Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «نماینده»
2024-04-30@18:02:21 GMT

آفات قبیله‌گرایی سیاسی و خانوادگی

تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۱۹۷۲۵

آفات قبیله‌گرایی سیاسی و خانوادگی

«نماینده»/ مجتبی یوسفی_ عضو هیات رئیسه مجلس: رأی پرونده تخلفات ارزی بانک مرکزی صادر شد و با حکم دادگاه، ولی‌ا... سیف، رئیس اسبق بانک مرکزی به تحمل ۱۰ سال، احمد عراقچی به ۸ سال و سالار آقاخانی به ۱۳ سال حبس محکوم شدند. یکی از نکاتی که بسیاری از دلسوزان مردم طی سال‌های گذشته تذکر دادند و متاسفانه از سوی مسؤولان دولت پیشین با القابی مانند دلواپسان نواخته شدند، این بود که نباید همه مسائل کشور را به موضوعات سیاسی گره زد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عمده انتقادات ما متوجه عملکرد اقتصادی دولت بود و ربطی به موضوعات سیاسی نداشت. شاهد بودیم با عملکرد اشتباه کسی مثل آقای عراقچی که در خارج از کشور به‌سر می‌برد و هیچ تجربه اجرایی نداشت و هچنین آقای سیف؛ ذخایر ارزی کشور از دست رفت. ذخایر ارزی کشور و صندوق توسعه ملی با این تصمیمات پرخطا دچار آسیب فراوان شد.

البته همه می‌دانیم که عامل اصلی همه این خسارات شخص رئیس‌جمهور وقت بود، چون بر همگان آشکار است که اختیارات رئیس‌کل بانک مرکزی محدود است و آقایان جهانگیری، معاون‌اول رئیس‌جمهور و روحانی، رئیس‌جمهور بخش عمده مسؤولیت و اختیارات در این زمینه را به عهده داشتند. بنیان ارز ۴۲۰۰ تومانی به صورت یک شبه از سوی آقای جهانگیری گذاشته شد و در پی آن شاهد بودیم که ذخایر کشور با این تصمیم از دست رفت.

در دوره آقای بهمنی رئیس پیشین بانک مرکزی با تصمیمی که گرفته شد، ذخایر طلای کشور به دو برابر رسید. این نشان می‌دهد اگر مدیری بخواهد تصمیم درست و بجا بگیرد و بخشی از نگاهش توأم با سوءاستفاده برای اطرافیانش نباشد، می‌تواند از فرصت‌ها استفاده و حتی تهدیدها را هم تبدیل به فرصت کند. اما در دولت تدبیر و امید چنین اتفاقی نیفتاد و شاهد بودیم با تصمیماتی که اتخاذ شد، امروز مشکلات اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی گریبانگیر ملت و کشور شده است. واقعیت آن است که انتخاب غلط و در برخی از مواقع تکیه بر آزمون و خطا، برای تصدی برخی از مسؤولیت‌ها و به طور ویژه قبیله‌گرایی سیاسی، مشکلات فراوانی را به‌بار می‌آورد.

در دولت پیشین به‌واسطه تسویه حساب‌های سیاسی، پیگیری مسائل گروهی و جناحی و همچنین عقبه‌های خانوادگی، از مسیر انتخاب برخی افراد برای بعضی از مناصب می‌گذشت. حضور برادر رئیس‌جمهور، برادر معاون اول و پسر برادر شخص دوم مذاکره‌کننده هسته‌ای در برخی از مسؤولیت‌ها، ناشی از این طرز تفکر بود. خیلی ساده‌انگارانه خواهد بود که ما بین این موارد رابطه‌ای نبینیم و ندانیم که انتصاب این چهره‌ها برای تصدی مسؤولیت، ناشی از تخصص آن‌ها نیست. این نشان می‌دهد که قبیله‌گرایی‌های سیاسی و خانوادگی، بهترین فرصت‌ها برای خدمت را تبدیل به تهدید می‌کند. فرصت‌ها در دولت قبل با همین طرز نگاه به منفعت‌طلبی تبدیل شد. گرچه برخی از این افراد درگیر محکومیت‌های قضایی شدند، اما امروز بی‌ارزش شدن پول ملی و خسارات مربوط به از دست رفتن دخایر ملی با کدام محکومیت‌های مالی و جزایی قابل جبران است؟

منبع: نماینده

کلیدواژه: بانک مرکزی عضوهیات رئیسه مجلس فساد اقتصادی مجتبی یوسفی ولی الله سیف یادداشت بانک مرکزی رئیس جمهور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت namayande.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «نماینده» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۱۹۷۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رئالیسم سیاسی چیست؟

  عصر ایران - رئالیسم سیاسی (political realism) احتمالا قدیمی‌ترین نظریه دربارۀ سیاست بین‌الملل است. پیشینۀ این نظریه را می‌توان در شرح توکیدیدس (thuchydides) دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی و نوشتۀ کلاسیک شون تسه (sun tzu) متفکر چین باستان مشاهده کرد.

  جنگ‌های پلوپونزی به مجموعه جنگ‌هایی گفته می‌شود که از 431 تا 403 پیش از میلاد بین اسپارت و آتن وجود داشت. نوشتۀ کلاسیک شون تسه نیز "هنر جنگ" نام دارد که دربارۀ راهبردها یا استراتژی‌های جنگی است. این کتاب تقریبا همزمان با شرح توکیدیدس دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی (یا پلوپونز) نوشته شده است.

  از دیگر چهره‌های برجسته در سنت رئالیسم سیاسی می‌توان به ماکیاولی و توماس هابز اشاره کرد. با این حال رئالیسم فقط در قرن بیستم، با انگیزه‌های برآمده از دو جنگ جهانی، به صورت چشم‌انداز مسلط سیاست بین‌الملل درآمد.

  در حالی که ایده‌آلیسم تاکید دارد که "اخلاق" باید راهنمای روابط بین‌الملل باشد، رئالیسم بر پایۀ تاکید بر "سیاست قدرت" و پیگیری "منافع ملی" بنا نهاده شده است. فرض بنیادی رئالیسم این است که "دولت" بازیگر اصلی صحنۀ بین‌المللی یا جهانی است، و چون حکمران است، می‌تواند به صورت واحدی خودمختار عمل کند.

  افزون بر این، پیدایش ناسیونالیسم و ظهور دولت-ملت جدید، دولت را به اجتماع سیاسی همبسته‌ای تبدیل می‌کند که در آن سایر وفاداری‌ها و بستگی‌ها تابع وفاداری به ملت است.

  اندیشمندان رئالیست، مانند تی.اچ.کار و هانس مورگنتا، دربارۀ باور ایده‌آلیستی به "اینترناسیونالیسم" و هماهنگی طبیعی به "جامعۀ جهانی"، موضعی انتقادی داشته‌اند. تی.اچ.کار معتقد بود که ایمان ساده‌لوحانه به "حقوق بین‌الملل" و "امنیت جمعی" در دورۀ میان دو جنگ جهانی، سیاستمداران اروپایی و آمریکایی را از شناخت توسعه‌طلبی آلمان و اقدام برای جلوگیری از آن بازداشت.

  در مقابل، رئالیست‌ها بر این موضوع تاکید دارند که چون اقتداری بالاتر از دولت حکمران وجود ندارد، سیاست بین‌الملل در شرایط "وضع طبیعی" عمل می‌کند و به همین علت دستخوش آنارشی است نه هماهنگی.

  از این منظر، دولت‌ها در جهان مثل "افراد" هستند در جامعه‌ای فاقد دولت. در چنین جامعه‌ای، هیچ منبع اقتدار مشروعی وجود ندارد که بتواند افراد را از تعرض احتمالی به حقوق یکدیگر بازدارد. در جهان واقع نیز عملا چنین منبع اقتداری وجود ندارد.

 اگرچه تشکیل سازمان ملل اقدامی در راستای نقض این توصیف رئالیستی از سیاست بین‌الملل بوده، ولی ناکارآمدی این سازمان در جلوگیری از نقض حقوق بین‌الملل از سوی یک دولت، دال بر این است که توصیف رئالیست‌ها از وجود نوعی آنارشیسم در عرصۀ روابط بین‌الملل کاملا هم بیراه نیست.

  با این حال می‌توان مواردی را هم مثال زد که شورای امنیت سازمان ملل موفق شده به عنوان یک منبع مشروع اقتدار، مانع نقض حقوق یک دولت از سوی دولتی دیگر شود؛ و یا دولتی را از نقض حقوق ملت تحت حکمرانی‌اش بازدارد. بیرون راندن ارتش عراق از کویت در جنگ اول خلیج فارس و نیز ساقط کردن حکومت معمر قذافی برای ممانعت از کشتار مردم لیبی، هر دو با مجوز شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت.

  بنابراین در چنین مواردی، شورای امنیت سازمان ملل مظهر "اقتداری بالاتر از دولت حکمران" است و مانع از پیدایش تام و تمام "وضع طبیعی" در عرصۀ روابط بین‌الملل می‌شود.

  در مجموع به نظر می‌رسد سازمان ملل متحد، وضعیتی مابین توصیفات و انتظارات رئالیست‌ها و ایده‌آلیست‌ها از روابط بین‌الملل ایجاد کرده است. یعنی مانع تحقق کامل توصیفات رئالیست‌ها بوده، ولی انتظارات رئالیست‌ها را چنانکه باید برآورده نکرده است.

  به هر حال مطابق نگرش رئالیسم سیاسی، نظام بین‌المللیِ آنارشیک، نظامی است که در آن هر دولتی مجبور است به خود کمک کند و به منافع ملی خود، که اساسا موجب بقای دولت و دفاع از سرزمین تعریف می‌شود، ارجحیت دهد.

  به همین دلیل است که رئالیست‌ها بر نقش قدرت در مسائل بین‌المللی چنین تاکید شدیدی دارند و می‌خواهند قدرت را بر اساس آمادگی نظامی یا نیروی نظامی‌اش بشناسند.

  البته آنارشی بین‌المللی به معنای درگیری بی‌امان و جنگ بی‌پایان نیست. رئالیست‌ها تاکید دارند که الگوی "درگیری و همکاری" عمدتا با نیازمندی‌های "توازن قوا" هماهنگ است.

این دیدگاه که در پی ایجاد امنیت ملی است، اذعان می‌کند که دولت‌ها وارد اتحادهایی می‌شوند که اگر در برابر یکدیگر به حالت توازن درآیند، ممکن است در بلندمدت صلح و ثبات بین‌المللی را تضمین کنند. اما اگر توازن قدرت به هم ریزد، نتیجۀ احتمالی جنگ است.  

دربارۀ نسبت رئالیسم با "وضع طبیعی" باید این نکتۀ را متذکر شد که رئالیست‌ها معتقدند "نظم بین‌المللی" همان "وضع طبیعی" کلاسیک نیست، زیرا قدرت و ثروت و سایر منابع در میان دولت‌ها به طور برابر توزیع نشده است.

  در واقع بازیگران اصلی به طور سنتی با موقعیت "قدرت‌های بزرگ" هماهنگ شده‌اند. سلسله‌مراتب برآمده از دولت‌ها، که حاصل این وضع است، تا حدی نظمی را به نظام بین‌المللی تحمیل می‌کند، و کنترلی را نشان می‌دهد که قدرت‌های بزرگ از راه بلوک‌های تجاری، "مناطق نفوذ" و مستعمره کردن، آشکارا بر "دولت‌های تابع" اعمال می‌کنند.

  این وضع در دورۀ جنگ سرد به ایجاد نظم جهانی دوقطبی‌ای انجامید که در آن رقابت بین بلوک قدرت ایالات متحدۀ آمریکا و بلوک قدرت شوروی به بیشتر بخش‌های جهان گسترش یافت.

  رئالیست‌ها معتقدند که دوقطبی بودن جهان به حفظ صلح کمک می‌کرد زیرا هزینه‌های نظامی فزاینده منجر به به ایجاد سیستم بازدارندۀ فعالیت هسته‌ای می‌شد؛ بویژه زمانی که در دهۀ 1960 احتمال نابودی حتمی متقابل تشخیص داده شده بود.

  از این رو سلسله‌مراتبی باثبات بر پایۀ مقررات پذیرفته شده و فرایندهای شناخته شده جلوی آنارشی را گرفت و رئالیست‌ها را تشویق کرد تا اندیشۀ تعدیل‌شده‌ای را بپذیرند که آن را "جامعۀ آنارشیستی" نامیدند.  

  رئالیسم سیاسی بر "جدایی سیاست از اخلاق" تاکید دارد. همین تفکیک، مبنای مهم‌ترین انتقادها به این نگرش سیاسی بوده است. منتقدان می‌گویند رئالیسم سیاسی مایۀ مشروعیت رقابت نظامی و جاه‌طلبی قدرت‌های بزرگ و کوچک است. از نظر منتقدان، "سیاست قدرت" جهان را در آستانۀ "فاجعۀ هسته‌ای" قرار داده و در تامین صلح هم چندان موفق نبوده.

  انتقاد دیگر را نظریه‌پردازان فمینیست مطرح کرده‌اند که معتقدند رفتار قدرت‌جویانه و پرداختن به امنیت ملی و قدرت نظامی، همگی بازتاب سلطۀ مردان بر عالم سیاست است که ترجیحاتشان اساسا تجاوزگرایانه و رقابت‌جویانه است.  

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «ایده‌آلیسم» در سیاست جهانی یعنی چه؟ «وضع طبیعی» ؛ عرصۀ خشونت یا آزادی؟ «سیاست واقعی» چیست؟

دیگر خبرها

  • جواد افهمی با یک رمان در محور مقاومت به نمایشگاه می‌آید
  • مخالفان سوریه: موضع ترکیه در قبال ما ثابت است
  • رئیسی: دولت با شیوه سه جانبه‌گرایی تعیین حقوق کارگران موافق است
  • دولت با شیوه سه جانبه‌گرایی تعیین حقوق کارگران موافق است
  • آغاز عملیات مبارزه با آفات در ۲۰۰ هکتار از جنگل‌های مریوان
  • معاون رئیس‌جمهور: بهترین فرصت برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور فراهم است
  • رئالیسم سیاسی چیست؟
  • ریسک‌های سیاسی بازرگانان پوشش داده می‌شود
  • کارشناس مسائل حقوقی عراق: بغداد حق دارد سفیر آمریکا را اخراج کند
  • پروژه آمریکا برای منحرف کردن جامعه عراق ناکام ماند