روایت عباس عبدی و علی مطهری از جلسه رئیس دستگاه قضا با نخبگان و فعالان سیاسی/ عبدی: «عدالت» وجه مشترک همه نیروهای سیاسی است/ مطهری: باید از دستگاه قضا حمایت و به آنها کمک کنیم
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۴۹۶۰۰۳
رئیس دستگاه قضا روز یکشنبه با جمعی از نخبگان و فعالان سیاسی و اجتماعی دیداری داشت، علی مطهری و عباس عبدی در گفتوگو با روزنامه شرق درخصوص مسائل مطرحشده در این جلسه نکاتی را مطرح کردند.
خبرگزاری میزان - روزنامه شرق نوشت: رئیس قوه قضائیه برخلاف رؤسای قبلی، رویه تازهای پیش گرفته و علاوهبر اینکه در ماههای پیش به زندان سر زده و با مشکلات مراکز قضائی از نزدیک مواجه شده، روز یکشنبه با جمعی از نخبگان و فعالان سیاسی و اجتماعی نیز دیداری داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عباس عبدی: جریانهای سیاسی درباره «عدالت» تفاهم دارند
جلسه با رئیس قوه قضائیه را چگونه دیدید؟
آقای محسنیاژهای خوب شنیدند و برخورد مناسبی کردند. باید در انتظار بود که در ادامه تا چه حد به صحبتهایی که گفته میشود، عمل خواهد شد و باید همه برای انجام آنها نیز کمک کنند.
محور سخنان شما چه بود؟
من درباره مسائل ایرانیان خارج از کشور، روزنامهنگاران، وضعیت زندانها و علنیشدن دادگاهها و تخریب وجهه دستگاه قضائی از سوی ضابطین و مسئله وکلا صحبت کردم که در آینده جزئیات آنها را نوشته و منتشر خواهم کرد. همچنین درباره پاسخگویی دستگاه قضائی گفتم که به هر حال این قوه جزئی از کل سیستم مملکت است؛ وقتی کلیت سیستم در حال جرمزایی هستند، دستگاه قضائی نمیتواند همه را مجازات کند بلکه مجموعه سیستم کشور باید مشکلات را حل کند. مثال زدم که روز گذشته حکم زندان یک سال و ۴۰ ضربه شلاق برای یک نفر به اتهام دزدیدن سه بسته کوچک بادام صادر شده است که بیشتر نوعی شوخی به نظر میرسد و دستگاه قضائی نمیتواند با این رفتارها به جایی برسد. اینها عمده نکاتی بود که مطرح کردم. احتمالا هفته آینده درباره همه موارد توضیح خواهم داد.
تعجب نکردید که شما را دعوت کردند؟
اهل تعجبکردن نیستم؛ بهویژه در ایران رویدادهایی که تعجبآور باشند، کم هستند. البته، چون قبلا هم درخواست کرده بودند که نظراتم را بگویم، این دعوت برای من تعجب نداشت. اینگونه جلسات بیشتر به این معناست که قرار است به این نظرات اهمیت داده شود؛ پس ما هم باید کمک کنیم که بهبودی به دست آید. نفس برگزاری جلسه، موضوع جدیدی است و نه محتوای آن؛ وگرنه با یک ساعت جلسه که قرار نیست اتفاق عجیبی رخ دهد. آقای مطهری نامه نوشتهاند و حرفهای خود را گفتهاند، بنده هم تقریبا هفتهای نیست که درباره دستگاه قضائی یادداشت نداشته باشم.
فکر میکنید اینگونه جلسات در نهایت باعث اتفاقهای خاصی خواهد شد؟
تحول در دستگاه قضائی مستقل از نهادهای دیگر، بعید است. بههرحال حدود ۴۰ سال است که این نهادها مسیری را طی کرده و بهراحتی نمیتوان آنها را تغییر داد و حتی اگر دستگاه قضائی هم به دنبال بهبود اساسی در این مسیر باشد، قطعا نهادهای دیگر مقاومت خواهند کرد. بااینحال، من به قضیه اینگونه نگاه نمیکنم، بلکه نگاه من این است که اگر قرار است چند کار خوب انجام شود، اشکالی ندارد و خیلی هم خوب است و باید کمک کرد. مثلا آقای محسنی گفتهاند که در چند وقت اخیر به تمام زندانها سرکشی شده است؛ ببینید، ما باید خودمان را به جای زندانی نیز بگذاریم، من خودم زندان بودم و میدانم اوضاع چگونه است و اگر اتفاقی در این زمینه رخ دهد، یک گام مثبت است. بنده درباره همکار عکاسی که زندانی شده نیز پیگیری داشتم که آزاد شد و موارد دیگری بوده و اگر هم باشد خواهیم گفت که انجام شود. اینگونه مسائل شاید مشکلات مملکت را در سطح کلان حل نکند، اما گفتن آن در جلسات رسمی کمک خواهد کرد و اگر یک گام هم به سوی بهبود حرکت کنیم، بسیار خوب است. به هر حال اگر «کلگرا» باشیم، ممکن است هیچوقت هیچ چیزی درست نشود.
نمایندگان اصولگرای حاضر در جلسه نیز نسبتبه دستگاه قضا انتقاد داشتند؟
بله، آنها هم دیدگاههای بهنسبت تندی را طرح کردند؛ البته زاویه دید آنها با یکدیگر فرق داشت. یکی از آنها به نظر من بیش از حد اصولگرا بود و انتقادهایی داشت و علیه زندان سخن گفت که فکر میکنم آقای محسنیاژهای هم با این رویکرد موافق نبود؛ البته نه اینکه این نظرات را رد کند، اما مشخص بود آن دوست اصولگرا یک نظام قضائی دیگری را در ذهن داشت که به نظر من جواب نخواهد داد. اما چند نفر دیگر انتقادهای بسیار خوبی داشتند که بعضا به انتقادهای من و آقای مطهری هم شباهت داشت که از نکات درخور توجه این جلسه بود که ارزشمند است. به هر حال «عدالت» و «زندگی عادلانه» میتواند وجه مشترک همه نیروهای سیاسی باشد و این برخلاف سیاستهای اقتصادی یا سیاست خارجی است؛ چون ممکن است در بحثهای سیاست خارجی یک جریان سیاسی مثلا به جنگ و یک جریان دیگر به مذاکره اعتقاد داشته باشد، فارغ از اینکه کدام جریان سیاسی درست میگوید، اما مشخص است دو نگاه کاملا متفاوت در این زمینه وجود دارد، ولی دربار «عدالت» همه تفاهم دارند. آقای اژهای هم در این جلسه دو، سه سؤال جدی مطرح کرد که البته من برای آنها جواب دارم و پیشتر در روزنامه سلام مفصل نوشتهام. قطعا خود ایشان هم برای آنها جواب دارد، ولی در عرصه جامعه خیلیها به این سؤالات جوابهای متفاوت میدهند که در هفته آینده جواب خودم به سؤالات را خواهم نوشت و توضیح خواهم داد که چگونه میتوان گفتگو و نظارت کرد و اصولا کار دستگاه قضا، فصل خصومت است یا احقاق حق؟ این مسئله، مسئلهای بسیار کلیدی است که توضیح خواهم داد وظیفه دستگاه قضائی فصل خصومت با رویکرد احقاق حق است و نه احقاق حق که در اسلام هم چنین چیزی گفته نشده است. مشخص بود ایشان هم چنین دیدگاهی دارند، اما برخی معتقد هستند باید بهجای دستگاه قضائی، عدلیه داشته باشیم. قانون باید عادلانه و اجرای آن نیز باید دقیق باشد.
علی مطهری: باید از دستگاه قضا حمایت و به آنها کمک کنیم
جلسه با رئیس جدید دستگاه قضا چگونه بود؟
اصل جلسه و اینکه چنین جلساتی تشکیل شود، فکر خوبی است و به دنبال نظرات ما بودند. شخص آقای اژهای هم اظهارنظر کردند و در مجموع جلسه خوبی بود.
شما چه مسائلی را در این جلسه مطرح کردید؟
من بر استقلال قوه قضائیه تأکید داشتم تا پروندهها از مسیرهای خاص تدوین نشود و اینگونه نباشد که از قوه قضائیه بهعنوان یک ابزار استفاده کنند. همچنین گفتم لازم است در مورد پروندههای خاص مانند جنایتهای فجیع و جرمهای بزرگ که وجدان جامعه جریحهدار میشود، بهسرعت حکم آن مشخص و اجرا شود. گاهی شده که جنایتی در جامعه رخ داده و همه از آن اطلاع پیدا میکنند، اما نتیجه آن را نمیفهمند که بسیار مضر است یا مجازات آن چند سال بعد انجام میشود؛ درحالیکه فلسفه مجازات تسلی خاطر جنایتدیده و نزدیکان آن است و دیگری عبرتگرفتن دیگران که با طولانیشدن اجرای حکم اثر خود را از دست میدهد.
همچنین به رئیس دستگاه قضا، درباره نوع برخورد با منتقدان گفتم و عنوان کردم که روش گذشته قابلقبول نیست و ضرورتی ندارد قاضی برای فردی که از نظام انتقاد میکند، عناوینی مانند تشویش اذهان عمومی، اقدام علیه امنیت ملی و نشر اکاذیب یا توهین به مقامات را ردیف کند، درحالیکه باید خط قرمز فقط اقدام عملی باشد؛ یعنی باید با فردی که آشوب ایجاد کرده یا اقدام مسلحانه انجام داده است، مبارزه شود. هر اظهارنظری جرم نیست حتی اگر برخلاف نظر رسمی نظام باشد و مخالف نظام نیز حق اظهارنظر دارد. در مورد زندانهای طویلالمدتی که صادر میشود نیز نامه ۱۴ فعالی را که چند ماه پیش نوشته بودند، مثال زدم که برای یکی از آنها ۱۶ سال و برای دیگری ۱۴ سال زندان داده بودند که من خطاب به آقای اژهای گفتم اینچنین حکمهایی چه ضرورتی داشت؟ شما به میزان تأثیر عمل توجه نمیکنید و واقعا چند نفر از مردم از این نامه مطلع شده بودند و اصولا چه تأثیری بر جامعه داشت که بخواهید چنین احکامی برای آنها صادر کنید بلکه باید از کنار این مسائل گذشت. درباره اینکه همه زندانها باید تحت نظر سازمان زندانها باشند نه دیگر نهادها، چون دخالت در امور سازمان زندانها محسوب میشود و قوه قضائیه نباید این را بپذیرد.
همچنین مسئله حصرخانگی را مطرح کردم و گفتم حل این مسئله بر عهده قوه قضائیه است و اینکه آن را به گردن شورای امنیت ملی میاندازند کار درستی نیست، این شورا فقط در زمانی که کشور دچار آشوب بود، میتوانست وارد شود، اما بعد از آرامش، وظیفه قوه قضائیه است که موضوع حصر خانگی را پیگیری کند که اگر این افراد مجرم هستند، برای آنان دادگاه علنی تشکیل دهد و اگر مجرم نیستند، آزادشان کند. حتی اگر آنها خطایی هم کرده باشند، ۱۱ سال است که در حصر هستند و آیا این مجازات برای آنها کافی نیست؟
دیدار با زندانی و خانواده زندانیها نیز کار لازمی است که به رئیس قوه قضائیه توصیه کردم. به نظر من حساسیتهایی که آقای محسنیاژهای دارند، قابلتوجه است، خود ایشان نیز بر روی ممنوعالخروجکردن افراد حساسیت داشتند و گفتند که برخی خبر ندارند و هنگام سفر با خانواده خود از این موضوع مطلع میشوند که مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. رئیس دستگاه قضا همچنین گفتند که از ابتدای انقلاب تاکنون افرادی بودند که، چون خطایی انجام دادهاند، کنار گذاشته شدند و دیگر نتوانستند به صحنه برگردند؛ درحالیکه بسیاری از آنان توبه کردهاند و ما باید راه را برای آنان باز کنیم تا بتوانند به صحنه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی برگردند که از نکات خوبی بود که ایشان به آن اشاره کردند. توجه به این مسائل غنیمت و مغتنم است و ما باید از دستگاه قضا حمایت و به آنها کمک کنیم؛ چون تاکنون به خیلی مسائل بیتوجهی شده است. آقای اژهای هم مدت طولانی در قوه قضائیه حضور داشتهاند و خیلی از مسائل را لمس کرده و حالا که قدرت دارند میخواهند به مشکلات رسیدگی کنند.
شما همیشه بهصراحت کلام معروف هستید و قطعا در این جلسه نیز حرفهای خود را زدهاید، فکر میکنید نظرات شما مورد اقبال قوه قضائیه قرار بگیرد؟
آنچه از رفتار آنها برمیآید، نشان میدهد که رویکرد جدیدی را در پیش گرفتهاند و توجه خوبی به حقوق مردم پیدا کردهاند و پیگیر هستند. بازدید از زندانها و برخی مسائل اینچنینی هم از نکات مثبت است و من هم گفتم که امیدواریم این رویه ادامه داشته باشد، البته این سؤال را هم خطاب به آقای اژهای مطرح کردم که زمانی که شما معاون قوه قضائیه و سخنگوی آن بودید، کمتر وارد این مسائل میشدید، شاید در آن زمان موانعی وجود داشته و حالا که اختیارات بیشتری دارید و میتوانید آنها را مطرح کنید. بههرحال باید این اتفاق را به فال نیک بگیریم و تشویق کنیم که این راه ادامه داشته باشد.
بیشتر بخوانید: رییس قوه قضائیه: قوه قضائیه باید استقلال خود از جریانهای سیاسی را حفظ کند/ نباید ابزار انتقام گیری یک جریان سیاسی از جریان مقابل باشیم/ عدلیه باید ملجا همه باشد، به خصوص افرادی که توسط یک مامور حکومت مورد ظلم واقع شدندانتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: رئیس قوه قضاییه علی مطهری رئیس دستگاه قضا دستگاه قضائی محسنی اژه ای آقای اژه ای آقای محسنی قوه قضائیه برای آن ها عباس عبدی علی مطهری اژه ای هم کمک کنیم رئیس قوه احقاق حق زندان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۴۹۶۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عهد کردیم خودسانسوری نکنیم
به گزارش قدس آنلاین، این برنامه در هر قسمت، یکی از پروندههای مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی میکند. فصل اول بیواسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما میرود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدرینیا» کارگردان و تهیهکننده «بیواسطه» گفتوگو کردیم که میخوانید.
در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحهسازی یا مراکز هستهای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بیواسطه» را نسبت به فصل اول چه میدانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژهها، موضوعات و لوکیشنها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بیواسطه» سراغ روایتهایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آنها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحهسازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیتهای بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هستهای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایتهای کمتر دیدهشدهای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایتهای کمی از آنها روی آنتن دیدهایم.
موضوعاتی مثل صنعت هستهای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامهسازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایتهای داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسشهایشان به روایتهای غیررسمی و رسانههای خارجی هم رجوع میکردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سالها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیمهای برنامهساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاهها و بخشهایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بیواسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی میرویم، تا جایی که ممکن است پرسشهای مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحهسازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هستهای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریمهای جدی کشورمان بهخاطر انرژی هستهای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمیبینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آنها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاههایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانیکه میفهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعفها و کمکاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح میدهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند.
ساخت چنین برنامههایی میتواند مسیر برنامهسازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحتتر و بیدردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشنهایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر میکنیم این شکل از پرداخت به سوژهها و مطالبهگری سبب میشود برنامهسازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم.
اگر رسانههای رسمی از زیر بار برنامهسازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانههای خارجی و غیررسمی وارد این حوزه میشوند و میدان روایتها از سوی راویان داخلی خالی میشود. همینطور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامههای سیاسی دارد تا مرجعیت رسانهای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاههای مختلف برمیگردد که آنها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بیواسطه» دستگاهها و وزارتخانههایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعفها و قوتهایشان را صادقانه میگفتند اما گارد برخی از دستگاهها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی میگفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومیهایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانهای قرار گیرند.
مرز استقلال رأی در روایتهای «بیواسطه» که سفارشدهنده آن، سازمان اوج و پخشکنندهاش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بیواسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفتها، ضعفها، قوتها و کمبودها در حوزههای مختلف میشود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او میگوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان میدهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بیواسطه» را به دوربین تبلیغاتی یکطرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفتها میرویم و هم ضعفها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همینجاست. ما در عصری زندگی میکنیم که روایتها یکسویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکههای اجتماعی منتشر میشود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
گاهی هزینههای اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامههای سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح میدهد سراغ اینگونه از برنامهسازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینههایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ بهنظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامهسازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامههای تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامهسازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامهای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق میشود. مثلاً در مقطع انتخابات، یکسری برنامهها روی آنتن میرود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه میپردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام میشود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامههای گفتوگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن میرود اما بعد تعطیل میشود. رسانه ملی بابت این برنامهها، هزینههای اجتماعی میدهد در حالیکه اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سالها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا میکند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند میتواند در موقعیتهای مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاهها مقطعی شود سبب میشود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانیکه بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل میشود. این رویکرد، اشتباه است و در این سالها ضربهاش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما میآید را تحمل کنند تا این برنامهها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بیواسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بیواسطه» به برنامهای مطالبهگر تبدیل شود که هر بار سراغ پروندههای جدید و جنجالی میرود، مماشات نمیکند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامههایی میتوان به اثرگذاری آنها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل