Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایسنا/خراسان رضوی انوشه گفت: دانشگاه، محل ارزشیابی است نه باشگاه سیاسی و بازاریابی، همچنین دانشگاه نه دانشجومحور است، نه استادمحور و نه مکان محور بلکه دانش محور است.

سید محمود انوشه، شب گذشته در جمع رتبه‌های برتر گروه علوم انسانی آزمون سراسری که در قالب رویداد «آینده روشن» در مجتمع سپید مشهد گرد هم‌آمده‌اند، اظهار کرد: دانشگاه، محل ارزشیابی است نه باشگاه سیاسی و بازاریابی؛ همچنین دانشگاه نه دانشجومحور است، نه استادمحور و نه مکان محور بلکه دانش محور است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با اشاره به اهمیت تبدیل علم و دانش به معرفت، خطاب به دانشجویان نخبه افزود: سعی کنید همیشه اندیشمند بوده و ضمن یادگیری علوم، آن‌ها را در متن اندیشه خود به معرفت تبدیل کنید؛ چراکه علم به خودی خود کاربرد و ارزشی ندارد تا زمانی که به معرفت تبدیل نشود.

مشکلات یا قابل حل هستند یا قابل تحمل / پذیرش؛ اولین رمز موفقیت در زندگی

این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: خداوند انسان را با چهار مؤلفه نیّت، میزان تلاش و میزان صبر نسبت به مصیبت و معصیت امتحان می‌کند بنابراین باید در زندگی هشیار بوده و ضمن پرهیز از نیّت‌های سوء، بدانیم هرگاه مشکل، فشار و سختی پیش می‌آید فقط به دلیل این است که گرد و غبارهای وجودمان را بشوید و ما را پاک تر و قوی‌تر کند؛ اصولا مشکلات یا قابل حل هستند یا قابل تحمل و هیچ گاه مشکلی نخواهد بود که نه غیرقابل حل باشد و نه غیرقابل تحمل.

این روان درمانگر با بیان اینکه انسان به میزان مصیبت دیدگی‌اش شرح صدر پیدا می‌کند، افزود: ما از ابعاد مختلف به این مصیبت دیدگی نیاز داریم؛ مصیبت دیده‌ترین شخص عالم، پیامبر اسلام(ص) است که نه تنها برای گذشتگان بلکه برای آیندگان هم دل می‌سوزاند و دغدغه‌مند بود.

وی، پذیرش را اولین رمز موفقیت در زندگی دانست و گفت: پذیرش به این معنا است که هر حادثه‌ای را که خارج از اراده و اختیارمان اتفاق افتاد، بپذیریم؛ به فرموده قرآن کریم چه بسیار چیزهایی که از آن‌ها بدمان می آید اما خیر ما در آن است و چه بسیار چیزهایی که دوست داریم اما برای ما شر است.

دانستن‌های نادرست ما را به انحراف می کشاند نه ندانستن

 انوشه موفقیت برای انسان کم ظرفیت را مقدمه گستاخی او برشمرد و گفت: حواسمان باشد به دلیل قبولی در یک رشته خاص یا کسب یک رتبه خاص، دچار اظهارفضل و احساس دانایی نسبت به همه چیز نشویم؛ ندانستن فقط یک قدم و دانستن‌های نادرست، هزار قدم ما را به انحراف می‌کشاند تا حدی که می ‌توان آرزو کرد کاش آنچه را می‌دانیم، نمی دانستیم. بحران جوانان ما نادانی نیست بلکه توهم دانایی است؛ همه فکر می‌کنند عقل کل هستند و همه چیز را می‌دانند.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه  لزوما همه جا قانون با اخلاق منطبق نیست، خاطرنشان کرد: ما در انتخاب‌هایمان آزاد هستیم اما در عواقب حاصل از انتخاب‌ها نمی‌توانیم آزادانه عمل کنیم؛ ما هم محصول انتخاب‌های خودمان هستیم و هم مسئول آن‌ها؛ در واقع هر چه را پذیرفتیم، مسئولیتش را هم پذیرفته‌ایم.

لبخند، سکوت و تفکر را فراموش نکنید

وی تصریح کرد: لبخند و سکوت در کنار تفکر که نشانه‌های منتسب به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند، بزرگترین ابزارهای ما در زندگی و گشاینده بسیاری از مشکلات هستند؛ سردار قاسم سلیمانی که کانون تفکر، بینش، بصیرت و روح بزرگ بود، به این ابزارها مسلح بود.

اهمیت درک مفاهیم عمیق قرآن/ شدیدترین عذاب، حسرت ناشی از دیدن فاصله میان ما با ایده آلمان است

انوشه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سیر تحقیقات میدانی خود پیرامون ادیان و مذاهب مختلف در جهان گفت: امروز قاطعانه می‌گویم اگر در دنیا از ابتداء آفرینش آن تاکنون یک معجزه اتفاق افتاده باشد، قرآن است؛ البته ترجمه‌های قرآن آنگونه که باید رسایی ندارد و تا به زبان عربی مسلط نباشیم، نمی‌توانیم به عمق مفاهیم قرآن پی ببریم. 

وی با بیان اینکه حقایق در اعماق تفکر نهفته است، ادامه داد: مطابق آیات سوره مبارکه حمد، در این جهان تنها سه راه پاکی، پلیدی و پوچی یا گمراهی پیش روی ما قرار دارد و پس از مرگ به این نگاه می کنند که ما چقدر از عمران را در هر یک از اینها سپری کرده‌ایم؛ عمق و شدت عذاب جهنم در دَرَک، هنگامی است که آنچه در دنیا شده‌ایم و آنچه می‌توانستیم بشویم را به ما نشان بدهند. 

هر گرهی به ابرو، صد گره به کار می اندازد/ عفو و بخشش را انفاق کنیم

این روانشناس با اشاره به این مصرع از اقبال لاهوری که «جان چو دیگر شد جهان دیگر شود»، یادآور شد: جهان و اتفاقات پیرامون ما وابسته به حال ما است پس مراقب باشیم به امور با انرژی های منفی که مهمترین آنها نبخشیدن است نزدیک نشویم؛ اگر به مدت طولانی از کسی کینه داشته باشیم به نقطه ضعف ما تبدیل می‌شود.

انوشه ادامه داد: هر گرهی به ابرو، صد گره به کارمان می اندازد؛ اگر از کسی نفرت دارید در واقع از قسمتی از خودتان در او متنفر هستید پس ببخشید تا خدا به شما انرژی مثبت هدیه دهد؛ در قرآن آمده است که مردم از پیامبر(ص) می‌پرسند چه چیز را انفاق کنیم؟ خداوند به پیامبر(ص) می فرماید بگو عفو را انفاق کنند(که در هیچ دینی چنین آموزه‌ای وجود ندارد). در واقع وجود انسان منشأ برکت می‌شود اگر از طریق مبارزه با نادانی، نگرانی، ناتوانی و نیازمندی، دیوارهای علاقه، عناد و عادت را فرو بریزد.

وی افزود: قیمت هر چیزی مقدار پولی نیست که برای آن می‌پردازیم بلکه میزان عمر ما است که صرف توجه به آن می شود؛ پول رایج کائنات، انرژی است بنابراین به هر چه توجه کنیم در واقع آن را به سمت خود کشانده و خریده‌ایم، دقت کنیم آیا ارزش دارد که لحظات عمر و انرژی‌مان به آن مشغول باشد؟. 

ویژگی های انسان عزتمند/ اسنپی و ماتریسی زندگی کنیم

این محقق و مشاور گفت: مسئولیت‌پذیری، خطرپذیری، شکست‌پذیری، عبرت‌پذیری، استقلال و تأثیرگذاری، ۶ ویژگی بارز انسان عزتمند است و باید تلاش کنیم مانند اسنپ زندگی کنیم یعنی ابتدا از خود بپرسیم کجا هستیم و ویژگی‌هایمان چیست؟ سپس مشخص کنیم می‌خواهیم به کجا برویم و اینکه عجله داریم یا می‌خواهیم ضمن زندگی(به صورت اقتصادی) به مقصدمان برسیم. 

انوشه ضمن توصیه جوانان به زندگی ماتریسی در تشریح آن گفت: زندگی ماتریسی یعنی امورات زندگی را در چهار گروه «مهم و فوری»، «مهم و غیرفوری»، «غیرمهم و غیرفوری» و «فوری و غیرمهم» دسته بندی و سپس اولویت بندی کنیم؛ عرصه مهم و فوری، حوزه عقلانیت و بدیهیات بوده و مسلم است که اولویت دارد، عرصه فوری و غیرمهم، عرصه بطالت است و کسی که به آن اولویت دهد، وارد حوزه پوچی و گمراهی شده است، عرصه غیرفوری و غیرمهم، عرصه حماقت است و عرصه مهم و غیرفوری، عرصه ذکاوت بوده و تمام تولید محتوا، پژوهش‌ها، برنامه ریزی‌ها و بصیرت‌ها در این عرصه بروز و ظهور می‌یابد.
 
وی به نقل از شهید تهرانی مقدم تأکید کرد: برنامه‌ریزی و کار بر اساس امکانات، فقط کار انسان‌های بسیار ضعیف است بنابراین هنر ما این است که بدون امکانات نشان بدهیم چه کار می‌توانیم انجام دهیم.

چهار شرط ازدواج موفق

این روانشناس در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت ازدواج بهنگام و آگاهانه اشاره و به جوانان خاطرنشان کرد: پنج عامل اصلی ازدواج، انگیزه، تعهد، توانایی در ابعاد مختلف، امکانات و دانش ازدواج است؛ هر رابطه‌ای باید سه ویژگی داشته باشد تا تبدیل به ارتباط(رابطه دوسویه) شود؛ نخست آنکه به نفع شما باشد، دوم اینکه به ضرر هیچ کس نباشد و سوم اینکه مبتنی بر واقعیت باشد نه خیال پردازی و توهم.

انوشه، بالانس و تحلیل «رابطه دختر و پسر»، «رابطه دختر با خانواده پسر»، «رابطه پسر با خانواده دختر» و «رابطه خانواده‌ها با یکدیگر» را چهار شرط ازدواج موفق دانست و گفت: این روابط با ابزارهای مشاهده(رفت و آمد)، مصاحبه(گفت و گو)، مکاشفه(تحقیق) و مشاوره(از متخصصان) قابل حصول است.

از قضاوت و سرزنش پرهیز کنید/ همیشه دنبال موافقت دیگران نباشید

وی به نقل از امام رضا(ع)، لبخند، ایمان، امید و ادب را لازمه رستگاری انسان برشمرد و ضمن توصیه به پرهیز جدی از قضاوت کردن دیگران گفت: هرگز در موقعیتی که خود در آن نبوده‌اید یا صرف اینکه نوع گناه فردی با شما متفاوت است، او را قضاوت یا سرزنش نکنید. همچنین به یاد داشته باشید که هرگز از کسی که همیشه موافق شما است چیزی یاد نمی‌گیرید؛ موافقت، محصول آرامش دیگران و مخالفت، محصول دانش دیگران است و ما هم به آرامش و هم به دانش در کنار هم نیاز داریم.

نگذارید آگاهی از عیب هایتان شما را بترساند

 این استاد دانشگاه به نقل از امیرمؤمنان علی(ع) تأکید کرد: هرگز نگذارید آگاهی از عیب‌هایتان شما را بترساند و بدانید هرگز زندگی، دشمن شما نیست اما طرز تفکر شما می‌تواند دشمنتان باشد. همچنین اگر کسی می‌خندد، لزوما بی غم نیست و اگر کسی می‌گرید لزوما افسرده نیست؛ هر کسی درس نخوانده است، حتما جاهل و کم هوش نیست، هر کسی ماشین مدل بالا دارد، حتما دزد نیست، هر کس معلول است، لزوما ناتوان نیست، هر کس فقیر است، لزوما گدا نیست و هر کس متهم است حتما محکوم نیست. 

جاده موفقیت، هیچ گاه سر راست نیست

انوشه گفت: باید از کودکی بیاموزیم که آدرس موفقیت، بزرگراه توکل، بلوار آرامش، خیابان صوری، میدان عمل، مجتمع انگیزه، واحد پشتکار، پ۱۱۴، منزل صداقت و آدرس شکست، بزرگراه بدبینی، بلوار حقارت، خیابان توهم، میدان شعار، بن بست چه کنم، مجتمع یأس، واحد بیکاری، طبقه زیرزمین، منزل فلاکت است.

به گزارش مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها،وی در پایان به جوانان تأکید کرد: جاده موفقیت، هیچ گاه سر راست نیست بلکه پیچی به نام شکست، دوربرگردانی به نام سردرگمی، سرعت گیری به نام دوستان، چراغ قرمزی به نام دشمن و چراغ احتیاطی به نام خانواده دارد.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی علمی و آموزشی نخبگان علم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۲۰۰۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افول تشکل‌های دانشجویی، بدنه اجرایی کشور را تضعیف می‌کند

به گزارش خبرنگار گروه استان‌های ایسکانیوز از اصفهان، افت محسوس پویایی تشکل‌های دانشجویی ظرف سال‌های اخیر، موضوعی است که بارها مورد اشاره تحلیل‌گران قرار گرفته و تلاش شده در این خصوص آسیب‌شناسی شود. فرید نادری دانشجوی دکتری مهندسی سازه در دانشگاه خواجه نصیر، از جمله فعالان باسابقه تشکل‌های دانشجویی است که هم در دانشگاه آزاد و هم دانشگاه‌های دولتی، سابقه تحصیل و کنش‌گری دانشجویی داشته و بینش خوبی راجع‌به فراز و فرود تشکل‌های دانشجویی و چالش‌های موجود در این حوزه دارد. وی انقطاع روند نسل‌سازی در تشکل‌ها را ناشی از سیاست‌های غلط مسئولان دانشگاهی و یک‌دست‌سازی تشکل‌ها دانسته و بر لزوم حفظ استقلال این نهادها و احیای اصالت آن‌ها تأکید دارد. این گفت‌وگوی تفصیلی را در ادامه می‌خوانید.

به عنوان سؤال نخست، چگونه وارد فضای کنش‌گری دانشجویی شدید و چه مسیری را پیمودید؟

زمانی که من در سال ۱۳۹۴ وارد دانشگاه آزاد اصفهان شدم، اغلب دانشجویان دغدغه‌های سیاسی داشتند. به‌خاطر همین، خود به خود من هم وارد این فضا شدم. البته، فعالیت‌های سابق سیاسی در خانواده‌ام هم در این موضوع بی‌تأثیر نبود.

پس از مدتی برای اجرای برنامه‌های مختلف، در کنار «بسیج دانشجویی» مستقیماً با معاونت فرهنگی دانشگاه وارد همکاری شدم. این فعالیت‌ها در نهایت زمینه‌ساز حضورم در «تشکل سیاسی امیرالمؤمنین (ع)» که یکی از قدیمی‌ترین تشکل‌های دانشگاه آزاد در کشور بود، شد. پس از دو سال فعالیت و پیمودن سلسله‌مراتب تشکیلاتی، دبیر این تشکل شدم و بعد از یک سال نیز در «شورای مرکزی اتحادیه تشکل‌های اسلامی-سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی» مسئولیت پذیرفتم.

پس از ورود به تشکل‌های سیاسی دانشگاه، چه برنامه‌ای را دنبال کردید؟

پس از حضور در تشکل امیرالمؤمنین (ع) متأسفانه شاهد حواشی‌ای از جمله گرایش‌های جناحی این تشکل بودم. به همین دلیل پس از راه‌یابی به شورای مرکزی تشکل با رأی دانشجویان و انتخاب شدن به عنوان دبیر تشکل، اولین گام، حذف وابستگی‌ها بود.

این تشکل به‌طور عمده، هدف تبیین و بسترسازی فضای سالم سیاسی برای کنش‌گری دانشجویی را دنبال می‌کرد. به همین دلیل، معمولاً هنگامی که کانون‌ها و انجمن‌های علمی خواهان برگزاری برنامه‌هایی بودند که رویکرد فرهنگی-سیاسی و علمی-سیاسی داشت و آن‌ها به دلیل مقررات قادر به ورود به مباحث سیاسی نبودند، این نوع برنامه‌ها را به‌طور مشترک با همراهی تشکل امیرالمؤمنین (ع) برگزار می‌کردیم و بُعد سیاسی برنامه را ما برعهده می‌گرفتیم. این نوع جلسات، به ما امکان تبیین مسائل روز سیاسی را با مشارکت دانشجویان عضو کانون‌ها و انجمن‌های علمی می‌داد.

آغاز یک‌دست‌سازی آیا آرمان یا هدفی در طول فعالیت داشتی که تحقق آن به چالش برخورده باشد؟

به شخصه فرد آرمان‌گرایی نیستم که روند کاری‌ام را مبتنی بر عقاید آرمانی جلو ببرم. برعکس، خود را واقع‌گرا می‌دانم و سعی می‌کنم تحلیل‌های‌ام هم مبتنی بر عمل‌گرایی باشد به همین دلیل، تا آن‌جا که به عملکرد من بازمی‌گشت، تقریباً هیچ مشکلی نداشتیم و همه برنامه‌ها به‌خوبی اجرا می‌شد.

مشکلات از جایی شروع شد که پس از مدتی فعالیت، معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد تصمیم گرفت که با ایده حذف تشکل‌های قدیمی و جایگزین کردن‌شان با تشکل‌های جدید موافقت کند! تشکل اسلامی-سیاسی امیرالمؤمنین (ع) جزوی از همین تشکل‌های قدیمی بود که با استراتژی جدید دانشگاه باید حذف می‌شد. اکثر تشکل‌های قدیمی بعد از این جریانات، یا تغییر هویت دادند و یا اساساً منحل شدند.

پایان شناسنامه‌دارها به‌نظر شما، هدف از سیاست جدید دانشگاه در قبال این تشکل‌ها چه بود؟

رویکرد دانشگاه برای پویایی فضای سیاسی دانشجویی، در ابتدا معطوف به احیای تشکل‌های قدیمی بود. اما به هر دلیلی، این رویکرد تغییر کرد و دانشگاه تصمیم گرفت که نهادهای سیاسی دانشجویی ذیل تشکل‌های تابلودار سامان‌دهی شوند [تشکل‌های تابلودار، تشکل‌هایی با عنوان واحد در سراسر کشور مثل «انجمن اسلامی» یا «جامعه اسلامی» هستند که با پسوند نامِ دانشگاه، از یک‌دیگر تفکیک می‌شوند]. با این روش، کنترل تشکل‌ها آسان‌تر است؛ زیرا همگی زیرمجموعه اتحادیه‌های مشخصی خواهند بود. در آن برهه، بسیاری از تشکل‌ها فعالیت غیروابسته و بدون رنگ و بوی جناحی داشتند و با تعریف شدن به‌عنوان زیرمجموعه یک تشکل با خط فکری ثابت مخالفت می‌کردند؛ اما در نهایت، این دانشگاه بود که توانست اراده خود را حاکم کند.

آسیب تشکل‌های جناحی آیا این فرآیند، در تضاد با دیدگاه رهبری در رابطه با «پرهیز از نگاه جناحی، سیاسی‌کاری و تبدیل دانشگاه به باشگاه احزاب» نبود؟

بله! به‌نظر می‌رسد با سخن مقام معظم رهبری مغایرت داشت. البته باید توجه داشت که تشکل‌های تابلودار، به‌صورت زبانی اعلام می‌کنند که گرایش جناحی ندارند. اما در عمل -برای مثال زمان انتخابات- دقیقاً از نامزدهای جناح مشخصی حمایت کرده و متصل به جناح‌ها می‌شوند.

در کشورهای توسعه‌یافته، احزاب با مانیفست و تشکیلات مشخصی فعالیت دارند که تعداد آن‌ها هم محدود است در برابر عملکردشان پاسخگو هستند. اما در شرایطی که در کشورها ما هرگاه چند نفر اراده کنند می‌توانند با فراهم کردن ساده‌ترین شرایط، حزبِ خود را تأسیس کنند، گرایش دانشگاه به این احزاب و جریان‌های غیرپاسخگو، هم دانشگاه و هم دانشجویان را دچار آسیب می‌کند. فضای دانشجویی، باید بدون وابستگی سیاسی باشد و دانشجو آزادانه بتواند فعالیت و کسب تجربه کند.

چه شرایطی باید فراهم می‌شد تا استراتژی دانشگاه در یک‌دست‌سازی تشکل‌ها ذیل چند تابلوی مشخص، بتواند به موفقیت برسد؟

این رویکرد زمانی خوب بود که دانشگاه می‌توانست تمامی گرایش‌ها و سلایق را پوشش دهد. هدف اصلی این سیاست‌ها، گذر دادنِ نسلی تشکل‌ها با فشار دانشگاه بود. درحالی که گذر نسلی باید در خود تشکل انجام شود. چه‌طور می‌شود به اجبار، گذر نسلی را محقق کرد؟! اصرار دانشگاه بر این موضوع و بی‌توجهی به لزوم پرورش نسل در بطن خود تشکل‌ها، باعث شد این نهادها هم‌اکنون در «کما» باشند و پس از گذر چندین سال هنوز دانشگاه نمی‌تواند آن‌ها را احیا کند.

تشدید انقطاع نسلی سهم پاندمی کرونا را در این تحولات چه‌قدر برجسته می‌دانید؟

اتفاقاً دلیل کاهش کیفیت رویدادهای دانشگاهی پس از پایان پاندمی کرونا، هم به زعم من بی‌توجهی به نسل‌سازی اصولی در بطن تشکل‌ها بود. معدود نهادهای دانشجویی که توانستند علی‌رغم این چالش‌ها، بعد از کرونا هم زنده بمانند، دقیقاً همان نهادهایی بودند که پرورش نسل را به هر ترتیبی دنبال کردند. ولی آن دسته از تشکل‌ها که درگیر تغییر سیاست‌های فرهنگی دانشگاه شدند و از این مقوله غافل ماندند، بعدها سطح فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی در دانشگاه را نیز همراه با افت خود، پایین کشیدند. مثل مشارکت در انتخابات همین امسال که تا لحظه آخر، هیچ تشکلی وارد میدان نشده بود!

با حذف تشکل‌های قدیمی، تمامی تجهیزات و امکاناتی که طی سال‌ها تلاش ادوار مختلف جمع‌آوری شده بود، متأسفانه و ناباورانه در بدنه اداری دانشگاه تقسیم شد و حتی دیگر راه احیای آن‌ها نیز وجود نداشت. تشکل‌های جدید هم با فقدان پشتوانه انسانی، تشکیلاتی و سخت‌افزاری، قدرت کار کردن نداشتند. معتقدم اگر دانشگاه به جای رویکرد حذفی، فرصت می‌داد تا نسل جدید آهسته-آهسته وارد تشکل‌های قدیمی شود، عمر این تشکل‌ها اقلاً حداقل ۴ یا ۵ دوره تدوام پیدا می‌کرد و فضای سیاسی در دانشگاه پویا می‌ماند.

این مشکلات، تا چه اندازه در دانشگاه‌های دولتی هم نمود دارد؟

فضای تشکل‌ها در دانشگاه‌های دولتی هم چالش‌های خص خود را دارد. اما افت تشکل‌ها در سطح دانشگاه آزاد بسیار جدی‌تر بوده است؛ زیرا دانشگاه‌های دولتی، قواعد و تشکیلات مشخصی را از دهه‌ها قبل پدید آورده بودند. دانشگاه آزاد سعی کرد از رویکرد دانشگاه‌های دولتی تقلید کند، اما در نهایت، تمامی اتحادیه‌های دانشجویی خود را هم از دست داد! بنابراین، هرچند تشکل‌ها در دانشگاه‌های دولتی نسبت به دهه گذشته ضعیف‌تر شده‌اند، اما فعالیت تشکل‌های دانشگاه آزاد تقریباً متوقف شده است.

بازگشت تشکل‌ها به دانشجویان آیا هنوز راهی برای احیای تشکل‌ها وجود دارد؟

به‌نظر من، تشکل باید بیش‌تر سمت دانشجو باشد تا مسئولان! آسیب اصلی که در بسیاری از تشکل‌های جدیدالتأسیس می‌بینیم، پشتیبانی از مسئولان شهر و دانشگاه به‌جای پشتیبانی از دانشجویان است. متأسفانه ساختار طوری برنامه‌ریزی شده که تشکل‌ها و اتحادیه‌ها برای تضمین دریافت بودجه و امتیازات، مجبور به جهت‌گیری به‌سمت مسئولان دانشگاه هستند. باید این ساختار اصلاح شود، تا تشکل‌ها اصالت خود را بازیابی کنند. باید تشکل‌های دانشجویی به‌سمت دانشجویان برگردند و البته مسئولان هم اگر قصد بازگشت پویایی سیاسی به دانشگاه را دارند، باید دست این تشکل‌ها برای اجرای برنامه‌های‌شان بازتر بگذارند.

به‌عنوان پرسش آخر، در صورت تداوم سیاست‌های فعلی، چه دورنمایی برای فضای کنش‌گری دانشجویی می‌بینید؟ دولت و مسئولان کشوری، چه کاری می‌توانند برای این تشکل‌ها انجام دهند؟

دولت اصلاً نیازی به ورود در تشکل‌های دانشجویی ندارد. دولت اگر ظرفیتی دارد، باید آن را در جهت انجام وظایف ذاتی‌اش و تحقق وعده‌هایی که به مردم داده به‌کار بگیرد! باید استقلال دانشگاه حفظ شود و تشکل‌ها، در فضایی کاملاً دانشجویی احیا شوند. با حفظ روند موجود، مطمئن باشید دیگر جوان توانمند سیاسی در دانشگاه تربیت نخواهد شد و بعداً اگر یکی از آن‌ها بخواهد مسئولیتی بگیرد، به‌دلیل فقدان تجربه کافی و پختگی سیاسی، نمی‌تواند مسئولیت خود را به درستی انجام دهد. با فقدان تجربه‌اندوزی و شبکه‌سازی دانشجویی، مدیران میانی کشور در آینده، چهره‌های ضعیفی خواهند بود که به اجبار انتخاب خواهند شد.

خبرنگار: علی سمیرمی

انتهای خبر/

کد خبر: 1227677 برچسب‌ها تشکل‌های دانشجویی بسیج دانشجویی اصفهان

دیگر خبرها

  • سکوت جامعه آرامش قبل از طوفان است /حکومت پس از جنبش مهسا به رویه سابق برگشت / زندگی گراها فاقد توانمندی برای ایجاد سامانه های جدید قدرت هستند
  • افول تشکل‌های دانشجویی، بدنه اجرایی کشور را تضعیف می‌کند
  • سؤالات امتحانات نهایی سخت بوده است؟
  • آزمون‌های نهایی مبتنی بر ارزشیابی از یادگیری است
  • سؤالات امتحانات نهایی با هدف ارزشیابی یادگیری طراحی می‌شود
  • جنبش دانشجویی ضدصهیونیستی به فرانسه رسید
  • لزوم ایجاد فضا‌های آموزشی و تربیتی در آموزش و پرورش
  • انصارالله یمن سرکوب معترضان در دانشگاه‌های آمریکا را محکوم کرد
  • سهراب و فروغ برای هم شعر می‌خواندند/ فرح پنج بار برای افتتاحیه نمایشگاه سهراب آمد ولی او در نمایشگاه حاضر نمی‌شد؛ هیچ دلیل سیاسی هم نداشت
  • جشن دستاوردهای آژانس پلاتین در سال 1402