاست درستی اتخاذ کنیم که تورم استانهای محروم کاهش پیدا کند از سفر مستقیم مقامات به این استانها دستاورد بیشتری دارد
- سرنوشت ۸۵ میلیون نفر در گرو نحوه مدیریت پولی و مالی کشور توسط دولت است.
- باید راهی پیدا کرد که مانع از وقوع سیل شد. سیلی که میتواند همه ما را از بین ببرد.
- هیج زمانی را به اندازه امروز خطرناک نمیبینم. هرچند هنوز بازهم فرصت برای جلوگیری از بروز تورم بالا وجود دارد و میتوان مانع از آن شد که کنترل امور از دست برود
- متوقف کردن روند نگرانکننده موجود تورم، امکانپذیر، اما در گرو اتخاذ تصمیمات سخت در مقایسه با تصمیمات بد است که برای یک دولت جدید، کاملاً محبوبیتزداست.
- در انقباضیترین سال از نظر منابع بودجه، انبساطیترین بودجه از نظر مخارج تصویب شده است. این خودش سوالی ایجاد میکند؛ مگر کسی نمیدانسته که ما در چه شرایطی قرار داریم؟
- ما از نظر تورمی در یک شرایط خاص هستیم و خدای ناکرده اگر این روند در مسیری بیفتد که انتظارات تورمی و واقعیتهای اقتصاد هر دو به تشدید تورم منجر شوند با این حجم بالای نقدینگی که در اقتصاد ایران انباشت شده ممکن است در مسیر بسیار خطرناکی قرار گیریم که من عمداً نمیخواهم به ادبیات رایج آن اشاره کنم.»
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۱۱۶۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کالری مصرفی 50 درصد ایرانیان زیر استاندارد
بررسی آمارها نشان میدهد که در یک دهه اخیر میانگین کالری مصرفی سرانه ایرانیان کاهش یافته و در سال 1401 به میزانی پایینتر از حداقل کالری مورد نیاز برای یک نفر رسیده است.
به گزارش ایران جیب، برخی از نکات این گزارش قابل تامل است. این گزارش میگوید که میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانیها در سال۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کردهاند. این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است.
از نگاه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، دو عامل در این روند، نقش اصلی را ایفا کردهاند؛ نخست اینکه خانوارها بهدلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینهها نظیر مسکن، سعی کردهاند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند.
نکته دیگر اینکه خانوارها بهدلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، سعی کردهاند که از میزان کالای خوراکی خود بکاهند تا بتوانند کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. این گزارش برآورد کرده است که در سال۱۴۰۲، خط فقر خانوار سهنفره در تهران ۱۵.۳ میلیون تومان و برای کل کشور ۸.۲ میلیون تومان بوده است.
بررسی دادههای مربوط به مصرف کالری ایرانیان در سال ۱۴۰۱ نشان میدهد که بیش از نیمی از افراد کشور کمتر از کالری استاندارد، یعنی کمتر از ۲۱۰۰ کالری در روز استفاده میکنند. در سالهای گذشته تورم مزمن موجب شده قیمت مواد خوراکی افزایش پیدا کند و قدرت اقتصادی مردم کاهش یابد.
با اینحال دهکهای مختلف درآمدی واکنش یکسانی در مواجهه با تورم مواد خوراکی نداشته و دهکهای میانی بیشترین واکنش را به این تورم نشان دادهاند. با توجه به کاهش حدود ۰.۴ واحد درصدی نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش میانگین کالری مصرفی میتواند به دو دلیل رخ داده باشد. اول آنکه خانوارها به دلیل تورم بالا مصرف موادغذایی را کاهش دادهاند.
دوم آنکه به دلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد کشور، ترجیح دادهاند کالاهای خوراکی کمتری مصرف کرده و به جای آن کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند. در چنین شرایطی پیشنهاد میشود که بسترهای مناسبی برای رشد اقتصادی پایدار و فراگیر ایجاد شود تا وضعیت فقر نیز به دنبال آن بهبود یابد. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش «وضعیت فقر در ۱۴۰۱» ابعاد مختلف این مساله را بررسی کرده است.
با توجه به شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد ایران که در سال ۱۴۰۱ نیز ادامه پیدا کرده، خط فقر سرانه در کشور به ۲ میلیون و ۵۶۱ هزار تومان رسیده است. با احتساب بعد خانوار، خط فقر برای خانوار ۳ نفره در سال ۱۴۰۱ در حدود ۵ میلیون و ۶۳۴ هزار تومان است.
این عدد برای مناطق شهری استان تهران ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان محاسبه شده است. همچنین خط فقر شدید در سال ۱۴۰۱ در حدود ۸۷۵ هزار تومان برای هر نفر برآورد شده که این عدد معادل حداقل نیازهای غذایی فرد است. برآورد میشود که خطر فقر خانوار سه نفره برای کل کشور در سال ۱۴۰۲ به ۸ میلیون و ۲۰۰ هزارتومان و در تهران به ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزارتومان برسد.
جمعیت ۲۵ میلیونی فقرابر اساس خط فقر محاسبهشده، نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور بوده که نسبت به سال ۱۴۰۰ تغییر چندانی نکرده است. در نتیجه جمعیت فقرا در ایران در سال ۱۴۰۱ در حدود ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر برآورد میشود.
علاوه بر این، شکاف فقر نیز نسبت به سال گذشته تغییر چشمگیری نداشته است. به بیان دیگر نه تنها نرخ فقر در کشور ثابت باقی مانده، بلکه میانگین فاصله از خط فقر نیز در سال گذشته تغییر نداشته است.
مقایسه دادهای حداقل دستمزد و خط فقر استانی نشان میدهد که حداقل دستمزد در استانهای تهران، البرز و قم، نمیتواند هزینههای سبد مصرفی فقر برای یک خانواده ۳ نفره را تامین کند.
به عبارت دیگر در این استانها برخی از افراد حتی در صورت داشتن شغل رسمی باز هم فقیر محسوب میشوند که از آن با عنوان پدیده شاغلان فقیر یاد میشود؛ بنابراین پیشنهاد میشود در سیاستگذاری عمومی، از جمله در تعیین حداقل دستمزد، تفاوتهای منطقهای در نظر گرفته شود.
تاثیر تورم بر اقتصاد خانوارهااثرات تورم بر اقتصاد را میتوان در مواردی همچون کاهش قدرت خرید، فشار بیشتر بر قشر کم درآمد، افزایش نرخ بهره، کاهش سرعت رشد اقتصادی، رکود و … مشاهده کرد. افزایش نرخ تورم در یک کشور منجر به توزیع درآمد و ثروت به گونه ای میشود که افرادِ با درآمد ثابت را فقیرتر کرده و در عین حال، افرادِ با درآمد متغیر یا سرمایهگذاران را ثروتمندتر میکند.
کاهش ارزش پول؛ افرادی که دارایی خود را به شکل پول در سپردههای بانکی نگهداری کرده، با کاهش ارزش پول ضرر میکنند. در عوض کسانی که بدهکار هستند یا از وامهای بلندمدت استفاده کردهاند، سود خواهند کرد.
کاهش قدرت خرید؛ کاهش ارزش پول به معنای کاهش قدرت خرید مصرفکننده است. افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در طول زمان، قدرت خرید را کاهش میدهد.تاثیر بیشتر تورم بر اقشار کم درآمد؛ ارزش پول افرادی که هر ماه حقوق ثابتی دریافت میکنند نیز با افزایش تورم ماهانه و سالانه، کمتر میشود.
مصرفکنندگان کم درآمد معمولا بخش زیادی از حقوق خود را صرف مواد غذایی و انرژی یعنی کالاها و خدمات ضروری میکنند. علاوه بر این افراد فقیر معمولا داراییهایی همچون طلا که به عنوان محافظ تورم شناخته میشود، ندارند. بنابراین تمامی این عوامل منجر به آسیبپذیری بیشتر آنها نسبت به قشر پُردرآمد جامعه میشود.
کانال عصر ایران در تلگرام