از اورکت کاسترو تا کلاه احمدشاه مسعود
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۳۹۹۳۰
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، آن کسی که خودش صاحب فکر است و میداند از زندگی چه میخواهد، آنقدر باهوش است و به سبکزندگی خودش احترام میگذارد که وارد هیچ جریانی نمیشود و هیچ موجی نمیتواند او را با خود همراه کند. چنین آدمی استایل و سبک ویژه دارد و پیرو مد که هر ماه و هر فصل تغییر میکند، نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تقلید به جای فکر
دکتر جعفر بای، جامعهشناس که در زمینه مد پژوهش کرده و صاحبنظر است، درباره گرایش روشنفکران به استفاده از پوشش یا لوازم شبیه آنچه سیاستمداران یا مبارزان انقلابی داشتهاند، میگوید: زمانی اهل مطالعه و افراد باسواد و دانشگاهی که باید پرچمدار یک اندیشه یا جریان باشند، مثلا از کلاه پکول احمدشاه مسعود یا اورکت کاسترو تقلید میکنند که خودشان صاحب اندیشه یا تفکری نباشند. در چنین شرایطی آنها با انتخاب یک پوشش، هویت یک جریان یا فکر را تقلید میکنند و در ظاهر این پیام را ارسال میکنند که ما پیرو فلان اندیشه یا قوم هستیم. در واقع آنها خودشان را در قالب تفکر دیگران جا میزنند و ژست میگیرند در حالی که روشنفکر واقعی کسی است که خودش صاحب اندیشه باشد و ایده و فکر نو تولید و مطرح کند اما متاسفانه در کشور ما سالهای زیادی است که روشنفکران به روشنفکرنما تبدیل شدهاند و فقط تقلید میکنند. درواقع تولید فکر تبدیلشده به تقلید فکر. این افراد، سازمان ذهنی خاصی ندارند، نظریهپردازی نمیکنند فقط مقلدند. آنها مدام در حال رصد اتفاقات جهانی و داخلی هستند، موجی را انتخاب کرده و روی آن سوار میشوند و به مردم میگویند ما را ببینید. مردم هم آنها را میبینند با پوشش ویژه و نشست و برخاست شبیه فلان فرد مبارز یا نویسنده یا شاعر اما بهجز این ظاهر فریبنده آنها تفکری ندارند که نظر مردم را جلب کند.
بحران هویت
من نام این حرکت روی موج لباس و فرم ظاهری را میگذارم بحرانهویت. فرد دچار خلأ هویتی است و برای پرکردن آن تقلید میکند. هویت تقلیدی مخرب است و جامعه را به سمت نیستی هل میدهد. تقلید از کلاه پکول احمدشاه مسعود فراتر از حرکت روی جریان مد است. آنهایی که امروزه این کلاه را بر سر میگذارند در اصل میگویند که ما پیروان اندیشه این قهرمان هستیم. این فراتر از مد است. پشت مد، جریان فکری وجود ندارد و اقتصاد و چرخش سود آن را برنامهریزی میکند اما پشت اورکت کاسترو و کلاه احمدشاه مسعود تفکر وجود دارد.آنها در دورانی ایجادکننده تفکری بودهاند و باعث تغییرات عمده و سرنوشتسازی در کشور و منطقهشده و به قهرمان تبدیل شدهاند اما آنچه امروز میبینیم تقلید از آن قهرمانان است و بیشتر کسانی که مثلا از کلاه پکول استفاده میکنند شاید اصلا احمدشاه مسعود را نشناسند و با تفکر او آشنا نباشند اما کلاه او را دوست دارند چون پسرش از آن کلاه استفاده میکند و در شبکههایاجتماعی نوشتهشده که او قهرمان فعلی افغانستان است. در اصل آن فرد ویترین اندیشه خود را تغییرداده و شیک میکند اما خودش صاحب اندیشه نیست. برای همین است بعد از مدتی که موج خوابید او کلاه پکول خود را کنار میگذارد و شاید دوباره اصلا سراغ آن نرود همچنانکه اورکت کاسترو را کنار گذاشت و دیگر مثل همینگوی یا چهگوارا ریش بلند نکرد.
خلأ خردورزی
ما بهشدت دچار خلأ اندیشه شدهایم و تولید فکر نداریم. این خلأ ربط مستقیم دارد به نظام آموزشی در کشور ما. کشورهایی که آموزش مدرسهای و دانشگاهی درست و درمانی دارند بهجای انتقال اندیشه به کودکان و جوانان راه اندیشهورزی را به آنان آموزش میدهند برای همین است که کتابهای آموزشی آنها کمحجم است اما در کشور ما کتابها بسیار حجیم است، پر است از اندیشه و فکری که در گذشته بوده.
نقال اندیشه است اما اندیشهورزی و خردورزی را آموزش نمیدهد. برای همین فارغالتحصیل مدارس و دانشگاهها پر هستند از اندیشه اما اندیشمند نیستند. ما به آنها روشهای اندیشهورزی را یاد نمیدهیم تا از آنها متفکر بسازیم که تولید خرد کنند. آنها حافظ معلومات میشوند و به مرور بیهویتی آنها را خفت میکند و گروهی که از این خلأ آزار میبینند ظاهر خود را شبیه افراد باهویت و اندیشمند میکنند.
کاسبان جای طراحان را گرفتهاند
شبکههایاجتماعی و سرعتی که در شناسایی ذائقه مردم دارند، سببشده نوع پوشش و سبکزندگی ما از دست طراحانی که صاحباندیشه و متد خاصی هستند، خارج شود و بیفتد دست کاسبان و بازاریها. گرانندگان شبکههایاجتماعی خیلی زود متوجه خلأها و علاقهمندیهای موجود در جامعه و افراد میشوند و سریع آنچه را برای آنها سود مطلق است، وارد سبکزندگی مردم میکنند. سرعت گردش اطلاعات در شبکههایاجتماعی آنقدر زیاد است که اگر فردی صاحباندیشه و سبکزندگی ویژهای نباشد خیلی زود اجازه میدهد «مد» وارد زندگی او شود. به همین دلیل است که به یکباره جامعه پر میشود از فلان لباس یا فلان کفش و کلاه و افراد هم اصلا به این فکر نمیکنند که آیا این کلاه یا لباس برازنده و مناسب آنها هست یا نه و فقط آنها را میپوشند چون خودشان صاحبسلیقه نیستند و نمیتوانند انتخابهای درستی داشته باشند. این عمومیشدن مد و شبیه همکردن آدمهای یک جامعه، زنگ هشداری است که به ما میگوید، جای اندیشه و تفکر بسیار خالی است و بیهویتی فراگیر شده است.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: جامعه شناس تیپ شبکه های اجتماعی احمدشاه مسعود صاحب اندیشه سبک زندگی شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۳۹۹۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دور برگشت لیگ یک گلبال کشور در بابلسر
در دور برگشت نوزدهمین دوره مسابقات لیگ دسته اول گلبال نابینایان و کم بینایان کشور ۷ تیم و به مدت ۵ روز در سالن ورزشی مجتمع فرهنگی آموزشی شهید محمدتقی عظیمی باهم روبرو میشوند.
در دور برگشت نوزدهمین دوره لیگ دسته یک گلبال کشور تیمهای درنا مازندران، نور یاران آمل، هیات نابینایان ساوه، انجمن نابینایان سبزوار، بیمه ایران شرکت اندیشه زرین اردبیل، فرهیختگان ارومیه و شرکت مناطق نفت خیز جنوب حضور دارند.
در دور رفت مسابقات که اسفند ماه سال ۱۴۰۲ در بابلسر برگزارشد، اندیشه زرین اردبیل اول قهرمان شد.
درنا مازندران نایب قهرمان شد و مناطق نفت خیز جنوب در جایگاه سوم قرار گرفت.