هم سایه؛ موفق در ایجاد تعلیق و روایت قصه شسته رفته
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۶۳۲۰۸
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سریال تلویزیونی «هم سایه» پس از پخش سی و چهار قسمت به پایان رسید؛ سریالی که بعد از مجموعه جاسوسی- امنیتی «گاندو» به آنتن آمد. جالب اینکه قرار است به زودی «سرجوخه» با همین درونمایه جایگزین «هم سایه» شود!
شاید بد نباشد با پایان یافتن این مجموعه، گذری انتقادی و کوتاه بر آن داشته باشیم؛ انتقادی که هم نقاط ضعف و هم نقاط قوت این سریال را در بر بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به لحاظ موضوعی این مجموعه چندان اتفاق و موضوع جدیدی نداشت؛ محوریت اصلی داستان قصه علاقه مندی دختر و پسری به یکدیگر بود که با هم تفاوتهای فرهنگی و اقتصادی زیادی داشتند؛ با این تفاوت که این بار دختر افغانستانی بود.
شاید همین تفاوت قصه هم سایه را برای مخاطب جذاب کرد؛ به خصوص جایی که امیر محمد قزوینی در نقش حافظ جهانبخش (شخصیت اصلی قصه) متوجه شد دختر مورد علاقه اش (نورا با بازی آزاده سیفی) افغانستانی است. در آن سکانس میتوانستیم ترس، شک و شاید ناامیدی برای وصال به معشوق را در چشمان حافظ ببینیم.
این سریال توانست با روایت قصه اش، تا حدی مشکلات و سختی زندگی مهاجران افغانستانی را نشان دهد. پیام «هم سایه» بیش از هر چیز هنر درک تفاوتهای فرهنگی و همزیستی با همدلی و همراهی است.
بازی بازیگران «هم سایه» را هم میتوان مثبت و خوب ارزیابی کرد و بیش از همه شاید توانمندی و بازی درخشان مریم کاظمی و فرید سجادی حسینی (در نقش پدر و مادر نورا) به چشم آمد؛ بازی که همراه با لهجه زیبای افغانستانی بود و آنها توانسته بودند لهجه را خیلی خوب در بیاورند.
«هم سایه» یک سریال آپارتمانی صرف نبود؛ آنچه بیش از همه در این سریال نمود داشت لوکیشنهای متفاوت و متنوع آن بود که نقطه قوتش محسوب میشد.
«هم سایه» از جمله سریالهایی بود که به جهت نوع روایت قصه مخاطب دوست داشت دنبالش کند؛ قصه سریال چه در بعد ازدواج پسر ایرانی و دختر افغانستانی و چه از بعد کشف راز قتل عارف (جوان اهل افغانستان که در ابتدای فیلم کشته شد) تعلیق لازم را داشت و بیننده را پای خود مینشاند؛ اما ضرباهنگ قصه در قسمتهایی کم میشد. همین امر باعث میشد در قسمتهایی بی جهت قصه کشدار به نظر برسد و مخاطب آنطور که باید برای تماشای قسمتهای دیگر سریال تشنه نباشد.
سریالسازان امروز کمتر موفق میشوند مخاطب را منتظرِ قسمت بعدی خودشان نگه دارند. شاید پخش سریال هر شبی تلویزیون یکی از علل ایجاد این معضل باشد. سالهای قبل صداوسیما هر شب سریال پخش نمیکرد و مخاطب تشنه میشد تا منتظرِ قسمت بعدی بماند. اما در مجموع هم سایه، توانست با ایجاد تعلیق کم و بیش در قصه اش سرپا بماند.
یادداشت از مریم محمدی
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: نقد سریال سریال هم سایه هم سایه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۶۳۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مردمی که تلویزیون نمیبینند و سریالهایی که دیده نمیشود!
نتایج رصد و نظرسنجیهای مختلف درباره میزان رویکرد مردم به سریالهای نوروزی هشدار نگران کنندهای را به صدا درآورده است.
به گزارش خبرآنلاین، براساس این نظرسنجی سریال زیرخاکی ۱۹/۸۶ درصد مخاطب داشته و سریال رستگاری تنها موفق به جذب ۷/۳۴ درصد از مخاطبان صدا و سیما شده است. سریال هفت سر اژدها نیز ۱۸/۱۶ درصد مخاطب داشته است! نکته مهم و قابل تامل در این نظرسنجی این است که ۵۴/۶۴ درصد مردم اصلا این ۳ سریال را ندیده اند.
به عبارت دیگر، صداوسیما علی رغم تدارک ویژه و پرهزینه شب عید و ماه مبارک، هنوز نتوانسته مخاطبان گذشته خود را پیدا کند. این ارقام نشان میدهد که صداوسیما همچنان دچار ریزش مخاطب بوده و طرحهای تحول مدیران این سازمان نیز موفقیتی در پی نداشته است.