Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، آیین‌نامه شورای عالی سینما در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۹ در دومین جلسه برگزاری این شورا به تصویب اعضا رسید، شورایی که در ۲ دولت نهم و دهم به ریاست محمود احمدی نژاد و دولت یازدهم به ریاست حسن روحانی برگزار می‌شد.

البته تاکید می‌کنیم که شورای عالی سینما در دولت یازدهم بعد از گذشت مدتی از فعالیت خود با اعلام حجت‌اله ایوبی رییس وقت سازمان سینمایی منحل شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

لازم به یادآوری است که اعضای شورای عالی سینما در دولت محمود احمدی‌نژاد، داوود میرباقری، مسعود جعفری جوزانی، احمد نجفی، جمال شورجه، مسعود ده نمکی و محسن علی اکبری و در دولت یازدهم مسعود جعفری جوزانی، خسرو سینایی، پرویز پرستویی، منوچهر محمدی، احمدرضا درویش، سیدرضا میرکریمی و فرهاد توحیدی بودند.

این شورا در تاریخ ۲۸ فروردین ۹۵ و بعد از گذشت ۵ سال فعالیت، به کار خود پایان داد. حال بعد از گذشت ۱۱ سال از تصویب آیین نامه شورای عالی سینما، محمد خزاعی رییس جدید سازمان سینمایی تصمیم به تشکیل دوباره این شورا دارد، اما هنوز مشخص نیست که شورای جدید با همان آیین‌نامه‌ای که ۱۱ سال پیش به تصویب رسیده است کار خود را شروع می‌کند و یا آیین نامه بازنگری شده و یا آیین نامه جدیدی از نو به تصویب می‌رسد.

نگاهی به اولین آیین‌نامه شواریعالی سینما

در همین راستا، نگاهی به اولین آیین نامه شورای عالی سینما خواهیم داشت تا ببینیم این آیین نامه بعد از گذشت سال‌ها از نگارش آن، تا چه اندازه می‌تواند برای سینمای امروز ایران مثمر ثمر باشد.

این آیین نامه در ۱۲ ماده نوشته شده که ۷ ماه بعد از تصویب شورای عالی یعنی در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۳۹۰ به تصویب محمود احمدی‌نژاد رییس شورای عالی سینما و رییس جمهور وقت رسید. این شورا بر اساس اولین ماده در آیین نامه مورد نظر، به عنوان عالی‌ترین مرجع سینمای کشور معرفی شده است.

در ماده ۲ آیین نامه شورای عالی سینما، اهدافی را برای این شورا در ۱۲ بند تعریف کرده است، اهدافی کلی برای سینمای ایران که سال‌ها است مدیران سینمایی کشور آن را شعار داده و سینماگران آن را مطالبه کرده‌اند که البته همیشه هم در همان سطح شعار و مطالبه باقی مانده است.

اعمال سیاست‌های واحد و متمرکز در حوزه سینمای ایران برای اجرا توسط تمامی دستگاه‌های اجرایی و مراجع ذی‌ربط در چهارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی، مدیریت واحد و متمرکز تمامی منابع و امکانات ملی در عرصه سینما، پیشرفت همه‌جانبه کمی و کیفی توانمندی‌های ملی در عرصه سینما، پیشرفت متوازن زیرساخت‌های سینمای ایران، تقویت مؤلفه‌های سینمای ملی به عنوان یکی از عناصر هویت اسلامی ایرانی، رونق اقتصاد سینما و توانمندسازی بخش غیردولتی فعال در حوزه سینما، حمایت و هدایت سینمای ایران در جهت تحقق اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی، ارتقای حضور اثرگذار و مشارکت سینمای ایران در عرصه بین‌المللی، گسترش، تنظیم و ساماندهی بازار فیلم در راستای توسعه اقتصاد سینما و پاسخ‌گویی به نیازها و مطالبات مخاطبان، افزایش کمی و ارتقای کیفی تولیدات سینمای ایران با توجه به مضامین، موضوعات و سوژه‌های ارزشمند، تقویت و ساماندهی آموزش و پژوهش سینمایی در کشور متناسب با رویکردها و جهت‌گیری‌های پیشرفت سینما در ایران اسلامی، شناسایی و پرورش استعدادهای جدید و تربیت نیروهای متخصص و متعهد به ارزش‌های اسلامی ایرانی متناسب با گسترش و پیشرفت صنعت سینما در کشور از جمله اهداف شورا در این آیین نامه به شمار می‌رفت.

می‌توان گفت بیشترین تاکیدی که در جمیع اهداف بر آن شده است، مساله عدالت محوری و در دسترس قراردادن امکانات به صورت عادلانه برای سینمای ایران بود و البته اشاره کوتاهی نیز به تقویت بخش غیردولتی برای حضور در سینما داشته است. مساله‌ای که این روزها پیش از هر چیز باید به آن توجه شود، چرا که به دلیل شرایط و مشکلات اقتصادی موجود در کشور و مشکلاتی که به دلیل شیوع ویروس کرونا طی ۲ سال گذشته در کشور به‌وجود آمده بخش خصوصی کمتر تمایل به سرمایه گذاری در سینما دارد.

در کنار اهدافی که برای شورای عالی سینما در نظر گرفته شده است، وظایفی نیز تعریف شده است، که یکی از این وظایف تصویب سیاست‌های کلان سینمای ایران است، اصطلاح «سیاست های کلان» یک اصطلاح کلی است و لازم است که حداقل یک بار برای همیشه تعریف درستی از سیاست‌های کلان سینمای ایران داشته باشیم که این سیاست‌ها هربار با روی کار آمدن دولت جدید، دستخوش تغییر نشود.

یکی از نکات جالبی که در این آیین نامه وجود دارد، دیگر اهدافی است که برای شورای عالی در نظر گرفته شده است، اهدافی که خود می‌تواند زیر مجموعه «سیاست های کلان سینمای ایران» باشد، اهدافی که شامل تعیین ساز و کارهای لازم برای اعمال مدیریت هماهنگ منابع و امکانات ملی در عرصه سینما، تصویب برنامه‌های حمایت از تولید آثار فاخر سینمایی، تصویب شیوه‌های حمایت از توسعه شهرک‌ها، پردیس‌ها و فضاهای سینمایی، ارائه تسهیلات و پشتیبانی مالی و اعتباری و حمایت از تأمین کالاها، خدمات و فعالیت‌های سینمایی، تصویب طرح‌های کلان و راهبردی سینمای ایران و اختصاص منابع لازم، پیشنهاد مقررات و لوایح مورد نیاز در حوزه سینما به مراجع ذی‌ربط، اتخاذ راه‌کارهای مناسب و اصلاح زیرساخت‌ها به منظور بهبود شیوه‌های آموزش و تربیت سینماگران متعهد و تصویب برنامه‌های حمایت از فعالیت‌های پژوهشی و دستیابی به فناوری‌های روز در حوزه صنعت سینما است.

محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی و اعضای شورای عالی سینما باید به این مساله توجه کنند که سینمای ایران این روزها با تغییرات چشمگیری در حوزه تولید و اکران مواجه شده است، در واقع اکران‌های آنلاین و محصولات شبکه نمایش خانگی و پلتفرم‌ها جای خود را به تماشای فیلم در سالن‌های سینمایی داده است. که توجه به این مسائل باید مورد توجه قرار گیرد.

کد خبر 5332047 نیوشا روزبان

منبع: مهر

کلیدواژه: شورای عالی سینما محمد خزاعی سازمان سینمایی فیلم کوتاه جشنواره فیلم کوتاه تهران سازمان صداوسیما تئاتر ایران موسیقی نواحی چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران سریال ایرانی جشنواره موسیقی نواحی ایران برنامه تلویزیونی نقاشی خانه موسیقی جایزه سینمایی آکادمی اسکار بنیاد شهید و امور ایثارگران شورای عالی سینما سیاست های کلان آیین نامه سینمای ایران بعد از گذشت سیاست ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۶۵۹۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟

فریدون جیرانی در آخرین گفت‌وگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیه‌کننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامه‌نویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.

در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دوره‌های پس از آن پرداخته‌اند.

به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبت‌های جیرانی و ابوالحسن داوودی را می‌خوانید و می‌بینید:

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

در تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود

*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه این‌جور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.

داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذاب‌تر و قابل قبول‌تری نشان می‌داد.

در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود

*چهره را خیلی عوض کرد.

داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر می‌آید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را به‌نوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشه‌اش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترین‌شان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت می‌آیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست می‌توانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. به‌خصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخورد‌های خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود. شمشیر دولبه‌ای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود می‌آورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.

جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

در واقع شاید مهم‌ترین مساله‌ای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان می‌بینیم خسارت‌هایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتی‌ترین جشنواره‌های دنیا محسوب می‌شود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سال‌های سال همه درگیرش بوده‌ایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمه‌هایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛

یعنی بین حاکمیت و مردم و به‌خصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار می‌کند تا چهره‌ای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که می‌تواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت به‌خصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.

یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمده‌تر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستن‌هایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی می‌خواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب می‌شود و این می‌شود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد به این دلیل که نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند

این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمی‌گردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پل‌هایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمی‌تواند آن‌ها را بسازد؛ بنابراین روزبه‌روز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گران‌تر و غیرقابل ساخت‌تر می‌شود و به جایی می‌رسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهاد‌های سازنده هم خارج می‌شود. چون این‌ها مخاطب ندارند.

در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهم‌ترین بنیاد تقویت‌کننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟

محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید جواب نمی‌دهد

سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهاد‌های مختلف بوده و سرمایه‌هایی که بیشتر سرمایه‌های دولتی بوده‌اند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیده‌اند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیده‌ام-، اما کسانی که دیده‌اند به جز یکی دو مورد بقیه‌شان هیچ‌گونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخاب‌شده که پول بدهند.

کسانی که تصمیمات فرهنگی می‌گیرند با شرایط و کسانی روبه‌رو می‌شویم که همان مثال معروف را به یادمان می‌آورند که بر سر شاخ نشسته‌اند و بن می‌برند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریک‌کننده که پیش گرفته‌اند، فرار به جلویی که می‌بینیم که روزبه‌روز بیشتر می‌شود، این لجبازی از طرف تمام تصمیم‌گیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی می‌رسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان می‌کند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را می‌خواستیم.

این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید، به نظر می‌آید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبه‌رو شود، چیزی که فکر می‌کند می‌تواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمی‌دهد. این در سینما جواب نمی‌دهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفته‌اند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمده‌ترین‌شان است.

در بین محصولاتی که تولید می‌شود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعی‌ها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارت‌های دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل می‌شود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمی‌دانند چه‌کارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.

اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد می‌تواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان می‌دهد]، جامعه‌ای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقه‌های مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم می‌تواند به حاکمیت و جریان بین‌المللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه می‌کنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.

دیگر خبرها

  • تغییر قیمت گواهی اسقاط برای شماره گذاری هایما / ایران‌خودرو: قیمت هایما تغییری نکرد
  • تغییر قیمت گواهی اسقاط برای شماره گذاری هایما/ ایران‌خودرو: قیمت هایما تغییری نکرد
  • کدام فیلم‌های سینما به جامعه کارگری ادای دین کردند؟
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟