اختلاف بر سر شیوه براندازی میان چپهای ستادی/ نامهنگاری میان رادیکالهای جبهه اصلاحات!
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۴۵۸۰۰
اصلاحطلبان افراطی دچار «بوالهوسی تئوریک» شدهاند. آنها در سالهای ۸۴ با هاشمی و از سال ۸۸ با موسوی و ۹۲ و ۹۶ باروحانی پیوند خوردند که در حکم مصداق قدرتطلبی حداقلی آنهاست.
سرویس سیاست مشرق- آفتاب گرم تابستان بر سر تهران افتاده است؛ گروهک منافقین از یک ماه قبل سلسله عملیاتهای تروریستی را در خیابانهای تهران آغاز کرده و هرروز علاوه بر بسیاری از نیرویهای راستین انقلاب اسلامی، مردم عادی توسط عوامل این غده سرطانی بدخیم به خاک و خون میافتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکسوی میز حبیبالله آشوری نشسته و درحالیکه چند صد صفحه کاغذ سیاه شده را پیش روی خود گذاشته رو به حسن جنگی مسئول اول گروهک تروریستی آرمان میگوید: جمهوری اسلامی باید برود، اما باید بدانیم بعدازآن چه خواهد شد! او سپس ادامه میدهد؛ وضعیت خیابانها امروز به سود ماست، یک ضربه یا نهایتاً دو ضربه کافی است تا حکومت را تغییر بدهیم و خلق را آزاد کنیم؛ اشاره او به «ضربه» انجام عملیات خرابکارانه و تروریستی در خیابان است. در میانه بحثها رسول آقایی از اعضای ارشد تروریستها به بحث پیوسته و میگوید؛ جناب آشوری ما آماده ائتلاف هستیم؛ اسلحه از ما، تئوری آن از شما. آشوری که تا به اینجا تنها نقشههای عملیاتی ازجمله آلوده کردن آب شهر تهران و نیز انفجار ایستگاه راهآهن را روی میز نگاه کرده؛ با کمی مکث میگوید: همه آن چیزهایی که برای براندازی لازم است را من قبول دارم؛ اما اجازه بدهید تا یک شرط هم بگذاریم.
مسئولین آرمان که انتظار شرط و شروط از جانب «تئوریسین ترور» را نداشته جاخورده و میگویند؛ شما چه چیزی را شرط میگذارید! آشوری عینک خود را بر چشم زده و میگوید: اول به من بگوئید شما حکومت شوروی را امپریالیستی میدانید یا سوسیال امپریالیستی! مسئولین ردهبالای آرمان در جلسه عصبانی شده و بحثهای شدید تئوریک میان آنها آغاز میشود. روایت است که سه روز تمام جلسات بحث در خانه تیمی ادامه پیداکرده و درنهایت دو طرف به توافق نمیرسند. البته این جدایی به معنای تغییر جهت در کار تروریستی از جانب این دو گروه نیست، مدتی بعد آشوری با تمسک به اندیشههای سلفی گری در فرقان دست به اقدامات انتحاری زده و بخش اساسی گروهک آرمان نیز به منافقین پیوسته و بعدها به درک واصل میشوند. [۱]
تصویری از حبیب الله آشوری
آیتالله مصباح یزدی در نقد ویژگیهای شخصی آشوری میگویند: کتاب توحید حبیبالله آشوری را دقیقاً مطالعه کردم و دیدم سراپا زهر است! کتابی بود با ادبیات فریبنده برای جوانان، ولی روحش تفسیر سمبلیک قرآن! در عصرهای جمعه، یک جلسه در مدرسه حقانی داشتیم. در آن جلسه فریاد زدم که: ما در حوزه باشیم و به نام روحانیت و به نام اسلام، چنین مطالبی پخش شود؟... این برخورد موجب شد که عدهای نسبت به موضوع حساس شوند. [۲]
ماجرای تاریخی اختلاف میان تروریستها بر سر براندازی در آن روز درسهای مهمی در خود دارد، این جریانهای اغلب التقاطی، چنان در اهداف خود غرقشده و دشمنی با انقلاب اسلامی آنها را کور کرده که جریان مردم را گم و بهسوی بیراهه رفتند. در طول دوران معاصر این دست حوادث بارها تکرار شده است.
مانیفست ترور در اسناد باقی مانده از گروهک «پیشگام مستضعفین» معروف به آرمان
چهل سال پس از پاکسازی تروریست ها و براندازان، نسل مدرن آن ها پس از چند کنش و واکنش سیاسی به صحنه آمده اند. سعید حجاریان تئوریسین اصلاحطلبان رادیکال در آخرین تز سیاسی بحث «براندازی حقوقی» را ارائه داده و در وبسایت مشق نو مینویسد:
در قدیم ساختار قضاوت بسیار بسته بود. به این صورت که قاضی در دکهالقضا مینشست، شاکی و متشاکی مراجعه میکردند و او، همانجا حکم صادر میکرد و همهچیز به انصاف و روحیات شخصی وابسته بود. اما، امروزه این سازوکار بسط پیداکرده است و فارغ از نتایج و کیفیت، نقشی برای دادستان، بازپرس، وکیل، شعب تخصصی و نهادها و مراجع تخصصی مانند پزشک قانونی، سجل کیفری، دادگاههای تجدیدنظر، دیوان عالی و… تعریف و آیین دادرسی نوشتهشده است. البته، در مواقعی هم با اختلالات مهمی مواجه بودهایم. فیالمثل زمانی آیتالله یزدی، در قامت رئیس دستگاه قضا با این استدلال که زمان پیغمبر دادستان و دادستانی مطرح نبوده است، دادسرا و مراحل تحقیق مقدماتی را حذف و همه فرآیندها را زیر نظر یک فرد تجمیع کرد، هرچند در ادوار بعدی دستکم در ظاهر این دستکاری دستخوش دگرگونی شد.
حجاریان در ادامه بحث خود با تمسک به اندیشههای امیل دورکیم جامعهشناس فرانسوی میگوید:
در سنوات اخیر در حال تجربه روندی معکوس هستیم و تجربه کوتاه دولت سیزدهم درزمینهٔ انتصابات نیز مؤید این چرخش است. یعنی، بهمان سرعتی که پس از قبضه قدرت از سوی طالبان همه اختیارات در اختیار طلبههای علوم دینی قرار گرفت، آشکارا شاهد هستیم با شدت کمتر، بوروکراسی ایران در حال ادغام در دو نهاد روحانیت و نظامیان است. [۳]
سعیدحجاریان که پیشازاین بر اساس نظریات جان رالز آمریکایی، لیبرال دموکراسی ناب را تنها راه نجات ایران میدانست و با شعار فشار از پایین شورشیها و چانهزنی نخبگان از بالا میخواست براندازی کند؛ در ادامه تلاطم حاد روحی و فکری این بار به این نتیجه رسیده است که برای رفورم اساسی (اصلاحات ساختاری) باید قوانین حقوقی را تغییر و برخی احکام اسلامی تضعیف شود؛ تا بتوان بر پایههای حفظ انقلاب اسلامی سوار شده و براندازی کرد. حجاریان در این مقاله با عنوان «بازگشت به نقطه صفر» به شکل شگفتانگیزی از ایده خودکشی آنومیک دورکیم در «بیهنجاری» و «نا به سامانی» استقبال کرده است.
اما مقاله حجاریان مخاطب خاص دارد؛ او پیشازاین در مقالهای دیگر با عنوان «اصلاحات ساختاری یعنی چه؟» رو به مصطفی تاجزاده گفته است که موافق تز براندازی او نیست. حجاریان به اصلاحطلب شورشی هشدار داده که واقعبین باشد؛ اصلاحات ساختاری از درون امکان ندارد و فقط باید با کمک نیروی بیرونی انجام شود. [۴] اشاره حجاریان از نیروی بیرونی استفاده از ظرفیتهای دولتهای خارجی و براندازی به شبیه لیبی و عراق است.
پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری، اصلاحطلبان رادیکال بهصورت عریان درباره براندازی با یکدیگر گفتگو میکنند. اینچنین دریدگی در بیان نظرات حتی در دوران دوم خرداد و در میان روزنامههای زنجیرهای نیز بیبدیل است. برخی کارشناسان سیاسی اعتقاد دارند که لکه پنهانی جریانی که در سال ۱۳۸۰ و همزمان با تجاوز آمریکا به منطقه پدید آمده و با عنوان «بهار بغداد» از آن استقبال شد، حالا پررنگ شده است.
پس از توصیههای حجاریان به تاجزاده در تعیین پارادایمهای حقوقی در براندازی، عنصر تندخو و رادیکال اصلاحات پاسخ او را داده است، عنصر افراطی آمریکاییها در تهران به تئوریسین محفل خاتمی پیام داده اکه اصلاحات حقوقی دیگر جواب نداده و باید در برابر نظام تمامقد ایستاد! او در ادامه خاطر نشانکرده که این بازی برای او تمام نشده است. این دست اغتشاشات ذهنی میان هواداران هسته سخت اصلاحات یادآور تقریرهای لغوی میان گروههای چریکی تروریست در فردای پیروزی انقلاب اسلامی است؛ البته مسیر هر دو گروه انحرافی یکسان است و درنهایت به عصیان خیابانی و سیلی خوردن از جانب مردم ختم میشود.
بخشی از نامه تاجزاده به حجاریان درباره زمان و موقعیت براندازی
اصلاحطلبان افراطی دچار «بوالهوسی تئوریک» شدهاند. آنها در سالهای ۸۴ با هاشمی و از سال ۸۸ با موسوی و ۹۲ و ۹۶ باروحانی پیوند خوردند که در حکم مصداق قدرتطلبی حداقلی آنهاست. دورهای که این جریان را از برج بلند خروج از حاکمیت در قدرتطلبی حداکثری، در حکم دندانههای کلید روحانی تقلیل داد و تحقیر کرد. آن ازخودبیگانگی بار دیگر آنها را تکان داده تا دندانتیز کرده و خشنتر شوند.
البته بالا بردن دوز خشونت برای این گروه حکم خوردن شراب مسموم را دارد؛ اگرچه آنها را دچار توهم و خودبزرگبینی میکند، اما در آن روی سکه باعث مرگ خودخواسته و ناگواری نیز میشود. گروه فاشیستی که در ابتدای انقلاب اسلامی با ترویج چهرهای تند و افراطی از بینشهای عمیق و ناب اسلام محمدی سعی در تولید بدبینی و زدودن اعتماد میان مردم و نظام داشت، حالا خود را آرایشکرده و همان خشونت سیستماتیک را نظریهسازی میکند.
برخی معتقدند گرفتن ژست رادیکال از سوی اصلاحطلبان در اواخر دولت روحانی و خاتمی قابلفهم است؛ بههرروی این جریان تمایل دارد در بافت قدرت باقی بماند، لذا با تند کردن فضا میتواند رگ حساس قشر خاکستری را تحریک کند. اما در دورانی که اصلاحطلبان نیاز به بازسازی درونی و تولید گفتنمان قانونی برای بازگشت به قدرت دارند، شاخوشانه کشیدن آنها در سنگربندی در برابر حاکمیت معنای دیگری دارد. آنها بهصراحت اعلام کردهاند منتظر رسیدن به ایستگاه «انتخابات» نخواهند شد. این گروه سرشکسته میداند که با برگزاری صدباره انتخابات بازهم به کف رأی نرسیده و فاجعهای در حد انتخابات شورای دوم یا ریاست جمهوری سیزدهم برای آنها تکرار میشود. آنها عرض بازی را کم کرده و به عمق زدهاند، قاعدتاً حجاریان برای تئورینویسی این رویداد برحقتر از آشوری نیست!
[۱] برگرفته از آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی و کتاب جریان ها و سازمان های مذهبی در ایران نوشته رسول جعفریان
[۲] https://www.javanonline.ir/fa/news/۱۰۳۸۶۲۳
[۳] https://mashghenow.com/?p=۵۱۱۷
[۴] http://www.ensafnews.com/۳۱۰۲۱۲
منبع: مشرق
کلیدواژه: تحولات قفقاز تحولات افغانستان گروهک منافقین جبهه اصلاحات سید محمد خاتمی حجاریان اخبار داغ رسول جعفریان مصطفی تاج زاده مصطفی تاجزاده مرکز اسناد انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی اصلاح طلبان تروریست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۴۵۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش اصلاحطلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بیمزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران، در پی اظهارات اخیر مهدی نصیری در مصاحبه با تلویزیون بیبیسی وی خواستار آن شد که اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند؛ مطرح شدن این موضوع که شکاف بین تاج زاده و شاهزاده باید برداشته شود و همچنین این ادعا که جریان اصلاحات از جمهوری اسلامی عبور کرده است، سبب شد تا خبرنامه دانشجویان ایران به گفتگوی تلفنی با برخی از چهرههای جریان اصلاح طلب و فعالین این حوزه بپردازد و پاسخ آنها را در خصوص اظهارات مهدی نصیری جویا شود که در ادامه این گزارش مشروح مصاحبه تلفنی با فاطمه راکعی، زهرا نژاد بهرام، شهیندخت مولاوردی، مجید فراهانی، شهاب طباطبایی، محمد سالاری، سیدحسن رسولی را میخوانید:
شهابالدین طباطبایی دبیرکل حزب ندای ایرانیان در این واکنش به اظهارات اخیر اظهار مهدی نصیری اظهار داشت: اظهارات مهدی نصیری تکرار یک شوخی بیمزه و توهمی است که ۱۴۰۱ هم براندازان خارج نشین برایشان ایجاد شده بود. نه مردم و نه نخبگان سیاسی هیچکدام نگاهشان به بیرون از کشور نیست.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه گفت: اصلاح طلبی یعنی اصلاح در درون ساختار بنابراین وقتی میگوییم اصلاح طلبی یعنی خواستار اصلاحات درون نظام هستیم، معنی دیگر آن این است که نگاهی به خارج از کشور و بیرون و براندازی اساسا در میان طیفهای مختلف اصلاحطلب وجود ندارد.
طباطبایی در پایان افزود: صحبت این آدمها(مهدی نصیری) را آنقدر جدی نگیرید. این صحبت ها تکرار کمدیک توهماتِ دوسال پیش براندازها است. ما اگر واقعا در داخل کشور درست عمل کنیم، مردم احساس رضایتمندی داشته باشند اصلا به این حرفها گوش هم نمیکنند. فقط یادمان باشد به قول رهبری مگس روی زخم مینشیند ما باید برویم زخم را درمان کنیم کاری به مگسها نداشته باشیم.
شهیندخت مولاوردی فعال سیاسی اصلاح طلب و معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور دولت یازدهم نیز در این خصوص گفت: این موضوع باید از خود آقای نصیری سوال شود که چرا همچنین صحبتی داشتهاند. بنده سخنگوی جریان نیستم، حالا باید دید که در جلسات با دوستان، چه تصمیمی خواهند گرفت.
وی در ادامه افزود: من معتقد نیستم که جریان اصلاحات در کنار اپوزیسیون ایستاده باشد و همچنین جریان اصلاحات عبور از جمهوری اسلامی را کلید زده باشد و چرا که این جریان مرزبندی خود را با اپوزیسیون همواره حفظ کرده است. در تمام بیانیههایی نیز که تاکنون صادر شده است، هیچکدام همچنین صحبتی با این مضمون را تایید نمیکنند. نسبت به صحبتهای اخیر آقای نصیری هم معتقدم که اگر جریان اصلاحات بخواهد بوسیله سخنگوی خود موضع خود را روشن میکند، احتمالا در جلسهای که روز یکشنبه در پیش است ناظر به آن صحبت شود.
سیدحسن رسولی فعال سیاسی اصلاح طلب و سخنگوی ستاد انتخاباتی محمدرضا عارف در در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در واکنش به مصاحبه نصیری با BBC اظهار کرد: من هم مصاحبه آقای نصیری که اخیرا در مسافرت کانادا هستند شنیدم و ایده و پیشنهادی که ایشون مطرح کردند با این عنوان که پیوندی برقرار شود بین شاهزاده و تاج زاده و سایر محورهای گفته های ایشان رو یکی دوبار مرور کردم و خواندم در مقام اظهار نظر به عنوان یک شهروند در مرحله اول و در مرحله دوم به عنوان عضوی از جبهه اصلاحات و در مرتبه سوم و بعدی به عنوان دوست نزدیک خانوادگی و همکار سابق آقای تاج زاده این نکات را عرض می کنم.
اولا اظهار نظر آقای مهدی نصیری با توجه به مواضع پیشین و فعلی ایشان در مورد این پیشنهاد خاص و هر نقطه نظر دیگری که مطرح می کنند مصلحت و مسئولیتش متوجه خودشان است. ثانیا از آنجا که در این اظهار نظر نسبت به جریان اصلاحات که یک جریانی است برخواسته از بطن و متن انقلاب اسلامی، یک جریان فکری اصیل سابقا موصوم به نیروهای خط امام و از ۲ خرداد ۷۶ به بعد موصوم به اصلاحات برخواسته از درون ساختار نظام جمهوری اسلامی است که در بخش قابل توجهی از تاریخ ۴۵ ساله حیات جمهوری اسلامی ایران این جریان ما اصلاح طلبان بخشی از ساختار رسمی بودهایم و طبعا امروز با صراحت باید نسبت به مواضع و عملکردمان در آن دوره ای که مسئولیت داشتیم منصفانه پاسخگو باشیم به عنوان مثال اگر بنده به عنوان یک فرد اصلاح طلب ۴ سال در خراسان استاندار بودم به نمایندگی از ساختار جمهوری اسلامی ایران من مسئولیت اداره بزرگ ترین استان کشور را در اختیار داشتم امروز اگر یک جریان دانشجویی در مشهد و یا در تهران از من بخواهد که تو بیا در مورد نقاط ضعف و قوت در یک گزارش عملکرد پاسخ بده حتما من مسئولیت دارم که این کار را بکنم نباید عبور کنم ازش و نه در مقام پاسخگویی در حقیقت با پرهیز از هویت انقلابی و اصلاح طلبی با یک پوشش دیگری وارد شوم در آن پوشش دیگر شاید پیوستن به جریان مخالف جمهوری اسلامی ایران باشد که جریان اصلاحات همانطور که عرض کردم به لحاظ روانشناسی و هویتی مرز روشن دارد.
اولا با اپوزسیون خارج از کشور که به تعبیر آقای نصیری شاهزاده محور است و هم با روش های حمکرانی امروز در قوای سه گانه که از نظر من، ما با این جریان هویت واحد داریم همه برخواسته از بطن انقلاب هستیم ولی نسبت به این نحوه حمکرانی ما منتقدیم دلسوزانه و مصلحانه این نکته دوم هست.
نکته سوم من نمایندگی از آقای مصطفی تاجزاده ندارم ولی همانطور که عرض کردم علاوه بر رفاقت دیرینه در یک مقطعی ما هر دو معاون وزیر کشور بودیم همسایه و روابط نزدیک داشتیم آقای تاجزاده اولا مواضعش را به صراحت اعلام کرده واضح و شفاف و هیچ چیز ناگفته ای ندارد.
در هیچکدام از این اظهار مواضع ذره ای از مرزهای هویتیش عدول نکرده من حتی به یاد دارم که آقای تاجزاده در مقطعی که معاون سیاسی وزیر کشور بودن و بعد معاون پشتیبانی و برنامه ریزی بودن خطاب به استانداران، فرمانداران، معاونین و مدیران تاکید می کردند که از رسانه های داخلی استفاده کنند حالا به هر دلیلی من نمی خواهم بگویم صحبت با رسانه های غیر داخلی در حقیقت گناه کبیره است ولی من تعصب مصطفی تاجزاده را دارم تاکید می کنم و به یاد ندارم تاجزاده با یک رسانه بیگانه تاکنون مصاحبه ای داشته باشد لذا من به عنوان یک شاهد، همکار و یک رفیق رابطه ای بین این مجموعه گفته های آقای نصیری بین شاهزاده و مصطفی تاجزاده و جریان اصلاحات به هیچ عنوان نمی بینم و انتظار دارم که تحلیلگران، اظهار نظرکنندگان که آزاد هستند در اظهار نظر مواضع خودشان شرط عدالت و انصاف را و حقوق انسانی، حقوق اساسی اشخاص حقیقی و حقوقی دیگر مثل آقای تاجزاده و جریان اصلاحات را رعایت کنند و انصاف داشته باشند.
مجید فرهانی فعال سیاسی اصلاحطلب، نیز در این خصوص گفت: نصیری کیست؟ کدام مهدی نصیری؟ نمی شناسم. همان مهدی نصیری که کیهان بوده است!!!؟ من خیلی وقت مصاحبه سیاسی نمی کنم نمی دانم چرا با من تماس گرفتید؟من در این خصوص نظری ندارم و شخصا عضو جبهه اصلاحات نیستم و در این چند ساله هیچ مصاحبه سیاسی نداشتم و حرفی ندارم.
فاطمه راکعی از اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی، در پاسخ به سوال در خصوص اظهارات نصیری گفت: بنده باید تحقیق کنم ببینم، اگر به جریان اصلاحات نزدیک هستید با شما صحبت کنم اگر نه صحبتی با شما ندارم.!
محمد سالاری، فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیرکل حزب همبستگی ایران اسلامی، ضمن اینکه مصاحبه را به وقت دیگری موکول کرد گفت؛ حرفهای مهدی نصیری، واقعا یک توهم است.!
کد خبر 848558 برچسبها پهلوی خبر ویژه اصلاح طلبان