ضرورت توجه به سلامت جنسی در بیماران قلبی و عروقی
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۶۸۱۳۸
عضو تیم تخصصی کلینیک سلامت جنسی مرکز درمان ناباروری ابنسینا یکی از مسایلی که در مبتلایان به بیماریهای قلبی و عروقی کمتر مورد توجه قرار گرفته است را سلامت جنسی آنها دانست.
بیماری قلبی عروقی (CVD) همچنان علت مرگ و میر شماره یک جهان است و به مرگ ۶.۱۸ میلیون نفر در سال میانجامد. ۵۲۰ میلیون نفر در جهان به بیماری قلبی عروقی مبتلا هستند و با پاندمی بیماری کووید-۱۹ توجه به بیماری قلبی عروقی اهمیت بیشتری یافته زیرا در صورت ابتلااین افراد به این بیماری، عوارض جدی و شدیدی ایجاد میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش روز شنبه ایرنا از روابط عمومی مرکز درمان ناباروری ابنسینا، دکتر سعید آراسته جراح و متخصص اورولوژی، در این خصوص گفت: شعار روز جهانی قلب در سال ۲۰۲۱ به همه گیری کووید-۱۹ توجه داشته و بر ارتقای آگاهیبخشی، پیشگیری و مدیریت بیماریهای قلبی عروقی در سطح جهان تأکید کرده است و از همه افراد میخواهد که از دانش و همدلی خود برای اطمینان از سلامت قلب خود، عزیزانشان و جامعه استفاده کنند. شعار روز جهانی قلب در سال ۲۰۲۱ این است: «از قلب (همدلی) برای حمایت از همه قلبها، قلب خود و مبتلایان به بیماری قلبی عروقی استفاده کنید.»
وی به محورهای این شعار اشاره کرد و توضیح داد: شعار و برنامههای امسال روز جهانی قلب دربردارنده نکات مهمی است. نخست، به عدالت در دسترسی به دانش و خدمات مربوط به بیماری قلبی عروقی اشاره دارد که اطلاعرسانی گسترده بهخصوص با بهکارگیری رسانههای ارتباط جمعی و فضای مجازی، رسیدن به این هدف را آسانتر میکند. دوم، به پیشگیری از بیماری قلبی عروقی اشاره دارد و بدین منظور راهکارهایی ارائه شده است.
این پزشک متخصص تصریح کرد: همچنین براساس این شعار قطع مصرف دخانیات، تغذیه مناسب، ورزش و فعالیت بدنی، انجام معاینات منظم، استفاده از نرم گافزارهای سلامت که قابل نصب بر روی گوشی تلفن همراه است و تماس با اورژانس در صورت نیاز، توجه به مبتلایان به بیماری قلبی عروقی در دوران پاندمی کووید-۱۹ ضروری است.
آراسته ادامه داد: این افراد از ترس ابتلا به ویروس کرونا با خانواده و دوستان معاشرت نمیکنند، معاینات پزشکی را به تعویق میاندازند و دچار کاهش فعالیت بدنی میشوند که این وضعیت میتواند به پیشرفت بیماری منجر شود. در دنیای امروز به مدد فناوری دیجیتال، میتوان بر احساس انزوای این افراد فائق آمد و شرایط زندگی مبتلایان به بیماری قلبی عروقی را بهبود بخشید.
این اورولوژیست به عوامل خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی اشاره و خاطرنشان کرد: نداشتن علامت دلیل بر سلامت قلب نیست و شناختن عوامل مؤثر در بروز بیماریهای قلبی گام نخست در حفظ سلامت قلب است. استعمال دخانیات، دیابت، فشارخون بالا، چاقی، نداشتن فعالیت بدنی، میزان کم HDL (کمتر از ۴۰ میلی گرم در دسیلیتر)، سابقه خانوادگی ابتلای زودرس به بیماریهای قلبی، و افزایش سن (در مردان از ۴۵ سالگی به بعد و در زنان از ۵۵ سالگی به بعد) علتهای شناختهشده در بروز بیماریهای قلبی هستند.
آراسته افزود: در بیماران قلبی اختلال در عملکرد جنسی و کاهش فعالیت جنسی شایع است و این موضوع بر کیفیت زندگی زناشویی ایشان اثر سوء میگذارد. کاهش یا از دست رفتن میل جنسی در بیماران قلبی به دلایل زیر اتفاق میافتد: ترس از وقوع سکته و مرگ ناگهانی طی رابطه جنسی، تفسیر تغییرات جسمی (افزایش ضربان قلب و تنفس) طی رابطه جنسی بهعنوان علائم قلبی و افسردگی بعد از حمله قلبی.
وی برخی از اختلالات عملکرد جنسی را عامل هشداردهنده بیماریهای قلبی عروقی دانست و یادآور شد: آسیب عروقی در اثر تصلب شرایین و افزایش فشارخون سبب اختلال در عملکرد جنسی مردان میشود. بنابراین به مردانی که دچار مشکل هستند باید درباره امکان وقوع بیماری قلبی عروقی در آینده نزدیک (طی پنج سال بعدی زندگی) هشدار داد و او را از لزوم اصلاح سبک زندگی و مشاوره با متخصص قلب و عروق آگاه کرد.
آراسته درباره بارداری در خانمهای مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی گفت: خانمهای دچار مشکلات قلبی ممکن است ممنوعیت مطلق یا نسبی برای بارداری داشته باشند، بنابراین پیش از اقدام به بارداری باید با پزشک خود مشورت کنند.
عضو تیم تخصصی کلینیک سلامت جنسی مرکز درمان ناباروری ابنسینا درباره اثر داروها توضیح داد: داروهای قلبی عروقی بر میل جنسی، سطح انرژی و عملکرد جنسی فرد تأثیر میگذارند و در صورت نگرانی درباره این عوارض، بیمار نباید خودسرانه داروهای خود را کم یا قطع کند. در زنان یائسه که دچار بیماری قلبی عروقی شدهاند نیز تجویز استروژن موضعی بر استروژن سیستمیک (جذب خونی) اولویت دارد.
وی درباره تأثیر عوامل روانشناختی بر بیماریهای قلبی عروقی و همچنین سلامت جنسی مبتلایان به این بیماریها گفت: عوامل روانشناختی مانند استرس و سطح بالای اضطراب، بر هر دو موضوع، عملکرد جنسی و بیماری قلبی عروقی، اثر سوء دارند. بنابراین حمایت روانی از مبتلایان به بیماری قلبی عروقی ضروری است.
این متخصص اورولوژی یادآور شد: گاهی بیماران از اینکه درباره زندگی جنسی خودشان با پزشک صحبت کنند معذب میشوند و احساس ناراحتی میکنند. توصیه میشود کادر بهداشت و درمان با تمام بیماران قلبی عروقی درباره روابط زناشویی صحبت کنند، حتی اگر بیمار از وی سؤالی نپرسد و آگاهیهای لازم و خدمات مشاورهای در خصوص سلامت جنسی را به تمام بیماران و همسران ایشان ارایه دهند. مبتلایان باید بدانند که ابتلا به بیماری قلبی عروقی به معنای پایان زندگی جنسی نیست اما فرد مبتلا در صورتی میتواند فعالیت جنسی را از سر بگیرد که به وضعیت باثباتی از لحاظ قلبی عروقی رسیده باشد.
آراسته با تأکید بر ضرورت پیشگیری از ابتلا به کووید-۱۹ در بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی خاطرنشان کرد: با توجه به عوارض شدید ابتلا به کووید-۱۹ در این دسته از بیماران لازم است بر اهمیت پیشگیری تأکید شود و این افراد باید افزون بر واکسیناسیون، دیگر دستورالعملهای بهداشتی مانند تماس حداقلی با دیگران، رعایت فاصله ایمن با دیگران، ماسک زدن، شستن دستها و تهویه مناسب را رعایت کنند.
وی اصلاح سبک زندگی را از مهمترین عوامل در پیشگیری از بروز بیماریهای قلبی عروقی و همچنین مدیریت این بیماری دانست و گفت: کاهش و قطع مصرف سیگار، رعایت رژیم غذایی متناسب با سن، سطح فعالیت بدنی و وضعیت طبی، انجام معاینات دورهای و منظم، ورزش و فعالیت بدنی حتی در حد روزی ۲۰ تا ۳۰ دقیقه پیادهروی و کاهش سطح استرسهای روزمره، به تمام افراد به خصوص مبتلایان به بیماری قلبی عروقی توصیه میشود.
عضو تیم تخصصی کلینیک سلامت جنسی مرکز درمان ناباروری ابنسینا یادآور شد: سلامت جنسی و بهبود روابط زناشویی در مبتلایان به بیماریهای قلبی عروقی نباید مغفول واقع شود، زیرا در کاهش استرس، بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید به زندگی در این افراد و همسرانشان بسیار مؤثر است./ایرنا
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: مبتلایان به بیماری قلبی عروقی مرکز درمان ناباروری ابن سینا بیماری های قلبی عروقی قلبی عروقی بیماران قلبی فعالیت بدنی عملکرد جنسی سلامت جنسی کووید ۱۹
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۶۸۱۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
تیکهای جسیکا هیوستون زمانی شروع شد که فقط ۱۲ سال داشت. با گذشت زمان، وضعیت او رو به وخامت گذاشت تا اینکه دچار تشنج شد و سریعا به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان بیمارستان محلی در دورهام انگلستان، وضعیت او را نادیده گرفتند و گفتند دچار اضطراب شده است و احتمالا زمان زیادی را صرف تماشای ویدئوهای تیک تاک میکند.
جسیکا درواقع از بیماری خودایمنی رنج میبرد که براثر عفونت باکتریایی استرپتوکوک بهوجود میآید. بیماری او نوعی از اختلالات عصب-روانشناختی ایمنی خودکار کودکان مرتبط با عفونتهای استرپتوکوک (PANDAS) بود. وقتی عفونت شناسایی و درمان شد، علائم او درنهایت شروع به بهبود کرد.
خانم هیوستون تنها فردی نیست که دچار اختلال عملکردی در مغز است که با اختلال روانی اشتباه گرفته میشود. شواهد فراوان نشان میدهند مجموعهای از عفونتها میتوانند موجب وضعیتهایی مانند اختلال وسواس فکری-عملی، تیک، اضطراب و حتی روانپریشی شوند. اختلالات التهابی و متابولیکی نیز میتوانند اثرات قابلتوجهی بر سلامت روان داشته باشند، اگرچه روانپزشکان بهندرت آنها را مورد توجه قرار میدهند.
بازاندیشی درباره علت اختلالات روانی میتواند پیامدهای عمیقی برای میلیونها فرد مبتلا به بیماریهای روانی داشته باشد که درحالحاضر بهخوبی تحت درمان قرار نمیگیرند. بهعنوان مثال، بیش از ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی به بیماریهای عودکننده مبتلا میشوند. بیش از ۴۶ درصد از کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بهبود نمییابند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی پس از آزمایش داروهای مختلف درنهایت بهبود مییابند. درک عمیقتر مولفههای زیستی سلامت روان میتواند به تشخیص دقیقتر و درمانهای هدفمندتر منجر شود.
از دیرباز، رشته روانپزشکی بهجای اینکه بر علل زمینهای متمرکز باشد، حول توصیف و طبقهبندی علائم متمرکز بوده است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و حاوی توصیفات، علائم و معیارهای تشخیصی است. گرچه این راهنما به یکدستشدن تشخیصها کمک کرده است، بدون درنظر گرفتن مکانیسمهای پشتصحنهی اختلالات روانی بیماران را گروهبندی میکند.
بین علائم افسردگی و اضطراب همپوشانی زیادی وجود دارد و برخی این سوال را مطرح میکنند که آیا این موارد واقعا بیماریهای مجزایی هستند. درعینحال، افسردگی و اضطراب به شکلهای مختلفی وجود دارند. برای مثال، اختلال هراس با و بدون آگورافوبیا تشخیصهای متفاوتی هستند، اما ممکن است تفاوتهای معناداری بین آنها پیدا نکنیم. این امر میتواند به تنوع بالای بیماران شرکتکننده در کارآزماییهای دارویی منجر شود و به علت اشتراکات کم و اختلافات زیاد میان شرکتکنندگان، این آزمایشها نتیجهای حاصل نکنند.
تلاشهای پیشین برای یافتن مکانیسمهای علّی برای بیماریهای روانی چالشبرانگیز بوده است. در سال ۲۰۱۳ موسسه ملی سلامت روان سعی کرد از پژوهش برپایهی طبقهبندیهای مبتنیبر علائم DSM فاصله بگیرد. بودجه هنگفتی صرف پژوهش درمورد فرایندهای بیماری مغز شد با این امید که ژنها را مستقیما به رفتارها پیوند بزند. اما این ایده درنهایت شکست خورد و بیشتر ژنهای کشفشده اثرات کوچکی داشتند.
ژنها گرچه ممکن است در ابتلا به اختلالات روانی نقش داشته باشند، بهتنهایی پاسخ این موضوع نیستند. لودگر تبارتز ون الست، استاد روانپزشکی و رواندرمانی در بیمارستان دانشگاه فرایبورگ آلمان میگوید بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه-بیشفعالی، اضطراب و اوتیسم میتوانند براثر اختلال ژنتیکی ۲۲q۱۱.۲ ایجاد شوند که در آن بخشی از کروموزوم ۲۲ حذف شده است.
در سال ۲۰۰۷ مطالعات انجامشده در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد ۱۰۰ بیمار با علائم روانپزشکی یا نقایص شناختی درواقع دچار نوعی بیماری خودایمنی بودند. بدن آنها درحال ایجاد آنتیبادی علیه گیرندههای کلیدی در سلولهای عصبی به نام گیرنده NMDA بود. این امر به تورم مغز منجر میشود و میتواند طیف وسیعی از علائم ازجمله پارانویا، توهم و پرخاشگری را ایجاد کند. بیماری توصیفشده آنسفالیت گیرنده ضد NMDA نام گرفت و در بسیاری از موارد با حذف آنتیبادیها یا استفاده از داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها قابل درمان بود. مطالعات انجامشده روی بیمارانی که اولین دوره روانپریشی را داشتند، نشان داده است بین ۵ تا ۱۰ درصد آنها آنتیبادیهای حملهکننده به مغز را نیز داشتند.
بهنظر میرسد در موارد نادر اختلال وسواس فکری-عملی میتواند توسط سیستم ایمنی نیز ایجاد شود. این وضعیت در PANDAS دوران کودکی مشاهده میشود که خانم هیوستون در سال ۲۰۲۱ مبتلا به آن تشخیص داده شد. این اختلال گاهی در بزرگسالان هم دیده میشود. مرد ۶۴ سالهای زمان زیادی را صرف کوتاه کردن چمنهای حیاط خانه خود کرد، اما روز بعد دچار احساس پشیمانی و گناه شد. پژوهشگران دریافتند این علائم ناشی از حمله آنتیبادیها به نورونهای مغز او است.
اخیراً، بلیندا لنوکس، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، آزمایشهایی را روی هزاران بیمار مبتلا به روانپریشی انجام داده است. او میزان آنتیبادیها را در نمونههای خون حدود ۶ درصد از بیماران پیدا کرده است که عمدتا گیرندههای NMDA را هدف قرار میدهند. او میگوید مشخص نیست چگونه مجموعهای از آنتیبادیها میتوانند علائم بالینی مختلف از تشنج گرفته تا روانپریشی و آنسفالیت را ایجاد کنند. همچنین مشخص نیست چرا این آنتیبادیها ایجاد میشوند یا میتوانند از سد خونیمغزی (غشایی که دسترسی به مغز را کنترل میکند) عبور کنند. او فرض میکند آنتیبادیها از سد خونیمغزی عبور میکنند و ازطریق اتصال به هیپوکامپ بر حافظه تاثیر میگذارند و به هذیان و توهم منجر میشوند.
دکتر لنوکس میگوید برای درک آسیبهایی که سیستم ایمنی میتواند به مغز وارد کند، به بازاندیشی پزشکی نیاز است. او درحال انجام کارآزماییهایی در این زمینه است.
مطالعهی بیماران مبتلا به روانپریشی ناشی از سیستم ایمنی نشان میدهد طیف وسیعتری از استراتژیها ازجمله حذف آنتیبادیها و مصرف داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها میتوانند درمانهای موثری باشند.
افراد مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک/سندرم خستگی مزمن (بیماری عفونی که با مجموعهای از مشکلات شناختی مانند مشکل تمرکز و توجه همراه است) زمانی نادیده گرفته یا دچار تمارض تشخیص داده میشدند. پژوهشهای جدید نشان میدهد آنسفالومیلیت میالژیک هم با اختلالات ایمنی و هم با اختلالات متابولیک مرتبط است.
اختلالات متابولیک نیز میتوانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. مغز عضوی به شدت انرژیخواه است و تغییرات متابولیکی مرتبط با مسیرهای انرژی در اختلالات مختلفی ازجمله اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، روانپریشی، اختلالات خوردن و اختلال افسردگی عمده نقش دارد.
در دانشگاه استنفورد، کلینیک روانپزشکی متابولیک وجود دارد که در آن بیماران به کمک تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی همراه با دارو درمان میشوند. یکی از حوزههای فعال تحقیقاتی در این کلینیک، مزایای بالقوه رژیم کتوژنیک است که در آن مصرف کربوهیدراتها محدود است.
رژیم غذایی کتوژنیک بدن را مجبور میکند برای تامین انرژی چربی بسوزاند و مواد شیمیایی معروف به کتونها را ایجاد کند که میتواند در زمان محدود بودن مقدار گلوکز بهعنوان منبع سوخت در مغز استفاده شود.
کرک نایلن، رئیس گروه علوم اعصاب خیریه آمریکایی بازوسکی گروپ که بودجه پژوهشهای مغز را تامین میکند، میگوید ۱۳ کارآزمایی در سراسر جهان درحال انجام است تا اثرات درمانهای متابولیک را بر بیماریهای روانی جدی بررسی کند.
نتایج اولیه نشان داده است گروه بزرگی از بیماران بهطرز معناداری به این درمانها پاسخ میدهند. داروها، گفتگو درمانی، تحریک مغناطیسی مغز و شاید درمان با الکتروشوک برای این گروه از بیماران موثر نبوده است.
فقط درک سیستم ایمنی و سوختوساز نیست که درحال بهبود است. اکنون حجم عظیمی از دادهها با سرعت بیسابقهای تجزیهوتحلیل میشود تا ارتباطی را آشکار کنند که قبلا از دید پنهان بوده است. این امر درنهایت میتواند به درمانهای شخصیتر و بهتر منجر شود.
اوایل اکتبر سال ۲۰۲۳ زیستبانک بریتانیا دادههایی را منتشر کرد که نشان میداد افراد مبتلا به دورههای افسردگی دارای سطوح بالاتری از پروتئینهای التهابی مانند سیتوکینها در خون خود بودند. طبق مطالعهای دیگر، حدود یکچهارم از بیماران افسرده شواهدی از التهاب خفیف را نشان میدادند. آگاهی از این موضوع میتواند مفید باشد، زیرا پژوهشهای دیگر نشان میدهند بیماران مبتلا به التهاب به داروهای ضدافسردگی پاسخ ضعیفی نشان میدهند.
پیشرفتهای تازهای در رابطه با درک علل زمینهای اختلالات روانی پیشرو است. گروهی از پژوهشگران درحال بررسی راههای مختلفی برای بهبود تشخیص ADHD هستند؛ مثل طبقهبندی بیماران به زیرگروههای مختلف که برخی از آنها قبلا ناشناخته بودند. گروههای مختلف پژوهشگران در سه بیانیه مختلف در فوریه ۲۰۲۴ خبر کشف نشانگرهای زیستی را اعلام کردند که میتواند خطر زوال عقل، اوتیسم و روانپریشی را پیشبینی کنند.
جستجو برای ابزارهای تشخیصی بهتر نیز احتمالاً با استفاده از هوش مصنوعی تسریع میشود. شرکتی به نام Cognoa درحال استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اوتیسم در کودکان با تجزیهوتحلیل فیلمهایی از رفتارهای حرکتی آنها در اتاق انتظار پزشکان است.
موسسه علوم زیستی کمی (QBI) در کالیفرنیا از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشه کاملا جدیدی از تعاملات بین پروتئینها و شبکههای مولکولی که در اوتیسم نقش دارند، استفاده کرده است. این کار یافتن ابزارهای تشخیصی و درمانی را تا حد زیادی تسهیل خواهد کرد.
تحولاتی که به آنها اشاره شد، امیدوارکننده است. اما بسیاری از مشکلات را میتوان با کاهش فاصلهای که امروزه بین عصبشناسی و روانپزشکی وجود دارد، حل کرد. عصبشناسی اختلالات فیزیکی، ساختاری و عملکردی مغز را مطالعه و درمان میکند درحالیکه روانپزشکی که با اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری سروکار دارد. دکتر لنوکس آیندهای را تجسم میکند که در آن وقتی فردی که دچار اختلال روانی ناگهانی پس از عفونت ویروسی شده است با درمانهای استاندارد بهبود پیدا نمیکند، آزمایش آنتیبادی انجام شود.
بهگفتهی دکتر تبارتز ون الست، شکاف بین عصبشناسی و روانپزشکی در کشورهای آنگلوساکسون (شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند) بیشتر است. در کشور آلمان، روانپزشکی و عصبشناسی به هم نزدیکتر هستند، بهطوریکه عصبشناسان درزمینهی روانپزشکی آموزش میبینند و روانپزشکان نیز یک سال تحت آموزش درزمینهی عصبشناسی قرار میگیرند. این امر کارهای پژوهشی را آسانتر میکند.
دکتر تبارتز ون الست برای بیشتر بیمارانی که برای اولین به مبتلا به روانپریشی یا سندرمهای روانپزشکی شدید دیگر تشخیص داده میشوند، امآرآی مغز، الکتروانسفالوگرام، تستهای آزمایشگاهی برای التهاب و پونکسیون کمری تجویز میکند تا با پیدا کردن سرنخهایی از علت بیماری، درمانهای بهتری برای آنها ارائه شود.
منبع: زومیت
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيک