Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-30@05:05:45 GMT

توزیع مافیایی «یار مهربان»!

تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۳۱۰۹۳

توزیع مافیایی «یار مهربان»!

پخش یا توزیع کتاب یکی از حلقه‌های صنعت نشر است که محصولات مکتوب را از ناشر می‌گیرد و به کتابفروش‌ها می‌رساند.

به گزارش قدس آنلاین، به نظر نمی‌رسد این حلقه ساده در زنجیره تولید و عرضه کتاب در این سال‌ها چندان مورد توجه مسؤولان اجرایی یا حتی قانونگذاران بوده باشد. ایرادهای سیستم پخش و ناکارآمدی آن به اندازه‌ای است که برخی معتقدند در زمینه توزیع کتاب دست‌های مافیایی در کار است؛ مافیایی که اجازه توزیع برخی کتاب‌ها را نمی‌دهد و در عوض زمینه را برای عرضه برخی دیگر از کتاب‌ها فراهم می‌کند؛ به‌ عنوان نمونه برخی از فعالان یا کارشناسان صنعت نشر معتقدند از آنجا که از آغاز، صنعت نشر در دست روشنفکران بوده، در نتیجه قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین مراکز پخش کتاب نیز متعلق به همین جریان فکری است که از پخش و توزیع سایر تولیدات از جمله کتاب‌های مرتبط با جبهه و انقلاب و نیز آثار مذهبی ممانعت می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
این گروه از فعالان فرهنگی به‌ وجود مافیا در سیستم توزیع و پخش کتاب در کشور باور دارند که فرصت عادلانه و برابر را از ناشران طیف‌های مختلف فکری و فرهنگی می‌گیرد. بررسی‌های جام‌جم و گفت‌ و گو با تعدادی از ناشران و نویسندگان که برخی از آنها تمایل ندارند هویت‌شان فاش شود، از رمزگشایی درباره مافیای توزیع کتاب به‌ وجود کارتل‌های اقتصادی برای قاچاق کتاب رسیده که حتی آدرس و محدوده فعالیت‌های این کارتل‌ها هم مشخص است ولی تا امروز برخورد جدی با آنها صورت نگرفته است.
مافیای توزیع کتاب داریم؟
ناشران بزرگ که بیشتر آنها سیستم پخش خودشان را دارند، به‌ وجود مافیا در سیستم توزیع کتاب اعتقادی ندارند اما ناشران کوچک‌تر و ضعیف‌تر معتقدند مافیایی در سیستم توزیع وجود دارد که اجازه رشد به آنها را نمی‌دهد. در این میانه هستند ناشرانی که دلایل دیگری برای این موضوع مطرح می‌کنند.
یکی از ناشران دولتی که نخواست نامش فاش شود در این‌باره گفت: چیزی به اسم مافیا وجود ندارد اما در سیستم توزیع ممانعت‌هایی برای پخش عادلانه کتاب‌ها وجود دارد که ۷۰ درصد از این ناعدالتی ریشه اقتصادی دارد و ۳۰ درصد ریشه ایدئولوژیک.
برای پخش‌کنندگان کتاب این مهم است که کتاب بفروشند بنابراین فرقی نمی‌کند که کتابی که می‌فروشند متعلق به کدام جریان فکری باشد و به همین دلیل زمانی که کتاب دختر شینا پرفروش شده بود، پشت ویترین بیشتر کتابفروشی‌ها حتی کتابفروشی‌های متعلق به طیف روشنفکر هم می‌شد این کتاب را دید.
به اعتقاد این ناشر، جامعه هدف و مخاطبان کتابفروشی‌های مختلف است که مراکز پخش را به سمت برخی کتاب‌های جریان روشنفکری یا جبهه فرهنگی انقلاب یا هر گرایش دیگری سوق می‌دهد. علیرضا بهرامی، شاعر و روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی که برنامه‌های رادیویی متعددی درباره مسائل صنعت نشر تهیه و تولید کرده، به‌ عنوان ناشری که موسسه انتشاراتی بزرگ و قدرتمندی ندارد و بسیاری اوقات ناعدالتی در سیستم توزیع را تجربه کرده، به‌وضوح وجود مافیا در سیستم توزیع را رد می‌کند اما معتقد است ایرادهایی در این سیستم وجود دارد که به پخش ناعادلانه کتاب منجر می‌شود.
ایرادهای سیستم توزیع
ناعدالتی در توزیع و پخش کتاب مهم‌ترین مسأله‌ای است که به احتمال وجود مافیا دامن می‌زند اما به‌نظر می‌رسد این معایب بیشتر از مافیای احتمالی در توزیع ناعادلانه و تضعیف ناشران کوچک و نوپا سهم داشته باشد. برخی از این معایب را به نقل از ناشرانی مانند بهرامی بخوانید:
برای این‌که در کشور ناشر باشید، مولف باشید و کتابفروش باشید، باید مجوز یا پروانه بگیرید اما «هرکسی» می‌تواند توزیع‌کننده کتاب باشد بدون این‌که هیچ رسمیتی داشته باشد، در هیج جایی ثبت نشده باشد حتی در ثبت شرکت‌ها. می‌شود زیرپله داشت و یک اسم انتخاب کرد و آستین‌ها را برای توزیع کتاب بالا زد.  
امکان فعالیت «هرکسی» در زمینه توزیع کتاب، امکان بروز نابهنجاری را فراهم می‌کند از جمله این‌که یا افراد کارنابلد وارد حرفه می‌شوند که تصور درستی از این شغل ندارند یا نسبت به حرفه‌شان متعهد نیستند.
چند سال هم ممکن است کار بکنند اما بعد از مدتی بدون تسویه‌حساب با ناشران، غیب‌شان می‌زند یا اعلام می‌کنند پولی برای پرداخت به ناشر ندارند.
ناشر هیچ کاری نمی‌تواند بکند یا اگر هم اقدامی بکند به این زودی‌ها نتیجه نمی‌گیرد و آنها هم می‌دانند ناشر راه به جایی نخواهدبرد. بنابراین ممکن است یک موسسه پخش دیگر تاسیس کنند یا حتی به یک شرکت پخش بزرگ‌تر ملحق شوند که بی‌اعتمادی را به حوزه نشر تزریق می‌کند.
مراکز پخشی که به تعهدات‌شان عمل نمی‌کنند، باعث می‌شوند فضای کار برای دیگر توزیع‌کنندگان که منظم و مرتب و متعهد هستند، دشوار بشود.
چرا ناشران با مراکز توزیع غیررسمی همکاری می‌کنند؟
سیستم توزیع کتاب در ایران شامل شرکت‌های رسمی و ثبت‌شده توزیع است که برخی آنها متعلق به ناشران هستند به‌ علاوه تعدادی توزیع‌ کننده غیررسمی و ثبت نشده. سوال اینجاست چرا ناشران با این توزیع‌کنندگان غیررسمی کار می‌کنند:
نشر کتاب و سیستم توزیع متناسب با هم رشد نکرده و در طول چند دهه تعداد زیادی موسسه انتشاراتی ثبت شده اما موسسه توزیع به اندازه کافی نداریم.
مراکز پخش بزرگ چند سال هست که دیگر ناشر جدید قبول نمی‌کنند؛ هم به دلیل مشکلاتی مانند محدودبودن فضای انبار و تعداد کارکنان هم به این دلیل که ناشر به هر اندازه با سابقه‌تر و شناخته شده‌تر باشد، کتاب‌هایش بهتر فروخته می‌شود.
در ساز و کار عرضه و تقاضا، عرصه برای ناشران کمتر شناخته شده، حتی با کتاب‌های مهم، تنگ است. وقتی با یک مرکز پخش بزرگ همکاری کنند راه به جایی نمی‌برند چون مراکز پخش ما به هیچ وجه متخصص بازاریابی کتاب نیستند بلکه مثل یک ماشین مکانیکی عمل می‌کنند و هر چه را که کتابفروشی سفارش بدهد، تامین می‌کنند.
گمان نکنید مراکز پخش بزرگ کتاب در کشور ما بازاریاب‌های خبره‌ای دارند و بتوانند برای کتاب فرصتی ایجاد کنند. پخشی‌ها فقط واسطه هستند و بازاریابی کتاب در جاهای دیگر از جمله در فضای مجازی صورت می‌گیرد.
در این شرایط، عرصه بر ناشران کوچک تنگ می‌شود و کتاب‌هایشان حتی در مراکز پخش بزرگ هم مشتری پیدا نمی‌کند. در نتیجه تصمیم می‌گیرند با چند مرکز پخش همکاری کنند تا حداقل فروش کتاب‌هایشان را تا درصد کمی، افزایش بدهند.
مراکز پخش غیر رسمی و تازه‌کار برای ناشرانی که جایی در مراکز پخش بزرگ ندارند، آغوش باز کرده‌اند. در نتیجه برای ناشری که کتابفروشی ندارد و برای عرضه کتاب راه دیگری هم جلوی پایش نیست، چاره‌ای نمی‌ماند جز این‌که درصدی از احتمال سوخت سرمایه را برای کار قایل باشد و با ناشران غیر رسمی و تازه‌کار همکاری کند.
روی پخش آنلاین می‌شود حساب کرد؟
پلتفرم‌های فروش کتاب، به چند شیوه کار می‌کنند که علیرضا بهرامی آنها را به این ترتیب توصیف می‌کند و از یک اتفاق بد برای کتاب‌های ارزان خبر می‌دهد:
برخی پلتفرم‌ها هیچ ارتباطی با ناشر ندارند، کتاب‌های مراکز پخش را روی سایت خودشان تبلیغ می‌کنند اگر فروشی داشتند از مرکز پخش کتاب مورد نظر را تهیه می‌کنند.
برخی دیگر از پلتفرم‌ها متعلق به مراکز پخش هستند که تصمیم گرفته‌اند علاوه بر کتابفروشی‌های فیزیکی به شکل مجازی هم کتاب را بفروشند.
برخی شیوه‌های فروش در فضای مجازی صرفا به شکل ارائه یک پنل است؛ پنلی که هم مراکز پخش و هم ناشر، هم واسطه‌هایی که نه ناشر هستند و نه مرکز پخش برای فروش کتاب از آن استفاده می‌کنند. این پنل‌ها فرصت خوبی بودند برای عرضه کتاب‌هایی که در مراکز پخش، خاک می‌خورند، کتابفروشی آنها را تحویل نگرفته و شانس فروش نداشته‌اند.
به گفته علیرضا بهرامی به زودی و از ابتدای آبان دیگر کتاب‌های ارزان قیمت منتشر شده در سال ۹۷ و قبل از آن امکان عرضه در پنل‌ها را نخواهندنداشت و همین اندک شانس را هم از دست خواهند داد؛ چون این کتاب‌ زیر ۲۰ یا ۳۰هزارتومان قیمت دارند و چون پنل‌ها قیمت بسته‌بندی و ارسال را بالا برده‌اند دیگر ارسال کتاب‌های ارزان با قیمت‌های به روز نشده، به صرفه نخواهد بود. برای ناشر به صرفه‌تر است که این کتاب‌ها را برای تبدیل شدن به خمیر کاغذ به بازیافت عرضه کنند.
رفع ایرادها شدنی است؟
ساختار توزیع و عرضه کتاب با ایرادهایی که در آن وجود دارد، نیاز به مافیا ندارد برای آن‌که ناشران کوچک و خرد را به زمین بزند. در این بازار به اندازه کافی ناعدالتی و ظلم وجود دارد که برخی کتاب‌ها در ساختار معیوبش له شوند و از بین بروند. علیرضا بهرامی می‌گوید: خام‌انگاری است اگر فکر کنیم خلأ قانونی داریم. به نظرم نباید منتظر بنشینیم قانونی تصویب شود که شرایط را تغییر دهد. بلکه باید شرکت‌ تعاونی، اتحادیه، صنف یا حتی جایی به اسم اداره توسعه کتابخوانی! مسؤولیت‌های جدی‌تری به‌ جز ممیزی را بر عهده بگیرند. در این این نهادها و نیز در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیازمند صداقت، اراده و صلاحیت هستیم که امور را هدایت کنند.
به اعتقاد این ناشر، نتیجه رهاشدگی صنعت نشر این است که ماهیت نظام کاپیتالیستی یا سرمایه‌داری نیست اما عرصه فرهنگ کاملا کاپیتالیستی است. او اضافه می‌کند: در بازار کتاب اگر برندی از نظر سیاسی، اقتصادی وجاهتی پیدا کرده باشد، نبض بازار را در دست دارد. هم ناشر است، هم مجموعه کتابفروشی دارد، هم سیستم پخش دارد و هم امپراتوری رسانه‌ای. چندین نمونه از این برندها هم در جبهه انقلاب اسلامی داریم و هم در جبهه دگراندیش و هم در جبهه‌ای که ایدئولوژی برایش مهم نیست و فقط به منافع خودش فکر می‌کند.
بهرامی اضافه می‌کند: در نهایت برندهای چاق چه با قوانین حمایتی چه بدون آن سال‌به‌سال چاق و چاق‌تر می‌شوند درحالی‌که تولید محتوای ملی در برندهای بزرگ اتفاق نمی‌افتد. تولید محتوای ملی عموما در بنگاه‌های کوچک اتفاق می‌افتد.
برای همین در کشورهایی مثل فرانسه و آلمان برای حمایت از بنگاه‌های کوچک فرهنگی و اقتصادی برنامه‌های حمایتی دارند و برخی از آنها دارای بیش از صد سال قدمت هستند، چون بنگاه‌های بزرگ همه چیز را سودمحور در نظر می‌گیرند و کاملا فست‌ فودی عمل می‌کنند. ارزش محتوایی مهم نیست! تیراژ بالا، سرعت و زرق و برق اهمیت دارد. جریان سرمایه‌داری بر همه چیز صنعت نشر حاکم شده ولی نمی‌خواهیم به روی خودمان بیاوریم.
قاچاق کتاب، نتیجه ایرادهای سیستم توزیع و نشر
بی‌عدالتی در نظام توزیع، رهاشدگی فضای تولید و عرضه کتاب در نهایت به شکل‌گیری کارتل‌های بزرگ اقتصادی برای قاچاق کتاب منجر شده است؛ قاچاقی که به‌ روشنی در روز روشن سفره دستفروشان کتاب را رنگ و لعاب بیشتر می‌زند و بساط‌شان را در متروهای زیر زمینی و گردشگاه‌های کوهستانی می‌کشاند. بر اساس توضیحات برخی ناشران، قاچاق کتاب دوآبشخور بزرگ هم دارد:
فقر بینشی خریدار کتاب و مسؤولان قضایی. خریدار به دلیل فقر بینش کتاب قاچاق می‌خرد شاید هم به دلیل مشکلات اقتصادی و مسؤولان قضایی معتقدند عرضه کتاب قاچاق به نوعی کمک به فرهنگ و توزیع محصول فرهنگی است یا حتی ناشر را به دلیل رعایت نکردن حق کپی‌رایت محکوم به این می‌دانند که کتاب‌هایشان قاچاق شود!
مسؤولان و مدیران در بخش دولتی و خصوصی معتقدند سری که درد نمی‌کند را دستمال نمی‌بندند. قاچاق سازمان‌یافته کتاب، یعنی وجود کارتل‌های اقتصادی بزرگ می‌تواند مخالفان خود را سر به نیست کند. اتومبیل یکی را به دلیل مبارزه با قاچاق آتش بزند، دیگری را دچار سانحه رانندگی کند یا هر مسؤولی که لغزشی را داشته تهدید کند و مانع مبارزه با قاچاق شود.
بهرامی می‌گوید: ما کارتل اقتصادی داریم؛ هم به شکل سازمان‌یافته هم به‌ صورت خانوادگی.   برادرانی که با هم دست به قاچاق می‌زنند و در نقاط مختلف تهران کتابفروشی تاسیس می‌کنند و هم برایشان کف می‌زنند یا آدم‌های بی‌تناسب و نااهلی که زمانی ناشر شدند یا مرکز پخش تاسیس کردند که شغلی داشته باشند اما شکست خوردند و حالا برخی از آنها در زیر زمین‌های منطقه ۱۱ حد فاصل خیابان انقلاب و جمهوری به‌ وضوح دارند کتاب‌های ناشران دیگر را قاچاق می‌کنند و پیش خودشان حتما توجیهات انسانی و شرعی دارند از این دست که کتاب ارزان به دست قشر ضعیف جامعه می‌دهند و آنها را با ادبیات و فرهنگ آشنا می‌کنند.
واقعیت تلخ قاچاق کتاب این است که بیشتر ناشران حرفی درباره‌اش نمی‌زنند چون می‌ترسند که دیگر مراکز پخش با آنها کار نکنند یا حتی کارتل‌های اقتصادی سراغشان بروند. به گفته علیرضا بهرامی، به هر دلیل اراده عملی برای برخورد با قاچاق کتاب وجود ندارد، جز در مقطع انتخابات اتحادیه ناشران و کتابفروشان که در یک هفته منتهی به انتخابات هر روز سوله‌ها و تریلی‌های حاوی کتاب قاچاق کشف می‌شد اما بعد از آن یکی دو وانت کتاب قاچاق کشف شده و بس!
منبع جام جم انتها ی خبر/

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: توزیع کتاب پخش کتاب سیستم توزیع علیرضا بهرامی کتابفروشی ها ناشران کوچک وجود مافیا کتاب قاچاق قاچاق کتاب توزیع کتاب برای ناشر عرضه کتاب مرکز پخش پخش کتاب کارتل ها صنعت نشر بزرگ هم کتاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۳۱۰۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کمی مهربان باشیم (بررسی زندگی و آثار دکتر هروی)

به نام خداوند جان و خرد

کمی مهربان باشیم:

کمی مهربان باشیم؛ تا مصداق این بیت شعر گردیم:

نام نیک رفتگان ضایع مکن                           تا بماند نام نیکت پایدار

سعدی(درود خدا بر اوباد)

به گزارش جام جم آنلاین از گرگان استاد ایرانفر در ادامه گفتند ما نتوانستیم زحمات او را پاس بداریم و شان و جایگاه علمی و فرهنگی او را حفظ کنیم و خواستار توجه مسئولان فرهنگی استان شدند و در پایان صحبتش بنا گردید ایشان به یاری چند نیک اندیش دیگر عضو انجمن حافظ خوانی با روی هم گذاشتن مقداری پول، سنگ مزاری شایسته ای برای قبر دکتر  حسینعلی هروی تهیه و بر مزارش نصب نمایند.

این سخنان که نگارنده را وادار نمود که به قبرستان امامزاده عبدالله رفته و قبر دکتر  حسینعلی هروی را زیارت نماید و به بررسی زندگی و آثار او بپردازد، آنچه در زیر گزارش می شود، مروري بر زندگي و آثار دكتر«حسين علي هروي» این اندیشمند راستین گرگانی است. نگارنده امیدوار است که توانسته باشد به شایستگی ایشان را به دوستدارانش و علاقمندان ادب و فرهنگ ایران و به ویژه حضرت حاغظ بشناساند، و پیشنهاداتی که ارائه نموده توسط مسئولان امر جامه ی عمل پوشانده شود، تا شاید بتوانیم خدمتی کوچک به مردی بزرگ کرده باشیم.

سرمایه های راستین یک ملت، نه ذخائر فسیلی و زیرزمینی، نه کانی های ارزشمند، نه فلزات گرانبها، و نه اندوخته های پولی آنان است؛ بلکه سرمایه های راستین یک ملت، مردان و زنانی است که بی چشمداشت، عمر گرامی خود را در را پیشرفت دانش، فرهنگ و ادب گذراندند، تا دستاورد تلاش و کوشش صادقانه ی آنان چراغی باشد فروزان در راه تکامل تاریخ و تمدن کشور و تعالی همنوعانشان.

آنان در تنهایی، گمنامی و گاه تهیدستی و بی انتظار پاداش تلاش نمودند، و در زنده بودن خود و یا پس از مرگشان برای مجاهدت بی دریغ خود، توجه و تحسینی را از ما خواستار نبودند و نشدند. اما این ما هستیم که از یک سوی وظیفه ی انسانی داریم که تلاش و دستاوردشان که برای ما، فرّ و شکوه، پیشرفت و والایی و غرور ملی به دنبال داشته، ارج نهیم و ایشان را از گمنامی و تنهایی و سکوت رنج دهنده شان برهانیم و بخواهیم که غبار فراموشی و بی مهری خودمان ر ا از نام  یادشان پاک کنیم، تا نامشان برای همیشه بلند مرتبه و یادشان پرآوازه و دستاورد یک عمر مجاهده ی آنها کاراتر گردد.

سرزمین گرگانزمین با پيشينه فرهنگي و تاريخي درخشان خود و لطف خدادادی تاكنون توانسته است اندیشمندان و دانشمندان بسیاری را بپروراند. بزرگانی که در روزگاران گذشته و نیز دوره معاصر به مانند ستارگان پر فروغي در گلستان فلسفه، علم و ادب، فرهنگ وتاریخ درخشیده اند، در اين زمينه مي‌توان به شخصيتهايي همچون «سيدابوالقاسم ميرفندرسكي، خليل فلسفي، مختومقلي فراغي، مسيح‌الله ذبيحي، فخرالدين اسعد گرگاني، ميرداماد و دیگران اشاره كرد.


یکی از این شخصیت های فرهیخته عرصه ی دانش و ادب حسينعلي هروي گرگانی- نویسنده، مترجم، حافظ پژوه و شارح بزرگ معاصر استاد دانشگاه است.

                                               

حسينعلي هروي در سال۱۲۹۷ه.خ پا به عرصه هستی نهاد. وی فرزند ميرزا احمد خان معروف به بابا كه در محله سرپير گرگان زندگي مي‌كرد،بود پدربزرگ وی حبیب الله خان سررشته دار، عضو محکمه حقوق استرآباد و جد اعلایش، حاج شیخ عبدالصمد خان مقصودلو موقرالملک، همگی از چهره های سرشناس گرگان بودند. تحصيلات ابتدايي و دوره اول متوسطه را درگرگان به پايان برد و به دليل داير نبودن كلاسهاي دوره دوم متوسطه، براي ادامه تحصيلات به دانشسراي مقدماتي تهران رفت. وي از دانشسراي مقدماتي با كسب رتبه اول به دانشسراي عالي وارد و درجه ليسانس یا کارشناسی را در رشته زبان هاي خارجي كسب كرد. هروي در سال ‪ ۱۳۲۴به عنوان دبير زبان فرانسه در آموزش و پرورش شهرستان گرگان مشغول به كار شد كه پس از چند سال دبيري، كارمندي بانك و رياست فرهنگ در برخي نقاط از جمله شهرستان گناباد و استان خراسان براي ادامه تحصيلات به فرانسه رفت. وي در دوره دكتراي مدرسه عالي "السنه شرقي" دانشگاه پاريس نام نويسي كرد و موفق به اخذ درجه دكترا در رشته فرهنگ و تمدن اسلامي شد. پايان نامه دكتر حسين علي هروي نيز ترجمه خسرونامه يا گل و هرمز عطار بود كه آن را به زبان فرانسه برگرداند.

 در مورد بخشي از زندگي دكتر هروي، محمد ايران‌فر در مقاله‌اي مي‌گويد: هروي در سالهاي ‪ ۱۳۲۹تا ‪ ۱۳۴۴رييس دفتر استاد بديع الزمان فروزانفر و سپس دبير دانشكده معقول و منقول (الهيات) بوده است. دكتر هروي همچنين در دهه پنجاه با سيدابوالقاسم انجوي شيرازي، نعمت الله قاضي (شكيب)، دكتر شاه حسيني و چند نفر ديگر در بخش ادبي راديو ايران همكاري داشت. وي در سال ‪ ۱۳۴۸از سوي هيات منتخب دانشگاه تهران كه شامل دكتر منوچهر ستوده، دكتر ابوالقاسم اجتهادي و دكتر حسين گوئيلي بودند به مقام استادياري دانشگاه مفتخر شد. همكاري با بخش ادبي راديو ايران ، ترجمه فصولي از كتاب آناكارنينا از لئون تولستوي و ترجمه خوش زيستن در زندگي زناشويي تاليف آندره موروا ، داستايفسكي به روايت هانري تروآيا ، جلديازدهم تاريخ بزرگ جهان و زندگي نامه پوشكين اثر هانري تروايا از ديگر فعاليتهاي حسين علي هروي بوده‌است.

ترجمه كتاب «فرهنگ البسه مسلمانان» تاليف رينجرت دزي از آثار برجسته دكتر هروي است. اين كتاب در نوع خود ماخذي نسبتا جامع بوده و در آن توضيح و شناخت انواع پوشش‌ها و جامه‌هاي مسلمانان از صدر اسلام تا قرن نوزدهم ميلادي (سيزدهم هجري قمري) بيان شده است. کتاب فرهنگ البسه مسلمانان، در رشته ترجمه ادبی، برنده جایزه سلطنتی 1345 گردید. در اين زمينه شادروان مجتبي مينوي در مقدمه اين كتاب نوشته است: زحمت بسياري كه اقاي هروي در ترجمه اين كتاب و مفهوم كردن آن براي خوانندگان كشيده‌اند قابل توصيف نيست. همچنين مقالات نوشته شده با عنوان بي‌سوادي در جهان، اسلام در جهان امروز، هنر اسلامي و مجموعه مقالاتي در مورد حافظ از ديگر آثار اين نويسنده و مترجم است. مهمترين و ماندگارترين اثر و بزرگترین عامل حسن شهرت دكتر هروي کتاب چهار جلدی «شرح غزلهای حافظ» است که پس از سالها تحقیق كه با مقدمه‌اي مبسوط به همت دكتر زهرا شادمان در سال هزار و سیصدو شصت و هفت منتشر شده است. کتاب ارزشمندی که هنوز جایگاه رفیعی در عرصه پژوهشهای حافظ شناسی دارد.بهاء‌الدين خرمشاهي حافظ پژوه نامدار معاصر دراين زمينه مي‌گويد: من خود شرح غزل‌هاي حافظ را ارج مي‌گزارم و آن را از بسياري از شروح سودمندتر مي دانم.

هروی با انتشار مقالات متعدد در نشریات معتبر به نقد کتب منتشره درخصوص دیوان خواجه حافظ می پرداخت امری که او را به چهره ای خاص در این زمینه مبدل کرده بود، مقالاتی که گهگاه رویه ای تند و طعنه آمیز به خود می گرفت و زمینه بروز مباحثات مختلف را فراهم می نمود، در بهار 1353 مقاله ای باعنوان «نقدی بر حافظ مسعود فرزاد» به طبع رسانید و سبب شد تا فرزاد نیز مقاله ای بی محابا در همان نشریه بنگارد. از دیگر مقالات انتقادی ایشان می توان به نقد دیوان حافظ، تصحیح ابوالقاسم انجوی شیرازی یا « سخنی از تصحیح جدید دیوان حافظ» در معرفی دیوان حافظ، تصحیح دکتر خانلری اشاره کرد. مباحثات وی اساتید دیگری چون دکتر اسلامی ندوشن، فتح الله مجتبایی و ایرج افشار را نیز مورد عنایت قرار داده است، روند این رویدادها موجب گردیده بود تا خود نیز به لحن مزاح در مقاله «چرا نه در کنار هم؟»( کیهان فرهنگی اسفند 1367) چنین بنگارد:« در کنگره حافظ شیراز مصاحبت استادى از دانشگاه اصفهان نصیبم شد.خوش سخن و لطیفه پرداز.روزى از من پرسید شرح حافظ شما چند جلد شده، گفتم چهار جلد.به همان لهجه ظریف اصفهانى گفت بگویید هشت جلد، چون با سابقه‏اى که من به مشاجرات قلمى شما در باب حافظ دارم باید منتظر نقد و نظرهاى بسیار باشید.»، سلسله مقالات وی در کتابی با عنوان «مقالات حافظ، دکتر حسینعلی هروی» توسط عنایت الله مجیدی به طبع رسیده است.

دكتر حسين علي هروي بر اثر ابتلا به بیماری ریوی در ششم اردیبهشت ماه سال ‪ ۱۳۷۲در تهران درگذشت و بنا به وصيت خود به دلیل تعلق خاطر در دیار سرسبز و تاریخی اش- گرگان- به خاک سپرده شد، تا با خدمات فرهنگي و ادبي بسيار كه به جامعه ايران ارايه داد نامش براي هميشه به يادگار بماند.

شرف الدین خراسانی، شعر«ظلم مرگ» را در رثای او سروده که برخی ابیات آن از این قرار است:« دردا که مرگ یاران ما را ز هم جدا کرد / بر رفتگان ستم کرد بر ماندگان جفا کرد / دردا مگر ندانست در بند مهر اوئیم / آن رفته ای که ما را زود اینچنین رها کرد / آن رفته ای که عمری با حافظ آشنا بود / خلقی به او ثنا گفت، حافظ به او دعا کرد / چون زنده بودن او درد گران او گشت / او درد زندگی را با مرگ خود دوا کرد.»

با توجه به شخصیت ادبی- فرهنگی ارزشمند دكتر حسين علي هروي و در راستای گرامیداشت چهره های علمی،دینی و سیاسی و نیز  الگو سازی آنان برای نسل امروز، چند پیشنهاد می شود امید می رود،که عملی شوند:

1-در تقویم استان، نام ابشان به عنوان یک چهره ماندگار(دینی،عرفانی و سیاسی) ثبت شود. و برنامه های پیش بینی شده را در همین روز انجام بدهند.

2-هرساله در روز در گذشتش،برنامه هایی برای گرامیداشت یاد و نامش برگزار شود.یکی از این برنامه ها می تواند با همکاری شهرستان سبزوار و باعنوان همایش شناخت اندیشه و خدمات دكتر حسين علي هروي برگزار شود.

3-قبر او را به نحو شایسته ایی بازسازی شود. و تصویری مناسب از ایشان بر قبر اوقراربدهند.( گمان می رود این کار ارزشمند توسط اعضای انجمن حافظ خوانی کانون جهاندیدگان گرگان در شرف انجام است) و اگر مقدور شد یادمانی نیز برای آرامگاه او ساخته شود.

5-نام دكتر حسين علي هروي را بر روی یکی از خیابان های شهرگرگان بگذارند.

6-تمهیداتی اندیشیده شود تا آثار فاخر این حافظ شناس بزرگ باز نشر شود و نیز در حد مقدوراتی مستندی از زندگی ایشان

ای که دستت می‌رسد کاری بکن                    پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار

یارب الهامش به نیکویی بده                           وز بقای عمر برخوردار دار

سعدی(درود خدا بر اوباد)

علیرضا حصارنوی-باستان شناس و کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستانی

 

دیگر خبرها

  • موزه نادر، خانه‌ای برای ادب‌ورزی/ مهمانی هر روز هفته با یار مهربان
  • توزیع ۴۰۰۰ جلد کتاب برای پویش «قهرمان شهید شهر من» در استان تهران
  • وضعیت چاپ و نشر علوم دریایی مطلوب است
  • برپایی میز تخصصی ناشران ارتش جمهوری اسلامی
  • افزایش در اعتبار بن‌ دانشجویی نمایشگاه کتاب/ انصرافی از سوی ناشران خارجی نداشتیم
  • افزایش در اعتبار بن‌دانشجویی نمایشگاه کتاب/انصرافی از سوی ناشران خارجی نداشتیم
  • پیام مقاومت یمن را در نمایشگاه کتاب تهران مخابره می‌کنیم
  • اصلاح نژاد ۱۵ هزار راس دام سبک در استان همدان
  • بودن یا نبودن کتابفروشان؛ مسئله ناشران چیست؟
  • کمی مهربان باشیم (بررسی زندگی و آثار دکتر هروی)